مشروطه کوچک همدان

مشروطه کوچک همدان

برهمین اساس پرسش بنیادین این پژوهش آن است که پس از انقلاب مشروطه اوضاع فرهنگی همدان به عنوان بخشی کهن از سرزمینمان چه سیری را طی کرد و عوامل تاثیرگذار در این روند چه بود؟ از سوی دیگر حضور اقشار مختلف جامعه در این تحولات به چه میزان در نظر گرفته می‌شود و کدام گروه بیشترین نقش را در آن ایفا کردند؟ برهمین اساس در این گفتار جهت روشن شدن وضعیت فرهنگی همدان در مقطع زمانی مشروطیت به بررسی مدارس و مطبوعات این شهر پرداخته می‌شود. اما در ابتدا به شمه‌ای کوتاه راجع به تاثیرات انقلاب مشروطیت در همدان توجه فرمایید:
تاسیس مجلس فواید عمومی
 قبل از پیروزی انقلاب مشروطه، سیر تحولات و تغییرات در شهر همدان به نحوی بود که در واقع می‌توان گفت، انقلابی پیش از انقلاب مشروطیت در آن به وقوع پیوست. با انتصاب صفاعلی ظهیرالدوله به حکمرانی همدان در آغاز سال1324.ق این شهر شاهد تحولات عمیق و ریشه‌داری گردید و در مسیر صحیح ترقی و تعالی و قانون مداری قرار گرفت. حتی می‌توان گفت که مدتی پیش از امضای فرمان تاسیس عدالتخانه توسط مظفرالدین شاه قاجار و نمودار شدن مشروطه، اصول مشروطیت در همدان به اجرا درمی‌آمد. این مهم با تاسیس مجلس فواید عمومی که از طرز تفکر سیاسی ظهیرالدوله نشات می‌گرفت، در همدان عملی گردید. منظور اصلی ظهیرالدوله از تشکیل این مجلس به پشتیبانی خواندن اقشار مختلف مردم از حکومت خود و ایجاد جبهه‌ای علیه زورگویان و زرمداران بود. وی پس از مشورت با اشخاص آگاه و مطلع سرانجام تصمیم به نشر اعلامیه‌ای در روز یکشنبه هجدهم جمادی الاولی سال1324.ق گرفت، که در سطح شهر توزیع گردید بخشهایی از این اعلامیه عبارت بود از:«هوالقادر- برحسب امر حکومت جلیله مقررات ریش سفید معتبر و مومن برای خود انتخاب کرده نوشته وکالتنامه ممهور به مهر نفرات آن صنف به آن شخص بدهند که در حکومت آرا بدهد و برای آنکه این انتخاب از روی کمال بصیرت و شناسایی باشد از امروز تا پانزدهم جمادی الاولی مجال داده می‌شود و مقرر می‌گردد که چهار ساعت به غروب مانده روز پانزدهم وکلا در دارالحکومه بدون تخلف با وکالتنامه حاضر باشند که بعضی صحبتهای نافعه به حال اهالی مذاکره شود. انشاالله …»1 به دنبال دعوت از اصناف، دعوتنامه‌هایی در روز دوازدهم جمادی الاولی تهیه و برای سی نفر از اعیان و اشراف و چند تن از شاهزادگان همدان فرستاده شد. در این دعوتنامه‌ها از آنان خواسته شده بود که در مراسم افتتاح مجلس فواید عمومی که در روز پانزدهم جمادی الاولی 1234.ق از طرف حکومت در دارالحکمه با حضور نمایندگان اصناف شهر تشکیل می‌شد، شرکت نمایند.2 پس از انتخاب وکلا برای یک دوره شش ماهه که مجموع آنان پنجاه و سه نفر از نمایندگان اصناف، تجار، یهودیان و ارامنه بودند، مجلس شروع به فعالیت نمود. مجلس فواید عمومی راجع به کنترل و قیمت‌گذاری ارزاق عمومی و اوضاع بهداشتی، اقتصادی و سیاسی شهر فعالیت داشت و حتی در این خصوص مسائلی را به تصویب می‌رساند و در مواردی بازوی اجرایی مصوبات مجلس حاکم همدان محسوب می گردید. علاوه بر موارد مذکور مجلس فوق از یک روزنامه ارگانی به نام عدل مظفری برخوردار بود3 که اطلاعیه و خبرهای خود را از آن طریق به اطلاع مردم می‌رساند. جلسات اولیه مجلس در مسجد جامع و مسجد شیخ تقی همدان برگذار می‌شد تا اینکه به کمک اقشار مختلف اعم از بازاری، روحانی، فرهنگی، اعیان و اقلیتهای مذهبی، ساختمانی برای مجلس در نظر گرفته شد. ظهیرالدوله با این حرکت سیاسی توانست اصلاحات مورد نظر را در همدان اجرا کند. از سوی دیگر او برای اطلاع بیشتر از نظرات مردم یک صندوق شکایات و پیشنهادات در سطح شهر دایر نمود. بدین ترتیب ظهیرالدوله با نشر افکار آزادیخواهانه در بین مردم و به دست آوردن حمایت آنان، توانست در مقابل مستبدین و خوانین مقتدر مقاومت کند. از طرف دیگر از این زمان به بعد بود که مردم همدان جرات پیدا کردند از خوانین و مامورین حکومتی انتقاد کنند و ضمن تحصن اعتراض آمیز در تلگرافخانه، تلگرافهایی را به مرکز ارسال نمایند.
