درباره انتقال70 هزار برگ سند دوره مشروطه به ایران در گفتگو با روزنامه شرق
مصاحبه از: فرزانه ابراهیمزاده
رییس سازمان کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران در نشست مطبوعاتیای که روز چهارشنبه 26مرداد برگزار کرد، از بازگشت بیش از 70هزار برگ از اسناد دوران مشروطه خبر داد؛ اسنادی که بیتردید میتواند بخشی ناگفته تاریخ مشروطه را روشن کند. با این همه رییس کتابخانه ملی در مورد نحوه بازگشت این اسناد به ایران اشارهای نکرده است. دکتر مجید تفرشی، پژوهشگر ایرانی آرشیو ملی بریتانیا که در ابتدا در جریان آورده شدن این اسناد به ایران بود، بخشی از نکات ناگفته انتقال این اسناد به ایران را بازگو کرده است. نکته مهم در گفتوگو با تفرشی این است که این اسناد بین دو آرشیو ردوبدل نشده است و آرشیو ملی بریتانیا نقش زیادی در جابهجایی آنها نداشته است. این استاد ایرانی که ساکن لندن است در گفتوگویی اینترنتی درباره چگونگی تصویربرداری و اهمیت این اسناد توضیح داده است.
• • سازمان کتابخانه و اسناد ملی ایران اعلام کرده آرشیو ملی بریتانیا بیش از 70هزار برگ سند از اسناد مشروطه را در اختیار این سازمان قرار داده است. این امر مرسومی است که آرشیوی، بخشی از سندهای تاریخی خودش را در اختیار یک سازمان اسنادی در کشور دیگری بگذارد؟
• اساسا آرشیو ملی بریتانیا هیچ سندی را در اختیار و تملک سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران قرار نداده و اصل هیچ سندی هم از بریتانیا به ایران منتقل نشده است. در سخنان اخیر رییس محترم جدید سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران هم اینگونه نیامده بود. واقعیت امر این است که تعدادی از پژوهشگران، به سرپرستی و هدایت من، با یک برنامهریزی مفصل تحقیقاتی خصوصی و براساس یک طرح پیشنهادی، اسناد سالهای آغازین انقلاب مشروطیت ایران محفوظ در آرشیو ملی بریتانیا را پس از یک پژوهش دقیق، شناسایی و گزینش کرده و تصاویر دیجیتالی و کپی کاغذی آن را، به تدریج، برای استفاده عموم محققان و علاقهمندان ایرانی به آرشیو ملی ایران منتقل کردهاند. این اسناد شامل کل اسناد مربوط به ایران در قسمتهای مختلف شناختهشده و ناشناخته آرشیو ملی بریتانیا در سالهای 1905 تا 1907 است.
در اصل قرار بود این طرح، اسناد تا سال 1910 را هم در برگیرد که عملا به دلایل مختلفی (عمدتا از بین رفتن انگیزه مسوولان آرشیو ملی ایران برای ادامه کار و کمبود بودجه)، این کار متوقف ماند. کل اسناد مشروطیت در آرشیو ملی بریتانیا حدود 140هزار برگ است که به این ترتیب تقریبا نیمی از کل اسناد دوران مشروطیت به ایران منتقل شده است. با توجه به دقت عمل صورت گرفته میتوان ادعا کرد تقریبا اکنون هیچ سندی درباره تحولات ایران در سالهای 1905 تا 1907 در آرشیو ملی بریتانیا نیست که تصویر دیجیتالی و کپی آن در آرشیو ملی ایران نباشد. به نظرم این آغاز خدمتی مهم و درازمدت به محققان ایرانی است که به دلایل مختلف از جمله تنگناهای مالی و محدودیتهای مختلف سفر به بریتانیا (عمدتا به دلیل سخت بودن اخذ روادید)، امکان دسترسی مستقیم به اصل اسناد را ندارند.
