نامه آخوند خراسانی به معلم احمد شاه: امیدوارم در اندک زمان از امپراطور ژاپون هم سبقت بگیرد!


این نامه سندی است بر اینکه صد سال است می‌خواهیم از ژاپن سبقت بگیریم اما هنوز اندر خم یک کوچه مانده‌ایم. آیا این آرزوی به حقی بوده است؟ آیا اساسا داشتن چنین آرزویی درست است؟‌ آیا ما واقعا عقب‌مانده هستیم؟ آیا توانایی رسیدن به این نقطه را در تمدن مادی داریم؟ ‌صد سال است می‌خواهیم پیشرفت کنیم... حالا در کجای تاریخ تمدن قرار داریم؟ 

نامه‌ای که در پی خواهد آمد، به قلم مرحوم آیت‌الله آخوند خراسانی، یکی از بزرگ‌ترین مراجع تقلید در تاریخ شیعه، مؤلف اثر اصولی بسیار مشهور «کفایة الاصول»، و رهبر واقعی مشروطه دینی، به معلم احمد شاه است. 

علی‌القاعده این نامه بدون تاریخ باید زمانی باشد که محمدعلی شاه از ایران رفته و احمد شاه به عنوان ولیعهد تعیین شده است. 

مرحوم آخوند، در این نامه، مهم‌ترین دیدگاه‌های خود را درباره لزوم تعلیم و تربیت شاه آینده مملکت بیان می‌کند. در این نامه، ایشان روی مسائلی که می‌‌بایست پایه تعلیم و تربیت شاه باشد، تأکید کرده از اصول دینداری و وطن‌پرستی، جبران عقب‌ماندگی‌ها و رسیدن به پیشرفت، تکیه بر تولیدات داخلی و مقابله با کالاهای بیگانه، و بسیاری از مسائل مهم دیگر به اشاره سخن می‌گوید. 

بدون تردید، این نامه شعور سیاسی رهبران دینی و سیاسی ایران را پس از مشروطه نشان می‌دهد، اما نکته مهم این است که امروز ما پس از صد سال به کدامیک دست یافتیم؟ اکنون بعد از گذشتن بیش از یک قرن از این نامه، در کجای تمدن جهانی هستیم؟ البته یک پیشرفت عادی، نباید اهمیتی داشته باشد، چرا ما تا این حد درجا زده‌ایم؟  

از این نامه بر می‌آید که ما دست‌کم بیش از صد سال است که آرزوی رسیدن به ژاپن را داریم؟‌ آیا این آرزو‌ها به واقعیت پیوست؟  

ایشان در این نامه، با اشاره به نقش سلاطین گذشته ایران در عقب‌ماندگی، و در مقابل، نقش سلاطین ملل دیگر کشور‌ها در پیشرفت کشورشان، روی «مبادی ترقیات محیرة‌ العقول تمام ملل و دول عالم که به هم عالیه سلاطین و درباریانشان مستند است» تأکید می‌کند. 

مرحوم آخوند از آب‌های رفته و آبروهای ریخته شده در طول قرون سخن به میان می‌آورد و آرزو می‌کند که شاه تحت تعلیم یک معلم ایرانی و نه خارجی که قبلا معمول بوده راه «حفظ دین و وطن و ترقی و استقلال ایران» را فرا بگیرد. 

این نامه نشان می‌دهد که هیچ ملتی با حرف پیشرفت نمی‌کند، با برگزاری اجلاسیه به جایی نمی‌رسد. کسی با صرف داشتن آمال‌ها و آرزو‌ها و آرمان‌ها زیبا و شعار به نقطه اوج دست نمی‌یابد. باید فکر دیگری کرد. 

جناب مستطاب اجل الافاضل العظام ملاذالانام آقای حاج میرزا محمدعلی نهاوندی، معلم ذات اقدس اسعد همایون شاهنشاهی ـ ادام‌الله دولته العلیه ـ ملاحظه فرماید. 

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

معروض می‌‎‎شود: 

مرقومه شریفه که کاشف از کمال دین پرستی و وطن پروری و احساسات اسلامیه و ایمانیه و بذل جهد در خدمات وطنیه و ملیه بود، بر مراتب امیدواری افزود. 

بحمدالله تعالی قیام مثل جناب مستطاب ‌عالی به وظیفه مهمه تربیت و تعلیم ذات اقدس همایون شاهانه - شیدالله تعالی ارکان سلطن‍ت و ابد دولته که امروزه از اهم وظایف ملیه است، موجب کمال امیدواری و کاشف از کمال مراقبت و حسن انتخاب حضرت اقدس اشرف آقای نایب‌السلطنه - دامت شوکته العظمی- و رجاء واثق حاصل است که بعون‌الله تعالی در حسن تربیت و تعلیم این یگانه گوهر، و برومند شدن این نهال امید ملت، بذل جهد و صرف مَهجه فرموده، علوم و اخلاق کریمه شایان مقام اعلای سلطنت اسلامیه - ادام الله تعالی شوکت‌ها- و حب وطن و ملت، و شوق اعلای دین و دولت و بسط معدلت و ترقی و آبادانی و انتظام مملکت و ترویج صنایع وطنیه و سایر موجبات رفعت و سربلندی در عداد سایر ملل و دول و استغناء از اجانب و ارجاع آب‌های رفته و آبروهای ریخته را در این ابتدای سن و عنفوان شباب به نیات وافیِه علمیه و اخلاقیه و آدابیه و تجدید مذاکرات همه‌روزه در جبلت و فطرت ذاتیه عالیه آن ذات اقدس، کالنقش فی الحجر، رسوخ و ارتکاز دهند؛ و مبادی ترقیات محیرة‌ العقول تمام ملل و دول عالم که به همم عالیه سلاطین و درباریانشان مستند است، و تنزل این دولت خودمان و ملت را به این درجه که بالاخره به سوء‌مسلک سلاطین سلف و پست‌فطرتی درباریان منتهی است، علی ما هو علیه، با طریق علاج بر ضمیر منیرشان مکشوف و بر تجدید دوره، به طوری که بعون‌الله تعالی در اندک ‌زمان حتی از امپراتور ژاپون هم سبقت ربایند؛ عزیمت راسخه ملوکانه را تصمیم فرمایند. قامت مبارکشان را به لُبس منسوجات وطنیه - که بالا‌ترین موجبات شرف و زینت و موروث تأسی تمام اهل مملکت و باب‌الابواب ترقی و سد اعظم ابواب فقر و ذهاب بقیه ثروت است مراقبت از مندرجات فصول عشره‌ را که سابقا به حضور اقدس تقدیم شده، در قلب همایونی ثابت و راسخ، و از سوء تاثیر انفاس و جاذبیت معلمین بیگانه، که اولیای امور در پذیرفتن آن‌ها مجبور بوده‌‎اند، بر حذر و صدمه آن‌ها را باتمام موجبات حفظ دین و وطن و ترقی و استقلال ایران، علی ما هو علیه، در پیشگاه اقدس عیانی و وجدانی خواهند فرمود، ان‌شاءالله تعالی. والسلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته. 

الاحقر الجانی محمدکاظم الخراسانی

برگرفته از: آخوند خراسانی به روایت اسناد سند شماره ۱۳۱ (به کوشش علی ططری، فاطمه ترک چی ـ زیر چاپ.)