معرفي كتاب انجمنهای عصر مشروطه
با وجود تحقیقات نسبتاً پرشماری که تاکنون به زبان فارسی یا زبانهای دیگر دربارۀ وجوه گوناگون مشروطۀ ایرانی انجام شده است هنوز کارنامۀ تاریخنگاری ایرانی و انیرانی در این باره در حد مطلوب و رضایتبخش نیست. این قضیه خود دلایل و عواملی دارد که از حوصلۀ نوشتار کوتاه حاضر بیرون است.
انجمنها در تاریخ مشروطه سهمی اساسی و بنیادی داشتند و خود یکی از دستاوردهای درخشان و مهم آن جنبش بزرگ نیز به شمار میآیند. در شناخت هر چه بهتر سرگذشت مشروطۀ ایرانی و بهویژه بررسی علل و عوامل ناکامیهای آن، بررسی تأثیر انجمنها سهمی ویژه دارد و کتاب «انجمنهای عصر مشروطه» نوشتۀ فاروق خارابی ــ عضو هیئتعلمی دانشگاه گیلان ــ و منتشرشده در مؤسسۀ تحقیقات و توسعۀ علوم انسانی (به سال ۱۳۸۶) گامی بسیار اساسی و سودمند و درخور توجه در این راه است. از این نویسنده در عرصۀ پژوهشهای مربوط به تاریخ مشروطه پیش از این نیز کتاب ارزندۀ دیگری با عنوان «سیاست و اجتماع در شعر عصر مشروطه» توسط انتشارات دانشگاه تهران چاپ، منتشر و به اهل فن و نظر عرضه شده بود، امّا کتاب «انجمنهای عصر مشروطه»، تحقیق دیگری است. این کتاب مرجعی مطمئن، دقیق و مستند و بینظیر دربارۀ کارکرد انجمنهای عصر مشروطه است.
کتاب به طور کلی به دو بخش تقسیم شده است: بخش نخست شامل تحقیقی دقیق و گزارشی مستند دربارۀ «انجمنهای رسمی» است و ذیل شش عنوان دربارۀ کارکرد آن انجمنها در نهضت مشروطۀ ایرانی بحث نموده است: فهرست اسامی انجمنهای رسمی (ایالتی و ولایتی و سایرین)؛ قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی؛ ویژگیهای انجمنهای رسمی (ایالتی و ولایتی)، حیطههای فعالیت انجمنهای رسمی؛ انجمنهای رسمی و موضوع تصویب متمم قانون اساسی؛ انجمن ها به عنوان مرجع شکایات و مداخله در امور قضایی و حقوقی.
بخش دوم کتاب، که حجم عمده و اصلی کتاب را به خود اختصاص داده است (بیش از چهارصد صفحه از حجم حدوداً ۵۵۰ صفحهای کتاب مربوط به مطالب بخش دوم است). این بخش در پانزده فصل به نگارش درآمده است که مباحث مهم ذیل را شامل میشود: پیدایی و ساختار تشکیلات انجمنها؛ فعالیت انجمنهای ملّی و مداخلۀ آنها در امور اجرایی؛ شیوههای عمل و مبارزۀ انجمنها: الفــ روضهخوانی؛ بــ گردهمایی و سخنرانی؛ دــ تحصن؛ ارگانهای هماهنگکنندۀ انجمنها: الفــ انجمن مرکزی؛ بــ انجمن رابط (سیّار)؛ منازعۀ انجمنها و اتابک اعظم؛ انجمنها و ماجرای توپخانه؛ انجمنهای ملّی تهران و برکناری رئیس مجلس؛ فعالیت انجمنهای آزاد در زمینۀ مسائل آموزشی فرهنگی: الفــ تأسیس مدارس؛ بــ آموزش بزرگسالان؛ جــ برگزاری کنفرانس؛ فعالیتهای انجمنهای آزاد در حیطۀ امور اجتماعی؛ انجمنها و اتهام سوء استفادۀ مالی؛ انجمنها و مطبوعات؛ اقلیتهای مذهبی و انجمنهای تأسیسشده توسط آنها: محدودیتهای ایجادشده برای اقلیتهای مذهبی؛ انجمنهای مخالفان ــ انجمنهای کاذب مجازی (در این فصل نویسنده دربارۀ حدود بیست مورد از این انجمنهایی که در ایالات و ولایات گوناگون ایران، از تبریز و گیلان تا ساری، مشهد، شیراز، قم و … تأسیس شده بودند، گزارش داده که بسیار درخور توجه و مطالعه است و بر پیشرفت نهضت مشروطه در آن مناطق پرتو میافکند)؛ قضاوت دربارۀ انجمنها عنوان فصل چهاردهم بخش دوم است که داوریهای شمار نسبتاً زیادی از منابع اصلی تاریخ مشروطه، اعم از تواریخ، روزنامهها، محققان تاریخ مشروطه و … ، را دربارۀ کارنامۀ انجمنها در خود جای داده است و داوریهای مثبت و منفی را شامل میشود. بسیاری از کسان بوده و هستند که دربارۀ تأثیر انجمنها در سرگذشت و فرجام مشروطة ایرانی ارزیابی و داوری منفی نمودهاند و تندرویهای انجمنها را عاملی مهم در شکست یا بهبنبست رسیدن مشروطه دانستهاند. در پایان این فصل مهم و اساسی نویسنده، پس از آوردن شمار زیادی از داوریها و ارزیابیهای گوناگون، در جمعبندی نهایی خود چنین نوشته است: «بیتردید پیروزی نسبتاً سریع جنبش ضد استبدادی، فقدان آگاهی اجتماعی و هرگونه تجربه در زمینۀ مشارکت سیاسی و نیز اعمال خشونت از ناحیۀ هواداران رژیم استبدادی و زورمندان و گردنکشان، شرایط را برای افراطیگری در میان ایرانیانی که تا چند ماه قبل فاقد هر گونه حقوق بوده و تنها رعیت بیمقدار سلطان محسوب میشدند، فراهم کرد. بااینهمه به نظر میرسد در ارزیابی منفی از کارکرد انجمنها تا اندازۀ زیادی راه اغراق پیموده شده است. جنبش مشروطهخواهی و مشخصاً مجلس اوّل بدون حمایت فعال انجمنهای رسمی و غیررسمی و مطبوعات آزاد قادر به رویارویی با شاه و دربار و سایر هواداران نیرومند رژیم استبدادی نبود. بسیاری از مصوبات مجلس شورا و توشیح آن، بهویژه متمم قانون اساسی که متضمن حقوق و آزادیهای فردی بود و نیز مصوبات کمسیون مالی مجلس، بدون حمایت فعال انجمنها تحقق نمییافت».
امّا فصل پانزدهم ــ مفصلترین و حجیمترین فصل کتاب ــ دربردارندۀ تکنگاری مستند و مفیدی از شماری از انجمنها (بیش از سی مورد) است.
ضمایم کتاب نیز فهرست انجمنهای آزاد در تهران و شهرستانها و انجمنهای رسمی به ترتیب الفبایی را در بر میگیرد که مجموعاً ۵۰۲ انجمن است.
همانگونهکه از فهرست مباحث ارائهشده در کتاب بر میآید، مطالعۀ کتاب انجمنهای عصر مشروطه میتواند ابعاد و زوایای ناشناختهای از تاریخ مشروطیت را برای خواننده روشن کند و بگشاید و بهویژه از منظر «تاریخ اجتماعی» مشروطیت، کتابی منحصربهفرد به شمار میآید و به سهم خود خلأیی اساسی را در این زمینه پر کرده است.