مردمی ترین وکیل مجلس

پژوهش حاضر در باره یکی از استثناهای تاریخ مجلس شورای ملی حضرت آیت الله فیروز آبادی است

 

تاريخ مجلس در ايران پس از مشروطه، شاهد برخي نمايندگان خدوم و مردم‌گرا بوده كه در ميان آنان از نام آيت‌الله سيدرضا فيروزآبادي همواره با احترام و ستايش ياد مي‌شود. او كه خود از جنس مردم عادي كوچه‏وبازار و فردي زحمت‎كش و آشنا به دردهاي مردم بود، در كرسي نمايندگي چند دوره مجلس شوراي ملي، از سرسخت‌ترين مدافعان حقوق و منافع ملت بود. خدمت شايسته او در نگرفتن حقوق نمايندگي و اختصاص آن به تأسيس بيمارستان در يكي از مناطق جنوب شهر تهران، از خدمات فراموش‌نشدني اوست، كما اين‎كه نطق‎ها و مذاكراتش در جريان جلسات مجلس در دفاع از حقوق ضعفا و فقرا و محرومين، از يادها نمي‌رود و نبايد برود تا هميشه به ما بياموزد آنان كه در راه خدمت به خلق خدا قدم برمي‌دارند، در وجدان بيدار جامعه همواره زنده و مورد ستايش‌اند و بركات وجودي آن‎ها از محدوده زمان و مكان درمي‌گذرد.

در اين مقاله بر آنيم تا نمونه‌هايي از ديدگاه‌هاي آيت‌الله فيروزآبادي را در يكي از ادوار مجلس مورد بازخواني قرار دهيم و وظايف او را در مقام نمايندگي مجلس به داوري بنشانيم. هر چند كه مي‌دانيم اين تتبعات كوچك، در حدّ شخصيت بلندمرتبه او نيست.

 

اشارهاي گذرا به زندگي آيتالله فيروزآبادي:  

آيت‌الله فيروزآبادي در سال 1253 ش در قريه فيروزآباد از توابع شهرري به دنيا آمد. پدربزرگش از اهل فضل كاشان بود، كه به فيروزآباد هجرت نمود. فيروزآبادي تحصيلات ابتدايي را در زادگاه خود آغاز كرد و براي ادامه تحصيل به تهران آمده و در مدرسه آصفيه هم‏جوار مسجد جامع تهران مشغول تحصيل شد و تا مرحله اجتهاد پيش رفت. هم‎زمان با تحصيل در فيروزآباد به امر زراعت و كشاورزي نيز اشتغال مي‌ورزيد.

در جريان رخداد مشروطه، از مدافعان مشروطه بود. در دوره سوم قانون‏گذاري از جانب اهالي غار و فشافويه (از توابع شهر ري) به نمايندگي برگزيده شد. بعد از كودتاي 1299 و در جريان جمهوري‌خواهي رضاخان، در كنار آيت‌الله سيدحسن مدرس، از مخالفان جمهوري بود. فعاليت‌هاي او در اين زمينه منجر به دستگيري و تبعيد او به كلات نادري گرديد. اين تبعيد مدت 22 روز طول كشيد و با تقاضای اهالي غار و فشافويه دستور آزادي وي داده شد. او مدتي به مشهد رفت و بعد از يك ماه به تهران بازگشت. فيروزآبادي در دوره سلطنت پهلوي اول، چهره شناخته‌شده‌اي هم در مجلس و هم خارج از آن و عضو هیئت علميه تهران بود. او در دوره‌هاي ششم و هفتم تقنينيه از تهران به نمايندگي مجلس انتخاب شد. از آن‎جا كه بابت حقوق نمايندگي پولي دريافت نمي‌كرد، با مبلغ 24 هزار تومان كه از اين بابت در صندوق مجلس پس‌انداز شده بود، قطعه زميني را به منظور احداث بيمارستان خريداري كرد و به تدريج و با كمك افراد خير و نيكوكار، بيمارستان فيروزآبادي را تأسيس كرد كه در 2 آذر 1313 افتتاح گرديد. اين بيمارستان از آن زمان تاكنون از مراكز درماني عام‌المنفعه در جنوب شهر تهران به شمار مي‌آيد. فيروزآبادي بعد از شهريور 1320، در دوره چهاردهم نيز از سوي مردم تهران به نمايندگي انتخاب گرديد و در رويدادهاي سياسي دوران نهضت ملي شدن نفت از هواداران دكتر مصدق و نزديكان آيت‌الله كاشاني به شمار مي‌رفت. پس از كودتاي 28 مرداد 32 نيز با گروه‌هاي سياسي نهضت مقاومت ملي و جبهه ملي و نهضت آزادي، تشريك مساعي داشت. او سرانجام پس از عمري خدمت خداپسندانه به مردم در 14 مرداد 1344 دار فاني را وداع گفت.[1]

ديدگاهها و مواضع آيتالله فيروزآبادي در مجلس ششم:[2] 

1- دفاع از محرومان جامعه: 

فيروزآبادي كه نماینده‎ای برخاسته از متن مردم بود، از مشكلات اقتصادي آنان باخبر بود و دائماً به فكر آن بود كه از مشكلات آنان بكاهد. اين در حالي بود كه در مقابل امثال او كه اندك بودند، تجددگرايان كاري به مشكلات اصلي مردم و فقرونداري آنان نداشتند. فيروزآبادي در خلال مباحث گوناگون مجلس، با يادآوري وضعيت اسفناك معيشتي مردم، سعي داشت نمايندگان را از خرج‌تراشي اضافه براي مردم برحذر دارد تا باري از دوش مردم بردارند و به طرح مسائل مهم‌تر تشويق و ترغيب شوند.

در جلسه 28 مورخ 17 آبان 1305 يادآور شد:

«خوب است يك اندازه هم به اين مردم و اشخاصي كه اين ماليات‌ها و اين پول‌ها را مي‌دهند عطف توجه كنيم، كه چه طور مردم زيرجامه در پاي عيالشان نيست و اين پول‌ها را مي‌دهند و ما به اسم تشويق به طرز اروپا به پشت‌ميزنشين‌ها مي‌دهيم.»

يكي از اقدامات رايج مجلس تعيين مستمري براي بازماندگان برخي اشخاص بود. فيروزآبادي با اين مسأله از اين نظر مخالف بود، كه مردم فقير در اولويت بيشتري براي رسيدگي به حال‎ و روزشان قرار دارند و خانواده‌هاي بي‌سرپرست بيشتري در جامعه وجود دارد. در جلسه 70 مورخ 11 اسفند 1305 ضمن مخالفت با تعيين مستمري براي يك خانواده خاص چنين گفت:

«... با اينكه مي‌دانم تصويب هم مي‌شود معذالك ناچارم مخالفت كنم، به علت اين‎كه آن‎هايي كه مرا وكيل كرده‌اند، براي همين چيزها بنده را اين‎جا فرستاده‌اند. آن‎ها همه گدا و پابرهنه‌اند. درست است كه ورثه... هم فقير و پريشانند و واجب‌الرعايه هستند... امّا پريشان‌تر و واجب‌الرعايه‌تر از اينها، همان اشخاصي هستند كه نه دستشان به آقايان وكلا مي‌رسد و نه به دولت مي‌رسد و اقلاً نه عشر[نُه دهم] از اهالي اين مملكت همه فقير و بي‌بضاعتند و آن‎وقت از اين‎ها ماليات گرفته مي‌شود و به شهريه‌ها داده مي‌شود... چطور ديانت و ساير معتقداتي كه ما داريم به ما اجازه مي‌دهد كه به يك همچو پيشنهادات حرجي رأي بدهيم؟»

در جلسه 75 مورخ 23 اسفند 1305 فيروزآبادي ضمن مخالفت با افزايش حقوق نمايندگان، به يادآوري فقر و فلاكت مردم پرداخت.  او گفت:

«البته خاطر نمايندگان كاملاً مسبوق است كه مردم در چه فقر و فلاكتي هستند... خدا شاهد است غالباً نان جو ندارند بخورند. اغلب جاها با علف آن هم اگر گيرشان بيايد، زندگي مي‌كنند. لباس تن‌شان نيست. با اين احتياج روزافزوني كه براي اين مملكت است، اين اتومبيل‌ها كه آمده، روزي پانزده هزار تومان خرج لاستيك و فقط بنزينش است. ملت ما را انتخاب مي‌كند كه يك چاه نفت را لااقل استخراج كنيم برايشان. مي‌گوييم نمي‌شود، در مقابل هم، همه‌روزه از وزارتخانه‌ها اضافات و اعتبارات جديدي به مجلس مي‌آيد. آن وقت خود مجلس كه بايد با آن‎ها مخالفت كند خودش مي‌آيد و يك اضافه براي خودش قائل مي‌شود... اگر ما وكيل اين ملت هستيم بايد صد تومان هم نگيريم. ولي افسوس اگر حرفي بزنم مي‌گويند توهين مي‌كني. اين است كه بيش از اين حرفي نمي‌زنم.»

سوبسيدهايي كه دولت بابت برخي اقلام پرداخت مي‌كرد از قبيل چراغ اتومبيل يا بنزين و... مورد اعتراض فيروزآبادي بود. در جلسه 86 مورخ 24 فروردين 1306 با اشاره به فقر و بي‎كاري و نبود پول، نسبت به پيش‌آمدهاي ناگوار در آينده هشدار داد و گفت:

«اين پول‌ها را صرف يك كار بكنيد كه مصالح و منافع عامه درش باشد. ما الآن داريم سالي چند ميليون پول چراغ اتومبيل مي‌دهيم، پول بنزين مي‌دهيم، اين همه نفت داريم، يك چاه نفت درنمي‌آورند و همه‌اش را هدف اين كارهاي بي‌مصرف كه هيچ منفعت ندارد، مي‌كنند.»

