جهاد اقتصادی در دوران مشروطه به رهبری آیت‌الله آقانجفی اصفهانی

جهاد اقتصادی در دوران مشروطه به رهبری آیت‌الله آقانجفی اصفهانی

گروه دين و اندیشه «خبرگزاري دانشجو»، حمید زارع فارسانی؛ شاید یکی از بهترین راه هایي که امروزه بتوانیم به وسیله آن از خدمات گذشتگان قدردانی کنیم، مرور زندگینامه های آنان و به دنبال آن پی بردن به عمق اهداف خالصانه شان و در انتها ادامه مسیر آنها باشد.
 
البته روشن است برای برنامه ریزی در طرح ها و سیاست گذاری های امروز، مرور فعالیت های مشابهی که توسط گذشتگان انجام گرفته امری ضروری است و با توجه به نامگذاری سال جاری به «سال جهاد اقتصادی» بد نیست نگاهی به کارنامه گذشتگان خود در مبارزه اقتصادی با عوامل استعمار و متجاوزین اقتصادی در گذشته بیندازیم؛ چرا که این تجاوزات اقتصادی برای امروز ما نیز یک تهدید به حساب می آیند.
 
یکی از بزرگانی که در عرصه جهاد اقتصادی دارای سابقه طولانی و دور و البته افتخار آمیزی است، آیت الله آقا شیخ محمد تقی اصفهانی از مراجع قرن 14 و علمای طراز اول ایران و شهر اصفهان می باشد که این روزها مصادف با سالروز عروج وي به ملکوت نیز هست.
 
در خصوص زندگی اين بزرگ شاید اگر قرار باشد نوک قلم روی کاغذ کشیده شود، نیاز به صدها برگ کاغذ باشد، اما شاید دانستن خلاصه کوتاهی از حکایت زندگی وي بتواند ما را در درک بهتر تنها یکی از هزاران خدمت ارزنده وي به ملت ایران کمک کند.
 
آیت الله آقا شیخ محمد تقی اصفهانی که به نجفی شهرت داشت، در سال 1262 هجری قمری به دنیا آمد. پدرش شیخ محمد باقر از علمای بزرگ و از شاگردان صاحب جواهر و شیخ مرتضی انصاری است و جدش شیخ محمد تقی صاحب «هدایة المسترشدین» از علمای بزرگ شیعه در اواسط قرن سیزدهم بوده است.
 
وی پس از فرا گرفتن مقدمات علم حوزوی به نجف اشرف رفت و از محضر اساتید بزرگ چون شیخ مهدی نجفی، میرزای شیرازی و سیدعلی شوشتری کسب علم کرد و با اجازه متعددی که از این بزرگان و دیگران داشت دوباره به اصفهان بازگشت.
 
آقا نجفی اصفهانی، در کنار فعالیت های علمی اش، به فعالیت های اجتماعی نيز پرداخت و در مقابل استبداد ظل السلطان حاکم مقتدر وقت اصفهان ایستاد و متهمین به خروج از دین را تعقیب کرد؛ از این رو، به دستور ناصرالدین شاه، وي را در سال 1307 قمری به تهران آوردند و بار دیگر به دستور مظفرالدین شاه در سال 1321 قمری به تهران تبعید کردند که مدتی در تهران بود و بعد به اصفهان بازگشت داده شد.
 
با توجه به نفوذ استعمارگران در خاورمیانه و حرص آنها برای چپاول منابع کشورهایی نظیر ایران در دوران قاجار، يكي از پيامدهاي مهم جنبش تنباكو، تقويت اين ذهنيت بود كه جهت رفع سلطه قدرت‌هاي غيرمسلمان بر مسلمين، ضرورت دارد وسايل مورد نياز جامعه ايران در داخل كشور توليد شود و در همين راستا به آرامی شركت‌هایي اقتصادي با رویکرد توليدي بوجود آمدند که می توان به يكي از بزرگترين آنها یعنی شركت اسلاميه در اصفهان اشاره کرد.
 
اين شركت با هدف تأمين منسوجات مورد نياز مردم مسلمان ايران، با تلاش و حمايت علماي اصفهان، بويژه حاج آقا نورالله و آقا نجفي اصفهاني در سال 1316 قمری تأسيس شده و به تدريج شعبه‌هايي از آن در برخي شهرهاي ديگر و حتي خارج کشور نیز بوجود آمد.
 
در آن دوران، اساس تجارت در ایران، دلّالي تجار از اجناس فرنگي بوده و به گفتة حاج آقا نورالله، بازرگانان ايراني، عمّال خارجي شده و فرّ و جلال فريبنده مغرب زمين، از طريق کالاها در ايران جلوه‌گري مي‌کرده است، در چنين زماني شرکت اسلاميه در اصفهان تأسيس مي‌شود و به تدريج حوزه‌ عمل خود را به ساير شهرها و سپس به کشورهاي خارجي گسترش مي‌دهد و توليداتش همه جا حضور و نمود يافته، به حدي که يکي از روزنامه‌هاي انگليس، رشد آن را سکته به منافع انگليس در اصفهان و کل منطقه خليج‌ فارس اعلام مي‌‌نمايد.
 
و اینگونه آقانجفي با تحريم منسوجات و مصنوعات خارجي و ترويج محصولات داخلي و تشويق مردم بر خودکفايي هر چه بيشتر، به مبارزه با سلطه بازار خارجي پرداخت و با پايمردي، تمام فشارهايي را که از ناحيه دولت هاي روس و انگليس و حتي دولت ايران بر او وارد مي شد، تحمل کرده و بر موضع خويش ايستاد.
 
البته جالب آن است بر خلاف تصور علما براي دور کردن مردم از اجناس خارجي هميشه هم از سلاح فتوي استفاده نمي کرده اند؛ براي مثال در بند سوم بيانيه اقتصادي علماي اصفهان که در آن زمان منتشر شد، اين گونه آمده است: «ملبوس مردانة جديد که از اين تاريخ به بعد دوخته و پوشيده مي‌شود، قرار داديم مهما امکن، هر چه بدلي در ايران يافت مي‌شود، لباس خودمان را از آن منسوخ نماييم و منسوخ غيرايراني را نپوشيم و احتياط نمي‌کنيم و حرام نمي‌دانيم لباس‌هاي غير ايراني را، اما ماها ملتزم شده‌ايم حتي‌المقدور بعد از اين تاريخ، ملبوس خود را از منسوج ايراني بنماييم. تابعين ماها نيز کذلک و متخلف، توقع احترام از ماها نداشته باشد. آنچه از سابق پوشيده و داريم و دوخته‌ايم، ممنوع نيست استعمال آن.»
 
استقلال کشور و ممانعت از نفوذ بیگانه، از جمله مواردی است که آقا نجفی حساسیت ویژه ای به آن داشت و در هر گونه شرایط و وضعیتی که احساس می کرد استقلال کشور در معرض خطر قرار گرفته، به هر وسیله ممکن با آن مقابله می نمود كه البته نباید از نقش مردم در به مقصد رسیدن اهداف رهبرانی آینده بین نظیر آیت الله آقا نجفی به سادگی عبور کرد.
 
آقانجفي اصفهاني، بعد از عمري مجاهده و تلاش در راه اسلام و مسلمين از سال 1330 به بيماري استسقا مبتلا و پس از حدود دو سال، در عصر روز يازدهم شعبان 1332 در سن هفتاد سالگي، چشم از جهان فروبست و به عالم باقي شتافت. پيکر مطهر وي را در کنار امامزاده احمد (نزديک منزل آقانجفي و مسجد شاه) که خود معين کرده بود، دفن کردند.