اعلام رسمی حمایت اعیان و اشراف از مشروطه

اعلام رسمی حمایت اعیان و اشراف از مشروطه

عملکرد انجمنها و تأثیر آن بر انقلاب مشروطه ازجمله این ابهامات است. انجمن‌ها در دوره مجلس اول شورای ملی وسیله ای برای اعمال فشار بر مجلس، دولت و دربار بودند. آن زمان در تهران بیش از چهل پنجاه انجمن فعالیت می‌کردند. ازجمله این انجمن‌ها انجمن قاجاریه بود که برخی از شاهزادگان هواخواه مشروطه آن را تأسیس کرده بودند و عملکردی همانند سایر انجمن‌‌ها داشت اما از شاهزادگان قدرتمند و صاحب نفوذ و مقتدر تقریباً کسی در آن عضویت نداشت بنابر این انجمن قاجاریه به عنوان انجمنی صنفی نتوانست کارکردی مناسب داشته باشد. از این رو انجمنی دیگر که صاحبان واقعی قدرت را دربرمی‌گرفت در شعبان 1325ق به نام انجمن خدمت تشکیل شد که شاهزادگان،اعیان، امرا و سرداران و رجال طراز اول و مؤثر در آن عضویت داشتند. اولین اقدام آنها صدور اعلامیه‌ای رسمی در حمایت از مجلس و مشروطه بود و پس از آن همگی اعضا در مجلس حضور یافتند و سوگند وفاداری خوردند. ازجمله اشخاصی که برای ادای سوگند در مجلس حاضر شدند جلال‌الدوله، علاءالدوله، ظفرالسلطنه، آصف‌الدوله، سپهدار تنکابنی، امیربهادر جنگ و بسیاری دیگر را می‌توان نام برد. در میان آنها اشخاصی به چشم می‌خوردند که به ضدیت با مشروطه مشهور بودند. بررسی اوضاع، شرایط و عللی که موجب این وفاق ملی شد اهمیت دارد زیرا در چنین مقاطعی است که امکان پیشبرد برنامه‌های اصلاحی و ترقی‌خواهانه میسر خواهد شد.
درباره‌ علل تشکیل انجمن خدمت و صدور اطلاعیهً آنها نظرات مختلفی ابراز شده پرطرفدارترین نظر این است که پس از ترور امین‌السلطان بزرگان لشکری و کشوری از ترس جان ناگزیر جامه مشروطه‌خواهی بر تن کردند و به ظاهر عقد اتحاد با ملت و مجلس بستند. مارلینگ در گزارشش به سر ادوارد گری دربارهً تشکیل انجمن خدمت می‌نویسد ” ظاهراً علائم چندانی در رو برگردانیدن ناگهانی مرتجعین از شاه هویدا و مشهود نبوده باعث عمده آن بایستی همان ترس و خوف شمرده شود. قتل اتابک که سبب استعفای فوری صنیع‌الدوله گردید و همچنین فوت ناگهانی مشیرالدوله که موجب سوء ظن واقع شد. بدون تردید اثرات خیلی سخت بخشیدند... به انضمام آگاهی از ایجاد انجمنهای سری که اعضاء آنها را در فداکاری جان و مال برای سعادت مملکت خویش حاضر و مصمم دانسته‌اند یقیناً اثرات مخصوصه نموده است. “ بی شک جو ارعابی که پس از ترور امین‌السلطان حاکم شد یکی از علل تشکیل انجمن خدمت بود ولی تنها علت نبود.
میرزا ابراهیم خان کلانتری باغمیشه (شرف‌الدوله) در روزنامهً خاطراتش علت دیگری را ذکر می‌کند. او شرح می‌دهد که پس از استعفای صنیع‌الدوله از ریاست مجلس و در دورهً ریاست احتشام‌السلطنه اعضای انجمن مرکزی در میدان بهارستان متحصن شدند. این انجمن در واقع نماینده سی و نه انجمن دیگر بود زیرا از هر انجمنی دو نفر برای عضویت در انجمن مرکزی انتخاب شده بودند و از طریق آنها هماهنگی های لازم میان انجمن ها صورت می‌گرفت. آنها سه خواسته داشتند 1. تأمین طرق و شوارع 2. صدور دستخط به امرا و سرکردگان سرحدی برای حفظ انتظام آن مناطق 3. انتخاب فردی وطن‌دوست برای شرکت در کمیسیون سرحدی.
