اولين جلسه مجلس شوراى ملى

اولين جلسه مجلس شوراى ملى

«امروز مجلس در مدرسه نظاميه برپا شده، قريب سه چهار هزار نفر جمعيت در مجلس و خارج مجلس جمع شدند، به قدر پانصد نفر از علما و وزرا و ابنا سلطنت و نايب السلطنه در مجلس نشسته بودند، صدراعظم بعد از پذيرايى برخاست و لايحه خواند. اهل مجلس محض احترام و تشكر از اين مجلس، برخاستند. بعد از قرائت لايحه صدر اعظم، جناب حاج شيخ هدى ملك المتكلمين كه از اعاظم واعظين و ملت خواهان است، برخاست و از طرف ملت لايحه خواند كه مشتمل بود بر اظهار تشكر از طرف ملت. بعد از اتمام لايحه، جناب اجل عضدالملك كه رئيس مجلس بود، يك طاقه شال كشميرى خلعت داد به جناب حاج شيخ مهدى. حضرات واردين كه برحسب دعوتنامه دولتى حاضر بودند صرف شربت و شيرينى نموده، جناب عضدالملك از طرف اعليحضرت اظهار محبت به مردم نموده. پس از اتمام لايحه ملت، عموم حضار صدا ها را به «زنده باد شاه ايرانيان و پاينده باد ملت ايران» بلند كردند و صرف شربت و شيرينى نموده با خاطر هاى شاد متفرق گشتند.»اين همه شور و حال و تعجيل البته تنها در تهران وزيدن گرفته بود؛ شهرستان ها هنوز اندر خم يك كوچه بودند و چشم دوخته بودند به تلگراف خانه هاى بسته شهر، تا شايد خبرى از پايتخت، دمى مسيحايى در روح مرده شهرشان بدمد. حكومت از مخابره تلگراف ها جلوگيرى مى كرد تا مبادا ناگاه با واقعيت گسترده اى از انقلاب آرام مردم، در سراسر كشور روبه رو شود. قرار شده بود راى گيرى در تهران به صورت مستقيم و در شهرستان ها از طريق ستاد هاى انتخاباتى انجام پذيرد. انتخابات در تهران به خاطر غلبه حس و حال شادمانه مردمى كه انگار پس از سال ها انتظار به آرزويى ديرين پنجه مى ساييدند، خيلى زود برگزار شد و نمايندگان انتخاب شدند؛ تهرانى ها براى پيشگيرى از سكوت دوباره و گره اى تازه، پيش از آن كه شهرستان ها به خود بجنبند و نمايندگان خويش را برگزيده و راهى تهران كنند، به «عمارت خورشيد»، محلى كه قرار بود تا آماده شدن مجلس در بهارستان، مورد استفاده نمايندگان قرار گيرد، رفتند و نخستين جلسه شورا را تشكيل دادند؛ آنها مى دانستند مشروطيت ديرهنگامشان را بايد زود تر به سرانجام برسانند.