معرفی چند سند تاریخی از «نقش تبریز در نهضت تحریم تنباکو»

اسناد و فرامینی که از دوره حکومت قاجاریه بر جای مانده،بیانگر این‏ واقعیتند که سلاطین و حکمرانان قاجار با وجود میل به خوشگذرانی و بی‏کفایتی در اداره امور کشور به نوعی تظاهر در حمایت از ساحت دین و مقدسات مذهبی دست یازیده‏اند.برخورد چاپلوسانه و رفتار احتیاطآمیز آنان با رهبران دینی و علمای مذهبی بویژه پس از واقعهء تحریم تنباکو دو دلیل عمده و آشکار داشته است.نخست اینکه علمای شیعه همواره مسائل‏ سیاسی و رویدادهای اجتماعی را تعقیب می‏نمودند و از سوی دیگر مورد علاقه و اعتماد مردم بودند.سواد تلگراف ناصر الدین شاه به میرزای‏ شیرازی(سند شماره یک)که متن آن عینا بنظر خوانندگان می‏رسد،گواه بر این مدعاست.هرچند پای‏بندی و اطاعت بی‏چون و چرای مردم از علمای‏ دینی موجب گردیده بود تا کنسولخانه‏های خارجی نیز درصدد ارتباط و نفوذ بر روحانیت برآیند.واقعهء تحریم تنباکو یک رویداد استثنائی و برآیند بی‏سابقه از حضور آگاهانهء علمای دینی در عرصه‏های سیاسی و اجتماعی‏ و ارتباط تنگاتنگ میان آنها و قاطبهء مردم بوده است.این نهضت دینی و ملی زنگ بیداری را برای مردم ممالک اسلامی به صدا درآورد و در عین‏ حال ندای هشدارباشی برای دول استعمارگر بود.مردم با آگاهی یافتن به‏ پوشالی بودن نظام استبداد،بستر و زمینه لازم را بتدریج برای تعیین حق‏ سرنوشت خویش یافته و مسأله حاکمیت قانون و آزادیهای سیاسی- اجتماعی طرح شد که در نهایت منجر به وقوع انقلاب مشروطیت ایران‏ گردید.متأسفانه در حال حاضر اسناد معدودی از این نهضت بزرگ باقی‏ مانده و اکنون دستخطی ارزشمند از مرحوم میرزای شیرازی در سازمان‏ اسناد ملی ایران«مدیریت منطقه شمال غرب کشور»در تبریز نگهداری‏ می‏شود.(سند شماره 2)سند مذکور متن استفتاء علمای تبریز از ایشان در مورد حکم شرعی استفاده از تنباکوئی است که اشخاص در مزارع شخصی‏ خود کشت می‏کنند و مرحوم میرزای شیرازی پاسخ لازم را در حاشیهء استفتاء نامه مرقوم و ارسال نموده‏اند.

نقش تبریز در تحولات سیاسی کشور را می‏توان به گونه‏ای آشکار در نهضت تحریم تنباکو نیز مشاهده کرد.متن تلگراف امین السلطان به آیت الله‏ حاج میرزا جواد آقا مجتهد تبریزی(سند شماره 3)و درخواست از ایشان‏ برای دعوت مردم تبریز به آرامش و خودداری از چسباندن اعلامیه نکتهء بارز و حائز اهمیت دیگری را روشن می‏سازد و اینکه نهضت تنباکو در تبریز منحصر به تحریم عادی از سوی مردم نبوده بلکه با تحرک سیاسی- اجتماعی گسترده‏ای همراه بود.این امر بویژه در سالهای قبل از وقایع‏ مشروطیت در خور تأمل می‏باشد.روحیهء ضد استعماری و بیگانه سیتزی‏ مردم در این نهضت چنان بالا گرفته بود که موجب نگرانی قاطبهء ارامنهء ساکن در کوی ارمنستان تبریز گردیده و آنها طی نامه‏ای که ظاهرا خطاب به‏ حاج میرزا جواد آقا مجتهد نوشته شده(سند شماره 4)مراتب احترام خود را به این نهضت دینی و عدم ارتباط آنها با افراد کمپانی انگلیس که گویا آنها نیز در همان محل ساکن بوده‏اند،اعلام و از این حرکت دینی و ملی‏ پشتیبانی کرده‏اند.

