شیخ محمد حسن نجفی(ره)

ولادت تا مرجعیت

فـقـیـه بزرگوار، آیت اللّه شیخ محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبدالرحیم بن آقا محمد بن ملا عـبدالرحیم شریف اصفهانى، معروف به صاحب جواهر، از شخصیتهاى خود ساخته است که ولادتش در سال 1200 یا 1202 هجری قمری در نجف و در دامان خاندان علم و فضیلت به دنیا آمده است.

از نـظـر پدرى، نسب او به یک خاندان علم و فضیلت از ایران و از طرف مادر نیز به عـالـم بـزرگـوار، شیخ ابوالحسن فتونى از علمای حله عراق مى رسد. 

تازه خواندن و نوشتن را فراگرفته بود که وارد حوزه علمیه نجف اشرف شد و دروس مقدمات و سطح را به سرعت نزد اساتیدی همچون سید حسین شقرایی عاملی و شیخ قاسم آل محیی الدین و شیخ حسن گذراند و در نوجوانی به درس خارج فقه و اصول راه یافت و سالیان دراز در عالیترین سطح دروس حوزه علمیه، در درس ‍ آیت الله شیخ جعفر کاشف العظا، آیت الله سید مهدی بحرالعلوم ، آیت الله سید جواد عاملی و آیت الله شیخ موسی کاشف الغطا شرکت کرد. با پشتکار و نبوغی که داشت توانست در 25 سالگی به درجه اجتهاد نایل آمد و نگارش کتاب بی همتای  جواهر الکلام  را آغاز کند.

با روند علمى ای که شیخ در نجف پیدا کرده بـود، مرجعیت و زعامت به او منتقل مى گشت، ولى او از این امر دوری می گزید. بدین منظور نامه اى در ایـن خـصـوص به هم مباحثه سابق خود در کربلا، مرحوم سعید العلما مازندرانى، به مازندران نوشت و از او دعوت کرد تا به نجف بیاید و این تکلیف را عهده دار شود، اما او این پیشنهاد را نـپـذیـرفـت و در پـاسـخ نوشت:  هنگامى که در کربلا بودم و من و شما با هم از محضر شریف العلما استفاده مى بردیم، استفاده و فهم من از شما بیشتر بود، اما در این مدت شما در آنجا مشغول تدریس و مباحثه بوده اید و من در اینجا گرفتار امور و مراجعات مردم هستم شما در این امر از من سزاوارتر هستید .

بنابر این صاحب جواهر (ره) از سال 1266 تا 1281 ه ق، یعنی پانزده سال ریاست و زعامت علمى حوزه علمیه نجف را در اختیار داشت و مردم مسلمان از او تقلید و پیروى مى کردند و آن چنان در عرصه فقه و اصـول تـبحر داشت که با گذشت یک قرن و نیم ازوفات او هنوز هم تالیفاتش در فقه و اصول در حوزه ها مورد استفاده اساتید مى باشد.

عصر مرحوم شیخ مصادف بود با حکومت شاهان قاجار، یعنی فتحعلیشاه، محمد شاه و ناصرالدین شاه، و این دوران همزمان بود با جنگهای ویرانگر قاجار با قبایل افغان و روسیه تزاری و ترکان عثمانی. ولی مرجعیت شیعه آن قدر اقتدار مرکزی نداشت که بتواند حاکمیت امت اسلام را در اختیار بگیرد. از طرفی مرجعیت شیعه که در نجف اشرف بود، نفوذ سیاسی بر جامعه ایران نداشت و همه چیز در اختیار شاه و شاهزادگان بود.


شاگردان شیخ

1 - آیت الله سید حسین کوه کمری، که بعد از وفات شیخ انصاری به مرجعیت رسید که بسیاری از شیعیان آذربایجان ، تفلیس و ایروان از او تقلید می کردند.

2 - آیه الله شیخ جعفر شوشتری، که از مراجع تقلید و محدثین بزرگ بود اما به خاطر علاقه وافر او به اهل بیت(ع) او را بر آن داشت تا به منبر برود و به ذکر روضه های جانسوز بر شنوندگان تاثیر بسیار گذارد.

3 - شیخ محمد ایروانی، که پس از وفات آیه الله سید حسین کوه کمری مرجعیت تقلید بسیاری از شیعیان ایران ، هند، ترکیه ، قفقاز، و روسیه را عهده دار گردید.

4 - ملا علی کنی. 

5 ـ آیت اللّه میرزا حبیب اللّه رشتى.

6 ـ آیت اللّه شیخ محمد حسن آل یس.

7 - آیت اللّه سید حسن مدرس اصفهانى.

8 ـ آیت اللّه شیخ محمد حسن مامقانى.

9 ـ آیت اللّه میرزا حسین خلیلى.

10 ـ آیت حاج شیخ محمد حسین کاظمى.

11 ـ آیت اللّه شیخ عبدالحسین شیخ العراقین تهرانى. 