در جلسه 90 مورخ 31 فروردين 1306 حين بررسي لايحه اعتبار راه‌آهن پيشنهاد دو ميليون به جاي پنج ميليون را داد و اظهار داشت:

«بنده شخصي هستم رعيت و رعيت‌زاده، در توي ده با رعايا زندگاني كرده‌ام و با احوال آن‎ها آشنا هستم... اين وجهي كه جمع شده است تمام از فقرا گرفته مي‌شود. كسي كه يك سير آب‌نبات بخواهد بخورد، بايد صد دينار پول بدهد. اين‌جور اين پول‌ها جمع‌شده و از اين مردم گرفته شده است... نمي‌توانم تصديق كنم كه يك مرتبه پنج ميليون اعتبار داده شود براي ساختن مقدمات راه‌آهن... شايد بعضي مي‌گويند در اسلامبول يا آنقره [آنكارا] صد ميليون پيشنهاد شده و قبول شده. بنده به اين چيزها قانع نمي‌شوم. گفتم خرج ما خرج اروپايي است، ولي دخل ما دخل ايراني. وقتي دخل‌ها ايراني شده، بايد خرج‌مان هم ايراني باشد.»

در جلسه 180 مورخ 26 آذر 1306 فيروزآبادي با افزايش حقوق قضات مخالفت و از اينكه روحيه خرج‎كردن بيشتر از روحيه دخل پيدا كردن وجود دارد، انتقاد كرد. اين‎كه افزايش حقوق موجب جلوگيري از دزدي مي‌شود، از نظر فيروزآبادي امر مردودي بود. او خيانت و دزدي را نزد ثروتمندان بيشتر از فقرا مي‌دانست و در اين باره گفت:

«آن‎كه طبيعتش دزد نيست، اگر هيچ به او ندهيد دزدي نخواهد كرد. شما بيائيد امتحان كنيد ببينيد در اشخاص صاحب ثروت، دزد و خائن بيشتر است يا در اشخاص فقير. غالباً خائن در اشخاص صاحب ثروت است. در فقرا كمتر خائن ديده مي‌شود. پس معلوم مي‌شود كه حقوق زياد، اسباب خيانت است و علاوه بر اين، اين مملكت مقتضي اين خرج‌ها نيست. اگر راستي راستي دل ما براي اهل اين مملكت مي‌سوزد، يك قدري در اين بودجه‌ها صرفه‌جويي كنيم و فكر كار به جهت مملكت باشيم. بعضي از آقايان در ضمن فرمايشاتشان مي‌فرمايند كه اين پول، مال فقرا نيست، مال اغنياء است. بنده عرض مي‌كنم كه تمام پول‌ها حتي آن‎هايي هم كه در گمرك گرفته مي‌شود، از فقراست. قند و چاي و اين جنس‌هايي كه وارد مي‌شود، فقراي اين مملكت غالباً مصرف مي‌كنند. عايدي اين مملكت در واقع همه مال اين فقراي بدبخت است و افراد اين مملكت همه فقيرند، شايد صد يك‌شان فقير نباشند.»

گراني مايحتاج عمومي مردم، مزيد بر مشكلات آنان بود. فيروزآبادي يكي از وظايف خود را منعكس‎ساختن اين مشكلات مي‌ديد. در جلسه 209 مورخ 22 بهمن 1306 او گراني نان و گوشت را مورد اشاره قرار داد و از وزير ماليه در اين‎باره توضيح خواست و خواستار آن شد كه وزارت داخله و بلديه، ترتيبي دهند كه مردم در ماه رمضان راحت باشند. او در پايان عرايض خود گفت:

«گرچه اين‎ها كه گفتم به نظر آقايان اهميت ندارد، ولي بنده مجبور بودم عرض كنم.»

فيروزآبادي كه ايجاد هرگونه تشكيلات اداري را مغاير با اولويت رسيدگي به حال مردم مي‌دانست، در جلسه 240 مورخ 18 ارديبهشت 1307 اظهار داشت:

«مردم اين مملكت بايد باقي باشند تا شما اين تشكيلات را برايشان بدهيد. مردم دارند از گرسنگي مي‌ميرند. بايد اول كاري كرد كه مردم از اين فقر و فلاكت و بدبختي خلاص شوند بعد اين تشكيلات را برايشان درست كنيد.»

در جلسه 247 مورخ 3 خرداد 1307، فيروزآبادي تعبير زيبايي درباره مردم فقير به كار برد و در حالي كه بحث از حفاظت آثار ملي بود، فقرا را» آثار ملي» ناميد و گفت:

«بنده آرزو داشتم در عوض اين آثار ملي كه مي‌خواهيم توجه بكنيم، يك توجهي هم به آن آثار ملي كه در امامزاده زيد تشكيل شده است بكنيم. هر كدام آن‎ها نماينده اين ملت هستند كه در آن‎جا جمعند... آثار قديمه ما به اين‌طور حفظ مي‌شود كه ما اول آثار جديده خودمان را حفظ كنيم. اين مملكت و اين ملت را از فقر و فلاكت نجات بدهيم، بعد برويم سر آثار قديمه خودمان.»

2- نحوه تعامل با دولت و وزرا: 

فيروزآبادي يكي از وظايف مهم نمايندگي مجلس که، رويكرد انتقادي نسبت به دولت و وزيران است را حفظ مي‌كرد، به ويژه در دوره مجلس ششم، که رئيس‌الوزرا مخبرالسلطنه هدايت بود و در مقابل وزراي تجددگرايي چون علي‌اكبر داور وزير عدليه و تيمورتاش وزير دربار، عرض‌اندام چنداني نداشت و اين وزراي تجددگرا با رابطه مستقيم با شخص رضاشاه، برنامه‌هاي خود را پيش مي‌بردند، برخورد انتقادي داشت. برخورد فيروزآبادي با وزرا شامل موارد زير بود:

1- مخالفت با استخدام كارشناسان خارجي توسط وزيران.

2- مخالفت با افزايش حقوق كاركنان وزارتخانه‌ها (جلسه 79 مورخ 12 فروردين 1306، جلسه 118 مورخ 23 خرداد 1306، جلسه 160 مورخ 2 آبان 1306، جلسه 180 مورخ 26 آذر 1306 و جلسه 209 مورخ 22 بهمن 1306)

3- انتقاد نسبت به اوضاع آشفته وزارت‎خانه‌هايي چون عدليه (جلسه 79 مورخ 12 فروردين 1306 و جلسه 95 مورخ 9 ارديبهشت 1306)

4- مخالفت با افزايش حقوق سفرا و ولخرجي‌هاي آنان در خارج از كشور (جلسه 110 مورخ 4 خرداد 1306 و جلسه 203 مورخ 12 بهمن 1306)

5- مخالفت با اين رويه كه وزرا ابتدا خرج كنند و بعداً از مجلس مصوبه بگيرند (جلسه 110 مورخ 4 خرداد 1306)

6- سؤال از وزرا در مورد وظايف آنان(جلسه 165 مورخ 18 آبان 1306، جلسه 183 مورخ 3 دي 1306)

7- انتقاد به روش تنظيم و تأمين بودجه دولت (جلسه 185 مورخ 7 دي 1306 وجلسه 200 مورخ 6 بهمن 1306)

8- اعتقاد به نظارت مجلس بر دخل و خرج مملكت (جلسه 194 مورخ 25 دي 1306)

9- مخالفت با مسئوليني كه پاسخگوي مجلس نبودند مانند وزير دربار (جلسه 190 مورخ 17 دي 1306)

10- تأكيد بر تمركز درآمدهاي مملكت در يك جا و شفاف‌سازي آن (جلسه 208 مورخ 21 بهمن 1306)

11- مخالفت با لوايح فوريتي مستلزم اعتبار از سوی وزيران. (جلسه 216 مورخ 8 اسفند 1306)

12- مخالفت با اختيارات زياد به دولت  و محدود كردن اعتبارات زياد و بدون نظارت مجلس (مثلاً در مورد راه‌آهن) (جلسه 95 مورخ 9 ارديبهشت 1306و جلسه 253 مورخ 20 خرداد 1307)

13- انتقاد نسبت به انحصارگري دولت در امور اقتصادي (جلسه 255 مورخ 24 تير 1307)

14- برحذرداشتن دولت از اشكال‌تراشي براي سرمايه‌گذاران داخلي (جلسه 254 مورخ 24 خرداد 1307 و جلسه 274 مورخ 20 مرداد 1307)

15- برحذرداشتن مأموران دولتي از تفتيش مفرط و انجام كارها بدون رضايت مردم (مثلاً در مورد واكسن‎زدن به گاوها مي‌گويد اگر صاحب گاو نخواست، كسي او را مجبور نكند.) (جلسه 57 مورخ 4 بهمن 1305)

3- اولويتهاي اقتصادي و مصالح اجتماعي: 

فيروزآبادي اگرچه با طرح‌ها و لوايحي كه مخارجي را بر بودجه دولت تحميل كند، مخالف بود و آن را بار سنگيني بر دوش رعايا و مردم فقير مي‌دانست، امّا صرفاً فردي منفي‌گرا و نق‌زن و بي‌برنامه نبود، بلكه ايده‌هايي براي بهبود اوضاع اقتصادي مردم داشت و معتقد به سرمايه‌گذاري، جلوگيري از واردات بي‌رويه، حمايت از توليدات داخلي، ايجاد تسهيلات براي صادرات و از اين قبيل امور كه منافع ملي را تأمين كند، بود.