• • چطور کشوری مانند بریتانیا در دورانی که از لحاظ وضعیت سیاسی با ایران دچار تنش است این تعداد سند را مبادله میکند؟
• هیچ مبادلهای در این مورد صورت نگرفته است. مبادله اسناد به معنای سند دادن، در ازای سند گرفتن است. حال آنکه اساسا چنین قراردادی بین آرشیوهای ایران و بریتانیا در اینباره وجود ندارد و این پروژه توسط افراد و موسسهای خصوصی به انجام رسیده است. این موضوع امری کاملا آکادمیک و فرهنگی است و ربطی هم به روابط سیاسی موجود بین دو کشور هم ندارد. علاوه بر آن، گرچه آرشیو ملی بریتانیا اساسا در انجام این پروژه مستقیما دخیل نبوده، ولی با توجه به تلاش مسوولان و کارکنان آن و تسهیلات روزافزونی که برای خدمات آرشیوی به عموم محققان قایل میشوند، از انجام چنین پروژههایی توسط پژوهشگران مستقل از سراسر دنیا استقبال میکنند.
• • شیوه انتقال این مجموعه اسناد چگونه بوده است؟
• من از حدود 20سال قبل، یکی از آرزوهایم ارایه راهکاری به عموم پژوهشگران ایرانی برای استفاده آسان و بیمحدودیت از اسناد آرشیوهای انگلیسیزبان بوده است. تا حدود هشت سال قبل دستیابی به این آرزو کار سادهای نبود؛ چراکه به دلیل وجود سیستم سنتی کپیبرداری یا میکروفیش یا میکروفیلم و همچنین غیردیجیتالی و کاغذی بودن کاتالوگها و فهرستهای اسناد، هم شناسایی و دسترسی به مجموعهها سخت بود و هم تصویربرداری از اسناد سخت، وقتگیر و پرهزینه.
از آن زمان به بعد، به تدریج تحول اساسی در امر تصویربرداری از اسناد در آرشیوهای جهان رخ داده و انصافا آرشیو ملی بریتانیا در این زمینه پیشاهنگ بوده است. حدود هشت سال قبل برای نخستینبار اجازه ورود دوربینهای عکاسی شخصی به تالار مطالعه اسناد و تصویربرداری از اصل اسناد، توسط دوربین شخصی مراجعان عادی داده شد. البته همچنان ورود سه پایههای شخصی و اسکنر به دلایل فنی مختلف به داخل آرشیو ممنوع است.
مدتی پس از انجام این تسهیلات، آقای علیاکبر اشعری به سمت رییس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزیده شد. من با معرفی و همراهی دوستی فرهیخته طرح انتقال تصاویر دیجیتالی اسناد بینالمللی مربوط به تاریخ ایران به کشور را با آقای اشعری مطرح کردم. او نیز به سرعت و اجمال ایده تصاویر انتقال اسناد تاریخی از بریتانیا به ایران را پسندید. این نظر با سفر او به لندن و بازدید رسمیای که از منابع آرشیو ملی بریتانیا داشت، جدیتر شد.
سازمان اسناد و من، چند پیشنهاد مختلف برای آغاز همکاری داشتیم که نهایتا دوره مشروطیت بهخصوص با توجه به نزدیکی آن زمان به یکصدمین سالگرد انقلاب مشروطیت مورد قبول طرفین واقع شد. طبق معمول، امور اداری، مالی و اجرایی کار به کندی و با موانع متعددی پیش رفت، ولی سرانجام فاز نخست کار در آغاز سال1386شمسی برای پژوهش، شناسایی، گزینش، تصویربرداری و ارسال این مجموعه رسما آغاز شد و کل کار هم یک سال به طول انجامید.
در انجام این پروژه، علاوه بر ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، استاد ارجمند، زندهیاد، ایرج افشار و محقق ارجمند، آقای کاوه بیات از اعضای هیات مشاوران خرید و واگذاری اسناد سازمان، آقای دکتر حسامالدینآشنا مشاور رییس سازمان، آقای دکتر سعید رضایی معاون وقت اسناد و مسوول آرشیو و آقای غلامرضا عزیزی رییس بخش پژوهش آرشیو، حمایت بسیار زیادی کردند و بدون پشتیبانی آنان، عملا انجام این پروژه به جایی نمیرسید.
البته این طرح دشمنان زیادی هم داشت. عدهای از روی نادانی و عدهای از روی بخل. عدهای این کار را بیهوده و آن را بیارزش میدانستند، عدهای مدعی بودند که خودشان به سادگی بلد هستند این کار را انجام دهند و نیازی به یک تیم از آن سوی دنیا برای انجام این کار نیست و برخی هم که بیشتر در قسمتهای اجرایی، اداری و مالی بودند، از هیچ کوششی برای جلوگیری از انجام این کار یا متوقف کردن آن در میانه راه خودداری نکردند.
