اهداف فتح تهران در انقلاب مشروطه

اهداف فتح تهران در انقلاب مشروطه

از اين رو به وسيله سربازان دولتي و قزاقان روسي به مجلس حمله كرد عده‌اي از نمايندگان كشته شدند و برخي دستگير و تبعيد شدند و بساط مشروطه برچيده شد.
پس از به توپ بستن مجلس آخوند خراساني فتوا مبني بر مستبد و نامشروع بودن حکومت مي دهد . از ديگر علماي نجف نيز مي خواهد تا حکومت محمد علي شاه را نامشروع دانسته و از مردم ايران مي خواهد تا به حکومت ماليت ندهد به اين طريق خزانه نيز خالي بود .آخوند خراساني، مردم ايران و هم‌چنين مردم عراق و علماي عتبات حتي مرحوم سيد محمدکاظم طباطبايي يزدي را براي حرکت به سوي ايران فرا مي‌خواند.
خبر حمله به مجلس و كشتن مشروطه خواهان موجب شد تا نيروهاي شمال به رهبري سپهدار تنكابني و نيروهاي بختياري به رهبري سردار اسعد بختياري به تهران حمله كرده، شهر را به تصرف خود درآورند. با شكست نيروهاي دولتي و فتح تهران محمد علي شاه به سفارت روسيه پناهده شد. فاتحان تهران مجلسي با عنوان مجلس عالي در بهارستان تشكيل دادند. اين مجلس محمد علي شاه را از سلطنت خلع و احمد شاه را به پادشاهي برگزيد و بقية مناصب حكومت را بين خود تقسيم كردند. اكثر مشروطه خواهاني كه حكومت را به دست گرفتند از عوامل روسيه و انگلستان بودند و به اين ترتيب «حكومت و مجلس دوم هر دو به دست فئودالها و خدمتگزاران امپرياليسم افتاد. حكومت روي كار آمده حتي با معيارهاي غربي نيز يك حكومت مشروطه نبود. فاتحان تهران و حاميان مشروطيت يعني سردار اسعد و سپهدار هيچيك اعتقادي به حكومت ملي نداشتند. زيرا «يكي از عناصر اصلي ايدئولوژي مشروطيت، برانداختن نظام شبه فئوداليسم ايراني و نفي قدرتهاي محلي حكومت امثال سپهدار و سردار اسعد بود.
در کل علت اصلي حمله مشروطه خواهان به تهران و فتح پايتخت , مواردي نظير؛ به توپ بستن مجلس ،فتوای آخوند خراسانی ،تخطي شاه از قانون اساسي، خلع شاه از قدرت و بناي محکمتري براي مشروطه) بود.
ولي هدف مشروطه خواهان را بايد در موارد زير جستجو نمود :
1_ خلع سلطنت از محمد علي شاه
2_ افتتاح مجلس دوم(بازگشايي مجلس شوراي ملي)
3_استقرار قانون اساسي مشروطه
4_ تسليم سرهنگ لياخوف (فرمانده روس نيروي قزاق مستقر در تهران كه مجلس را به توپ بسته بود)

اما در مورد اختلاف مشروطه خواهان با شيخ شهيد گفتني است , شيخ در خصوص انقلاب مشروطه سه موضع داشت :
1_ همگام بودن با مشروطه
موضع شيخ در اين مرحله نفي استبداد ،ايجاد قانون ، طرح عدالت خانه و نهايتا قانونمند کردن حکومت بود
2_طرح مشروطه مشروعه
در اين منظر شيخ قانون را بر اساس موازين اسلام مي دانست ،و نه بر سبک و سياق فرانسه و بلژيک ، شيخ مي خواست تا قانون اسلامي بر جامعه حکم فرما باشد و مفهوم آزادي بر سياق اسلام متجلي گردد. در اينجا عده اي از مشروطه خواهان و غرب زدگان صفشان از شيخ جدا شد.برخي از انقلابيون با آموزه هاي سکولار و غربي درصدد ايجاد مشروطه در ايران بودند.
