نهضت تنباکو

نهضت تنباکو


استعمار غرب در تداوم طرح و برنامه ریزی برای نفوذ در ایران و دست یازی به منابع ثروت این سرزمین حلقه ای دیگر به حلقه های زنجیر ثقیل اسارت ملت محروم و مظلوم ایران افزود و از طریق دولت مقهور و وابسته قاجار قراردادی را به این مرزوبوم تحمیل نمود که در اثر آن انحصار خرید و فروش توتون و تنباکوی ایران به مدت پنجاه سال به انگلیس واگذار می شد. این قرارداد بین کمپانی انگلیس « رژی » و توسط « ژرژ تالبوت » و دولت ناصرالدین شاه در سال 1307 هجری قمری منعقد گردید. کمپانی رژی پس از انعقاد قرارداد به سرعت نمایندگان خود را به ایران اعزام نمود و در تمام شهرها و روستاهای کشور به تاسیس مراکزي به منظور تحقق تمام جوانب امتیاز خرید و فروش تنباکو پرداخت .
امتیاز تنباکو در نگاه اول یک امتیاز اقتصادی بود و دست دولت انگلیس را برای چنگ اندازی به دخانیات ایران باز و آزاد می گذاشت ولی در ماورای این قرارداد اقتصادی طرح های فریبکارانه برای بسط سیطره سیاسی و فرهنگی نهفته بود و به مرور همه امور ملت و کشور ایران را در چنبره استعمار غرب قرار می داد. علاوه بر این واقعیت قرارداد اقتصادی کمپانی رژی با دولت ایران جای تامل بسیار دارد و از آنجا که « اقتصاد » امری حیاتی و پیوند خورده با جلوه های مهم حیات و سرنوشت ملت و کشور است نمی توان به سهولت از کنار آن گذشت . این قرارداد نه تنها هیچ نفعی برای ایران نداشت که سراسر ضرر و زیان محسوب می شد و حاصل آن غارت و چپاول بخشی از ثروت وسیع ملی بود . زیرا براساس متن قرارداد مزبور انحصار تنباکوی ایران به طور مطلق در اختیار انگلیس قرار می گرفت و امتیاز کامل خرید و فروش آن از نظارت و اداره دولت و ملت ایران خارج می گردید و در ازای این بذل و بخشش های شاهانه ! مقرر گردید که هر ساله پانزده هزار لیره انگلیسی به خزانه اعلیحضرت همایونی ! پرداخت شود! و به راستی آن ثروت سرشار و انبوه و سراسری در همه شهرها و روستاهای کشور کجا و این پرداخت ناچیز کجا! البته بر اهل عقل و خرد پوشیده نیست که این پرداخت برای خالی نبودن عریضه و سرهم بندی و پنهان کردن اصل سلطه اقتصادی استعمار انگلیس بر ایران تعیین و تقریر گردید!
روحانیت مقتدر و آگاه شیعه در کنار سیطره اقتصادی استعمار مهیا شدن زمینه سلطه فرهنگی و سیاسی انگلیس را نیز مشاهده می نمود و روباه پیر استعمار را نه تنها دلسوز ملت ایران نمی دانست که با سوظن قاطع و صریح و در تجزیه و تحلیل دقیق به این نتیجه رسید که آنچه در هندوستان به وسیله کمپانی انگلیسی هند شرقی اتفاق افتاد و در اثر آن سرزمین هند به صورت مستعمره و ضمیمه امپراطوری بریتانیا درآمد در ایران نیز در حال اتفاق است تا همه چیز در کام استعمار فرو رود.
بزودی پیش بینی علمای آگاه اسلام به واقعیت تبدیل شد زیرا در کنار نمایندگان و ماموران و کارمندان کمپانی رژی مبشرین و مبلغین مسیحی برای انجام ماموریت های منتهی به زمینه سازی به منظور تحقق « استعمار فرهنگی » در کنار « استعمار اقتصادی » به شهرها گسیل شدند و به تبلیغ مسیحیت غربی و انگلیسی اهتمام ورزیدند! از دیگر سو گروه هایی از زنان فاسد و بدکاره فرنگی نیز ماموریت یافتند تا به جوانان مسلمان ایران نزدیک شده و عقل و دل و دین آنان را با ترویج بی بندوباری جنسی بربایند و به مرور به بی هویتی فرهنگی و بی اعتنایی به امور سیاسی و آمد و شد دولت های غربی و قراردادهای استعماری برسانند و به این وسیله زمینه های تحقق « استعمار سیاسی » را نیز آماده نمایند!