فيروزآبادي به مسئله اشتغال تأكيد مي‌ورزيد و به طرح‌هايي كه به بي‎كاري صنوف مي‌انجاميد، اعتراض مي‌كرد. در جلسه 41 مورخ 22 آذر 1305 با طرح اتوبوس‌راني كه به بيكاري صنف درشكه‌چي منجر مي‌شد، مخالفت و اظهار داشت:

«حال كه ما مي‌خواهيم وسايل آسايش يك عده را فراهم بكنيم، از آن طرف هم بايد ملاحظه كنيم كه يك عده ديگر هم نبايد معدوم بشوند، معدوم شدن آن عده، اهميتش خيلي زيادتر از اين است كه يك كسي يا بنده پنج دقيقه ديرتر برسد يا زودتر. بلي اگر ما كار براي آن‎ها تهيه مي‌كرديم و يك ترتيبي براي زندگاني آن‎ها مي‌داديم، آن وقت لابد بوديم كه اين ترتيبات را هم تصويب كنيم، امّا متأسفانه وقتي كه در اين شهر دو هزار نفر بي‌نان مي‌مانند، اين در مقابل اينكه ما مي‌خواهيم در اتوبوس نشسته و پنج دقيقه زودتر به مقصد برسيم، ارزش ندارد.»

فيروزآبادي در طول دوره نمايندگي مجلس ششم، مكرراً با افزايش حقوق‌ها و دادن مستمري‌ها مخالفت ‌كرد، و در ازاي آن معتقد به اجراي پروژه‌هاي عمراني و سرمايه‌گذاري‌هاي عام‌المنفعه بود. در جلسه 77 مورخ 28 اسفند 1305 ضمن مخالفت با افزايش حقوق نمايندگان مجلس گفت:

«مي‌خواهم از آقايان خواهش كنم كه مساعدت كنند، لطف كنند، به اين مملكت فلك‌زده بدبخت، و از اين حقوق خودشان صرف‌نظر كنند كه بتوانند در اصلاحات مملكتي داخل شوند. از حقوق يك سال خودشان هم يك كارخانه كاغذسازي بياورند كه رفع احتياجات مردم بشود و يك مقدار زيادي مردم بي‎كار را به كار وادارند.»

در همين جلسه، فيروزآبادي به مشكلات صنف اُرسي‌دوز (كفاش) اشاره كرد و گفت:

«... يك ترحمي به اين اُرسي‌دوزهاي بيچاره كه كارشان خراب شده بنمايند. اين صنف دارد از بين مي‌رود، اضافه‌اش را يك كارخانه چرم‌سازي بياورند كه چرم در ايران ساخته شود كه اين بيچاره‌ها بتوانند چرم همدان كار كنند، كه هم رفع احتياجات مملكت بشود و يك عده مردمان فقير هم از بين نروند.»

فيروزآبادي در ادامه مذاكرات اين جلسه تأكيد كرد:

«اين اضافات را كم كنيد، ادارات هم همين‌طور. آخر يك كارخانه‌اي درست كنيم و يك ترقي براي مملكت قائل شويم. ترقي مملكت به اين نيست كه اضافه حقوق براي نمايندگان قائل شويم، ترقي‌ها به اين است كه يك كارخانه وارد كنيم كه رفع احتياجات مردم بشود، دو سه تا كارخانه قندسازي بياوريم. اين يكي را كه هست تعمير كنيم. صد هزار نفر براي اين كار و كارهاي ديگر لازم داريم كه بالنتيجه يك مدد معاش براي مردم بشود و بتوانند خودشان را اداره كنند. همان‌طور كه خدا به شما رحم كرده است، شما هم به آن‎ها رحم كنيد.»

در جلسه 85 مورخ 22 فروردين 1306، فيروزآبادي ضمن مخالفت با تعيين مستمري براي يك نفر، تذكر داد كه مجلس و دولت بايد به انجام كارهاي مهم‌تر و عام‌المنفعه بپردازند. او گفت:

«ما اميدواريم از اين مجلس و هيئت دولت كه از اين قبيل پيشنهادها را به مجلس نكنند. انشاءالله بعد از اين يك لايحه بياورند، يك ميليون اعتبار بخواهند براي حفر يك چاه نفت يا آوردن يك كارخانه كاغذسازي، همه‌اش كه نمي‌شود بودجه خرج بيايد به مجلس و از تصويب بگذرد و تصويب هم بشود.»

برخي از نمايندگان به فيروزآبادي انتقاد مي‌كردند كه با هر خرجي مخالف است يا با اصلاحات مخالف است. فراز فوق نشان مي‌دهد كه او با طرح‌هاي اساسي و عام‌المنفعه مخالفتي نداشت. خود او در جلسه 138 مورخ 12 شهريور 1306 تأكيد كرد:

«بنده غرضم اين است كه اين اصلاحات نفعش عايد مملكت بشود، نه اينكه تمام مخارج اداري بشود و اين مخارجي كه مي‌شود يك مخارجي نيست كه نفعش عمومي باشد كه مثلاً يك راهي ساخته شود، يا يك باتلاقي خشك شود و يا يك رودخانه درست شود، تمامش مخارج اداري است و خريد ملزومات. از اين جهت است كه بنده مخالفت مي‌كنم و البته اگر اين مخارج به مصرف يك تأسيسات عام‌المنفعه برسد، كاملاً موافق خواهم بود. اگر اين اضافات در بيابان‌ها صرف احداث قنات بشود، يا سدّ اهواز را ببندند، يا در جاهاي ديگر سدبندي شود كه اين آب‌هايي كه به دريا مي‌ريزد و هيچ نتيجه‌اي ازش حاصل نمي‌شود، مورد استفاده مردم بشود، البته كسي مخالفت نخواهد كرد.»

در جلسه 141 مورخ 19 شهريور 1306 كه بحث درباره هزينه كردن مبلغ دويست هزار تومان بود و عمدتاً نظر بر روي تقسيم آن ميان بلديه‎ها [شهرداري] بود، فيروزآبادي ابتدا بر نقش مجلس بر بودجه كشور تأكيد و سپس اولويت‌هاي مورد نظر خود را بيان كرد. او گفت:

«بنده عقيده دارم اولاً اساس مملكت، اساس بودجه مملكت را محكم و درست كنيم، بعد به مخارج بلديه‌ها بپردازيم. گمانم اين است... كه اين پول، صرف مخارج اساسي بشود بهتر است، مثلاً امروزه يك كارخانه چرم‌سازي كه خيلي جزئي است، در مملكت نداريم، آن وقت بايد ششصد هفتصد هزار تومان چرم از خارجه بخريم كه مطابق قانون مذهبمان، هم نجس باشد و هم پولش به خارجه برود و بياوريم آن‏جا اُرسي [كفش] بدوزيم. اين پول را صرف يك كارخانه نفت كه روزي سي هزار تومان پول نفت و بنزين مي‌دهيم و نمي‌دانم آخر كارش به كجا مي‌رسد، درصدد اين كار باشيم، در صورتي كه چقدر پيشنهاد در وزارت فوائد عامه راجع به استخراج نفت از تجار داخلي هست... اميدوارم آقايان يك نظر اساسي به تمام مملكت بكنند. بعد كه مملكت آباد شد، بهتر از اين‎ها به پاكيزگي شهر مي‌پردازيم.»

فيروزآبادي در مسايل اقتصادي مخالف انحصارگري دولت و طرفدار تقويت بخش خصوصي و مردمي بود. از آن‎جا كه مدتي بود تجارت ميان ايران و شوروي تعطيل شده بود، او در جلسه 157 مورخ 25 مهر 1306 پيشنهاد داد كه كميسيوني انتخاب شوند و قرارداد فيما بين را بررسي و ترتيبي دهند كه رابطه‎ها تجاري با شوروي برقرار شود تا از اين رهگذر «نگراني و ضرر از ملت ايران و روسيه مرتفع گردد.»

در کل پيشنهادات فيروزآبادي در رابطه با امور اقتصادي را مي‌توان به شرح زير فهرست كرد:

1- تأكيد بر پوشيدن البسه وطني از سوي كارمندان (اشاره به كارمندان بلديه). (جلسه 200 مورخ 6 بهمن 1306)

2- حمايت از منافع سرمايه‌گذاران داخلي (در بحث چراغ برق). (جلسه 203 مورخ 12 بهمن 1306، جلسه 254 مورخ 24 خرداد 1307 و جلسه 274 مورخ 20 مرداد 1307)

3- اعتقاد به رقابت اقتصادي و ايجاد تسهيلات براي ترغيب مردم. (جلسه 204 مورخ 14 بهمن 1306)

4- تأكيد بر لوايح عام‌المنفعه و درآمدزا مانند آب‎رساني به زمين‌هاي باير، كشيدن خط آهن و چاه آرتزين در يزد، آوردن كارخانجات و استخراج چاه نفت. (جلسه 206 مورخ 17 بهمن 1306 و جلسه 245 مورخ 30 ارديبهشت 1307)

5- تأكيد بر افزايش صادرات و كاهش واردات (جلسه 206 مورخ 17 بهمن 1306، جلسه 209 مورخ 22 بهمن 1306 و جلسه 213 مورخ 29 بهمن 1306)

6- ايجاد تسهيلات براي صاحبان كارخانه‌ها و مخالفت با تفتيش دائمي مأموران. (جلسه 206 مورخ 17 بهمن 1306)

7- تشويق به حفر چاه آب و برحذر داشتن دولت از اشكال‌تراشي در اين امور (جلسه 210 مورخ 24 بهمن 1306)

8- جلب مشروط سرمايه خارجي براي كمك به سرمايه‌گذاران داخلي (جلسه 210 مورخ 24 بهمن 1306)

9- تأكيد بر تسهيلات براي كارهاي توليدي از جمله كارخانه نخ‌ريسي كه مربوط به بخش غير دولتي بود (جلسه 235 مورخ 6 ارديبهشت 1307 و جلسه 237 مورخ 11 ارديبهشت 1307)

10- پيشنهاد حذف حقوق گمركي از صادرات به ويژه قالي و ترياك و خشكه‌بار براي عرضه در بازار خارجي (جلسه 238 مورخ 13 ارديبهشت 1307)