2- صدور فرمان مشروطیت
در همان ایامی که همدان به رهبری ظهیرالدوله در تب و تاب برپایی مجلس فواید عمومی بود، جنبشی فراگیر در ایران طنین انداز شد. این حرکت خواهان تاسیس عدالتخانه و سهیم شدن مردم در اداره امور کشور بود. در سال1234.ق سید محمد یوسف‌زاده متخلص به غمام از شعرا و آزادیخواهان همدان، انجمن اتحاد که دارای اهداف سیاسی و آزادیخواهانه بود را تاسیس نمود. انجمن مذکور به تدریج پیروان و اعضائی پیدا کرد که افراد سرشناس، فاضل و معاریف آن زمان همدان نظیر علی محمدآزاد، محمدباقر الفت اصفهانی، فیاض(از روحانیون فاضل) میرزا لطف الله جمالی، غلامحسین شهشهانی، موسی نثری و… از آن جمله بودند. انجمن اتحاد اولین انجمن سیاسی در همدان بود که روزنامه‌ای در این راستا به نام الفت انتشار داد.4  از سوی دیگر روحانیون نیز با این نهضت همراه و هم عقیده بودند، چنانکه به دنبال مهاجرت علمای تهران به قم، روحانیون همدان از جمله آیت الله شیخ محمدباقر بهاری و سیدمحمد طباطبایی همدانی عازم آن دیار شدند. شیخ محمدباقر بهاری به دور از چشم مستبدان شهر همدان عازم زادگاه خود، بهار شده و شبانه از آنجا رهسپار قم گردید.5 روز پنجشنبه هجدهم جمادی الثانی 1234.ق خبر عزیمت وی، شهر همدان را به هیجان آورد و به دنبال آن، سیدمحمد طباطبایی همدانی تصمیم به حرکت به سوی قم گرفت. اما قبل از رسیدن آنان به قم، روحانیون مهاجر به هدف خود نائل آمدند و در تلگرافی خطاب به روحانیون همدان از آنان خواستند که به شهر خود مراجعت نمایند. متن نامه مذکور چنین بود:«از قم به همدان به تاریخ پنجشنبه هجدهم جمادی الثانی- خدمت ذی رافت علمای اعلام و ارکان اسلام ضاعف الله اقبالهم. بعد از عرض خلوص و تشکر از اقدامات مجدانه در ترویج شریعت طاهره عرض می‌شود بحمدالله تعالی مقاصد اسلامیه انجام و اینک در جناح حرکت، از نفاس قدسیه آقایان ملمتس دعای خیر هستیم. تفصیلات به توسط پست عرض خواهد شد. احقر سید عبدالله بهبهانی، محمدحسین طباطبایی، مرتضی آشتیانی، جمال‌الدین الموسوی صدرالعلما.»6 بدین ترتیب بود که علمای همدان از میانه راه بازگشتند. ظهیرالدوله حاکم همدان طی نامه‌ای در این خصوص به شیخ محمدباقر بهاری نوشت:«اگر بنای رفتن داشتید چرا مرا خبر نکردید که لوازم سفر شما را فراهم کنم که راحت باشید.» وی در جواب اعلام داشت؛«به علت بی اطلاعی از اوضاع روحانیون قم و از کثرت دلتنگی در کمال خفا به بهار ]روستای بهار [ رفته و سپس عازم قم شدم تا همهمه و اغتشاش در شهر ایجاد نشود.»7 پس از صدور فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه، شیخ محمدباقر بهاری تلگرافی مبنا بر تشکر از صدور فرمان مذکور به دربار مخابره نمود:«طهران حضرت انواب اشراف و آقای یمین السلطان دام عمره، نثار دربار معدلت آثار همایونی ظل ظله گرداند که بعد از دو روز ملال واقعه روسای اسلام ایدهم الله فرخنده طایری می‌رسید که صاحب شرع را اعلیحضرت همایونی ظفره جنده خرسند ساخته نعم متواخر بر اسلامیان بذل فرموده همه را متشکر داعی دولت ابد مدت خود گردانید. زهی دین مبین را که مثل علیحضرت مظفر ناصری دارد بحمد الله علی آلائه باقر.»8 پس از شیخ محمدباقر دیگر روحانیون همدان از جمله حاجی آقا حسین قاضی، محمدباقر رضوی امام جمعه، تلگرافهایی مبنی بر تبریک و تشکر به آیت الله سیدمحمد طباطبایی به تهران مخابره نمودند:«حضور مبارک آقایان حجج الاسلام ادام الله اظلالهم. از عرض خلوص به عرض تبریک مقاصد ملیه اسلامیه که موجب رفاهیت عموم اهالی است متشکر و مژده شرح مهمه اسلامیه را حسب وعده منتظرم. محمدباقر رضوی امام جمعه.»سرانجام پس از صدور فرمان مشروطیت ظهیرالدوله حاکم همدان جشنی با شرکت تمام اقشار همدان در باغ صفائیه در روز جمعه مورخ بیست و ششم جمادی الثانی همان سال برگزار نمود.