من در طول 20سال اخیر، بارها و بارها با محققان و مسوولان فرهنگی ایرانی، دراینباره گفتوگو کردهام و آرزویم برای انتقال تصویر این اسناد به ایران را با آنان در میان گذاشتهام. متاسفانه برای من مشخص شده که برخورد مسوولان فرهنگی ایرانی با این قبیل پروژههای پژوهشی و اسنادی، معمولا چهار دسته است: آنها که پول بهرهبرداری از این اسناد را دارند، درک درستی از این کار ندارند. آنها که درک لازم را دارند، پول چندانی در اختیار ندارند و عده زیادی هم هر دو امکان را دارند اما به دلایل مختلفی پرداختن به این اسناد را به مصلحت نمیدانند. البته دسته چهارمی هم هستند که نه درک درستی دارند و نه پول لازم و کافی، ولی قادرند با سوءنیت و بدخواهی در لباس خیرخواهی مانع انجام چنین کارهایی توسط دیگران شوند.
به نظرم مهمترین دلیل انجام این پروژه، حتی ناقص و محدود، این بود که رییسان وقت سازمان اسناد و کتابخانه ملی در یک برهه خاص، برخلاف موارد چهارگانه فوق، هم از آگاهی و درک مطلوبی نسبت به اهمیت این کار برخوردار بودند و هم بودجه مناسبی برای اجرایی کردن آن در اختیار داشتند. من برای انجام این پروژه از یک دستیار پژوهشی، یک دستیار اجرایی و سه عکاس بهره گرفتم. البته عکاسان ما گاهی تغییر میکردند، ولی معمولا در یک زمان بیش از سه نفر عکاس نداشتیم. تیم ششنفره ما در طول یک سال در 1386 موفق به تهیه و ارسال کپی و تصاویر دیجیتالی بیش از 70هزار برگ سند منتشرنشده مربوط به سالهای 1905 تا 1907 به مجموعه آرشیو ملی ایران شد. نکته مهم دیگر آن بود که این کار با هزینهای کمتر از یکسوم هزینه کار مشابه یا ضعیفتر رسمی توسط خود آرشیو ملی بریتانیا (آن هم بدون احتساب هزینه پژوهش و گزینش) صورت گرفت.
این کار تجربه درخشانی برای من بود؛ چه از نظر انجام یک پروژه انبوه آرشیوی، چه از نظر شناسایی منابع ناشناخته و بعضا از چشم دورمانده سندی و چه از نظر شناخت دوربینهای عکاسی، به خصوص مواردی که برای کار با اسناد و در مراکز اطلاعرسانی و آرشیوی مفید و کارآمد هستند یا از نظر شیوهها و فنون دیجیتال کردن اسناد.
متاسفانه روند کار در آرشیو ملی موجب شد تا قسمت بعدی آن تاکنون انجام نگیرد. از آن زمان تا به امروز طرحها و موضوعات دیگری در مقاطع تاریخی و موضوعات مختلف برای همکاری دوباره مطرح شده که تاکنون عملا به جایی نرسیده است.
• • گفته میشود این اسناد مربوط به سالهای 1900 تا 1910 میلادی است؛ سالهایی که مشروطه در ایران در جریان بوده است. براساس اطلاعات مندرج در سایت سازمان اسناد بخش عمده اسناد مربوط به کنسولگریهای بریتانیا و اسناد خلیجفارس و جزایر سهگانه است. آیا این اسناد پیش از این منتشر نشده است؟
• همان طور که گفتم اسناد موجود فعلا مربوط به سالهای 1905 تا 1907 است. بر اساس برآوردی که کردهام، حدود 70درصد از این مجموعه اسناد، در هیچ پژوهش داخلی یا خارجی مورد استفاده مستقیم واقع نشده است. حدود هفتدرصد از قسمتهای مختلف این اسناد تاکنون توسط موسسات تجاری انتشاراتی خارجی به صورت کتاب یا میکروفیش منتشر شدهاند و حدود پنجدرصد از آنها در دو مجموعه «کتاب آبی» و «تاریخ استقرار مشروطیت در ایران» مستقیما ترجمه و در ایران منتشر شدهاند. بنابراین میتوان به جرات گفت که بیش از 90درصد از اسناد این مجموعه تاکنون نه در ایران و نه در خارج از ایران منتشر نشدهاند.