11- تأكيد بر لوايحي كه موجب افزايش عايدات ‌شود و توليد اشتغال ‌كند و كشاورزي را توسعه ‌دهد (جلسه 247 مورخ 3 خرداد 1307)

12- مخالفت با طرح‌هاي بدون اولويت به لحاظ نداشتن بودجه و فشار به ملت (مانند گسترش تلگراف) و به جاي آن پيشنهاد ايجاد كارخانه و معدن (جلسه 96 مورخ 10 ارديبهشت 1306 و جلسه 156 مورخ 23 مهر 1306)

13- مخالفت با ماليات گرفتن از عايدات مردم. (جلسه 266 مورخ 31 تير 1307)

14- تأكيد بر اختصاص بودجه به مناطق خارج از تهران مانند خوزستان. (جلسه 209 مورخ 22 بهمن 1306)

15- تأكيد بر صرفه‌جويي اقتصادي در پروژه‌هاي بزرگ مانند راه‌آهن. (جلسه 66 مورخ 2 اسفند 1305)

16- تأكيد بر مجازات خاطيان و مفسدان و پاداش به خادمان و خدمت‎گزاران. (در جلسات مكرر از جمله: جلسه 38 مورخ 15 آذر 1305، جلسه 79 مورخ 12 فروردين 1306، جلسه 175 مورخ 12 آذر 1306، جلسه 177 مورخ 16 آذر 1306، جلسه 191 مورخ 19 دي 1306، جلسه 196 مورخ 28 دي 1306، جلسه 207 مورخ 19 بهمن 1306 و جلسه 208 مورخ 21 بهمن 1306)

17- تأكيد بر اشتغال زندانيان و انتقاد نسبت به اختصاص بودجه براي رفاه محبس و اشاره به تأثيرات بد اجتماعي آن (جلسه 176 مورخ 14 آذر 1306 و جلسه 190 مورخ 17 دي 1306)

18- مخالفت با ورزش اجباري در مدارس به تقليد از اروپا و اولويت مسايل ديگر (جلسه 139 مورخ 14 شهريور 1306)

 

4- ديدگاههاي فيروزآبادي درباره استخدام كارشناسان خارجي: 

استفاده از كارشناسان خارجي در امور مختلف اعم از كارشناسان فني يا گمركات و ماليه، قبل از مشروطه كمابيش وجود داشت و حتي نمايندگان ملي و مستقل نيز گاه توصيه‌هايي در این زمینه داشتند تا از تسلط كارشناسان انگليسي بكاهند. امّا اين رويه به تدريج به حالت افراطي تبديل شد. روحيه خودباختگي نزد تجددگرايان به اين وضعيت دامن مي‌زد و چه بسا در مواردي كه ايرانيان از عهده امور برمي‌آمدند، بازهم سعي در استخدام كارشناس خارجي مي‌کردند. اين در حالي بود كه استفاده لازم از اين كارشناسان نمي‌شد و آن‎ها در مدت مأموريت خود، بدون آن‎كه بازدهي لازم را داشته باشند از دولت حقوق می گرفتند.

از مواردي كه فيروزآبادي به آن حساسيت داشت، نحوه استخدام كارشناس خارجي بود. بخش عمده‌اي از مخالفت‌هاي او در مورد استخدام خارجيان يا تمديد قرارداد آن‎ها بود. در مجلس ششم موارد متعددي از مخالفت‌هاي او در اين رابطه است. او معتقد بود استخدام كارشناس خارجي بايد از روي ضرورت و موقعي باشد كه در ايران نتوان مشابه آن را پيدا كرد و اولويت را به استخدام كارشناسان ايراني مي‌داد، مثلاً در مورد مهندس راه‌آهن و تندنويس (جلسه 29 مورخ 22 آبان 1305) يا گمرك‌چي (جلسه 38 مورخ 15 آذر 1305) به این نکته اشاره کرد.

ديدگاه‌ها و پيشنهادات فيروزآبادي درباره مستخدمان خارجي در جلسه 39 مورخ 17 آذر 1305 چنين بود:

1- كاهش قرارداد آن‎ها و تمديد قرارداد در صورت احتياج.

2- استفاده از ايراني با وجود نقص در كار بهتر از استخدام خارجي است.

3- معتقد است 60-50 سال است با وجود استخدام خارجي‌‎ها هيچ اصلاحي در مملكت نشده

4- حقوق مستخدمان خارجي 60-50 كرور مي‏باشد و اين باعث تداوم فقر مردم مي‌شود

5- كارشناسان خارجي نتوانسته‌اند كارهاي اساسي مانند كشيدن خط راه‌آهن و استخراج چاه نفت انجام دهند

6- پيشنهاد كاهش حقوق آن‎ها.

در مقابل فيروزآبادي، نمايندگان ديگر همچون ياسائي معتقد بودند براي همه وزارتخانه‌ها بايد از مستشار خارجي استفاده كرد.(همان جلسه)

فيروزآبادي كه گاه زبان طنز را براي بيان مقصود خود به كار مي‌گرفت، در جلسه 53 مورخ 22 دي 1305 با اشاره به اين‌كه از متخصص خارجي استفاده صحيح نمي‌شود و ضرر آن‎ها بيشتر از نفعشان است، تأكيد مي‌كند كه متخصص خارجي بايد از روي ضرورت باشد و همه باید از اقدامات او آگاهي بيابند. او یادآورشد:

«واِلا يكي را از خارجه مي‌آورند و ده هزار تومان، بيست هزار تومان به او حقوق مي‌دهند و اين‎جا خرج‌هاي ديگري مي‌كنند بعد هم كه گاو ناخوش مي‌شود يك دوايي مي‌زند كه گاو مي‌ميرد و نتيجه بعكس مي‌بخشد.»

او به اين ترتيب دامپزشكان خارجي را به بادتمسخر گرفت.

در جلسه 69 مورخ 9 اسفند 1305 كه بحث پيرامون قرارداد استخدام يك كارشناس حقوقي (به نام مسيو هس) بود، فيروزآبادي ابتدا تأكيد كرد كه: «به عقيده بنده اين مملكت بايد از خودش آدم پيدا كند و كار بكند تا آباد بشود.» و سپس با اين بيان كه چند سال است كه ايشان در اين‎جا[ايران] هستند، تا حالا دو نفر متخصص به ما [تحويل] نداده‌اند، پيشنهاد كرد كه نام‎برده در پايان مدت قراردادش، پانزده نفر متخصص در علم حقوق تربيت کند. گفتني است در قرارداد با كارشناسان خارجي مبلغي براي مخارج بازگشت آن‎ها در نظر گرفته مي‌شد كه فيروزآبادي با همين مبلغ نيز مخالفت ‌كرد و ‌گفت يك شاهي هم از مال ملت را ارزشمند مي‌دانم. (همان جلسه)

در جلسه 86 مورخ 24 فروردين 1306 بر بی‎ضرورتی استخدام متخصص خارجي از جمله در مطبعه و تربيت نيروهاي ايراني تأكيد ورزيد و به اشتغال ايرانيان اين‌گونه پافشاري كرد:

«با اين فقر و فلاكت كه ما داريم و با اين اشخاص بي‎كاري كه در اين مملكت داريم و شايد خيلي‌هاشان هم صاحب اطلاع [يعني متخصص] باشند، اين قبيل استخدام‌هايي كه فايده ندارد، ضروري نيست.»

فيروزآبادي درنهایت توصيه كرد كه به يك متخصص مطبعه از آلمان اكتفا شود.

او با افزايش حقوق كارشناسان خارجي نيز مخالف بود و در جلسه مورخ 24 فروردين 1306 اين‌گونه هشدار داد:

«ملاحظه مملكت را هم آخر بكنيد. يك قدري هم به مردم ترحم كنيد. اين مملكت با اين ترتيبي كه دارد پيش مي‌رود، فردا مبتلا به يك پيش‌آمدهاي ناگوار خواهد شد. فقر، بي‎كاري، نبودن پول در مملكت، اين‎ها را ملاحظه كنيد. اين پول‌ها را صرف يك كارهايي بكنيد كه مصالح و منافع عامه درش باشد.»

پيشنهاد فيروزآبادي در مورد الزام خارجي‌ها به تربيت ايراني‌ها در اين جلسه نيز تكرار شد، به ويژه كه معتقد بود متخصص كارگذاشتن ماشين‌هاي مطبعه، همچون متخصص خط‌آهن يا ذوب آهن، تخصص زيادي لازم ندارد.

البته فيروزآبادي مي‌دانست در بسياري از زمينه‌ها متخصص ايراني وجود ندارد، ازاین رو پيشنهاداتي ارايه مي‌داد كه ايراني‌ها تشويق به يادگيري و سپس استخدام شوند. (با استفاده از پيشنهاد او در جلسه 90 مورخ 31 فروردين 1306)

فيروزآبادي معتقد بود در روند استخدام كارشناس خارجي مي‌بايست مطالعه مقدماتي صورت گيرد و پس از استخدام او نيز بايد بر كار او نظارت داشت. در واقع بخشي از ناكارآمدي كارشناسان خارجي را رعايت نكردن مسأله كارشناسي در استخدام آن‎ها مي‌دانست (جلسه 160 مورخ 2 آبان 1306) به طور مثال در جلسه 163 مورخ 11 آبان 1306 به بي‎كار بودن متخصص خارجي ذوب آهن اشاره كرد.

