علماي مشهد و مشروطه

همان گونه که در تهران سيد عبدا... بهبهاني و سيدمحمد طباطبايي دو تن از علما، از رهبران اصلي مشروطه به شمار مي آمدند، و مراجع شيعه در نجف اشرف نيز فرمان اصلي نهضت مشروطيت را در دست داشتند، در مشهد نيز با وجود مخالفت و يا کم توجهي برخي از علما، بسياري از آنان از مشروطه طرفداري کردند و جزو پيشگامان مشروطه بودند، غلامرضا جلالي نويسنده و پژوهشگر در مقاله اي که تحت عنوان «نهضت مشروطه و سرنوشت سه رويکرد سياسي علماي مشهد» نوشته به نقش علماي مشهد در مشروطه پرداخته و چنين نگاشته است:
در برابر جريان مخالف مشروطيت، شماري از عالمان مشهد، در رديف پيشگامان مشروطه ، به شمار مي آمدند. از سردمداران روحاني مشروطه خواهي در مشهد، شيخ ذبيح ا... مجتهد قوچاني (۱۲۷۴-۱۲۳۵ ه.ق) ، از شاگردان ميرزاي شيرازي و آخوند خراساني (۱۲۵۵-۱۳۲۸ه.ق) بود. وي پس از چندين دهه سکني در عتبات، به سال ۱۳۱۹ه. ق به ايران آمد و در قوچان سکني گزيد و پيش از برپايي مشروطه، به مشهد آمد و ماندگار شد. در مشهد، طلبه هاي قفقازي، بادکوبه اي، ايرواني، شيرواني و قوچاني دور او را گرفتند. شيخ ذبيح ا... به سفارش آخوند خراساني، با مشروطه خواهان به همکاري پرداخت. 
او براي کشاندن روحانيان و عالمان به صف مشروطه خواهان، ابتدا با چند تن از علماي برجسته، از جمله حاج ميرزا حبيب ا... مجتهد (۱۲۶۶-۱۳۲۷ه.ق) به گونه محرمانه مسئله نامه آخوند خراساني را، که در آن از وي خواسته شده بود تا در راستاي گسترش انديشه مشروطه خواهي به تلاش برخيزد، در ميان گذاشت. ولي بيشتر آنان عذر آوردند و از اين که در اين راه گام بردارند، سرباز زدند.تا اين که با حاج سيداسدا... قزويني مجتهد، که تازه به مشهد وارد شده بود، پس از چند نشست سري ، پيمان بستند تا در راه پيشرفت مشروطه به تلاش برخيزند و با کسي هم اين پيمان را در ميان ننهند. متن اين پيمان نامه، نزد هر دوي آنان ساليان دراز موجود بوده است.
از اين تاريخ، تلاش آنان در آشناکردن مردم با زواياي مشروطه و رهايي آنان از رنج اسارت، به گونه محرمانه آغاز گرديد. ولي در مشهد، اشراف، خانها، سران عشاير و طايفه ها و زعماي آستانه قرار داشتند و آنان با توجه به منافع خود، هيچ رويکردي به سمت و سوي انقلاب مشروطه از خود نشان نمي دادند و همراه کردن ولايت هاي ديگر و پيوند دادن مرکز استان ها با يکديگر، با وجود سانسور، کار سختي بود که بايد سازمان يافته انجام مي گرفت.
براي گستراندن و رواج ديدگاه هاي آخوند خراساني، نامه ها و اعلانيه ها و بيانيه هايي نوشته و همراه مال التجاره در بسته پارچه پيچيده مي شد و از مشهد به شهرهاي گوناگون ارسال مي گرديد. و يا براي آگاه شدن از آخرين ديدگاه هاي آخوند، به گونه برنامه ريزي شده و محرمانه، از همين راه و راه هاي ديگر استفاده مي شد. کم کم، مشروطه خواهان جا پا بازکردند و نشست هاي سران مشروطه در مشهد آشکارا برگزار مي شد و چند تن از بازرگانان ترک، و چند تن از خراسانيان پشتيباني مالي اين جريان را به عهده داشتند. 