3_تحريم مشروطه
شيخ پس از آن که ديد مشروطه به انحراف رفته مشروطه را تحريم کرد.
پس از فتح تهران انقلابيون با دو گروه برخورد نمودند
1_مستبدان و عوامل به توپ بستن مجلس
2_مخالفان فرهنگي که شيخ در اين زاويه قرار مي گرفت.
براي آگاهي بيشتر به توضيح اين موارد مي پردازيم.
مشروطه به مرور زمان سر از انديشه هاي غرب گرايانه درآورد ، به گونه اي که شيخ در مقابل آن ايستاد. شيخ در ابتدا در خصوص استبداد ستيزي همراه مشروطه خواهان بود ولي بعد از زماني که مشخص شد اين جنبش بر موازين غرب به پيش مي رود و در مقابل اسلام قرار مي گيرد در مقابل مشروطه ايستاد .
مشروطه خواهان پس از برقراري حكومت به تصفية حساب با مخالفان مشروطه پرداختند. طرفداران استبداد يعني شاه و درباريان وحشت زده هر كدام به جايي پناه بردند امّا مشروطة مشروعه به رهبري شيخ فضل الله چون كوه مقاوم و استوار بودند.
پيشنهادهاي مختلفي به شيخ فضل الله رسيد تا به جايي پناهنده شود. سعدالدوله براي او پيام فرستاد كه با وزير مختار روس و انگليس گفتگو كردم و براي شما جاي مناسبي در سفارتخانه تهيه كرده‌ام تا از خطر محفوظ باشيد. ياران شيخ فضل الله خوشحال شدند امّا شيخ بدون عكس العمل در مقابل اين پيام «لا حول و لا قوة الاّ بالله» مي‌گفت. پيشنهاد شد كه اجازه بدهيد پرچم هلند را كه كشور بي‌طرفي است بر بام خانه نصب كنيم تا در امان باشيد. شيخ با تبسمي استهزا گونه فرمودند: بايد پرچم ما را روي سفارتخانه بيگانه نصب كنند. چطور ممكن است كه صاحب شريعت به من كه از مبلغين احكام هستم اجازه فرمايد، پناهنده به خارج از شريعت شوم .
وي در پاسخ پيشنهاد ديگري اينچنين فرمود:
آيا رواست كه من پس از هفتاد سال كه محاسنم را براي اسلام سفيد كرده‌ام حالا بيايم و زير پرچم بيگانه بروم!
سرانجام مشروطه طلبان براي انتقام از شيخ فضل الله به منزل وي حمله كردند و شيخ را به شهرباني بردند. و نهايتاً اعدام نمودند.مخالفت شيخ با مشروطه خواهان بر سر اسلام بود وي معتقد به مشروطه مشروعه بود.
يکي از مهمترين موارد اختلاف شيخ فضل الله نوري با مشروطه طلبان مساله نظام حکومت مشروطه بود. در جنبش عدالتخانه که براي جلوگيري از ظلم و ستم و مبارزه با استبداد و به رهبري روحانيون اداره مي شد، ابتدا هيچ نامي از مشروطه درميان نبود. نام مشروطه و القاي انديشه مبارزه براي ايجاد حکومت مشروطه ازهنگام تحصن در سفارت انلگستان و به وسيله روشنفکران غربگرا و فراماسون دربين مبارزان رواج يافت. گرچه قبل از آن افرادي اندک از اين لفظ آگاهي داشتند، اما به هيچ عنوان مشروطه از اهداف مبارزان و نهضت عدالتخانه شمرده نمي شد. از مهمترين خواستهاي مبارزان اجراي قوانين اسلام در باره تمام مردم به طور يکسان و مهمتر از همه ايجاد عدالتخانه اي بود که در آن به شکايات مردم رسيدگي شود و در آنجا با همه به عدالت رفتار شود. در قسمتي از فرمان مظفرالدين شاه به عين الدوله براي رسيدگي به درخواستهاي متحصنين در حرم حضرت عبدالعظيم(ع) آمده است: «ترتيب و تاسيس عدالتخانه دولتي براي اجراي احکام شرع مطاع و آسايش رعيت از هر مقصود مهمي واجب تر است.»