شکل گیری مدارس نوین
 پیش از انقلاب مشروطه فعالیتهای آموزشی در همدان منحصر به چند مکتب‌خانه و مدرسه علمیه می‌شد و از دیگر مراکز آموزشی خبری نبود. با وقوع انقلاب مشروطیت سیستم آموزشی سنتی یعنی مکتب‌خانه‌ها جای خود را به سیستمی مدرنتر با ابعاد وسیعتری داد. به تدریج با گسترش و رشد مراکز فرهنگی و آموزشی جدید در ایران، این مراکز تعلیم و تربیت، جایگاه واقعی خود را در همدان نیز پیدا نمودند و گامهای وسیعی با همت علاقه‌مندان و مشتاقان فرهنگ و معارف در ایجاد و گسترش آنها برداشته شد. در این زمینه نه تنها همدان از جمله پیشگامان امر آموزش و فرهنگ نوین گردید، بلکه همزمان با پیروزی جریان مشروطه‌خواهی مدارس، روزنامه، چاپخانه، مراکز تفریحی، قرائت خانه و دیگر مراکز علمی و آموزشی نیز در همدان تاسیس گردید. این تلاشها و اقدامات از سوی برخی از روشنفکران، فرهنگیان و آزادیخواهان همدانی هرچند به راحتی شکل نگرفت، اما علیرغم مشکلات فراوان زمینه‌های رشد و ترقی آن به یکباره در منطقه به وجود آمد و با استقبال مردم این مراکز توانستند به فعالیت خود ادامه دهند. در همدان به عکس اوضاع اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور که بعد از دوره مشروطه تا به قدرت رسیدن رضاشاه رو به رکود گذاشته بود، اوضاع فرهنگی روندی رو به توسعه و ترقی داشت. علت این رشد و ترقی را باید در وجود افراد روشنفکر آزادیخواه و متعهد، مستعد بودن منطقه و مردم آن، شرایط تاریخی و فرهنگی همدان، وجود اقلیتهای مذهبی و خارجیان مقیم همدان دانست. همدان به تدریج نه تنها از جمله پیشگامان مسائل و فعالیتهای فرهنگی و آموزشی گردید بلکه برتری محسوسی از لحاظ کمیت و کیفیت در زمینه فرهنگی و آموزشی نسبت به شهرهای مجاور خود به دست آورد.
مدارس
 مدارس نوین همدان پس از انقلاب مشروطیت با همت برخی از فرهنگیان همدانی و جمعی از بیگانگان در این منطقه شکل گرفت. سازمان(اداره) فرهنگ همدان نیز یکی از سازمانهای قدیمی فرهنگ در ایران به شمار می‌آید. تاریخ پیدایش اداره فرهنگ همدان را باید سال1321Ú.ق (1282Ú.ش) دانست. در این سال همچنین دو مدرسه آمریکایی و آلیانس از طرف میسیونهای آمریکایی و فرانسوی در شهر همدان تاسیس گردید.9علاوه بر مدارس فوق می‌توان به مدارس ذیل نیز اشاره نمودکه توسط بیگانگان تاسیس شدند:
مدرسه آمریکایی لازاریست همدان که در سال 1298 شمسی توسط هیات مذهبی آمریکاییان ساخته شد. مدرسه آلیانس اسراییلیت پسران(1279.ش/1318.ق): از مدارس معروف همدان بود که اتحادیه جهانی یهود آن را ساخت. در سال تحصیلی 1323-1324 قمری این مدرسه دارای ششصد دانش آموز بود. طبق آمار سال1306 شمسی وزارت معارف، این مدرسه در سال مذکور چهارصد و هفتاد و پنج دانش آموزداشت که از این میان 159 تن به رایگان تحصیل می‌کردند و مدرسه در همان سال از دوازده آموزگار برخوردار بود.
مدرسه آلیانس اسراییلت دختران(1279شمسی/ 1318قمری): از مدارس معروف همدان بود که توسط اتحادیه جهانی یهود ساخته شد. این مدرسه در سال تحصیلی 1323-1324قمری دارای سیصد دانش آموز بود. برابر آمار سال 1306 شمسی این مدرسه در سال مذکور دویست و پنجاه و نه نفر دانش آموز و هشت آموزگار داشت و هفتاد و پنج تن از دانش آموزان این مدرسه به رایگان تحصیل می‌کردند.10‌ دانش آموزان ایرانی این مدارس شامل فرزندان یهودیان و کنسولگریهای مقیم همدان و معمولا طبقات اعیان و اشراف شهر  بودند.
