استبداد نه، مشروطه آرى
تعطيلى مجلس توسط محمدعلىشاه كه در پى افراط و تفريطهاى برخى مشروطهخواهان و درباريان صورت گرفت با مخالفت جدى علماى نجف و ايران مواجه شد. در اين بين قيام اصفهان به رهبرى حاجآقا نورالله كه با كمك نظامى قواى بختيارى به فتح شهر اصفهان منجر شد، به شاه فهماند كه به سادگى نمىتواند مشروطهخواهى ايرانيان را سركوب كند، لذا بر آن شد كه با افتتاح مجلس، مشروطيت را اعاده كند. مكاتبات زير نامههايى است كه بين شاه و مجتهدين اصفهان آقانجفى و حاجآقا نورالله رد و بدل شده است.
تلگراف محمدعلى شاه به آقانجفى و حاجآقا نوراللّه و ساير علماى اصفهان
جناب مستطابان شريعتمدار حجت الاسلام آقا نجفى و آقاى شيخ نوراللّه دامت بركاتهما و ساير علماى اعلام و اعيان و خوانين و تجار اصفهان:
«تلگراف شما ملاحظه و معلوم شد حسن نيت قلبى ما را در استرضاى قلوب و استحصال مقاصد ملت ملتفت شدهايد. لهذا توضيحاتى مىنويسيم كه چند ماه تعطيل مجلس شوراى ملى كه به حكم ضرورت پيش آمد، اساس مشروطيت را در مملكت مختل نساخته تا ايجاد قانون اساسى ديگر لازم آيد. قانون اساسى ايران برروى همان پنجاه و يك اصل كه سابقا به امضاى شاهنشاه مبرور اناراللّه برهانه رسيده و يك صد و هفت اصل كه لاحقا به امضاى ما مصدق شده، پايدار است. و اگر تغيير اصلى از آن مقتضى شود، فقط بعد از انعقاد و تصويب مجلسين موضوع بحث تواند شد. جمعى از كارآگاهان متعهد دولت و ملت مشغول ترتيب نظامنامة انتخابات هستند، بر روى اساس صحيحى كه معمولٌ به، ملل متمدّنه عالم است، و اين دو سه روزه منتشر خواهد شد. نمايندگان ملت بايد موافق نظامنامه تا غرة رجب منتخب و در طهران حاضر شده باشند. يعنى هرچه زودتر ممكن شود انتخابات به عمل آمده، همين كه دو ثلث نمايندگان ملت در طهران حاضر شدند، مجلس شوراى ملى به مباركى در طهران افتتاح خواهد يافت. بعد از اين تصريحات البته پارهاى اشخاص را بهانه نخواهد ماند كه اغراض خود را در نظر ابناى وطن، لباس ملت پرستى پوشانيده، در تفريق بين شاه و رعيت اقدام نمايند. پس اشتياق قلبيه و مراحم ملوكانة ما را برعموم رعاياى آن صفحات كه به منزلة اولاد گرامى هستند ابلاغ نموده، مصلح اتحاد دولت و ملت را در قبال خطرات وخيمه كه از نفاق خانگى توليد شده، از نظر دور نداريد كه اركان اسلاميت و ايرانيت در روى مبانى اتحاد ثابت و استوار خواهد ماند.»
