نقش علما در تاسيس انجمن هاي مشروطه خواه مازندران

نقش علما در تاسيس انجمن هاي مشروطه خواه مازندران

زيرا ايران قرن ها شاهد حکومت استبدادي بود و اين نخستين بار بود که ايرانيان به حکومت پارلماني دست مي يافتند.
در بيداري ايرانيان عصر قاجار نقش موثر علما و روحانيون آگاه آن عصر ، انکار ناپذير است. از جمله نقش علمايي چون سيد جمال الدين اسدآبادي يگانه و بي همتا است.
سرانجام آشفتگي ها و اختلالات اقتصادي و سياسي در عصر قاجار، سقوط قيمت هاي صادرات ايران در مقايسه با واردات از غرب، سقوط قيمت بين المللي نقره که اساس پول رايج ايران بود2 و جنگ ژاپن با روسيه و گراني قند در ايران منجر به تحولاتي شد که زمينه ساز انقلاب مشروطه گرديد. علاء الدوله حاکم مستبد تهران به بهانه گراني قند عده اي از بازرگانان تهران را به چوب بست و همين امر يکي از علل نزديک انقلاب بود . مردم با هدايت روحانيون بزرگي چون سيد محمد طباطبايي، سيد عبدالله بهبهاني و شيخ فضل الله نوري دست به اعتراضات گسترده اي زدند که منجر به مهاجرت صغري به حرم حضرت عبدالعظيم در ري و مهاجرت کبري به حرم حضرت معصومه (س) در قم شد. در نهايت اين فشارها بود که مظفرالدين شاه عليل و ناتوان را بر آن داشت تا فرمان مشروطيت را صادر کند.
در جريان انقلاب مشروطه، انجمن هايي توسط مشروطه خواهان از جمله علما و روحانيون در شهرهاي مختلف ايران تشکيل شد.اين انجمن هاي مردمي در تهران نزديک به دويست انجمن و در ايالات و ولايات نزديک به يکصد انجمن بودند.3
در اواخر تابستان 1324 ه.ق(1285 ه.ش ـ 1906 م) پس از اعلام فرمان مشروطيت انجمن هاي انتخاباتي به وجود آمد. ماده9 قانون انتخابات تشکيل اين انجمن ها را به عنوان مراکزي براي نظارت بر انتخاب نمايندگان مجلس شوراي ملي مقرر کرده بود.4
از جمله در طي اين سال ها انجمن هايي در شهرهاي ساري و بارفروش5 به همت مشروطه خواهان تاسيس شد، که نقش علما و روحانيون مازندراني در تاسيس و اداره اين انجمن ها بسيار فعالانه و چشمگير بوده است. به عبارت بهتر بانيان اوليه و اصلي انجمن ها در مازندران روحانيون مازندراني بودند.
يکي از انجمن هايي که در ساري تاسيس شد انجمن سعادت ناميده شد. اين انجمن را آقا شيخ غلامعلي مجتهد تاسيس کرد و شيخ علي بهروزي که از روحانيون شهر بود سمت معاونت آن را بر عهده داشت. محل انجمن سعادت در اتاق هاي جنب صحن مقبره امام زاده يحيي بود.بيش تر اعضا از اصناف ساري بودند از جمله جعفر آقا عطار و حاجي حسين جان قصاب که در انجمن سعادت سمتي داشتند. در جلسات و اجتماعات انجمن سعادت بيش از هزار نفر از مردم ساري گرد هم مي آمدند و علي هروزي راجع به مشروطيت و حکومت مشروطه سخن مي گفت. سرانجام انجمن سعادت با فشار نيروهاي مستبد در زمان استبداد صغير محمد علي شاه منحل شد. اما پس از چندي انجمن هاي ديگري توسط علما، رجال و بازرگانان ساري به وجود آمد.6
انجمن حقيقت، دومين انجمن مشروطه خواه ساري بود که به همت يکي از روحانيون ساري به نام سيد حسين مقدس تاسيس شد. اگر چه در اين انجمن افرادي عضو بودند که به علما و روحانيون نظر خوبي نداشتند ولي موسس انجمن که رياست آن را نيز عهده دار بود از روحانيون شهر بود. از جمله ديگر اعضا انجمن حقيقت عبارت بودند از: ميرزا عليخان سالار فاتح کجوري، مير احسان الله خان، قاسم خان هژبرخاقان عبدالملکي زاغمرزي، ابوالقاسم خان سعيد حضور علي آبادي، محمد علي مشيرالتجار تبريزي، ميرزا اسماعيل امين اصفهاني، ميرزا حبيب الله خرازي اصفهاني، محمود ساعت ساز، اعتماد الخاقان کاسمي، لطفعلي مجد، حبيب الله سنگ، حبيب الله واقفي، عبدالله فخيم تهراني(پزشک)، حاج ميرزا محمود نيلي، ميرزا حسن سليمي و ميرزا احمد آرام. 7از جمله کارهاي مهم انجمن حقيقت ساري تاسيس مدرسه اي با سبک و سياق جديد به نام معلم خانه حقيقت بود که با شيوه جديد و نو که متفاوت از مکتب خانه هاي قديمي بود به تعليم و تربيت دانش آموزان ساروي مي پرداخت.8
در سال 1325 ه.ق (1286 ه. ش)تلگراف هايي از تهران به نظام السلطان حاکم مازندران مبني بر تشکيل انجمن هاي ولايتي و ايالتي رسيد. در بار فروش ملامحمد جان علامه رييس انجمن مشروطه خواهان مطابق دستور حکومت مشروطه، انجمن ايالتي و ولايتي را براي نظارت بر انتخابات تشکيل داد. در نتيجه آقايان مفتخر الممالک و محمد علي تاجر مازندراني به نمايندگي مردم بارفروش انتخاب شدند.در ساري وضع به گونه ديگري بود. تشکيل انجمن هاي نظارت بر انتخابات مدتي به تاخير افتاد.سرانجام مردم ساري اجتماع نموده و عده اي را به انجمن نظارت انتخاب کردند. انجمن نظارت ساري در خانه آقا شيخ علي اکبر طبري مجتهد تشکيل شد. آقا شيخ غلامعلي مجتهد در آن جلسه عضويت و يا رياست داشت. در نتيجه آقايان سيد عباس شريف العلما خاوري و معتصم الملک به وکالت مردم ساري برگزيده شدند.9
*کارشناس ارشد تاريخ ايران دوره اسلامي
1 ـ ايران در دوره سلطنت قاجار، علي اصغر شميم، زرياب، تهران، 1384 ص 475 .
2 ـ تاريخ ايران دوره افشار، زند و قاجار، پرآوري و ديگران، ترجمه مرتضي ثاقب فر، جامي، تهران 1387، ص 245 .
3 ـ انقلاب مشروطه ايران، ژانت آفاري، ترجمه رضا رضايي، بيستون، تهران، 1379 ص 105 .
4 ـ همان ، ص 103
5 ـ بابل کنوني
6 ـ تاريخ مازندران، اسماعيل مهجوري، اثر، ساري، 1345، ج 2، ص 230
7 ـ همان جا.
8 ـ همان، ج 2 ، ص 232.
9 ـ همان، ج 2، ص 230 .