مدارس دیگری نیز در همدان به دو شکل ملی و دولتی تاسیس شد که در ذیل به آنها اشاره می‌شود.
مدرسه فخریه مظفری: در کتاب خاطرات و اسناد ظهیرالدوله حاکم همدان(1325.ق) نام این مدرسه به عنوان اولین مدرسه به سبک جدید در شهر همدان آمده است. این مدرسه در حوالی سال 1320 قمری تاسیس و شروع به کار نمود. مدیر آن طبق اطلاعات ارائه شده در کتاب فوق تقی نراقی بوده است.11
مدرسه اسلامیه: این مدرسه توسط دو تن از بزرگان طایفه قراگوزلو در سال 1323 قمری در روستای شورین احداث شد. تاسیس کنندگان مدرسه، حسین قلی‌خان ضیاءالملک و زین العابدین حسام الملک بودند که هر دوی آنها با تعلیم و تربیت نوین آشنایی داشتند. آن دو تن مشترکا هزینه مدرسه فوق را که جزء مدارس ملی بود تامین می‌کردند.12
دبستان اسلامی: این مدرسه توسط تقی رسولی در سال 1323 قمری بنا شد. او به کمک عده‌ای از متجددین که در گسترش فرهنگ نقش داشتند و با استفاده از تاثیرات مدارس آمریکایی و آلیاس چند مدرسه در همدان برپا نمود. از جمله افراد فوق می‌توان موسی نثری، سیدحسن مجیدزاده، میزرا حسین‌خان صفا و شمس الدین عشقی را یاد کرد.13
مدرسه امیریه: این مدرسه در سال(1325ق/1286ش) در همدان تاسیس گردید و سومین مدرسه به سبک جدید در امر تعلیم و تربیت در همدان محسوب می‌شد. مدرسه مذکور به همت برخی از فرهنگیان و شیفتگان خدمات فرهنگی همدان همچون سیدمحمد غمام همدانی و موسی نثری و عده دیگری دایر گردید و زیر نظر شیخ موسی نثری و میرزا حسن علی سحاب، میرزا محبعلی قراگوزلو، سیدحسین مجیدزاده، ملاحسین علی طبری و میرزا محسن طبری اداره می‌شد. برخی از این افراد در همین مدرسه نیز تدریس می‌کردند. فعالیتهای آموزشی مدرسه امیریه پس از پنج سال تلاش با تاسیس مدرسه نصرت متوقف گردید.14
مدرسه تایید: این مدرسه در سال1326.ق تاسیس شد و در سال1296.ش دارای شش کلاس، هشت آموزگار و دویست و هشتاد و پنج دانش آموز بود. در سال 1305.ش یعنی در کمتر از ده سال تعداد آموزگاران مدرسه به یازده نفر و عده شاگردان به دویست و سی و هشت نفر افزایش پیدا کرد. این مدرسه سالها برپا بود و در دوره سلطنت رضاشاه به صورت مدرسه ابتدایی و متوسطه اداره می‌شد.15
مدرسه الفت: پس از منحل شدن مدرسه امیریه مدرسه الفت در همدان تاسیس و دایر گشت. مدیریت این مدرسه را میرزا حسنعلی سحاب کبودرآهنگی(متوفی1313.ق) برعهده داشت. نظر به حسن خطی و کتابت زیبایی که از آن برخوردار بود در این مدرسه و دیگر مدارس به تعلیم خط می‌پرداخت و تا آخر عمر به این شغل اشتغال داشت. در سال 1290.ش مدرسه الفت به سبب مشکلات مالی و کمبود بودجه با مدرسه نصرت ادغام گردید.16
مدرسه شریفیه: این مدرسه اولین مدرسه علمی همدان بود که بعدها تبدیل به مدرسه شرافت شد. بانی و موسس آن حاج محمد شفیع از متمولان و خیرخواهان همدان بود. یکی از آموزگاران این مدرسه شیخ میرزا محبعلی قراگوزلو بود که تا قبل از تاسیس مدرسه شرافت مدیریت و آموزگاری این مدرسه را به عهده داشت.17
مدرسه ملی شرافت: مدرسه ملی شرافت در سال 1288.ش(1327.ق) به مدیریت شیخ میرزا محبعلی قراگوزلو در شش کلاس رسما افتتاح گردید. محل اولیه این مدرسه در پشت شاهزاده حسین نزدیک بازار قدیمی همدان بود و سپس به باغ کلیمی‌ها در پشت مقبره استرمردخای انتقال یافت. در این مدرسه علاوه بر علوم مذهبی علومی نظیر؛ شرعیات، مقدمات، ریاضی، هندسه، تاریخ و جغرافیا و حتی زبان فرانسه نیز تدریس می‌گردید. موسس مدرسه برای تدریس زبان فرانسه با وجود مخالفت برخی افراد، اقدام به استخدام معلمی یهودی به نام ملامنهم در مدرسه خود نمود، چراکه در بین مسلمانان همدان کسی همچون او به زبان فرانسه مسلط نبود.18 مدرسه شرافت ادامه همان مدرسه شریفیه بود که توسط بانی آن میرزا محبعلی قراگوزلو به نام مدرسه شرافت و با مدیریت جدید نامگذاری شد. هدف تاسیس این مدرسه را مقابله با مدارس خارجیان و مدارس اقلیتهای مذهبی که درحال گسترش و تاثیرگذاری بر مسلمانان بودند و نیز کمبود مدارس ملی و دولتی تشکیل می‌داد. شیخ میرزا محبعلی قراگوزلو ملقب به پیر معارف همدان(1252-1317.