جايــــگاه و نــقش زنــــان در انقلاب مشروطيت

هر چند زنان نيمی از جمعيت هر جامعه ای را تشكيل می دهند ولی در منابع و ماخذ تاريخی اين تاثيری نيمه بر تحولات اجتماعی يا ناديده گرفته شده ، يابهای كمتری از ارزش واقعی يافته اند اما در انقلاب مشروطيت كه آغازی بر پايان شيوه های حكومت خودكامه در ايران بود با تامل بيشتر می توان اثرات ارزشمند فعاليتهای سياسی اجتماعی و فرهنگی اقدامات زنان را بوضوح مشاهده كرد . در انقلاب مشروطيت زنان ايرانی به پيكاری خردمندانه و دامنه دار دست زدند و مطالبات خود را در حوضه های سياسی ، اجتماعی و فرهنگی پيش نهاده و بر تحقق آن تاكيد ورزيدند . زنان آذربايجان ، گيلان ، قزوين ، اصفهان و … نقش تاريخی خود را ايفا نمودند و ده ها انجمن سری و نيمه سری بوجود آوردند كه دوشادوش انجمن سری مردان مشروطيت به مبارزه بی امان با غول استبداد مشغول بود . در ميان مبارزات زنان ايرانی مبارزات زنان آذربايجان رنگ ديگری داشت . در اين خطه قهرمان خيز شير زنان آذربايجان علاوه بر مبارزات سياسی به مبارزه نظامی نيز پرداخته و مسلحانه به رزم دولتيان شتافتند . هر چند انقلاب مشروطيت در ايجاد و استقرار يك نظام سياسی مردم سالار ناكام ماند كه دلايل اين امر خود بحثی جدا می طلبد و از حوصله اين مقاله خارج است ولی در اين دوران بود كه زنان برای نخستين بار فعاليت خود را آغاز كردند و در آن حضور موثر داشتند در اين دوران بود كه ايده ها و انتظارها و آگاهی های جديد و فلسفه ی سياسی نوين و موج نوگرايی پيرامون نگرش به حكومت در ايران بوجود آمد . تحول فكری ، فرهنگی زن ايرانی در جريان مشروطيت تا حدودی ناشی از قرار گرفتن ايران در گردونه روابط بين الملل از اوايل دروه قاجاريه است كه در منابع متعدد اشاراتی چند به اين حضور فعال زنان در مبارزه برای تحقق اهداف مشروطه شده است كه در زير به چند نمونه اشاره می گردد.

در جريان مهاجرت صغری زنان با شركت در تظاهرات خيابانی ، خواهان بازگشت علما شدند و اقداماتی را در راستای استقرار مشروطه و دموكراسی در ايران انجام دادند كه از آن نمونه می توان به اقدام يكی از انجمن های سری مبنی اينكه عمه ميرزا جهانگير خان صور اسرافيل را مامور رساندن نامه تهديد آميز به شاه كرد ه بود و گروهی ديگر از زنان به سر كردگی زنی مشهور به ( زن حيدر خان تبريزی ) مراقبت و محافظت از جان علمای مشروطه خواهی را كه بر مبنای سخنرانی می كردند بر عهده داشته اشاره كرد .

با پيروزی انقلاب مشروطيت زنان از پای نشستند و با ارسال تلگراف های متعدد از تهران و تبريز خواهان سريع تصويب قانون اساسی شدند و همچنين درتشكيل بانك ملی با حمايت بجا و منطقی از مجلس يكی از زيباترين صحنه های مشروطيت را ترسيم نمودند . در حاليكه به علت عدم وجود سرمايه كافی جهت تشكيل بانك زمزمه وام گرفتن از روسيه و انگلستان از گوشه و كنار شنيده می شد زنان با فروش زينت آلات و طلا و جواهرات خود به اين طرح ملی كمك نمودند خانم (ژانت –آقاری ) در كتاب ( انجمن های نيمه سری زنان در نهضت مشروطيت ) نامه يكی از بانوان قزوين به سعداله را می آورد كه در قسمتی از اين نامه می خوانيم (( اين كميته مقداری از زيور آلات خودم را كه برای ايام سخت گذاشته بودم فقط برای افتخار به توسط حضرت مستطاب عالی به جهت بانك ملی فرستادم . در حضور عالی عاجزانه استدعا دارم كه هديه مختصر كميته را با نظر بلند خودتان ديده بفرماييد اشياء مرسوله را اعضای محترم بانك ملی به امانت و شرافت خودشان فروخته و هر چه قيمت آنها شد ، سند سهام بانك برای كميته روانه فرماييد چه كنم كه زياده از اين قادر نبودم مگر جان خود را در موقع ، فدای ترقی وطن عزيزم بنمايم )) .