• • اهمیت این اسناد در چیست؟
• بدون تردید، این اسناد جزو مهمترین منبع تاریخ ایران به شمار میروند. این اسناد شامل گزارشهای خفیهنویسان محلی از ولایات مختلف، گزارشها و تحلیلهای کنسولگریهای بریتانیا از سراسر ایران، گزارشهای سیاسی، اجتماعی، امنیتی و دیپلماتیک سفارت در تهران، گزارشهای وزارت خارجه، وزارت جنگ، وزارت بازرگانی، هیات دولت و دفتر نخستوزیر بریتانیا، مکاتبات و مراسلات فارسی با مقامات ایرانی و عریضههای ایرانیان همراه پاسخ آنها و همچنین عکسها، اسناد، اتودها و نقشههای باارزش جغرافیایی آن دوران به زبانهای انگلیسی، فارسی و بعضا فرانسه است.
بدیهی است که مانند هر مجموعه سند رسمی دیگر، این گزارشها نیز بعضا از اشتباه، بدفهمی یا حب و بغض مصون نیستند. با این همه، مجموعه اسناد آرشیو ملی بریتانیا درباره مشروطیت ایران، یکی از مهمترین منابع در اینباره محسوب میشود. این اهمیت هم از جهت اطلاعات ریز تاریخی (در زمینههای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی) است، هم از نظر بررسی موشکافانه وقایع و هم شناخت سیاستها و نقشههای بیگانگان بهخصوص بریتانیا در برخورد با تحولات ایران و انقلاب مشروطیت است.
• • آیا نقش انگلستان در مشروطه ایران در این اسناد مشخص شده است؟
• بله، در مجموع میتوان با بررسی این اسناد به سیاستهای کوتاهمدت و راهبردی داخلی، منطقهای و بینالمللی بریتانیا در ایران و بهخصوص اختلاف دیدگاههای دولت، وزارت خارجه و وزارت مستعمرات در آن روزگار پی برد. به خصوص در تغییر مواضع بریتانیا از ابتدای انقلاب مشروطیت که لندن عمدتا به دلیل رقابت با روسیه تزاری از مشروطیت حمایت کرد تا عقد قرارداد 1907 و تقسیم ایران به سه منطقه زیر نفوذ بریتانیا، روسیه و بیطرف که به شدت موجب خشم و نفرت مردم و آزادیخواهان ایران شد.
• • نکته قابل توجه در موضوع اسناد گفته شده است که بخشی از اسناد مربوط به خلیجفارس و جزایر سهگانه است. چطور این اسناد به ایران بازگشته است؟
• همه اسنادی که شناسایی، گزینش، تصویربرداری و به ایران منتقل شدهاند، جزو اسناد آزادشده و علنی آرشیو ملی بریتانیا هستند و هیچگونه منع و محدودیتی در تصویربرداری و استفاده از آنها وجود نداشته است. اسناد مربوط به تحولات خلیجفارس هم از این دست هستند. در این مجموعه در همان دوره زمانی سهساله درباره تحولات خلیجفارس هم مطالب بسیاری است. البته مجموعه اسناد بسیار مهم مربوط به تحولات جزایر ابوموسی، تنب بزرگ و تنب کوچک، به خصوص در دوره اعاده حاکمیت آنها توسط ایران، از نظر زمانی و تاریخی جزو این مجموعه نبوده و در این مجموعه قرار ندارند.
• • آیا این پروژه ادامه خواهد یافت؟
• کوتاه سخن اینکه فعلا هیچ قراری برای ادامه این نوع همکاریها وجود ندارد. ولی به نظرم با توجه به حجم انبوه سه تا چهار میلیون برگ اسناد مهم موجود درباره تاریخ ایران در آرشیو ملی بریتانیا که مربوط به تحولات 500سال اخیر کشورمان و عمدتا تحولات سدههای 19 و 20میلادی است، ادامه این نوع همکاریها ضروری و ناگزیر است.