ش) یکی از روحانیون فرهنگی و بنیانگذار مدارس نوین در همدان به مدت ده سال از محضر عالم فقیه آیت الله هیدجی کسب فیض نمود. پس از مدتی قصد ادامه تحصیل در نجف اشرف نمود و چون در مسیر راه به همدان رسید و وضع فرهنگی شهر و فعالیت و تبلیغ دینی و فرهنگی یهودیان و ارامنه را دید تصمیم گرفت در این شهر اقامت گزیند و به ترویج دین و فرهنگ اسلامی بپردازد. به همین خاطر شغل معلمی را برگزید و در مدرسه شریفیه به تدریس پرداخت و به دنبال آن با همان هدف فرهنگی- مذهبی مدرسه شرافت را تاسیس کرد. وی علاوه بر مدیریت این مدرسه به تدریس نیز می‌پرداخت.19 مدرسه شرافت تا سال 1305.ش بالغ بر یکصد فارغ التحصیل داشت. از تعداد شاگردان آن در همان سال پنجاه نفر به صورت رایگان و دویست و پنجاه نفر با شهریه‌ تحصیل می‌کردند. تعداد آموزگاران مدرسه در همان سال بالغ بر ده نفر بود.20
مدرسه نصرت: مدرسه دولتی نصرت در سال(1295.ش/1333.ق) در همدان تاسیس شد. این مدرسه از آثار و موسسات حزب سوسیال دموکرات همدان به شمار می‌آمد که به گفته موسی نثری به همت جمعی از معارف خواهان همدانی دایر گردید. در تاسیس این مدرسه افراد دموکرات همدانی همچون فریدالدوله، علی محمدآزاد، موسی نثری، فرید السلطان و غمام نقش به سزایی داشتند. بنابر آنچه فریدالدوله خود اشاره نموده، از سال(1331.ق/1292.ش) برای تاسیس مدرسه نصرت در همدان فعالیت کرده و از مردم اعانه می‌گرفته است.21 نخستین مدیر این مدرسه میرزا عطاالله خان از اعضا سوسیال- دموکرات همدان بود. پس از او فریدالدوله و بعد از وی شمس‌الله خان عهده‌دار این مقام شدند. فضای آموزشی مدرسه بعدها گسترش پیدا کرد و دارای هشت کلاس شد و سرپرستی آن را هیات«شورویه» به عهده گرفت و سپس نثری به ریاست مدرسه برگزیده شد. در سال1354.ش نثری از مدیریت مدرسه نصرت به ریاست معارف همدان رسید. در این زمان او کوشید دوره اول متوسطه نصرت را کامل سازد و به همین منظور جایگاهی را برای آن مدرسه خرید و مردم را تشویق کرد که فرزندانشان را به آن مدرسه بفرستند.22 مدرسه نصرت یکی از مهمترین و قدیمی‌ترین مدارس همدان بود که در آن معارف و مشاهیر شهر جمع شده و به تعلیم و تعلم می‌پرداختند. مدرسه موهبت دختران: این مدرسه در سال(1297.ش/1336.ق) توسط دولت در همدان تاسیس گردید. در این مدرسه که فقط دختران تحت تعلیم و آموزش بودند دروس فارسی، عربی، انگلیسی، تاریخ، حساب، جغرافیا و علم الاشیاء تدریس می‌شد. بعد از مدرسه دختران آلیانس، این مدرسه از مدارس دخترانه همدان بود که تمام آموزگاران آن خانم بودند و تحت سرپرستی یک مدیره اداره می‌گردید و تعداد معلمه آن شش نفر بود. در سال1301.ش به علت تغییر مدیره مدرسه یک بی‌نظمی و بلاتکلیفی برفضای مدرسه حاکم شد. جهت رفع این مشکل ابوالقاسم شیخ الاسلام همدانی با وزارتخانه معارف، اوقاف و صنایع مستظرفه مکاتبه نمود و خواهان مدیریت مدیره سابق شده و علت تغییر وی را جویا گردید. وزارتخانه مذکور علت تغییر مدیره را بی‌سوادی و عدم مدیریت او عنوان کرده و متذکر شد که با اعزام یک مدیره لایق و کاردان به زودی این معضل برطرف خواهد شد.23 تعداد دانش آموزان مدرسه فوق در سال1306.ش بالغ بر یکصد و شصت و هفت نفر بود که پنجاه و شش نفر آن مجانی و یکصد و یازده نفر با پرداخت شهریه مشغول تحصیل بودند.24
مدرسه سادات: از جمله مدارس علوم دینی و اسلامی همدان که تا حدودی متعلق به سادات بود، می‌توان به مدرسه «سادات» اشاره کرد که مدیریت آنرا حاج سیدعلی اکبر قندهاری برعهده داشت. به سبب اینکه از محصلین و دانش آموزان این مدرسه به علت بضاعت اندک مالی خانواده‌های آنان شهریه‌ای دریافت نمی‌شد، کمبود سرمایه و بودجه، این مدرسه را در فاصله اندکی بعد از تاسیس دچار تعطیلی کرد و دانش آموزان آن جهت ادامه تحصیل به مدرسه محمدیه رفتند.