در مورد استخدام رئيس بانك، با اين مقايسه كه رئيس بانك مانند رئيس نفت يك چيز خيلي بزرگي نيست، معتقد بود مي‌توان از اهالي ايران استفاده كرد، كه نصف يا ثلث يا ربع حقوق كارشناس خارجي را می‏گیرند و اين را براي مملكت خيلي بد مي‌دانست كه براي بانك هم متخصص از خارج بياید. (جلسه 163 مورخ 11 آبان 1306)

فيروزآبادي عادت داشت كه وقتي در مجلس به مخالفت او در استخدام خارجي اعتنا نمي‌شد، با حقوق و مزاياي در نظر گرفته شده براي آنان مخالفت مي‌كرد تا لااقل ضرر كمتري بر منافع ملت وارد آيد. (همان)

هر چند كه در اين زمينه نيز معلوم نيست تا چه اندازه به نتيجه مي‌رسيد امّا از گفتن حقايق پرهيز نمي‌كرد. كما اينكه در جلسه 167 مورخ 23 آبان 1306 نمونه‌اي از استخدام كارشناسي‌نشده در مورد ذوب آهن را مورد اشاره قرار داد و هزينه‌هایی چون مترجم و منشي و ماشين‌نويس و راننده و كرايه خانه و اثاثيه و اتومبيل و لوازم اداري و سوخت و روشنايي و مسافرت‌هاي او را برشمرد و با هشدار نسبت به تضييع ماليه ايران ، وظايف نمايندگي را اين‌گونه مورد تأكيد قرار داد:

«ما ناظر خرج و دخل هستيم. ملت ما را فرستاده اين‌جا كه حقوق آن‎ها را حفظ كنيم. اگر بنا شد از كسي ملاحظه كنيم و حرفي نزنيم و حقوق ملت را حفظ نكنيم، با آن قَسَمي كه خورده‌ايم مخالفت كرده‌ايم و به مقتضاي وظايف وكالتي خودمان عمل نكرده‌ايم.»

نمونه ديگر عدم استفاده از كارشناس خارجي، متخصص فلاحت (كشاورزي) بود كه به مرخص كردن او انجاميد. اين امر موجب طرح سؤال فيروزآبادي از وزير ماليه گرديد. (جلسه 183 مورخ 3 دي 1306)

فيروزآبادي در جلسه 187 مورخ 10 دي 1306 پيشنهاد داد كه وزيراني كه متخصص خارجي در وزارتخانه‌هايشان مشغول كار هستند، هر 3 ماه يك‎بار گزارش كار آن‎ها را در روزنامه رسمي اعلام کنند. او در توضيح پيشنهاد خود، استفاده نادرست از مستخدمين خارجي اشاره كرد و گفت:

«بارها خود بنده كه رفتم با بعضي از آن‎ها مذاكره كردم كه اين مدتي كه شما اين‏‎جا بوده‌ايد چه كار كرده‌ايد؟ بعضي از آن‎ها مي‌گويند دولت شما نخواسته است كه از ما استفاده كند، تقصير ما چيست.»

اين پيشنهاد فيروزآبادي نيز مورد توجه ساير نمايندگان قرار نگرفت.

استخدام متخصص صرّافي از آلمان مورد ديگري بود كه مايه تأسف فيروزآبادي شد به گونه‌اي كه اظهار داشت: «من خيلي از اين كار متأسفم و نمي‌دانم اين جوان‌هاي ما كه مي‌روند اروپا چه كار مي‌كنند؟» و چون در توجيه اين استخدام‌ها بی‎اعتمادی به ايراني مطرح می‎شد، فيروزآبادي بر مجازات خاطيان تأكيد نمود و معتقد بود چون «در مملكت ما مجازات اجرا نمي‌شود [لذا] هر كس دزدي كرد، مي‌رود پي كارش.»

نمونه دیگر مخالفت فيروزآبادي باحقوق زیاد متخصص خارجي درجلسه 191 مورخ 19 دي 1306بود.

در جلسات 193 (مورخ 23 دي 1306) و 194 (25 دي 1306) نيز فيروزآبادي نحوه استخدام متخصصان خارجي و دلايل آن را مورد انتقاد قرار داد. او با انتقاد نسبت به خاتمه‌دادن به كار كارشناسان خارجي پيش از موعد اتمام قرارداد، ضمن پرداخت حقوق کامل به آن‎ها، و استخدام عده‌اي ديگر از سوي دولت، چنين گفت:

«[اينها] اگر قابل استفاده‌اند چرا تندتند بيرون مي‌كنيم؟ اگر قابل استفاده نيستند چرا تازه مي‌آوريد؟»

فيروزآبادي مجدداً بر استفاده از نيروي كار ايراني تأكيد كرد و در پاسخ به شبهه بي‌اعتمادي به ايراني‌ها، بر اجراي مجازات خائنان و پاداش خادمان تأكيد نمود و به كنايه گفت:

«به مقتضاي مسئوليت با آن‎ها رفتار شود كه هر خيانتي كردند در عدليه تطهير نشوند و خيانت آن‎ها از بين نرود، يا اگر كسي خدمت كرد به اين مملكت، پاداشي به او بدهند، نه اينكه خائن تلقي بكند، خداي نخواسته، و خادم تنزل بكند.» (جلسه 193 مورخ 23 دي 1306)

در جلسه بعد تأكيد كرد:

«اگر قانون مجازات در مملكت ما اجرا شد، ما ابداً محتاج به استخدام خارجي نيستيم، اگر نشد كه [برای] به جاروب‌كشي و فراشي هم محتاج به خارجه هستيم.»

فيروزآبادي معتقد بود حتي اگر ما افرادي را به خارج بفرستيم تا تخصص لازم را بيابند و به ايران برگردند بهتر از استخدام خارجي است. او اين پيشنهاد را در جلسه 236 مورخ 9 ارديبهشت 1307 كه بحث استخدام اطباي خارجي مطرح بود، ارايه كرد. او با اين بيان كه «ما هر متخصصي كه مي‌خواهيم، اول مي‌پردازيم به خارجي‌ها در اين صورت، داخلي‌هاي خودمان همه دماغشان مي‌سوزد»، از افراط‌ در استخدام خارجي انتقاد كرد.

فيروزآبادي كه مي‌دانست نمي‌تواند نمايندگان تجددگرا را قانع كند، از روي ناچاري پيشنهاد كرد كه اقلاً از اطباي آلماني استفاده شود كه مخارجش نسبت به فرانسوي كمتر است!

از سخنان فيروزآبادي در جلسه 211 مورخ 26 بهمن 1306 استنباط مي‌شود كه او ميان مجازات نکردن خاطيان و احتياج به متخصص خارجي رابطه قايل بود. او در اين زمينه اظهار داشت:

«مملكت را مجازات و پاداش اداره مي‌كند، اگر ما قانون مجازات را به موقع اجرا بگذاريم، يعني خائن را مجازات كنيم و خادم را پاداش دهيم، به هيچ وجه محتاج به متخصص [خارجي] نيستيم و همه اين چيزها را به قدر كفايت در مملكت خودمان داريم. ولي اگر مجازات و پاداش نباشد هر كس از هر نقطه بيايد به اين‎جا، باز هم رفع احتياجات ما را نمي‌كند و روز به روز بر احتياجات ما مي‌افزايد.»

 

5- مخالفت با تعيين مستمريهاي خاص: 

يكي از مشغوليت‌هاي مجلس اختصاص مستمري براي برخي اشخاص يا خانواده و بازماندگان برخي افراد بود. فيروزآبادي با اين مستمري‌ها مخالف بود. او معتقد بود فقراي زيادي در جامعه هستند كه محتاج‌تر از اين افرادند، ولي دسترسي به هيچ وكيل و وزيري ندارند و نبايد آن‎ها را فراموش كرده و فقط به عده‌اي خاص رسيدگي شود. در جلسه 161 مورخ 4 آبان 1306 در اين زمينه اظهار داشت:

«اين ترتيب براي مملكت خوش نيست كه مجلس هميشه بنشيند و شهريه تصويب كند. بنده عقيده‌ام اين است كه اين پول‌ها را جمع كنند و به يك كار عام‌المنفعه بزنند و همين اشخاص را كه مي‌خواهند شهريه بگيرند، در آن‎جا جمع كنند و از آن كار استفاده كنند، نه اينكه همه‌روزه يك كسي برود به يك شخص بزرگي متوسل شود و آن شخص هم مساعدت كند و يك پيشنهادي به مجلس بياورد و مدتي وقت مجلس را بگيرد و بالأخره تصويب شود. آن صاحبان پول، يعني كساني كه اين پول‌ها را از آن‎ها مي‌گيرند، استحقاقشان از همه زيادتر است.»

در جلسه 164 مورخ 14 آبان 1306 ضمن اشاره به اين‎‏كه در مجلس فقط او با اين لوايح مخالف است، گفت:

«اگر غرض اين است كه آن‎ها فقيرند و بايد به آن‎ها چيز داد، تمام اهل اين مملكت فقيرند، به استثناي يك عده قليلي. اگر عقيده آقايان اجازه مي‌دهد كه از يك عده فقير گرفته شود كه محتاج به نان شب هستند و داده شود به يك عده‌اي كه در تهران به راحتي زندگي كنند، بنده اين عقيده را ندارم.»

فيروزآبادي معتقد بود با تعيين مستمري براي بازماندگان يك فرد، برخي از طفوليت به مفت‌خوري عادت مي‌كنند، لذا معتقد بود با انجام كارهاي عام‌المنفعه بايد براي اين اشخاص اشتغال ايجاد كرد (مثلاً براي دختران شغل خياطي، قالي‌بافي و جوراب‌بافي) كه زندگيشان را اداره كنند و از مال مردم اعاشه نكنند. (همان جلسه و جلسه 166 مورخ 21 آبان 1306)

در جلسه 168 مورخ 25 آبان 1306، فيروزآبادي نظر اسلام را درباره رسيدگي به فقراي خاص مورد توجه قرار داد و گفت:

«از آن‌جايي كه شارع مقدس يك قانوني دست ما داده است، ما نمي‌خواهيم از آن قانون تجاوز كنيم و آن اين است كه حفظ بيت‌المال مسلمين بر ما و تمامي افرادي كه اين‎جا هستند، واجب است. من مخالفم مگر در موردي كه تمام بدانند در واقع اين‌ها فقير و پريشانند. از حيث فقر و پريشاني در بعضي از موارد تجويز شده يا فرضاً شخص عالمي باشد كه به كار ملت و مملكت رسيدگي كند يك اجازه داده شود كه به آن‎ها شهريه داده شود اين يك چيزي است واِلا همه‌روزه هر كسي كه دستش به دامن يك كسي برسد يك شهريه پيشنهاد كند و مجلس هم بياورد مطرح كند، بنده مخالف با اين ترتيبات هستم و عقيده دارم كه صلاح نيست واِلا آقايان بروند امام‌زاده زيد ببينند مردم در آنجا چه شكلي زندگي مي‌كنند و ببينند همين شخصي كه پيشنهاد جهت او شده بدتر است يا آنها، اين مال در واقع مال آنهاست.»