ابتدا نشست ها در منزل يکي از بازرگانان در کوچه شيخ محمدتقي بجنوردي، نزديک بست بالا خيابان برگزار مي شد. در اين جلسه ها ميرزا عبدالشکور تبريزي، از علماي پرهيزکار و مرجع آذربايجاني هاي ساکن مشهد حضور مي يافت. سپس اين نشست ها در منزل حاج محمدتقي درودي، در ابتداي کوچه کنسولي تشکيل مي شد. در اين جلسه ها و گردهمايي هاي عمومي، درباره پيشرفت جريان انقلاب، تصميم گيري مي شد. 
رفته رفته، شماري از پيشنمازها نيز در گردهمايي ها حاضر شدند. از آستان قدس رضوي، تنها شاهزاده سراج السلطان و امام جمعه و از خان هاي خراسان شجاع الملک هزاره، که خانه خود را با اثاثيه آن به رايگان تا چند سالي در اختيار مشروطه خواهان گذاشته بود، و از گمرک دکتر متين السلطنه و شاهزاده ارفع السطان، حضور مي يافتند و ميرزا يعقوب صدرالعلما و شجاع التوليه، و از منبريها حاج ملا بمانعلي تهراني، معروف به حاج محقق (م 0 1296.4.2ه.ش) با مشروطه خواهان همکاري مي کردند. تهراني، پيونددهنده علماي تهران و مشهد بود. از تلگرافخانه، شاهزاده جليل ميرزا همکاري داشت.
از عالمان، حاج ميرزا ابوالقاسم معين الغرباء (م: 1299.7.25ه.ش) حاج شيخ حسن حجت کاشي (م: 1313.12.5 ه.ش)، حاج شيخ عبدالرحيم عيدگاهي، حاج ميرزا عبدالشکور آقا تبريزي، حاج ميرزا محمدباقر مدرس رضوي (م: 1303.5.20ه. ش) و ميرزا مرتضي سرابي (م: 1311.10.22 ه.ش) از انقلاب مشروطه پشتيباني مي کردند. 
افزون بر يادشدگان، از علماي دوره مشروطيت خراسان، مي توان کسان زير را نام برد: 
حجت الاسلام شفتي اصفهاني (م: 1297.3.7ه.ش)، شيخ محمد حسين مجتهد طبسي (م: 1297.3.8 ه.ش) حاج سيد علي سيستاني (م: 1301.2.21) ، حاج سيد عباس موسوي شاهرودي (م: 1302.3.3ه.ش)، ملامحمدعلي معروف به حاجي فاضل (م. 1302.8.24)، مدرس رضوي (م: 1330.7.20ه.ش) عبدالجواد اديب نيشابوري (م:1305.3.6)، ميرزا محمدسرابي (م: 1312.7.16ه.ش)، حاج سيدحسين ميبدي يزدي (م: 1312.9.15)، حاج شيخ محمد حسين مدرس سبزواري (م: 1312.10.14ه.ش)، ميرزا عسکري آقا بزرگ حکيم (م: 1315.6.25) و شيخ حسن نهاوندي.
شيخ ذبيح ا... مجتهد قوچاني بين سران مشروطه خراسان با آخوند، پيوند برقرار کرده بود. آخوند شکايت هاي مردم خراسان را از حاکمان و خانها، به ايشان ارجاع مي داد. 
در واقع، بيش تر جريان هاي انقلاب مشروطه مشهد، ريشه در جريان هاي موجود در عتبات داشت. پيروان روحاني آخوند اين اصل را پذيرفته بودند که شريعت با سياست دمساز است و اکثريت آرا و مشارکت سياسي مردم، آزادي، مساوات، عدالت و استبداد ستيزي با شريعت اسلام همسازي کامل دارد.