نشر كتاب در عصر مشروطه

شايد به جرأت بتوان مدعي شد كه بحث كتاب در عصر مشروطه از جمله مباحثي بوده كه كمتر مورد توجه قرار گرفته است؛ اينكه تا پيش از صدور فرمان مشروطيت، عرصه نشر و كتاب چه وضعيتي داشته و پس از صدور اين فرمان چه حال و هوايي يافته و دستخوش چه تحولاتي شده است؟ آيا اين تحولات مثبت و پرثمر بوده يا نشر اين دوره را ميتوان از راكدترين دورههاي كتاب و نشر ايران برشمرد؟ اين ركود چه رويكردهايي داشته؟ و... پرسشهايي است كه سيد فريد قاسمي پاسخهايي كوتاه اما تقريباً كامل به آنها داده است. آنچه در پي ميآيد خلاصه گفتوگوي ماست با اين پژوهشگر معاصر.
***
● اوضاع نشر كتاب پيش از مشروطه چگونه بود؟
ـ چاپ و نشر كتاب پيش از مشروطه را بايد به دو دوره تقسيم كرد؛ نخست دورهاي كه از سال 1048 قمري با چاپ كتاب زبور داوود (ساغموس) در كليساي وانك جلفاي اصفهان شروع ميشود كه علاقهمندان ميتوانند براي آگاهي بيشتر از اولين چاپخانه و كتاب به كتاب «اولين چاپخانه در ايران» تأليف لئون ميناسيان رجوع كنند.
● اولين كتاب چاپ شده در ايران در كدام كتابخانه داخل كشور موجود است؟
ـ اصل كتاب در آكسفورد و كپي آن در موزه وانك جلفاي اصفهان است.
● از دوره دوم پيش از مشروطه بگوييد.
ـ دوره دوم پيش از مشروطه از 1233 قمري شروع ميشود و در سال 1324 قمري پايان مييابد.
● شأن نزول اين مبدأ چيست؟
ـ انتشار رسالههاي فتحنامه و جهاديه در 1233 قمري در تبريز.
● اخبار كتاب از چه تاريخي در مطبوعات ايران چاپ شد؟
ـ اولين خبر در نخستين شماره اولين نشريه ايران چاپ شده بود و آن خبر آتشسوزي كتابخانهاي در ايتاليا و پرداخت دويست تومان حق ترجمه كتاب به ميرزا سيد علي شيرازي بود.
● آيافهرست كاملي از كتابهاي چاپ شده در ايران قبل از مشروطه موجود است؟
ـ فهرست موجود است اما چون هر از چند گاهي از مجموعههاي خصوصي يا كتابخانههاي دور افتاده كتابهايي پيدا ميشود نميتوان گفت فهرستها كامل هستند. از سوي ديگر چون اولين فهرست كتابهاي موجود در بازار در 1267 قمري در روزنامه وقايع اتفاقيه به چاپ رسيده، ما با عنوانهايي در اين فهرست مواجهيم كه نسخهاي از آن كتابها در كتابخانهها موجود نيست. در تهران كه بعد از اصفهان و تبريز سومين شهر از حيث تاريخ چاپ و نشر كتاب در ايران است در سال 1282 قمري يا به سخن ديگر 42 سال پيش از صدور فرمان موسوم به مشروطيت به ضميمه كتاب گنجينه اثر ميرزا عبدالوهاب معتمدالدوله فهرستي به چاپ رسيده كه نشان ميدهد از 1239 تا 1282 بيش از 338 عنوان كتاب در تهران انتشار يافته است.
● در چه زمينههاي موضوعي؟
ـ فهرست كتابها را فهرستنويس به 25 رده موضوعي تقسيم كرده اند.
● بيشترين كتابها در چه حوزهاي منتشر شده؟
ـ اين فهرست نشان ميدهد كه بيشترين كتابها در 43 سال نخست نشر در تهران براي كودك و نوجوان منتشر شده اند. البته در آن دوره به آنچه امروز ما ادبيات كودكان و نوجوانان ميگوييم، بچهخواني ميگفتهاند.
● در آن دوران، نقد هم داشتهايم؟
ـ بله، نقد به معناي سنجشگري آثار، پيشينه ديرينهاي در فرهنگ ايرانزمين دارد و چاپ نقد در مطبوعات در دهههاي نخست نشر كتاب آغاز شد. نقد اديبانه با نگاه سياستمدارانه سبب شد كه نقد در مطبوعات ايران با تخريب متولد شود و اولين نقدها فرصت چاپ در نشريات را پيدا نكنند. متن كامل اولين نقدِ نقد هم پس از 144 سال هنوز چاپ نشده و دستنوشتة نويسنده در كتابخانه عليقلي اعتضادالسلطنه در مجموعه سپهسالار نگاهداري ميشود.
● پراكندگي كتابفروشيهاي تهران قبل از مشروطه به چه شكل بود؟
ـ كتابفروشيها ابتدا پراكنده بودند. بعضي صاحب مكان مشخصي بودند و بعضي سيار تا اينكه در دوره ناصرالدين شاه دستور داده شد صنوف متمركز باشند و در كار هم دخالت نكنند. مثلاً اعلام كردند كتابفروشها اجازه مداخله در كار صحافان را ندارند و بازار كتاب را در كاروانسراي حاجبالدوله و سراي امينالملك متمركز كردند و براي نخستين بار آن محدوده به عنوان «تيمچه كتابفروشيها» نام گرفت.