در جلسه 185 مورخ 7 دي 1306 فيروزآبادي حتي در مورد شهريه دانشجويان ايراني مقيم اروپا پيشنهاد كرد، قيدي افزوده شود كه تا زماني كه مشغول تحصيل‌اند اين شهريه برقرار باشد و گفت اگر اين قيد را نكنيم، مثل ساير محصلين ما خواهند شد كه همه مي‌دانيم قصدشان چيست. جالب آنكه گاه در ميانه بحث پيرامون ساير لوايح، پيشنهاد اختصاص شهريه به بحث گذاشته مي‌شد و اين امر بيشتر بر عصبانيت فيروزآبادي مي‌افزود. (جلسه 205 مورخ 15 بهمن 1306)

 

6- مخالفت با بوروكراسي و افزايش حقوقها: 

فيروزآبادي در زماني عقايد خود را مطرح مي‌كرد كه تجددگرايان دائماً دم از اصلاحات مي‌زدند. از نظر آنان گسترش ادارات دولتي ولو آن‎كه هيچ خاصيتي هم نداشته باشد، اصلاح قلمداد مي‌شد. فيروزآبادي كه با رشد قارچ‌گونه ادارات و استخدام كارمند به لحاظ بلعيدن بودجه مملكت مخالف بود، در جلسه 118 مورخ 23 خرداد 1306 اشاره‌اي به ملامت ديگران كرد و گفت:

«... همه‌كس مرا مذمت مي‌كند و مي‌گويد با اصلاحات مخالفت مي‌كني و... ولي عقيده خودم بر خلاف اين است و عقيده دارم كه اين اضافات، اصلاحات را از مملكت ما مي‌برد و باعث خرابي بودجه و مملكت خواهد شد و سبب مي‌شود كه مردم همه‌روزه از اطراف فشار به ادارات مي‌آورند و به هر قسم كه شده مي‌خواهند خودشان را وارد ادارات بكنند و اين خيلي بد ترتيبي است و باعث اين مي‌شود كه هميشه ميز و صندلي درست كنند و اگر يك كدامشان را هم به حقوقشان دست بزنند جمع مي‌شوند اين‎جا و دادوفرياد مي‌كنند كه اين ارث پدر ما است و ارث مادر ما است و حق نداريد دست بزنيد، هزار تا بد هم مي‌گويند.»

فيروزآبادي حتي در جريان تخصيص اعتبارات تأكيد ‌كرد كه ترتيبي اتخاذ شود تا اين مبالغ يا اغلب آن شامل مخارج اداري نشود، به طور مثال در ارتباط با اعتبار بلديه‌ها در جلسه 163 مورخ 11 آبان 1306 و نيز جلسه 200 مورخ 6 بهمن 1306، اين پيشنهاد را داد يا در جلسه 199 مورخ 5 بهمن 1306 در مورد مصارف بندري پيشنهاد مشابهي مطرح كرد.

فيروزآبادي درجلسه 115 مورخ 26 دي 1306 ضمن اشاره به مشاغل بي‎هوده و زائد اداري و بي‎كاري كارمندان، پيشنهاد لغو ادارات زائد و به‎كارگيري اشخاص در اموري چون راه‌آهن را ارايه كرد.

در موارد مورد لزوم براي استخدام در اداراتي چون بلديه تأكيد فيروزآبادي اين بود كه از اهالي محل [بومي] استفاده شود. (جلسه 200 مورخ 6 بهمن 1306)

در جلسه 203 مورخ 12 بهمن 1306 فيروزآبادي با افزايش رتبه براي كارمندان مجلس مخالفت كرد. بدبيني او به ادارات به حدّي بود كه آنان را «غارتگر» ناميد. او با بيان اين‌كه مجلس منشأ و سرمشق تمام اصلاحات بايد باشد، معتقد بود به جاي هم‌تراز كردن حقوق كارمندان مجلس، بايد حقوق ادارات مملكتي را كم كرد. (جلسه 204 مورخ 14 بهمن 1306)

فيروزآبادي آن‌چنان بر جلوگيري از مخارج اداري زائد تأكيد داشت كه از معدود مواردي كه از متخصص خارجي دفاع كرد، در اين زمينه بود. او در جلسه 210 مورخ 24 بهمن به كنايه و تصريح گفت كه «رأفت و مهرباني مجلس نسبت به اعضاي ادارات زياد است و دولت اگر راست مي‌گويد بايد كاري براي مردم درست كند نه مفت‌خوري را به مردم ياد بدهد.» آن‌‎گاه پيشنهاد داد كه متخصص خارجي كه استخدام مي‌شود موظف شود از مخارج زائد اداري جلوگيري كند، و در توضيح آن گفت كه: «ديگران گرفتار بعضي تقاضا و خواهش‌ها مي‌شوند، كه نمي‌توانند آن تقاضاها را رد كنند.»

تذكرات فيروزآبادي درباره خرج‌تراشي نکردن و جلوگیری از افزايش حقوق و مخارج اداري، مورد قبول مسئولين مملكتي نبود. مثلاً در جلسه 79 مورخ 12 فروردين 1306 وزير عدليه در پاسخ فيروزآبادي گفت:

«آقاي فيروزآبادي هميشه در مسئله خرج اين نظريه را تعقيب مي‌كنند و اين هم يك طرزي است كه نمي‌شود ترديد كرد و واقعاً هم ممكن است اين طرز خوب باشد، ولي بدبختانه زندگاني امروز دنيا طوريست كه آن اندازه زندگاني ساده كه ايشان دارند، نمي‌پسندند.»

 

7- انتقادهاي شديد نسبت به ولخرجي سفارتخانهها: 

فيروزآبادي بيشترين حساسيت را نسبت به ولخرجي و ريخت‌وپاش داشت، به ويژه آنكه پول‌هايي كه خرج مي‌شد را نتيجه دست‌رنج فقرا و ضعفا مي‌دانست. او بارها و بارها در مجلس نسبت به صرفه‌جويي و اجتناب از دادن پول‌هاي ملت بدون حساب و كتاب تذكر داد.

مثلاً در مورد هزينه رفت‎وبرگشت به پاريس گفت:

«خاطر آقايان مسبوق است كه از پاريس تا اينجا آن‎قدرها مسافت ندارد و آن‎قدرها هم خرج ندارد. به علاوه همه متوجه به كم‌پولي‌ها هستند و مي‌دانند كه حال ما از چه قرار است. و صد دینار صد دينار از مردم به چه قسم مي‌گيريم و چطور خرج مي‌كنيم.» (جلسه 54 مورخ 25 دي 1305)

فيروزآبادي به خصوص با ولخرجي‌هاي سفارتخانه‎ها مخالفت مي‌كرد. او در جلسه 110 مورخ 4 خرداد 1306 در مقابل كساني كه مي‌گفتند آبروي ما در خارج بايد حفظ شود گفت:

«بنده هم خدا شاهد است كاملاً موافقم آبروي ما در خارجه حفظ شود، ولي در ضمن اينكه اين عقيده را دارم معتقدم كه اگر ما سفرا و قونسول‌هايي كه در خارجه داريم بخواهيم، و از سفارتخانه‌هاي خودمان صرف‌نظر كنيم، اتباع ما در خارجه راحت‌تر هستند و آبروي ما هم در خارجه زيادتر از حالا خواهد بود.»

او سپس به ولخرجي‌هاي سفارتخانه‌ها اشاره كرد و گفت:

«اين پول‌ها در خارجه هيچ اهميت ندارد، بر فرض اين‌كه يك مأموري از طرف ما برود خارجه و صدهزار تومان هم خرج كند، به هيچ وجه بر اهميت ما افزوده نخواهد شد. در مملكتي كه فقر سرتاسر آن را فراگرفته، نه كارخانه‌اي است و نه منبع ثروتي احداث كرده‌اند، به چه مناسبت اين پول‌ها را ببرند در خارجه مصرف كنند؟ ما از اين خرج‌ها چه نتيجه‌اي خواهيم گرفت؟»

او در جلسه 138 مورخ 12 شهريور 1306 اظهار داشت:

«آبروي ما در خارجه وقتي حفظ مي‌شود كه به قدر عايديمان خرج كنيم و ملاحظه صرفه‌مان را بكنيم. خارجي‌ها، قوه ما را مي‌دانند اگر ديدند ما در آن‎جا گشادبازي مي‌كنيم، مي‌فهمند كه ما لايق هيچ چيز نيستيم و بي‌اعتباري خودمان را ثابت مي‌كنيم. اگر يك نداري را در اين شهر ببينند زياده از دارائيش خرج مي‌كند مي‌گويند سفيه است، نمي‌گويند آدم با اعتباري است. ما بي‌اعتباري و سفاهت خودمان را با اين زياده‌روي‌ها در خارجه معين مي‌كنيم.»

