سیدجمال الدین اسدآبادی پیشگام بیداری اسلامی بود

روشنگری و بیداری ملل مسلمان به واقع عمده ترین و اصلی ترین آرمان و اهداف سید جمال الدین حسینی اسدآبادی درطی چهار دهه قیام و تلاش وی درممالک اسلامی به شمار می رود. نهضت بیدارگری در جهان اسلام که سید جمال الدین آگاهانه و از روی شناخت و تجربه، سنگ بنای آن را بنانهاد و در راه آن مصائب و سختی های فراوانی را به جان خرید ضروری ترین و حیاتی ترین گام در زمان خویش محسوب می شود. چرا که آنچه جهان اسلام و جوامع مسلمین را در طول قرن های متمادی در برابر انواع مشکلات درونی و ناخواسته یا ترفندهای بیرونی و جریانات تحمیلی به شدت تا به امروز نیز آسیب پذیر ساخته است، عدم بیداری و فرو رفتن در خواب غفلت است.
لذا دراین یادداشت سعی شده ضمن اشاره به چرایی بیداری مسلمانان به عنوان یک ضرورت حیاتی، بخشی از آثار و نتایج این حرکت ارزشمند سیدجمال الدین را به عنوان اولین پیشگام نهضت بیدارگری و روشنگری درجهان اسلام مورد توجه قرارگیرد.

اسلام تنها راه حل
به واقع این شاخصه رفتاری و سلوک سیاسی-بیداری و روشنگری- دربرخورد با جوامع اسلامی که سید و شاگردانش درسخت ترین شرایط آن را در اقصی نقاط جهان اسلام به اشکال مختلف دنبال کردند، نوعی تلاش برای بازگشت مسلمانان به اصل خویش درپرتو حقیقت اسلام بود. به باور وی تا زمانی که مسلمانان آگاهانه مبانی و حقایق اسلام را از خرافات و انحرافات وارد شده در دین تشخیص ندهند و این آموزه ها را در زندگی به معنای واقعی کلمه به کارگیری نکنند، شاهد نفوذ روزافزون و گسترش این دین جاودانی در لایه های مختلف جامعه جهانی نخواهیم بود. لذا اسلام اصیل نیز که به عنوان یک دین کامل زوایای پیدا و پنهان زندگی انسان ها را پوشش می دهد، اثرپذیری و نفوذ پذیری آن مستلزم بیداری و آگاهی جوامع مسلمانان است. در پـرتو این بیداری نه تنها زمینه برای جهانی سازی اسلام به عنوان یک الگوی موفق و بدون نقص درابعاد مختلف فراهم می شود، بلکه زمینه برای خروج سایر ادیان تحریف شده از میدان زندگی انسان ها نیز با سرعتی مضاعف درجوامع مختلف فراهم خواهد شد. حقیقتی که «پاپ بندیکیت شانزدهم» در سندی که در واتیکان منتشر شد از آن تحت عنوان شعار جهانی «اسلام تنها راه حل» اظهار نگرانی کرد و به تبع آن آینده ای مبهم را برای مسیحیان خاورمیانه پیش بینی نمود.