و دهها و دهـهـا تـن از بزرگان که نام آنها در اینجا نمی گنجد. بطوری که در کتاب روضات الجنان آمده است که حدود شصت مجتهد مسلم در درس شیخ حضور داشتند و البته مرحوم شیخ مرتضى انصارى(ره) نیز به عنوان تیمن و تبرک در درس صاحب جواهر شـرکـت مـى جـسـت.


آثار ماندگار شیخ

یکی از آثار ماندگار شیخ در راه رفاه عمومى و آسایش مردم نجف، آبیارى نجف اشرف و حفر کانال معروف بـه  نـهر صاحب جواهر  است که از فرات تا نجف کانال بسیار وسیع و عمیقى بازگشود که هـزیـنـه هاى بسیارى را صرف کردند تا مردم رااز بى آبى نجات دادند و اجراى این تصمیم با همت جـمعى از مردم نیکوکار صورت گرفت.

شیخ به مسجد سهله علاقه فراوان داشت و هم او بود که حرکت به سوى مسجد سهله را چهارشنبه شـبـها، پایه گذارى نمود و جمعى از شاگردانش با او حرکت مى کردند و شب را در آنجا بیتوته و عبادت مى نمودند، به همین منظور دستور احداث وضوخانه و مکانی برای سکونت خادمان مسجد سهله را ابلاغ نمود.

از دیگر آثار ایشان می توان به: ساختن گلدسته برای مسجد کوفه، بنای ساختمان حرم حضرت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه در کوفه، اشاره نمود.

همچنین او لباسهای بسیار تمیز می پوشید، ظاهری بس آراسته داشت، بسیار قانع ، فروتن و شکیبا بود، و به شاگردانش احترام خاصی می گذاشت و با آنها با عطوفت و مهربانى کامل رفتار مى نمود و نسبت به آنان همانند پدر مهربان بود. که این امور را نیز می توان از آثار ماندگار ایشان ستود و در زندگی خود جاری ساخت.


تالیفات 

مرحوم شیخ کتابهای متعددی را به رشته تحریر درآورده است از جمله: نجاه العباد فی المعاد درباره احکام طهارت و نماز، هدایه الناسکین درباره احکام حج، رساله ای در احکام خمس و زکات، رساله ای در احکام روزه که به فارسی ترجمه شد، رساله ای در احکام ارث و مقالاتی پیرامون اصول فقه.

اما مهمترین کتاب ایشان که در 25 سالگی نگارش آن را آغاز کرد و تقریبا اتمام آن 32 سال به طور انجامید کتاب بی همتای  جواهر الکلام  در شرح کتاب شرایع الاسلام محقق حلی است. کتاب معروف و معتبر جواهر الکلام فى شرح شرائع الاسلام کتابى است در برگیرنده همه ابواب فقه، و ترتیب آن بر طبق شرائع است. برخى ویژگیها و امتیازهاى این کتاب عبارت است از: 

1- در این کتاب نام بیشتر فقیهان شیعه آورده شده و دیدگاههاى آنان بررسى شده است. 

2- از روایتهاى متعدد در هر مساله، تنها به روایات مورد نیاز اشاره شده و نقل گردیده است و به هنگام نیاز، به برخى از روایتهاى اهل تسنن نیز، اشاره شده است. 

3- عبارتهاى متن کتاب بسیار روان و شیوا و شیوه استدلالش، رسا و گویاست. 

4- علامه حاج آقا رضا همدانى در کتاب مصباح الفقیه, درباره کتاب جواهر این مثل معروف را می آورد:  کل الصید فى جوف الفرا  یعنی با صید چنین چیزى از دیگر شکارها بى نیاز خواهى بود. 

5- از بیشتر متون فقهى و کتابهاى استدلالى نام برده و مطالب آنها بررسى و رد و اثبات شده است.


وفات

اواخر ماه رجب 1266 بود و صاحب جواهر در بستر بیماری دستور داد علمای بزرگ نجف نزد او بیایند. همه با چهره ای غمناک از مریضی مرجع تقلید شیعیان، حاضر شدند. صاحب جواهر دستور داد تا شیخ مرتضى انصاری را نیز حاضر کنند، آن گاه صاحب جواهر شیخ را بر بالین خود نشاند و دستش را بر بالاى قلب خود گذاشت و گفت حالا مرگ بر من گوارا است. و رو بـه حـاضـریـن کرد و گفت:  این مرد پس از من مرجع شما خواهد بود.  و بعد رو به شیخ کرد و گـفـت:  تـو هـم از احـتـیاطات خود کم کن، زیرا که دین اسلام آئین سهل و آسان است.  بدین ترتیب زعامت حوزه علمیه نجف را که کوچکترین دلبستگى به آن نداشت، به شیخ مرتضى انصارى منتقل کرد.

سرانجام شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهر الکلام، در روز اول شعبان 1266 هجری قمری در نجف اشرف، جان به جان آفرین تسلیم کرد و در مقبره اى در جوار حرم امیر مومنان علی (ع) که هم اکنون به نام او معروف است، مدفون گردید.


منابع

- آشنایی با علوم اسلامی

- قصص العلماء

- فقه اهل بیت، ش 8

- فرهنگ جهاد، ش 36