- درطی يازده ماه محاصره تبريز بوسيله نيروهای درباری ، زنان علاوه بر كمك هايی كه در پشت جبهه می كردند با لباس مردانه در ميدان جنگ نيز حاضر می شدند در اين زمينه ، انجمن تبريز نقش زنان را چنين توضيح می دهد : گزارش های موئق حاكی است كه در جريان جنگ زنان رزمنده كه خود را بصورت مردان در آورده بودند در يكی از بخشهای مهم شهر جنگيدند . اينان كه در تير اندازی مهارت داشتند به درون نيروهای دشمن رخنه كردند و سرب مذاب بر روی آنها ريختند ) علاوه بر اين ، زنان كشاورز در روستا های كوجك آذربايجان در حالی كه نوزادان خود را بر پشت خويش بسته بودند سلاح برداشتند و دوش به دوش مردان جنگيدند . بنا به گزارش روزنامه (( حبل المتين )) در يكی از جنگ های تبريز ،‌بيست زن ملبس به لباس مردان كشته شدند همجنين زمانی كه تبريز در محاصره نيروهای شاه بود گروهی از زنان شهر نامه ای به عين الدوله فرمانده نيروهای مزبور فرستادند و با خطاب ايشان به عنوان پيرو يزيد در بخشی از نامه چنين می آوردند : (( اگر چنين می پنداريد كه با ظلم بی حد خود مردم ايران را از مشروطه باز ميداريد سخت بر خطا هستيد ، ما برای چند ماهی غذای كافی داريم و پس از آن نيز به خوردن ميوه ،‌گياه و برگ درخت دست خواهيم زد و حتی گوشت گربه و حيوانات ديگر را خواهيم خورد و سرانجام خواهيم مرد اما مطمئن باشيد كه تسليم وسوسه های شيطانی محمد ميرزا نخواهيم شد و شما نيز مورد لعن و نفرين ابدی مردم ايران قرار خواهيد گرفت . ))