دستخط مبارک‏ به سامره تلگراف شود

جناب مستطاب حجة الاسلام و المسلمین حاجی میرزا حسن شیرازی‏ سلمه الله تعالی بتوفیقات ربانی و تائیدات صمدانی همواره موید و موفق‏ باشند.چون مدتی است از مجاری حالات شریعت آیات آنجناب اطلاع‏ کافی نداشتیم و همیشه سلامتی و استقامت ذات کثیر البرکات آنجناب را برای ترویج دین مبین طالب هستیم،در این اوقا که از سفر ییلاقات و سرکشی ولایات مازندران بدار الخلافه مراجعت نمودیم،لازم شمردیم که‏ به این دستخط تلگرافی از سلامتی مزاج شریف استفسار فرمائیم و خواهش نمائیم که همیشه اوقات در آن اماکن متبرکه مقدسه ما را از دعا فراموش ننمائید و همواره از سلامت وجود شریف خاطر ما را مستحضر و مسرور فرمائید.ناصر الدین شاه قاجار 14 ربیع الاول 1311

از دار الخلافه طهران

بسم الله الرحمن الرحیم

حجة الاسلاما ادام الله تعالی ظلکم العالی در باب دخانیه حکمی از حضرت مستطابعالی انتشار یافت که تصریح بحرمت آن فرموده بودید ولی‏ ترخیص آن را معلق برفع امتیاز فرموده‏اید چون مقصود از رفع مشتبه بود و فعلا بجهت انتشار بعض اخبار برفع و وصول پاره تلگراف و غیرها در اطراف تکلیف مشتبه و امر متشابه است مستدعی چنان است که تکلیف‏ فعلی عموم مکلفین را معین و مناط رخصت را مقرر فرمایند تا اطاعت‏ شود و بر تقدیر بقاء حکم منع آیا استعمال دخانیاتیکه ملک خود شخص‏ است و در دست فرنگی نیامده جایز است یا خیر با شرایط رفع امر عالی‏ مطاع مطاع مطاع.

بسم الله الرحمن الرحیم بلی حکم بحرمت کرده‏ام چنانکه انتشار یافته و مراد از رفع امتیاز که معلق علیه رخصت است رفع ید فرنگی است از دخانیات بالمره در داخله و خارجه و چون اعتماد از تلگرافات مرتفع شده‏ مادام که بنحو مذکور بر خود حقیر رفع محض نشود و مطمئن نشوم و خود اخبار ننمایم به رفع حکم منع موجود و اجتناب لازم و رخصت نیست هر چند مأخوذ از فرنگی نباشد.حرره الاحقر محمد حسن الحسینی

بسم الله الرحمن الرحیم سواد مطابق اصل بخط و مهر احقر محمد حسن الحسینی است

اثر مهر:عبده محمد حسن الحسینی

رونوشت استفتا و حاشیه در«تاکید بر حرمت دخانیات»بخط مرحوم‏ حاجی میرزا حسین الحسینی معروف به میرزای شیرازی