محمدعلی شاه با هر سه خواسته آنها موافقت کرد اما تحصن پایان نگرفت زیرا ظاهراً علاوه بر این تقاضاها که رسماً اعلام شده بود تقاضاهای دیگری نیز داشتند. شرف‌الدوله درباره درخواستهای انجمن مرکزی از دولت می‌نویسد‌:‌ ” ازجمله امنیت ولایات و طرق و شوارع و دو دیگر تشکیل بانک و گرفتن پول و سرمایه از اشخاص متمول و با مکنت و غیره، رئیس [مجلس] مستدعیات آنها را به عرض شاه رسانید. در دربار مجلسی با حضور امرا و ا شراف و سرداران و وزراء تشکیل شده، حضرت اجل مستوفی‌الممالک ... ابتدا فرموده بود که من سی هزار تومان می‌دهم سایرین هم از این مقدار حساب خود را کرده ... بالاخره مبلغ چهار کرور به اختیار و اجبار، اسامی صورت شده که تنخواه بدهند... بعد از سه روز دیگر مجلس دوم تشکیل شده که وجوهات تحویل داده شود“ .
شرف‌الدوله این مسئله را علت تشکیل انجمن خدمت می‌داند و می‌نویسد : ” بعد از این دو مجلس، سرداران، امرا و اشراف در خانهً جناب علاءالدوله جمع شدند و شور کردند که چه علت دارد ما پول بدهیم و خودمان در امان نباشیم و همراهی با ملت ننمائیم. “ با این استدلال باید گفت که آنها به این نتیجه رسیدند که خلاف جریان شنا کردن باعث نابودیشان خواهد شد. پس برای حفظ خود باید در مسیر جریان قرار گیرند. این دلیل هم به تنهایی برای تشکیل انجمن خدمت کافی نیست.
نظر دیگر این است که این انجمن به منظور اصلاح امور ایران و خدمت به مردم تأسیس شد. سیری کوتاه در اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی حاکم بر ایران در نیمه دوم سال 1325ق گواهی بر این مدعاست. هرج و مرج بر کشور حاکم بود، عثمانیها تا ارومیه تاخته و عده بسیاری را قتل عام کرده بودند. راهزنان بر راهها استیلا داشتند. شهرها ناامن و حکام ولایات بی اختیار بودند. اختلافات قومی و مذهبی و محله‌ای در همه شهرها تشدید شده بود. در تهران کسی حاضر نبود مسئولیت وزارت را بپذیرد. درآمد دولت که متکی بر مالیاتها و گمرکات می‌شد به دلیل نابسامانی اوضاع نزول کرده بود. دولت انگلستان و روسیه ایران را طی قرارداد 1907م تقسیم کرده بودند و در شعبان 1325ق سفارت انگلستان در ایران به صورت رسمی انعقاد قرارداد را به وزارت خارجه اطلاع داد. این در حالی بود که کارکنان وزارت امور خارجه ایران در مقابل سعدالدوله وزیر امور خارجه وقت صف‌آرایی کرده او را به وزارتخانه راه نمی‌دادند و اعتصاب کردند و خواهان استعفای او شدند. وقایع‌نگار روزنامه تایمز در 17 شعبان 1325ق / 26 سپتامبر 1907 گزارش داد که عهدنامه روسیه و انگلستان به ایران ابلاغ شد و دولت ایران بدون هیچ اعتراض یا انزجاری آن را دریافت کرد. اما این روزنامه می‌نویسد که دولت ایران به دلیل درگیریهای داخلی مجالی برای پاسخگویی نداشت. جالب است که گزارش مارلینگ به سر ادوارد گری را دربارهً مطالب انتقادی روزنامه بیش ازاین حبل‌المتین نسبت به قرارداد 1907م مرور کنیم البته باید توجه داشته باشیم که حبل‌المتین کلکته از روزنامه‌هایی بود که به طور مرتب اخبار قرارداد مذکور را دنبال می‌کرد و عواقب آن را شرح می‌داد.
مارلینگ در گزارشی به ادوارد گری می‌نویسد: ” حبل‌المتین تهران که از روز نهم سپتامبر شروع به درج یک رشته مقالاتی راجع به قرارداد روس و انگلیس کرده بود همه روزه به طور استمرار تا شانزدهم سپتامبر این مقاله‌ها را در این موضوع به طبع می‌رسانید دو سه مقاله اول آن بلاشبهه به قلم سعدالدوله بوده و تا حدی اطلاع بصیرت از موضوع را به طور پیچیده ظاهر می‌ساخت.“ اما سعدالدوله فرصتی برای تصدی وزارت خارجه نیافت و به دنبال اعتصاب کارکنان آن وزارتخانه مستعفی شد.