استعمار ستیزی و تحول دردولت های اسلامی
مبارزه با موج اسلام خواهی که همواره از سوی کشورهای استعماری درقالب اسلام هراسی و اسلام ستیزی مورد توجه قرارگرفته است، نشان می دهد اسلام مانعی جدی دربرابر چپاول و غارت منابع ارزشمند کشورهای اسلامی به شمار می رود. اما از آنجا که فریاد اسلام خواهی و تلاش برای احیا ارزش های اسلامی تنها درپرتو بیداری ملل مسلمان ازخواب غفلت و روشنگری رهبران اسلام خواه شجاع شکل میدانی به خود می گیرد، لذا هر نوع تغییر یا تحول بنیادی که هر از چند گاه زمینه بیداری ملت های مسلمان را فراهم کرده و همواره از سوی استعمارگران جهانی و عوامل وابسته به شدت سرکوب شده است.
سیدجمال الدین که همواره دغدغه حضور بلند مدت کشورهای سلطه جو و سلطه خو در ممالک اسلامی را با خود داشت و از سیطره آنان بر منابع و منافع مسلمانان به عنوان مانعی جدی در رشد و پیشرفت جهان اسلام رنج می برد، تلاش جدی کرد تا این بیدارگری را با هدف مبارزه با استعمارگران در قالب جنبش های مردمی و یا درمراحل تکاملی به انقلاب های مردمی تبدیل کند. دراین میان بیداری دولت های وابسته و درخدمت برنامه های موردنظر غربی ها راه میان بر در رهایی از وابستگی کشورهای اسلامی به شمار می رفت. طوری که در طول مبارزات سیدجمال الدین تلاش برای بیداری دولتمردان ممالک اسلامی نیز درکنار بیداری ملل مسلمان همواره مورد توجه و تاکید این رهبر دینی و متفکر برجسته قرارداشت.
به واقع تحول و تعالی موردنظر سیدجمال الدین که در دو بعد مردمی و حکومتی در طول دوران مبارزات وی دنبال می شد نشان از ضرورت اصلاح همزمان این دو بخش داشت. یعنی وجود مردمی بیدار و آگاه نسبت به جایگاه اجتماعی و سیاسی خود در سطح جهان می تواند درتعیین حاکمان صالح و لایق دارای اثر مستقیم باشد و از دیگر سو وجود رهبرانی شایسته و شجاع که ملت را نسبت به حقوق خود آگاه سازد و دراین مسیر از آنان همراهی همه جانبه و هزینه طلب کند، مکمل همدیگر می باشند.
هرچند سیدجمال الدین در بیداری حکام وابسته به دنیای غرب موفقیت های چندانی کسب نکرد اما در نهضت بیداری ملل مسلمان به موفقیت های چشمگیری دست یافت طوری که بنا به نظر برخی مورخین علل چرخش سیدجمال الدین از اتحاد دول اسلامی به سوی اتحاد ملل اسلامی را می توان درهمین راستا جستجو کرد.

تلاش برای رهایی جهان اسلام از درد و رنج
نگاهی گذرا به وضعیت مسلمانان در اقصی نقاط دنیا و آنچه درمجموعه کشورهای جهان اسلام به ویژه آنچه دریک دو قرن اخیر تا به امروز روی داده، به خوبی نشان می دهد بخش اعظمی از مشکلات و چالش های جهان همواره متوجه مسلمانان و کشورهای اسلامی است. وقوع جنگ های داخلی، اشغالگری، انجام انواع عملیات های تروریستی، سقوط دولت ها، قتل و تجاوز، غارت و چپاول منابع، وجود بحران های جدی درحوزه امنیت، کاهش شاخص های رفاه، افزایش شدید فقر، وقوع بیماری و از همه مهمتر تبعیض های کاملاً آشکار جوامع جهانی بخشی از مشکلات کشورهای اسلامی است که نشان از آن دارد جهان اسلام با چالش ها و بحران های جدی مواجه است. اما از آنجا که کشورهای اسلامی به علت وجود منابع غنی و ثروت های دارای ارزش مادی و معنوی فراوان همچنان از دیر باز درکانون توجه دنیای غرب قرارداشته، تلاش برای وابستگی کشورهای اسلامی در زمینه های مختلف راهبرد اصلی و نقشه راه دولتمردان غربی بوده است. طوری که نقش دولت های استعماری در ایجاد بحران و چالش با شیوه های گوناگون همچون اشغالگری، تحریم، تفرقه، کودتا امکان ناپذیر است و این جریان با شیوه های نوین همچنان ادامه دارد.
لذا سیدجمال برای رهایی مسلمانان از درد و رنج های ریشه دوانده و کهن که خود از نزدیک در اقصی نقاط جهان اسلام آنان را به خوبی درک کرده بود، به بیداری دربرابر ترفندهای بیگانگان و جلوگیری از تفرقه تاکید مضاعف داشت و دراین راه برجزء پیشگامان تقریب مذاهب نیز به شمار می رود.
هرچند امروزه جای اسلام خواهان شجاع و اندیشمندان اسلامی همچون سیدجمال الدین اسدآبادی در قیام های مردمی کشورهای اسلامی همچون مصر خالی است اما باورها و آرمان های وی درحال به بار نشستن است و امید می رود این حرکات اسلامی که از انقلاب اسلامی الگوگیری شده در آینده نزدیک درتمام جهان اسلام به بار نشیند.