روح آزاده

به طور اجمال از نطقها، مكتوبات و اعلاميه‏هاى حاج آقا نوراللّه معلوم مى‏گردد كه از آراء بسيارى از متفكرين و رگه‏هاى فكرى دوران خويش آگاهى داشته است. احتمالاً او از طريق مطبوعات مصر و شام و ساير بلاد عربى و نيز كتب منتشره عربى و فرصتهايى كه حوالى سالهاى 1300 يا به هنگام هجرت سالهاى 32 ـ 1329 و 36 ـ 1335 قمرى در عتبات براى مطالعات وسيع داشته، از اين جريانهاى فكرى آگاه شده است و يك نوع وسعت نظر پيدا نموده كه آن را از اقدامات بعدى او (گسترش شعب شركت اسلاميه در بلاد اروپايى و عربى و همسايگان ايران و گزارشهاى روزنامه‏هاى آن بلاد از اوضاع ايران و انديشة صدور كالا به خارج كه نياز به بررسى جامع فرهنگى ـ اقتصادى از آن كشورها دارد) مى‏توان دريافت.

موريس پرنو، مستشرق فرانسوى، در ديدارى كه با حاج آقا نوراللّه داشته، او را چنين توصيف مى‏كند.

«او، غرب را مى‏شناخت، بى‏آنكه آن را به ديدة ستايش بنگرد. مقصود من از ملاقات او اين بود كه نحوة طرز فكر يك روح آزاده و كنجكاو در قبال عقايد و آداب مذهبى شرق اطلاع يابم.

حاج آقا نوراللّه گفت: ... جوانان امروز ما خيلى مذهبى نيستند و همچنين خيلى روح فلسفى ندارند. از طرف ديگر عقايد و افكار اروپايى هم، چيزى كه مناسب حال آنها باشد به آنها ياد نمى‏دهد. نه مذهب استدلالى اگوست كنت و نه ايده‏آليسم آلمان و نه مكانيسم انگلوساكسنها، تشنگى روحِ ايرانى را سيراب نمى‏كند.»