از تهران به تبریز

خدمت جناب مستطاب آقای حاجی میرزا جواد آقای مجتهد سلمه الله‏ تعالی

در مراجعت از قم پاکت جنابعالی را دبیر الملک رسانید ملاحظه شد و زیاده‏ از حّد مایهء تعجب و تحیّر گردید.شرحی با پست امروز که دوشنبه است‏ نوشته و فرستادم انشاء الله تعالی میرسد و ملاحظه میفرمائید لازم است که‏ تا یک درجه انسان گوش به بعضی اخبار اراجیف ندهد و از قراریکه دیروز و امروز خبر میرسد در تبریز باز گفتگوی دخانیات عنوان و حکایت اعلان‏ چسباندن و بعضی اقدامات دیگر شیوعی بهم رسانیده است لازم دانستم‏ در عالم دوستی قدیمی همین قدر خدمت جنابعالی اظهار نمایم که به اینکه‏ چندی قبل این مسئله عنوان شد و بندگان اقدس همیون ظل اللهی روحنا فداه اینطور مقرر فرمودند دیگر حالا در صورتیکه نه کمپانی کسی را به‏ تبریز فرستاده است نه اقدام به اینکار شده است این هیجان و گفتگوها را چرا بمیان آورده‏اند و کی بمیان آورده است.آخر چرا باید اخبار اراجیف‏ بی‏معنی دروغ‏نویس طهران اینطور اسباب گفتگوها را میان آورد و دولت و ملت را در انظار خارج و داخل و کافر و مسلم خفیف کرد خوب است در سوء عاقبت این کار قدری تأمل و ملاحظه فرموده مردم را نصیحت و موعظه فرمائید و بی‏جهت نگذارید اسباب تغیّر خاطر دریا مقاطر همیون‏ فراهم شود می‏توانم اطمینان کامل بشما بدهم که هرچه از طهران بفرمائید بشما نوشته‏اند تمام دروغ بوده است.

امین السلطان

 معروض حضور انور میدارد اولا امیدوار است که انشاء الله تعالی وجود مسعود مبارک جناب مستطابعالی قرین کمال صحت و عافیت بوده و ملالی‏ در خاطر عطوفت تخمیر ندارد و در ثانی زحمت عرض میدهد چنانکه‏ معلوم حضور مراحم موفور مبارکست که ملت ارامنه ساکنین ممالک‏ محروسه همواره اوقات با ملت اسلام شریک نیک و بد بوده و از زمان‏ سابق تاکنون با همدیگر با نهایت مهربانی برادروار رفتار کرده‏اند علی الخصوص در این ایام خیریت فرجام که از برکات الطاف بلانهایات‏ علما و حامیان شریعت طاهر محمدی(ص)با کمال صفا و اتحاد بسر برده‏ در میان این دو ملت کدورت و معاندتی بهم نرسیده مگر اینکه در فقرهء دخانیه که چند نفر فرنگی عمل دخانیه را از اولیای دولت جاوید آیت‏ اجاره و قبول کرده باعث اکراه و کدوت‏[کدورت‏]ملت اسلام از ملت‏ مسیحی شده زیرا که مستأجرین دخانیه خودشان را باسم مسیحی موسوم‏ و بلباس آنها ملبس ساخته بدین واسطه خلق نمیتوانند تمیز و تشخیص‏ بدهند و فرنگی را مسیحی گمان کرده و درصدد اضرار و آزار آنها هستند و حال آنکه اگر ملت اسلام این فقره را محض صلاح دولت و خیر ملت‏ نمیخواهند قبول بکنند در این صورت ملت ارامنه تابع اسلام و شریک خیر میباشند چون بعضی از عوام ناس از روی نادانی درصدد این هستند ارامنه‏ را که در هر حال با ملت اسلام کمال رفاقت و شراکت را دارند اذیّت‏ برسانند لهذا این داعی الیوم سفارشات و تلگرامهای لازمه به سفرای دول‏ خارجه که در دار الخلافه متوقفند کرد که استدعای عموم ملت اسلام و مسیحی را در این باب اولیای دولت قاهره قبول کرده،محض به جهت‏ آسودگی ملت و صلاح دولت این فقره را موقوف دارند و چند نفری که از ریش سفیدان و روساء ملت در خلیفه‏گری حضور داشتند قرار گذارده شد که این فرنگی را که در محله ارمنستان منزل کرده و باعث این همه اغتشاش‏ گردیده،مأمورین دولت متبوعهء خودش اخراج نمایند و در محله او را جای‏ ندهند مخصوصا از آنجناب مستطابعالی استدعا دارد که آنجناب نیز در موارد مقتضیه و مجالس مجتمعه چنانچه لازمهء مرحمت و عطوفت است‏ مراتب را بطور لازم بمردم القاء و رفع این غائله را از میان دو ملت بفرمایند.

 

پایان مقاله