شيخ فضل الله اين امر را که مجلس بتواند صرفاً به استناد رأى اکثريت حتى بر خلاف قوانين و احکام شرعى، قانون وضع نمايد، مردود مى داند و متقابلاً موافقت خود را با مجلسى که با رعايت احکام اسلام، قانون وضع نمايد، اعلام داشته و در يکى از بيانات خويش، موضع و مقصود خود را چنين اعلام مى دارد:
«… ايها الناس من به هيچ وجه منکر مجلس شوراى ملى نيستم … صريحاً مى گويم … که من آن مجلس شوراى ملى را مى خواهم که عموم مسلمانان آن را مى خواهند. به اين معنى که البته عموم مسلمانان مجلسى مى خواهند که اساسش بر اسلاميت باشد و بر خلاف قرآن و بر خلاف شريعت محمدى(ص) و بر خلاف مذهب مقدس جعفرى، قانونى نگذارد. من همچنين مجلسى مى خواهم.»

سردار اسعد بختياري
ايشان را مي توان از افراد ملي گرا(مليون )دانست.از لحاظ سياسي گرايشات دموکراتيک دارد، فوزيه يکي از زنان شاه از دختران سردار است .
سردار اسعد در سال 1318ه .ق به هندوستان و مصر رفت. سپس دو سال در اروپا به سياحت پرداخت. اين سفر چنان ذايقه او را دگرگون كرد كه پس از مراجعت به تهران هميشه مي گفت: «يا بايد در فرنگستان زندگي كرد يا در كوه هاي بختياري.»
سردار هم شاه را خلع كرد و هم در قتل شيخ فضل الله نوري پافشاري كرد.(به نقل ازبابک ذاکری ,روزنامه سرمايه , شماره 244 16/5/85 , صفحه 20)
لازم به ذکر است که در جريان انقلاب مشروطه در حرکت مشروطه خواهي و مشروطه مشروعه وجود داشت. و مي توان ايشان را جزئ مشروطه خواهان ناميد. پس از فتح تهران در بهارستان مجلس مهمي به نام مجلس فوق العاده عالي با حضور رؤساي دوره اول مجلس شوراي ملي و سرداران قشون ملي و عده‌اي از تجار و وزراء و شاهزادگان تشکيل گرديد. در همين مجلس به اتفاق آراء سردار اسعد به سمت وزير داخله منصوب گرديد.
سردار اسعد يکي از 12 نفر از هيئت عالي بود که اعضاي دادگاه انقلاب را بر گزيدند.
علي قلي خان مفاخرالملک، سيد محمد خان صنيع حضرت و شيخ فضل الله نوري به حکم اين دادگاه اعدام شدند
برگرفته از :موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران
تشيع و مشروطيت در ايران و نقش ايرانيان مقيم عراق، عبدالهادي حايري،
فكر دمكراسي اجتماعي در نهضت مشروطيت ايران، فريدون آدميت،
فاجعه قرن، جواد بهمني
ابراهيم صفايي، رهبران مشروطه،
ابراهيم صفايي، رهبران مشروطه،
عليقلي خان سردار اسعد بختياري، تاريخ بختياري (تهران، انتشارات اساطير، 1376)
مشروطيت ايران، تهران مركز نشر سپهر، 1355
محمد تركمان، مجموعه‌اي از رسايل، اعلاميه‌ها و... شيخ فضل‌الله نوري، تهران،
مهدي انصاري. شيخ فضل‌الله و مشروطيت. تهران، امير كبير،