مدرسه محمدیه: مدرسه محمدیه در سال1300.ش توسط میرزا محمدزرین قلم(1275-1340.ش) در همدان تاسیس شد. زرین قلم به دلیل خط خوشی که داشت به این نام معروف گردیده بود. وی علاوه بر مدیریت این مدرسه، دروس قرآن، تعلمیات دینی و خوشنویسی کلاسهای سوم تا ششم را تدریس می‌نمود. از آنجاکه زرین قلم مردی با تقوا و متدین بود مردم همدان رغبت زیادی به فرستادن فرزندان خود به این مدرسه داشتند. شاگردان این مدرسه در قرائت قرآن مجید و تعلیمات دینی و برپا نمودن جشنها و سوگواریهای مذهبی سرآمد بودند. روال تحصیل در آن بدین شکل بود که خانواده‌ها برای تحصیل فرزندان خود ماهانه شهریه‌ای که از سه ریال تجاوز نمی‌کرد، به مدرسه می‌پرداختند و از محل این وجوه حقوق کارکنان تامین می‌‌گردید. به علت استقبال مردم از این مدرسه تعداد شاگردان محمدیه زیاد و هر کلاس دارای دو الی سه شعبه بود. کلاسی نیز برای آمادگی(پیش دبستان) به نام«کلاس تهیه» وجود داشت که اداره این کلاس را معلمی به نام آقا شیخعلی رسایی برعهده داشت. همانگونه که پیشتر ذکر گردید با تعطیل شدن مدرسه سادات، دانش آموزان آن به مدرسه محمدیه پیوستند و تعداد دانش آموزان آن تقریبا دو برابر شد و در واقع مدرسه سادات در مدرسه محمدیه ادغام گردید.25 مدرسه محمدیه در سال1306.ش دارای چهار نفر شاگرد مجانی و یکصد و پانزده نفر شاگرد شهریه‌ای بود و جزء مدارس ملی محسوب می‌شد.29
مدرسه جمالیه: این مدرسه در قصبه اسدآباد همدان به سال1301.ش تاسیس شد و به یاد سیدجمال الدین اسدآبادی«جمالیه» نامگذاری گردید. مدرسه فوق هرچند با کمک مالی مردم منطقه ساخته شد با این وجود جزء مدارس دولتی محسوب می‌شد.27 در پایان از دیگر مدارس همدان می‌توان مدرسه تدین(1302.ش)، مدرسه طهور(1302.ش) و مدرسه تهذیب را نام برد.
چاپخانه‌هااز قدیمی‌ترین و مهمترین چاپخانه‌های همدان که پس از انقلاب مشروطه دایر و فعال شد می‌توان به چاپخانه اکباتان، صفائیه، همدان، اتحاد و چاپخانه گلگون اشاره کرد. با توجه به اسناد و مدارک چاپخانه اکباتان را باید اولین چاپخانه تاسیس شده در همدان دانست. این چاپخانه در سال 1326.ق مشغول به کار چاپ بود و در سال1327.ق سواد و خط محمدعلی شاه قاجار را مبنی بر امر انتخابات سال1327.ق یعنی دومین دوره مجلس شورای ملی با حروف سربی منتشر کرد.28
از کارهای چاپخانه صفائیه بیانیه‌ای موجود است که در تاریخ 1329.ق به قلم شیخ صالح آفندی ترجمه آیت‌الله آزاده خراسانی به همت مکرم الملک چاپ و منتشر شده است. جالب اینکه این مطبعه با حروف سربی و ماشین دستی کوچک مشغول به کار بوده است.29 این چاپخانه به مناسبت نام ظهیرالدوله حاکم همدان که ملقب به صفاعلی شاه بود به نام صفائیه نامگذاری گردید.30 چاپخانه همدان نیز در جریان جنگ جهانی اول توسط آلمانها به منظور چاپ و نشر اعلامیه و بیانیه‌های آنها در مقابل بیانیه‌های دولتهای روسیه و بریتانیا در همدان دایر گردید. اما عملا چون آلمانها قادر به استفاده از آن نبودند، چاپخانه مذکور تا پایان دوران جنگ جهانی اول بلااستفاده ماند. چاپخانه اتحاد فردوسی نیز در سال1301.ش توسط یهودیان همدان و با سرمایه و شراکت الیاهوا مانوئل، نورالله فریدونی و یوسف فرهمند و به نام و مدیریت فرهمند تاسیس و شروع به کار کرد. همچنین چاپخانه گلگون در سال1306.ش با مدیریت فریدالدوله گلگون با حروف سربی و ماشین نیم برگی در یکی از محلات همدان تاسیس گردید.31
مطبوعات
