احزاب در جنبش مشروطه

احزاب در جنبش مشروطه

پرواضح است كه يك نظام استبدادى حق مشاركت سياسى شهروندانش را به رسميت نمى شناسد و اجازه ظهور قدرتى خارج از چارچوب خود را نمى دهد. از سوى ديگر رابرت دال دموكراسى را تكثر مراكز قدرت مى داند كه در وجود احزاب و تشكل ها متبلور مى شود.از اين رو، علماى علم سياست رابطه دموكراسى و احزاب را رابطه اى دو سويه مى دانند. همچنان كه ماكس وبر «احزاب جديد را فرزندان دموكراسى مى داند»،۲ دموكراسى بدون وجود احزاب هم متصور نيست.با اين وجود، نبايد اين حقيقت را از نظر دور داشت كه «دموكراسى قبل از هر چيز يك فرهنگ است كه بايد ريشه در اذهان و انديشه هاى جمعى داشته باشد. اين ريشه ها هم شكل نمى گيرند مگر طى يك روند تجربى نسبتاً طولانى كه خود نيازمند زمينه هاى مادى رشد و توسعه است.»۳ از اين منظر شايد بتوان مشروطه را سرآغاز تجربه اندوزى تاريخى ايرانيان براى رسيدن به آزادى، پيشرفت و عدالت دانست. نخستين جوانه هاى شكل گيرى احزاب هم در بستر جنبش مشروطه از ميان جامعه استبداد زده عهد قاجار سربرآورد.احزاب سياسى اولين بار رسماً پيش از آنكه محمد على شاه در سال ۱۳۲۷ ق/ ۱۹۰۹ م مجبور به كناره گيرى شد، يعنى همزمان با شروع انتخابات مجلس دوم سازماندهى شدند.نمايندگان چهار حزب در مجلس حضور داشتند. گروهى از نمايندگان تندرو مجلس اول كه عضو فرقه «اجتماعيون عاميون» بودند، تحت عنوان «دموكرات عاميون» و بعدها «دموكرات» و مخالفان آنها كه عمده نمايندگان را شامل مى شد، ائتلافى تحت عنوان «اجتماعيون اعتداليون» شكل دادند. دو حزب بسيار كوچك «اتفاق و ترقى» و «ليبرال» هم در اين مجلس اعلام موجوديت نمودند.اين دو حزب به لحاظ تعداد نمايندگان قابل توجه نبودند اما در تعادل بخشيدن به قواى دو حزب ديگر كه هيچ يك از اكثريت قاطع برخوردار نبودند، نقش مهمى ايفا مى كردند.گفتنى است، ناصرالملك مجلس دوم را ملزم ساخت كه وكلا مرام و مسلك سياسى خود را مشخص سازند و در نتيجه اين اصرار، دموكرات ها، اعتداليون و دو حزب ديگر مرامنامه خود را مشخص ساختند.در اين دوران چند حزب سوسياليست هم در آذربايجان فعاليت داشتند، كه از آن جمله مى توان به حزب «سوسياليست- يونيفيه» و «داشناك» حزب ارامنه سوسياليست اشاره كرد.
پى نوشت ها :
۱- برتران بديع، توسعه سياسى، توس، ص ۱۵۲
۲- ماكس وبر، دانشمند و سياستمدار، دانشگاه تهران، ص ۱۱۴
۳- احمد نقيب زاده، احزاب سياسى و عملكرد آن در جوامع امروز، تهران، ص ۱۹