فيروزآبادي در جلسه 203 مورخ 12 بهمن 1306 ضمن انتقاد نسبت به ريخت‌وپاش‌هاي سفارت‎خانه‌هاي ايران، اشاره‌اي به رفتار سفراي خارجي مقيم ايران در ايام جنگ جهاني اول كرد و گفت:

«... از اين خرج‎كردن‌ها هم آبروي ما زياد نمي‌شود، بلكه از خرج زياد آبروي ما مي‌ريزد. بنده خودم در نظر دارم كه در زمان جنگ بين‌المللي، سفراي خارجه كه در ايران بودند گوشت بره نمي‌خوردند، به ملاحظه اينكه حقوقشان كمتر مصرف شود و چون ملت‌شان در جنگ بود و خرج زياد داشتند، مي‌خواستند صرفه‌جوئي بشود. حالا آبروي آن‎ها رفت؟ البته خير، بلكه زيادتر هم شد. ما خيال مي‌كنيم از پول زياد خرج كردن آبرو حاصل مي‌شود، ولي اين‌طور نيست.»

8- نقش و جايگاه و انتظارات فيروزآبادي از مجلس: 

در نزد فيروزآبادي، مجلس در نظام مشروطه از جايگاه خطيري برخوردار بود. مجلسي كه با انتخابات آزادانه مردم تشكيل مي‌شد، مي‌توانست در جهت خير و صلاح آنان گام بردارد. گوشه‌اي از ديدگاه‌هاي فيروزآبادي در جلسه 127 مورخ 13 تير 1306 فرصت بروز يافت. او ضمن موافقت با كليات بحث مشخص شدن وظايف مجلس كه با مخالفت تعدادي از نمايندگان روبه‌رو شده بود، گفت:

«اميدوارم آقايان بيش از اين مخالفت و اصرار نكنند و بگذارند اين مشروطيت چند ساله ايران، مشروطه خوبي بشود و وكلا از روي تمايل و عقيده مردم انتخاب شوند، نه از روي فشار و تهديد.»

از آن‎جا كه برخي افراد با استفاده از امكانات و حتي از كرسي نمايندگي مجلس، به دنبال سودجويي و گرفتن پُست وزارت بودند، فيروزآبادي به آنان تذكر داد:

«اغراض شخصي را بايد كنار گذارد و آقايان مخالفين نبايد اين خيال را بكنند كه وزير بشوند، ولي مملكت به روز سياه بيفتد. آن‎ها وزير بشوند ولي مجلس از اكثريت بيفتد، وزير بشوند ولي كابينه‌ها همه‌روزه گرفتار بحران باشد، وزير بشوند ولي مجلس به اين شكلي كه حالا مي‌بينيد باشد. خوب! اين وضعيت را براي مجلس كي درست كرده؟ طالبين وزارت. پس سزاوار نيست كه مال ملت را بگيرند و مجلس را به اين شكل بيندازند و تصور كنند اين سيصد توماني كه ما مي‌گيريم كافي نيست، خوب است وزير شويم تا حقوق كلي ببريم.»

فيروزآبادي كه خود از محل نمايندگي پولي دريافت نمي‌كرد، معتقد بود بعضي كارها بايد مجاني باشد تا جلوي بعضي مفاسد گرفته شود. در بحث حقوق وكلاي بلدي در جلسه 148 مورخ 4 مهر 1306 گفت:

«عقيده بنده اين است كه بايد ماها مجاناً جهت مملكتمان كار كنيم. بايد افراد مملكت را با ثروت كنيم، بعد خودمان هم در ضمن افراد مملكت استفاده كنيم، نه اينكه در هر جزء جزئي عادت دهيم خودمان و اهل مملكت را كه بگوئيم اگر پنج دقيقه هم زحمت بكشي، ما ده تومان مي‌دهيم. اين عادتي است كه مردم را پول‌پرست مي‌كند... بايد اين‎ها را عادت داد كه در امور نوعي و مملكتي مجاني كار كنند. بنده عقيده‌ام اين است كه اگر بلديه پولي شد، مثل انتخابات مجلس خواهد شد... نظر بنده اين است كه ملت خودشان براي خودشان وكيل بلدي معين كنند و كسي آن‎ها را مجبور نكند، تهديد نكند، پول ندهد، وعده ندهد. چون پول كه در بين آمد همان ترتيبات مي‌شود. اگر بي‌پول شد، طالبش زياد نمي‌شود، مردم خودشان هر كه را دلسوزتر براي خود ديدند، انتخاب مي‌كنند.»

فيروزآبادي منعكس‌كننده مسايل مهم سياسي روز در خلال مباحث مجلس بود. در جلسه 25 مورخ 10 آبان 1305 با اشاره به حادثه ترور سيدحسن مدرس كه نماينده مجلس ششم بود، اظهار داشت:

«متأسفانه مي‌بينيم در پايتخت ايران، نزديكي مجلس شوراي ملي، نيم‌ساعت از آفتاب گذشته، نسبت به آقاي مدرس اين قضيه مهم اتفاق افتاده است و چند روز است انتظار تمام ملت از دولت اين است كه كشف اين مسئله شده باشد و بنده اميدوارم كه به زودي موفق به كشف اين مسئله بشوند كه در واقع به حيثيات تمام اين ملت برمي‌خورد.»

فيروزآبادي معتقد بود كه قانون‎گذار بايد در همه‌حال مراعات حال مردم و آسايش آن‎ها را بكند. نه اينكه اسباب زحمت شود. (جلسه 272 مورخ 17 مرداد 1307) اين در حالي بود كه از ابتداي تشكيل حكومت پهلوي به بهانه اصلاحات، قوانيني به تصويب مي‌رسيد كه موجب سلب آسايش مردم شده و یا در مرحله اجرا به گونه‌اي اسباب نارضايتي مردم را فراهم آورده بود. از جمله اين موارد در جريان سربازگيري (نظام اجباري) بود. فيروزآبادي كه منعكس‌كننده مشكلات مردم بود، اين موضوع را در مجلس مطرح كرد. از جمله در جلسه 156 مورخ 23 مهر 1306 گفت:

«راجع به نظام اجباري با اين ترتيبي كه هست ما نمي‌توانيم اجرا كنيم.»

اجراي خوب و عملي بودن قانون از اهميت زيادي نزد فيروزآبادي برخوردار بود. مثلاً درباره ثبت املاك در دهات گفت:

«... اگر بنا شد اين قانون را در آن دهات دوردست هم بخواهند بگويند عملي است و حال آن‌كه نمي‌شود عملي كرد، آن وقت در آن‎جا يكي دو تا سه تا ثبت مي‌كنند و باقي محروم مي‌مانند وقتي كه يك عده محروم ماندند آن وقت در جايي كه بعضي املاك ثبت دارد و بعضي املاك ثبت ندارد، خوب املاك بي‌ثبت غالباً متزلزل خواهد شد.» (جلسه 207 مورخ 19 بهمن 1306)

فيروزآبادي با تسريع در قانون‌گذاري بدون بررسي كامل لوایح و طرح‎ها به شدت مخالفت مي‌كرد. در بسياري از موارد كه مجلس بحث پيرامون لوايح را كافي مي‌دانست، او مخالفت مي‌كرد و به لحاظ اهميت موضوع، بحث را كافي نمي‌دانست. در جلسه 207 مورخ 19 بهمن 1306 اشاره كرد كه لايحه همان روز به دستش رسيده و تقاضا كرد موضوع در جلسه بعد مطرح شود. گاهي نيز فيروزآبادي وضعيت مجلس را مناسب بررسي لوايح نمي‌ديد. در جلسه 180 مورخ 26 آذر 1306 با اين جملات پيشنهاد خاتمه جلسه را داد:

«اولاً چون وقت خيلي گذشته و بعضي‌ها از حال طبيعي بيرون هستند و ملتفت كم و زياد اين چيزها نمي‌شوند، مجال و حال حساب كردن را ندارند، حق هم دارند (گرچه خوب است يك قدري زيادتر در اين‎جا تشريف داشته باشند و بمانند تا از حال گرسنه‌ها بهتر اطلاع پيدا كنند) از اين جهت بنده پيشنهاد كردم جلسه ختم شود.»

فيروزآبادي معتقد بود به جاي لوايح عادي بايد لوايحي كه عوايد مملكت را زياد مي‌كند و احتياجات مردم را كم مي‌كند، در دستور كار قرار گيرند. در جلسه 247 مورخ 3 خرداد 1307 از اينكه دو لايحه مربوط به چاه آرتزين يزد و خط آهن آبادان، شش هفت ماه در مجلس معطل مانده، انتقاد كرد.

يكي از انتقادات مكرر فيروزآبادي در دوران نمايندگي مجلس ششم انتقاد به كساني بود كه انگيزه صرفاً مادي از مقام خود در وزارت يا وكالت مجلس يا ساير مسئوليت‌ها داشتند و وظايف خود را انجام نمي‌دادند. در جلسه 157 مورخ 25 مهر 1306 گفت:

«بنده يك عقيده دارم و آن اين است كه دولت و ادارات دولتي و همچنين وكيل، وقتي كه داخل مجلس شد بايد شبانه‌روز وقت خودشان را صرف وظايف اداري يا وظايف وكالتي خودشان بكنند. بحمدالله چه دولت و چه ادارات و چه وكلا حقوق مكفي دارند و كسر حقوق هم ندارند و به عقيده بنده حقوقشان هم نسبت به حال اين ملت زياد است.»

فيروزآبادي از اينكه مي‌ديد وزرا و وكلا بدون در نظر گرفتن مشكلات مردم، درصدد افزايش حقوق خود هستند و يا وظايف خود را انجام نمي‌دهند، رنجيده خاطر مي‌شد و زبان به انتقاد مي‌گشود.