روزنامه ندای وطن هم در تأیید این نظر که انجمن خدمت به منظور خدمت به کشور تشکیل شد درباره چگونگی تشکیل این انجمن می‌نویسد: که آصف‌الدوله، سپهدار تنکابنی، امیراعظم و علاءالدوله در جلساتی سری به این نتیجه رسیدند که برای حفظ مملکت و برقراری امنیت بهتر است امرا، اعیان و اشراف با مجلس همکاری کنند و موقعیتی مانند لردهای انگلیس کسب کنند. به این ترتیب است که در 17 شعبان 1325 همگی در خانه علاءالدوله جمع شدند و پس از مذاکره به این نتیجه رسیدند که عریضه‌ای به شاه بنویسند و از او بخواهند با مجلس و مشروطه همراهی و همکاری کند. مارلینگ دربارهً محتوای مذاکرات می‌نویسد : ” مذاکرات از چه قبیل بوده و یا چه دلایلی برای متقاعد کردن مرتجعین اقامه شده به طور صحت معلوم نیست“.
به هر حال این عریضه نوشته شد و آن را به حضور شاه بردند. آصف‌الدوله که از حاملین عریضه بود به شاه گفت: ” همراهی اعلیحضرت این است که هیچ دستخطی در هیچ امری صادر نفرمایید، پادشاه مملکت مشروطه دستخط نمی‌فرمایند بلکه امضا می‌فرمایند یعنی تمامی امورات دولتی و مملکتی را وزراء مسئول خودشان فیصل داده و حاضر کرده شاه امضا می‌فرمایند، نه اینکه هر کسی برای خود کاری انجام دهد و اعلیحضرت نیز به هر چیزی که میل فرمودند دستخط صادر کنند. “ شاه نیز در دستخطی موافقت و مساعدتش را اعلام کرد. پس از آن حدود پانصد نفر از شاهزادگان، اعیان، امرا و سرکردگان دسته جمعی به مجلس شورای ملی رفتند و با مجلس و ملت اعلام همبستگی کردند.
روزنامهً حبل‌المتین در مقاله‌ای تحت عنوان ” بشارت عظمی“ دربارهً تشکیل انجمن خدمت می‌نویسد : ” ... امروز کسی را شبهه‌ای باقی نمانده که خورشید مشروطیت دیگر در این ملک غروب نخواهد کرد و دیو زشت چرده استبداد چهره منحوس ظاهر نخواهد ساخت. “ امیربهادر جنگ هم پس از مراسم تحلیف در مجلس اعلام کرد که برای استقرار امنیت راهی ارومیه خواهد شد.
امضاء کنندگان عریضه به شاه پس از دریافت پاسخ مساعد تصمیم گرفتند برای ادامه بقا و استمرار حرکتی که آغاز کرده بودند انجمنی به نام انجمن خدمت تأسیس کنند و بلادرنگ با انجام انتخاباتی امیراعظم را به ریاست آن انتخاب کردند. دو نفر نایب رئیس یکی از طبقه آجودانباشی و دیگری که حسینقلی خان نواب بود را از وزارت خارجه انتخاب کردند. ادیب‌السلطنه و موفق‌السلطنه منشی های انجمن شدند.
انجمن خدمت تقریباً هر روز تشکیل جلسه می‌داد و نقشی مانند نقش مجلس سنا ایفا می‌کرد. مارلینگ در گزارشش به سر ادوارد گری می‌نویسد : ” تشکیل انجمن اکابر، ایجاد این هیات نتیجه انجمن اعیان است که کناره‌جوئی آنها از فرقهً استبدادی اوضاع داخلی را به کلی تغییر داده است. هیات مزبوره مرکب از مأمورین عالیه با برخی از صاحبمنصبان نظامی در تحت ریاست امیراعظم و نایب رئیسی حسینقلی خان نواب. این هیات اگر حیثیت مقام رسمی را دارا نیست لیکن حق مصلحت‌اندیشی با وزراء را در جریان امور وزارتخانه‌ها به خود نسبت می‌دهد. البته این هیات کاملاً غیرمسئول می‌باشد ولی نفوذ و حیثیت آن به درجه‌ای است که رأی و مصلحت‌بینی آنها را نمی‌توانند مرعی ندارند. نفوذ این هیات کلیتاً تاکنون نافع بوده اما به سهولت دیده می‌شود یک وزیری که قدری از وزراء کنونی با عزم‌تر باشد یحتمل به زودی با این هیات به مناقشه درآید و از طرف دیگر مخاطره تصادف و منازعه آن هیات با مجلس شورای ملی چندان بعید به نظر نمی‌آید. بهترین چیزی که محتمل است نتیجه این هیات بشود و ارباب ذکاوت نیز انتظار و امید آن را دارند همانا تبدیل یافتن آن هیات است به مجلس سنایی که در قانون اساس مقرر گردیده است“.
با نگاهی کلی به همهً علل ذکرشده می‌توان نتیجه گرفت که جو ارعاب پس از ترور امین‌السلطان، دوراندیشی شاهزادگان و اعیان و امرا برای حفظ مقام و موقعیتشان، جلوگیری از تاراج کشور توسط اجنبی و عرق ملی؛ همگی از علل تشکیل انجمن خدمت و نگارش آن عریضه بوده است.
منابع:
پرتال جامع نور