- پی ار فتح تهران و تشكيل مجلس دوم و در جريان اولتيماتوم روسيه به ايران نيز زنان حضوری جدی و فعال داشتند ((مورگان شوستر )) در اين زمينه چنين می نويسد : ((زمانی كه شايعه تسليم نمايندگان مجلس ملی در مقابل خواسته های روس قوت پيدا كرد اين سوال پيش آمد كه چكار می توان كرد تا جلوی اين حقارت را گرفت ، زنان ايران پاسخ دادند ، آنها از درون خانه و حرمسراها ، سيصد زن به طرف خيابانها راه پيمايی كردند … در حالی كه بسياری از آنها تپانچه زير دامن يا در آستين هايشان حمل می كردند … مستقيما به طرف مجلس رفتند و در آنجا اجتماع كردند از رئيس مجلس خواستند تا به آنها اجازه ورود دهند … روبندهايشان را كنار زندند و تهديد كردند كه اگر نمايندگان كوتاهی كنند و آزادی و استقلال ايران و مردم آن را به بيگانگان بدهند پسرها و شوهرانشان را خواهند كشت و سپس خود را خواهند كشت . انجمن ها محافل سياسی ، اجتماعی زنان نيز از ديگر عرصه های حضور جدی زنان در عصر مشروطه بود . صرف نظر از ديدگاه ها و وابستگی هايی كه برخی از اين محافل به گروه ها و محافل فكری وابسته زمان خود داشتند در كل چنين تشكيلاتی در امر مشاركت زنان بروز توانمنديها و ارائه نظريات زنان تحصيلكرده آن روزگار جايگاه ويژه ای داشت . از اين انجمن ها ميتوان به ((انجمن آزادی زنان )) ، (( انجمن مخدرات زنان ))، (( اتحاديه غيبی سنوان )) ، (( كميته زنان در تبريز )) و ((انجمن شكوفه )) اشاره كرد . از جمله اقدامات اين انجمن ها انتقاد به عملكرد نمايندگان مجلس برای نداشتن برنامه های مشخص برای اداره جامعه علاوه بر حضور در عرصه های سياسی و يظامی ، زنان مشروطيت فعاليتهای نوينی را در ابعاد گوناگون فرهنگی شكل دادند كه در جامعه تاثير عميقی تر و بالاتری داشت از جمله اين اقدامات تاسيس مدارس نسوان ، تشكيل انجمن ها و انتشارروزنامه بود . اولين مدرسه دخترانه همزمان با بر قراری مشروطيت با نام (( دوشيزگان )) و به مديريت بی بی خانم وزير اف يكی از روشنفكران زمان ، شروع به كار كرد . از نكات قابل توجه مدارس اين دوران ، لوايح و سخنرانی هايی است كه در ضمن امتحانات يا به مناسبت ها ی گوناگون ، معلمان و دانش آموزان در فوايد آموزش زنان واثرات مثبت علم آموزی آنان ايراد می كردند .

- از ديگر اقدامات زنان مشروطيت ميتوان به حمايت از جنبش كالاهای بومی و علم خريد منسوجات وارد شده اروپايی اشاره كرد . در آن زمان اعتقاد در كشور وجود داشت كه تحريم كالاهای اروپايی ، جامعه را از وابستگی به مولدان و سودگران اروپايی رها خواهد ساخت بنابراين دانش آموزان مدارس با افتخار به پوشيدن لباسهای بومی و توليدات داخلی همت گماردند و زنان در تبريز طی اجتماعی ، ضمن تحريم كالای بيگانه از مردم خواستند كه برای مدتی لباسهای كهنه خود را بپوشند و اميدوارند به توليد منسوجات داخلی چشم بدوزند .

- فعاليت مطبوعاتی وانتشار روزنامه نيز از ديگر فعاليتهای ارزشمند زنان در عصر مشروطيت بود . اولين نشريه زنان (( دانش )) به مديريت خانم دكتر كمال از سال 1328 ه پ ق به صورت هفتگی منتشر شد و با پرداختن به امور خانوادگی و دوری جستن از مسائل سياسی تا حدودی زياد در بر آورده ساختن اهداف خود موفق عمل نمود و در شناساندن زنان به اجتماع تاثير بسيار جالبی گذاشت . مورگان شوستر آمريكايی درباره نقش متنوع زنان در انقلاب مشروطيت می نويسد : (( زمان محجبه شب هنگام معلم ، روزنامه نگار پايه گذار باشگاه زنان می شوند و زنان را به سرعت جذب اينگونه فعاليتها ميكردند كاملا عقايد تازه دارند . علاقه آنها شبيه شركت كنندگان در جنگها ی صليبی است . آنچه ذكر گرديد نمونه هايی از اقدامات و فعاليتهای ارزشمند زنان عصر مشروطيت بود م يا بهتر بگوييم مشروطيت فرصتی پيش آورد تا ارزش های ناشناخته و استعدادهای ذاتی زن ايرانی بروز بهتری يافته و پوسته پوسته سنتهای غلط كه حضور جدی و فعال زن را بر نمی تاخت شكافته شود به واقع زنان در عصر مشروطيت نشان دادند كه حتی وقتی ميدان عمل محدودی بر ايشان گشوده شود نيك می دانند كه چگونه برای ارتقای خود و جامعه خويش قدم های موثر و تاثير گذاری بر دارند .