محمدعلى شاه قاجار
تلگراف محمدعلى شاه به آقانجفى و حاجآقا نوراللّه و سران بختيارى
«چون براى تهية ضروريات مملكت و تدارك حوايج ملت تنظيم و ترتيب ادارة دولتى شرط اولست. و تاكنون دواير دولتى بر روى اساس صحيحى مرتب نبوده و اغتشاشات ادارت توليد انواع مشكلات و هرج و مرج نموده، روزبه روز سلاسل نظم و امنيت از هم گسيخته است. لهذا براى ترتيب ادارات دولت و مملكت بهترين اساس است. از تاريخ امروز كه چهاردهم شهر ربيع الثانى 1327 است به ميمنت و سعادت در مملكت ايران برقرار فرموديم تا نمايندگان ملت و عقلاى مملكت در حل و فصل مشكلات امور و تدوين قوانين برحسب احتياجات وطن عزيز و به مقتضيات وقت به ميزان شرع مبين و مذهب اسلام با اولياى دولت موافقت نموده در استحكام مبانى نظم و امنيت و معدلت و استحصال موجبات سلامت و سعادت مملكت مساعى جميله بهكار برده، بعوناللّه تعالى از ميامن توجهات حضرت صاحبالامر عجلاللّه تعالى فرجه بلاياى جور و نفاق به مزاياى شور و اتفاق مرتفع و بساط انقلاب و اختلاف به اساس عدل و رفاه مبدل گردد. عليهذا مطابق نظامنامة انتخابات كه عنقريب منتشر خواهد شد، بايد در غرة شهر رجب 1327 نمايندگان ملت منتخب شده، هر چه زودتر در طهران حاضر شوند كه انشاءاللّه تعالى در تهية اسباب ترقى و سعادت مملكت ساعى و جاهد باشند.»«محمدعلى شاه قاجار»
جواب علما به نامه محمدعلىشاه
(جواب باغشاه) در تاريخ شانزدهم ربيع الثانى
«در پيشگاه معدلت پناه بندگان اعليحضرت اقدس همايون شاهنشاهى دام سلطانه عرايض متظلمانه خود را تقديم مىداريم:
حضرت احديت و ذات مقدس شاهانه و ساكنين بسيط زمين گواه و مطلعند كه ملت مظلوم مستمند تا چه اندازه براى رفع تعطيل موقتى دارالشوراى ملى و اجراى مواد قانون اساسى با اغراض فاسده خائنين چند دچار شده و قريب نيكنامى است كه هيچ طور از بذل جان و مال در اعادة اين حق مشروع خود فروگذار نكرده. و مغرضين نگذاشتند مستدعيات آنان به عرض آستان اعلى برسد. اينك پس از خرابى ملك و ملت به امضاى مبارك شاهنشاهى دستخطى مخابره مىكنند و به طورى وانمود مىنمايند كه دولت ايران مشروطه نبوده و به تازگى براى رفع اغتشاشات و استقرار تنظيمات رأى مبارك ملوكانه را به اعطاى مشروطيت و ايجاد قانون اساسى جلب نموده. و حال آنكه نالة مظلومين بيچارة ايران را تمام اهل عالم شنيدند. و وطن فروشى چند كه دشمن تاج و تخت ايران بودند، نگذاشتند به سمع مبارك برسد. دولت ايران به يادگار پدر تاجدار مبرورت اناراللّه برهانه به تمام دنيا به مشروطيت معرفى شده. و ملت ايران قانون اساسى مركب بر پنجاه و يك اصل مزّين به دستخط آن شاهنشاه مبرور و متمم آنرا متضمن بر يك صد و هفت اصل موشح به امضاى اقدس همايونت آلوده به خون خود تحصيل كرده. كرورها اموال و هزارها نفوس مظلومانه در راه ابقاى آن اساس و اجراى آن قانون كه ضمانت سلطنت را در خانواده آن اعلىحضرت مىكند، صرف نموده. و اينك احياء و اجراى آن قانون را خونبها و تدارك تلفات خود مىداند. و از آنجايى كه مواد قانون اساسى به تصديق و صحة علماى اعلام و حجج اسلام و آيات باهرات الهى بينالانام رسيده و تمام با موازين شرع اقدس مقدس تطبيق فرمودهاند، ديگر تغيير و تحريف يك ماده و يا يك حرف آن را حسبالتكليف اسلامى خلاف مسلمانى مىدانيم. و در همچو روزى كه تمام ملل و دول و عقلاى عالم رفع انقلابات داخلى و استقلال ايران و ايرانى را موقوف به اجراى قواعد مشروطيت و افتتاح مجلس مىدانند و تمام روزنامههاى دنيا فرياد مىكنند، ما ملت مظلوم هم با نهايت اميدوارى از مراحم كامله خسروانه استرجام و استدعا مىكنيم كه امر و مقرر فرماييد بدون فوت وقت اين آتش برافروخته را به يك فرمايش ملوكانه كه امر به انتخابات برطبق قانون اساسى و تشكيل مجلس باشد، خاموش فرموده؛ عالم انسانيت را رهين منت و تمام ايران را قرين تشكر فرماييد.»
شيخ محمدتقى النجفى، شيخ نوراللّه، نجفقلى بختيارى، علىقلى بختيارى، انجمن ولايتى، عموم علما، عموم تجار اعيان، عموم ملت اصفهان، و خوانين بختيارى