در جلسه 77 مورخ 28 اسفند 1305 ضمن مخالفت با افزايش حقوق نمايندگان مجلس خطاب به نمايندگان گفت:

«از آقايان خواهش مي‌كنم كه مساعدت كنند، لطف كنند، به اين ملت فلك‌زده بدبخت و از اين حقوق خودشان صرف‌نظر كنند كه بتوانند در اصلاحات مملكتي داخل شوند. از حقوق يك سال خودشان هم يك كارخانه كاغذسازي بياورند كه رفع احتياجات مردم بشود و يك مقدار زيادي مردم بي‎كار را به كار وادارند.»

فيروزآبادي از اين جهت به نمايندگان مجلس مي‌گفت وارد اصلاحات مملكتي شوند، زيراكه آنان هم‎چون تجددگرايان هوادار حكومت پهلوي مدعي اصلاحات اجتماعي بودند و فيروزآبادي به آنان گوشزد مي‌كرد كه اصلاحات را از خودتان آغاز كنيد نه اينكه به حقوق خود بيافزاييد.

فيروزآبادي در مقابل افزايش حقوق نمايندگان از صد تومان به سيصد تومان، پيشنهاد 120 تومان را داد و در مقابل اعتراض برخي نمايندگان، گفت: «من آمده‌ام اين‌جا كه يك شاهي هم حق موكلين خودم را حفظ كنم.» او در مقابل جار و جنجال نمايندگان اضافه كرد: «من هرگز حاضر نيستم موكلين مرا غارت كنيد» و ادامه داد: «مجلسي كه حقوقش را سيصد تومان كند، خودش احترام خودش را مي‌برد.»

معلوم بود كه مجلس وقعي به پيشنهادات و دلسوزي‌هاي فيروزآبادي نمی‌گذارد، لذا ترتيب اثري به پيشنهاد او داده نشد.

از ديگر انتقادات فيروزآبادي به مجلس، موافقت با مرخصي با حقوق تعدادي از نمايندگان بود. اين اظهار مخالفت او در چندين جلسه تكرار شد، از جمله در جلسه 160 (مورخ 2 آبان 1306) در اين‎باره گفت:

«ما اين‎جا آمده‌ايم كه حفظ حقوق اين ملت را بكنيم. ما اين‎جا آمده‌ايم كه خودمان اولاً طمع به مال ملت نكنيم، بعد هم نگذاريم ديگران اين كار را بكنند. اگر بنا شود كه ما كار نكرده بخواهيم حقوق بگيريم، سرمشق براي ديگران خواهد شد. پس اولاً بايد شخص خودش يك كاري را بكند بعد به ديگران دستور دهد، نمي‌شود به مردم امر كند و خودش عمل نكند.»

برخي نمايندگان در توجيه مرخصي با حقوق به اقدامات مفيد خود در ايام مرخصي استناد مي‌كردند. فيروزآبادي در جلسه 162 مورخ 7 آبان 1306 در اين‌باره گفت:

«يك عده مي‌آيند اين‌جا كه كار كنند، بعد دو ماه و سه ماه مرخصي مي‌گيرند و ماهي سيصد تومان از اين ملت مي‌گيرند و مي‌روند خرج مسافرتشان مي‌كنند. [مي‌گويند] ما مي‌رويم آن‌جا چه مي‌كنيم و چه مي‌كنيم و همه مي‌دانيم كه حرف است و هر جايي كه برويم، هيچ كاري نمي‌توانيم بكنيم. در مجلس هم كه هستيم نمي‌توانيم بكنيم تا چه رسد به جاهاي ديگر.. . بنده عقيده‌ام اين است كه اگر براي كارهاي مردم هم مي‌خواهند به يك جايي بروند باز استفاده از حقوقشان نكنند چرا؟ براي اينكه اگر حقوقشان را نگرفته و رفته يك چيزي در مجلس مي‌ماند و به يك عده فقرا و ضعفا مي‌رسد و دور ريخته نمي‌شود.»

در جلسه 170 مورخ 30 آبان 1306 فيروزآبادي حتي توجيه بيماري نماينده مجلس را نيز براي مرخصي با حقوق قبول نكرد و گفت:

«اگر اين آقا وكيل نشده بود، در زمان مريضيش ماهي سيصد تومان از ملت مي‌گرفت؟ حالا خيال كند وكيل نشده. همه‌روزه به عنوان كسالت به عنوان اينكه مي‌خواهيم برويم فلان‌جا مرخصي گرفته مي‌شود. هر كس به يك عنواني ماهي سيصد تومان مال مردم را مي‌خورد براي چه؟ خدا شاهد است همه شماها مسئوليد. اگر شماها وكيل اين ملت هستيد مسئوليد. اگر وكيل نباشيد خودتان مي‌دانيد. مال كي را مي‌بخشيد؟ مال مردم را به ضرب سرنيزه و شلاق و كتك مي‌گيرند آن وقت تقسيم مي‌كنند. چيز غريبي است! پس معلوم مي‌شود غارت‌گري است. پس همه غارت‌گرها هم‌ديگر را نگاه مي‌دارند.»

اين سخنان آتشين فيروزآبادي با همهمه‌ی ساير نمايندگان متوقف ماند. اين‌گونه مخالفت‌هاي فيروزآبادي تا پايان دوره مجلس ادامه يافت. يك‌بار از نماينده‌اي كه حقوق ايام مرخصي را نگرفت، تشكر كرد و گفت:

«خواستم اظهار تشكر كنم از ايشان كه خودشان طمع نكرده‌اند، كاش ديگران هم به ايشان اقتدا مي‌كردند و حقوق مرخصي خودشان را اختصاص مي‌دادند به فقرائي، كتابخانه‌اي، چيزي». (جلسه 191 مورخ 19 دي 1306)

فيروزآبادي به صداقت برخي نمايندگان ترديد داشت. در جلسه 194 مورخ 25 دي 1306 گفت:

«من نمي‌دانم هر كس دلش مي‌خواهد يك جايي بماند فوراً ناخوش مي‌شود! پاريس مي‌روند ناخوش مي‌شوند، ولايتشان مي‌روند، ناخوش مي‌شوند. هر جا مي‌روند ناخوش مي‌شوند... هم مي‌خواهند استفاده از حقوق بكنند و هم در خانه‌شان بنشينند.»

در جلسه 274 مورخ 20 مرداد 1307 نيز گفت:

«نه ديانت ما اين اجازه را مي‌دهد، نه وجدان ما، نه عدالت‎خواهي ما، هيچ‌كدام اين اجازه را نمي‌دهد كه ما بيائيم وكيل بشويم به هر زحمتي، يا وكيل ما را بكنند بعد برويم سر كارهاي خودمان، هر چند وقت يك مرتبه اجازه دو ماه و سه ماه بگيريم و ماهي سيصد تومان بگيريم... مال مردم است شوخي نيست.»

سخن پاياني: 

يكي از ويژگي‌هاي شخصيتي فيروزآبادي در دوران نمايندگي مجلس اين است كه اگرچه ديدگاه‌هاي خود را مطرح و از آن دفاع کرد و بر اين اساس با بسياري از طرح‌ها و لوايح مخالفت ورزید، امّا پس از موافقت ساير نمايندگان در كليات موضوع، او قهر نمي‌كرد و در گوشه‌اي ساكت نمي‌نشست، بلكه در جزئيات نيز وارد مي‌شد و نظرات اصلاحي‎اش را تا جايي دنبال مي‌كرد که از كار بدتر جلوگيري كند. مثلاً وقتي صحبت از استخدام چهار متخصص خارجي بود، او ابتدا مخالفت كرد و وقتي از او نپذيرفتند، نسبت به كاهش تعداد آن‎ها پيشنهاد داد كه از محل صرفه‌جويي آن، به مصارف لازمه مانند كارخانه چرم‌سازي رسانده شود. (جلسه 211 مورخ 26 بهمن 1306)

اين روش او در كنار ساير ديدگاه‌هاي سياسي، اجتماعي و اقتصادي او مي‌تواند الگوي مناسبي براي يك نماينده مردم‌گراي مجلس باشد.

نتيجه: 

آنچه از زبان فيروزآبادي که يك نماينده مستقل و دلسوز است به يادگار مانده، گذشته از ديدگاه‌هاي يك فرد، نشان‌دهنده بخشي از تاريخ سياسي و اجتماعي ايران معاصر است. چه كسي بهتر از يك نماينده مردمي مي‌تواند درد و رنج مردم را بازگو كند؟ فيروزآبادي به ما نشان مي‌دهد اوضاع اجتماعي ايران در ابتداي دوره پهلوي چگونه بود و رويارويي مجلس، که بخشي از سياستگذاری حكومت است با مشكلات اقتصادي و اجتماعي به چه نحوي بود. او نشان مي‌دهد كه سياست‎گزاران دولت و مجلس در دوره پهلوي بيش‎تر به دنبال زرق‎وبرق بودند تا رسيدگي به مشكلات اصلي جامعه. بر خلاف ادعاهاي اصلاحات كه زمام‎داران و صاحب‌منصبان داشتند، اقدامات آنان جز شعارهاي دهان‌پركن چيز ديگري نبود. امثال فيروزآبادي در مجالس قانون‎گذاري اندك بودند و در مورد پيش پا افتاده‌ترين حقوق مردم وقت زيادي صرف  مي‌كردند. اگرچه در همان ايام و در داخل مجلس نيز برخي به او مي‌خنديدند و به اغلب پيشنهاداتش وقعي نمي‌گذاردند، ليكن تاريخ درباره او حكم ديگري دارد و او را يك وكيل مردمي و دلسوز ملت به یاد می‎آورد.

 



________________________________________

[1]. با استفاده از: يادنامه آيت‌الله سيد رضا فيروزآبادي، به كوشش محمّد تركمان، كوير، 1376

 

[2]. در استناد به صورت مذاكرات مجلس از مأخذ فوق بهره‌برداري و در مواردي با صورت مذاكرات مجلس تطبيق داده شده است. ضمناً در نقل‌هاي مستقيم براي فهم بهتر اضافاتي در داخل [ ] قرار گرفته است.