مطبوعات هرچند در شهر همدان نسبت شهرهای تهران، رشت و تبریز دیرتر پاگرفت اما شور و شوق وعلاقه در میان مردم و مشروطه خواهان همدانی سبب گردید تا این شهر از جمله پیشگامان این حرکت فرهنگی  به شمار آید. همزمان با امضای فرمان مشروطیت توسط مظفرالدین شاه کار تهیه روزنامه و نشریه نیز در همدان نضج گرفت و گسترش یافت. اولین روزنامه در همدان «عدل مظفر» بود که توسط ظهیرالدوله در سال1324.ق دایر گردید. این روزنامه ارگان مجلس فواید عمومی همدان نیز محسوب می‌شد که پیشاپیش به آن اشاره شد. البته در سال1325.ق روزنامه اکباتان به جای عدل مظفر با همان مدیریت انتشار یافت.32
روزنامه الفت: در سال1325.ق سید محمد یوسف‌زاده غمام همدانی، به منظور پیشبرد مقاصد آزادیخواهی خود، پس از تاسیس انجمن اتحاد، روزنامه الفت را منتشر نمود که مدیریت روزنامه با خود غمام بود. روزنامه الفت به صورت هفتگی و در چهار صفحه در بیست و شش ربیع الاول سال 1325.ق انتشار یافت. قیمت اشتراک سالیانه روزنامه در همدان یک تومان و در سایر شهرهای ایران پانزده قران بود که هزینه پست را نیز در برمی‌گرفت. «الفت» پس از انحلال انجمن اتحاد تعطیل شد و یوسف‌زاده بعدها روزنامه اتحاد را منتشر نمود.33
روزنامه بلدیه: روزنامه بلدیه به صاحب امتیازی و مدیریت مرتضی موسوی و میرزا ابوالقاسم خان همدانی در سال1325.ق تاسیس و در تهران منتشر شد. این روزنامه که تا هفده شماره بیشتر انتشار نیافت مربوط به اخبار و مسائل همدان بود.34
روزنامه همه دان: این روزنامه به طور هفتگی در شهر همدان به مدیریت حاجی حسین همدانی در سال1325.ق انتشار می‌یافت. از آنجایی که روزنامه بلدیه چاپ تهران در جمادی الاول1327 می‌نویسد:«فروش روزنامه همه دان در تهران در مدرسه مبارکه تربیت نزد جناب آقای میرزا شریف دفتردار موجود است طالبین رجوع فرمایند.» با این شرح معلوم می‌شود که روزنامه همه دان حداقل تا سال1329.ق منتشر شده است. البته در مورد روزنامه‌‌های همدان باید متذکر شد که نگارنده هرچه بیشتر تلاش نمود، کمتر موفق گشت، با توجه به عدم دسترسی به این روزنامه و نایاب بودن آنها به ناچار باید به همین اطلاعات مختصر قانع شد.35
روزنامه سعادت: نشریه هفتگی که در همدان در سال1325.ق به مدیریت محمدتقی نراقی و با چاپ سربی انتشار می‌یافت. هر نسخه از این روزنامه دارای چهار صفحه بود. وجه اشتراک سالیانه آن در همدان یک تومان، در نقاط دیگر ایران پانزده هزار دینار، و برای روسیه و قفقاز به چهار منات می‌رسید. انتشار روزنامه سعادت تا سال(1326.ق)  ادامه یافت.36 مطالب این روزنامه شامل اخبار همدان، ولایات دیگر و عریضه‌های مردمی و اعلامیه و بیانیه بوده است. روزنامه‌های دیگر همدان که پیشتر در بحث استبداد صغیر به آن اشاره شد عبارتند از: روزنامه اثر انقلاب و جمالیه که به دلیل جلوگیری از تکرار به توضیح مجدد آنها نمی‌پردازیم.
روزنامه اسرار جلالی: این روزنامه به طور هفتگی در سال1299.ش در همدان تاسیس و منتشر می‌گردید. است. اسرار جلالی مجله‌ای بود هشت صفحه‌ای به قطع وزیری که از دیگر مشخصات آن اطلاع دقیقی در دست نیست.37
مخزن دانش: مجله مخزن دانش در سال1302.ش در شهر همدان تاسیس و به طور ماهانه انتشار می‌یافت. در هر ماه یک شماره از این روزنامه که شامل بیست و چهار صفحه بود منتشر می‌شد. مدیر مخزن دانش سیدمحمد کاظم بهبهانی رئیس معارف همدان و محل انتشار آن اداره معارف همدان بود.38
 از دیگر مجلات شهر همدان در ایام مشروطیت می‌توان به مجله طب، بوعلی سینا و الوند نیز اشاره کرد. روزنامه‌های با ارزش اکباتان دوم، عصر انقلاب، اکباتان نامه عشقی، اتحاد، افسانه، تازه ایران و قرن بیستم به دلیل اینکه در ایام جنگ جهانی اول منتشر می‌شد و بیشتر مطالب آن راجع به اوضاع سیاسی و اجتماعی زمان جنگ و مبارزه علیه بیگانگان می‌باشد، مناسب دیده شد که در مبحثی جداگانه به نام«مطبوعات دوران جنگ» مورد بررسی قرار گیرد.