● كتابفروشان در زمان فرمان مشروطيت هم در همان مكان بودند؟
ـ گروهي در همان مكان مانده بودند اما كمكم از بازار به سمت خيابان ناصريه يا ناصرخسرو امروزي كشيده شدند و در زمان مشروطيت خيابان ناصرخسرو به ويژه كتابفروشي شرافت رونق داشت. وجود كتابفروشيهاي تربيت، شمسالعماره، معارف، معينيه و هدايت در خيابان ناصريه سبب شده بود كه اين خيابان پاتوق افراد اهل مطالعه شود. از بين اين كتابفروشيها نيز كتابفروشي شرافت به مديريت آقا سيد حسين شرافت طهراني مشتريهاي بيشتري داشت.
● آيااين سخن درست است كه ميگويند نشر ايران تا قبل از مشروطيت دولتي بود؟
ـ بخشي از نشر دولتي بود. ابتدا و سپس دارالطباعه و به دنبال آن وزارت انطباعات تا سال 1325 ق اقتدار داشت. وزارت انطباعات پس از مشروطيت در حد دو اداره در وزارت معارف تنزل پيدا كرد. در وزارت انطباعات بسياري از برجستهترين محققان و نويسندگان دوره ناصري و مظفري مشغول به كار بودند. مجلس تصحيح كتب داشتند. وظيفه مجلس تصحيح كتب، بررسي علمي كتابها بود. اولين شيوهنامه نگارش 20 سال قبل از مشروطيت منتشر شد. اين تلاشهاي دولتي به موازات كوششهاي غيردولتي صورت ميگرفت. افراد و تشكلها كارهاي خود را در زمينه چاپ و نشر كتاب دنبال ميكردند. مثلاً حاج عبدالمحمد نامي در دروازه دولاب در دوره ناصري ناشر كتابفروش بود و فهرست كتابهايش نشان ميدهد كه ناشري حرفهاي در روزگار خودش بوده يا شركت طبع كتب كه در دوره مظفرالدين شاه و هفت سال قبل از مشروطيت در تهران تأسيس شد، اولين شركت سهامي چاپ و نشر كتاب در ايران است. تأسيس كتابخانه ملي و كتابخانههايي در ساير شهرها براي استفاده عموم به حدود يك دهه پيش از فرمان مشروطه بازميگردد.
● اين تلاشها كه اشاره شد منحصر به تهران بوده يا در شهرستانها هم كارهايي صورت ميگرفت؟
ـ در بسياري از شهرها هم در زمينه چاپ و نشر كتاب كوششهاي ارزندهاي صورت گرفته. مثلاً در تبريز كتابفروشي تربيت حدود هشت سال پيش از مشروطيت تأسيس شد. اين كتابفروشي مركز واردات كتاب از خارج كشور بود. نكته جالب انتشار فهرست سالانه كتابها از 1316 تا 1326 قمري به وسيله اين كتابفروشي است.
● مشروطيت چه دستاوردي براي كتابفروشي و نشر داشت؟
ـ در دوره اول مجلس تقريباً انتخابات صنفي بود و نمايندگان صنوف به مجلس رفتند. از طرف صنف چاپخانهدار، مُذهب، صحاف، كاغذفروش و كتابفروش نيز ميرزا محمود كتابفروش به مجلس رفت. در مجلس اول، قانون مطبوعات به تصويب رسيد كه هشت ماده از اين قانون به كتابفروشي، طبع كتب و دستفروشها اختصاص داشت.
● آيابا فرمان مشروطه بازار چاپ و نشر كتاب رونق گرفت؟
ـ خير، روزنامهخواني در مشروطه اول سبب ركود كتابخواني شد. چاپخانهها هم به چاپ روزنامه رغبت بيشتري نشان ميدادند. در سالهاي نخست، بيشتر وقت چاپخانهها صرف چاپ روزنامهها و هفتهنامهها ميشد. گاهي نيز كتابچه قوانين چاپ ميكردند.
● فعاليتهايي كه پيش از مشروطه در زمينه چاپ و نشر در بخش دولتي رواج داشت، آيا پس از مشروطه استمرار پيدا كرد؟
ـ خير، ادامه پيدا نكرد. وزارت انطباعات منحل شد. به طور طبيعي فعاليتهاي زيرمجموعههاي آن وزارتخانه نيز به حال تعليق درآمد و بسياري از تلاشها متوقف شد. كاركنان با تجربه آن وزارت منحله هم جذب عدليه و ساير وزارتخانهها شدند و يا خانهنشيني اختيار كردند.
● اين وضع تا كي ادامه داشت؟
ـ در مشروطه اول تقريباً چاپ كتاب دچار ركود نسبي شد. بعد هم كه مجلس به توپ بسته شد و كودتا شد. در فاصله كودتا تا سقوط محمدعلي شاه هم رونق آنچناني و كار برجستهاي نميبينيم اما از زماني كه پارهاي از مورخان آن را به عنوان سرآغاز مشروطه دوم ميشناسند رفتهرفته وضعيت به طرف عادي شدن پيش رفت و بازار كتاب به مرور بهتر شد. مثالي براي شما ميزنم؛ در سال 1297 خورشيدي يعني 88 سال پيش كه 42 عنوان نشريه در كشور منتشر ميشد در مجموع 44 عنوان كتاب به وسيله 15 ناشر در ايران منتشر شد. در آن سال در كل كشور 38 چاپخانه و 54 كتابفروشي وجود داشت. سالهاي بعد هم وضع به اين منوال بود. از 1301 تا 1320 به طور متوسط سالانه 50 عنوان كتاب در ايران انتشار يافت. آمار دورههاي بعد هم منتشر شده و نياز به تكرار نيست.