متاسفانه با وجود تمام توضیحات فوق و درحالیکه مطبوعات همدان و اوضاع فرهنگی و حتی اجتماعی و اقتصادی این شهر به سوی رونق پیش می‌رفت، وقوع جنگ جهانی اول این شهر و منطقه غرب کشور را تبدیل به میدان زورآزمایی دول متخاصم و دچار نابسامانیهای اجتماعی و اقتصادی فراوانی نمود. قحطی و مشکلات فراگیر شد و اینگونه بود که به ناچار تلاش معیشت و عشق حیات، مردم را از توجه به مسائل فرهنگی بازداشت.
پی نوشت‌ها
1. اقبال قاسمی پویا، مدارس جدید در دوره قاجاریه بانیان و پیشروان، تهران، نشر دانشگاهی، 1377 ص449
2. روزنامه گلگون، سال اول، شماره 38،ص1
3. پرویز ازکایی، نثری همدانی، مجله هگمتانه، سال سوم، شماره 29، 1372،ص15
4. اسنادی از مدارس دختران از مشروطیت تا پهلوی، به کوشش سهیلا ترابی فارسانی، تهران- ظهیرالدوله، صفاعلی، خاطرات و اسناد ظهیرالدوله، جلد اول، به کوشش ایرج افشار، تهران، زرین، چاپ دوم، 1367 ، ص91
5. هادی گروسین، مجلس فوائد عمومی همدان، سال دوم، شماره 6، 1375، ص32
6. همان،ص33
7. قاسم برنا، تاریخچه مجلات و روزنامه های صد سال اخیر همدان، مجله هگمتانه، سال چهارم، شماره40، 1372، صص18و28
8. محمد صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، جلد اول، اصفهان، کمالی،1363، ص267
9. صفاعلی، ظهیرالدوله، همان، ص122
10- همان، ص123
11- همان، ص124
12-سالنامه دبیرستان پهلوی همدان، سال تحصیلی1334-1335.ش، همدان، کتابفروشی بوعلی،ص21
13-اقبال قاسمی پویا، همان، ص543
14- صفاعلی ظهیرالدوله، همان، ص154
15- همان، ص158
16- سالنامه دبیرستان پهلوی همدان(سال تحصیلی 1334-1335.ش)، ص21
17- سالنامه دبیرستان پهلوی همدان(سال تحصیلی1325-1326.ش)، همدان، 1326، ص12
18- اقبال قاسمی پویا، همان، ص449
19- سالنامه دبیرستان پهلوی همدان(سال تحصیلی 1325-1326.ش)، صص3-8
20- غلامحسین قراگوزلو، همان، صص382و180
21- همان، ص181
22- سالنامه دبیرستان پهلوی همدان، همان، صص8-13
23- سازمان اسناد ملی ایران، 1378، صص155-159
24- اقبال قاسمی پویا، همان، ص405
25- هادی گروسین، محمد زرین قلم موسس و مدیر مدرسه محمدیه، مجله هگمتانه، سال سوم، شماره 29، 1372،صص24-27
26- اقبال قاسمی پویا، همان، ص449
27- صفات الله جمالی، مدرسه جمالیه، مجله ارمغان، سال هفتم، شماره 9 الی 10، آذر- دی،1305، صص621-627
28- قاسم برنا، قرائت خانه ها و چاپخانه های یکصد سال اخیر همدان، همان، شماره43، 1373، صص28و29
29- همان، صص29و28
30- روزنامه اکباتان سال12، شماره اول، 1340، ص6
31- قاسم برنا، همان،ص29
32- ادوارد براون، تاریخ مطبوعات و ادبیات ایران در دوره مشروطیت، جلد دوم، ترجمه محمد عباسی، تهران، کانون معرفت، 1337، شماره 59
33- رجوع کنید به: محمد صدرهاشمی، تاریخ جراید و مجلات ایران، جلد اول، ص226، و قاسم برنا تاریخچه مجلات و روزنامه‌های صد سال اخیر همدان، مجله هگمتانه، شماره37، ص29
34- قاسم برنا، همان، شماره38، ص18
35- محمد صدرهاشمی، همان، جلد چهارم، ص340
36- ادوارد براون، همان، شماره207
37- محمد صدرهاشمی، همان، جلد اول، ص169
38- اسناد مطبوعات ایران1286-1320 شمسی، جلد دوم، به کوشش کاوه بیات و مسعود کوهستانی نژاد، تهران، سازمان اسناد ملی ایران، 1372، ص362
منابع:
زمانه 1383 شماره 23