ارتباط علمای بیدار ایران (1 ) با مرجع بزرگ جهان تشیع آیت الله میرزامحمدحسن شیرازی ـ مشهور به میرزای شیرازی ـ موجب انتقال وقایع تلخ ایران به سامره و اطلاع دقیق آن مرجع روشن ضمیر از نقشه های استعمار انگلیس برای سیطره بر دین و ملت کشور ایران گردید. میرزای شیرازی در اوج آگاهی و بینش و اقتدار برای مسدود کردن راه های بسط سیطره استعمار در همه ابعاد و جنبه ها با صدور این فتوای تاریخی استعمال تنباکو را حرام اعلام نمود :
« بسم الله الرحمن الرحیم . الیوم استعمال تنباکو و توتون بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل الله فرجه است . محمدحسن الحسینی » (2 )
این فتوای تاریخی امواجی از مخالفت و مبارزه در ایران علیه استعمار خارجی و استبداد داخلی به وجود آورد و موجب تغییر و تحولاتی گشت که در نهایت با متجلی کردن اقتدار دینی و بینش سیاسی مرجعیت شیعه لغو امتیاز تنباکو و شکست استعمار غرب و مهره های وابسته خود در ایران را به همراه داشت .
دیدگاه های حضرت امام خمینی و نکته ها و تعابیر و نگرش های ژرف و آگاه بخشی که در متن آنها نهفته است جلوه های مختلف این اقتدار دینی و بینش سیاسی را برای نسل امروز نمایان می سازد.
حضرت امام خمینی درباره قدرت خیرکننده مرجعیت و رهبری شیعه در مقابله با استعمارگران انگلیسی در واقعه امتیاز تنباکو اینگونه به آگاهی بخشی می پردازد :
« در قضیه تنباکو در زمان مرحوم میرزا به این ها فهماند که با فتوای یک آقایی که در یک ده در عراق سکونت دارد یک امپراطوری را شکست داد و سلطان وقت هم با همه کوششی که کرد برای این که حفظ کند آن قرارداد را نتوانست حفظ بکند و مردم ایران قیام کردند و شکستند آن پیمانی که آنها داشتند این یک تجربه ای شد برای آنها که ببینند که یک آقایی در یک ده وقتی یک کلمه می نویسد که : امروز استعمال تنباکو در حکم محاربه با امام زمان است ، این موجش می آید همه ایران را فرا می گیرد به طوری که شاه مستبد با آن قدرت را می کوبد قلم این آقا می کوبد آن سرنیزه های آن روز را اینها فهمیدند که باید این قدرت را بگیرند تا این قدرت زنده است نمی گذارند که این ها هر کاری دلشان می خواهد بکنند . » (3 ) امام خمینی در این رهنمود به نکات ذیل اشاره می نمایند :
فتوای مرجع و رهبر بزرگ شیعه مرحوم میرزای شیرازی ـ در حالی که در نقطه ای دور افتاده در خارج ایران و در سامره عراق سکونت داشت ـ طوفانی سهمگین علیه امتیاز استعماری تنباکو در کشور ایران برانگیخت و موجب قیام عمومی گردید و استعمار انگلیس را مغضوب و مقهور ساخت و این تحرک ضداسلامی و متضاد با منافع ملی مردم را به شکست منتهی گردانید.
فتوای تحریم تنباکو به گونه ای مخالفت و قیام را در مردم ایران شدت و گسترش داد که ناصرالدین شاه را مبهوت و درمانده ساخت و نتوانست با قدرت « سرنیزه » در برابر تراوش « قلم » یک مرجع و رهبر شیعی مقاومت و ایستادگی کند و در نهایت او را تسلیم نمود و به فسخ قرارداد تنباکو مجبور ساخت .
پیروزی نهضت تنباکو به رهبری روحانیت برای استعمار خارجی تجربه روشنی از اقتدار دینی و بینش سیاسی مرجعیت و رهبری شیعه به وجود آورد و آنان به وضوح دریافتند که تا این قدرت بزرگ و زنده و پویا وجود دارد محال است بتوانند سایه شوم خود را بر کشور ایران بگسترانند و مردم را تحت تابعیت درآورند و سیطره خویش در ابعاد اقتصادی و فرهنگی و سیاسی را در این سرزمین محقق گردانند. برنامه ریزی ها و طرح و توطئه ها و ترفندهای مختلفی که پس از پیروزی نهضت تنباکو علیه روحانیت آگاه و مبارز شیعه تدارک و ساماندهی گردید نشان از تجربه قدرت و صلابت و بینش های عمیق مراجع و فقها و علمای اسلام توسط استعمار غرب در نهضت تنباکو دارد.
امام خمینی بخشی دیگر از دیدگاه های خویش درباره نهضت تنباکو را این گونه مطرح می نماید :
« مرحوم میرزای بزرگ ... تحریم کرد تنباکو را برای این که تقریبا ایران را در اسارت گرفته بودند به واسطه قرارداد تنباکو و ایشان یک سطر نوشت که تنباکو حرام است . حتی بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه ) و حرمسرای خود آن جائر هم ترتیب اثر دادند به آن فتوا و غلیان ها را شکستند » (4 )
امام خمینی در این نگرش به دو نکته دیگر از فتوای پیروز مرحوم میرزای شیرازی اشاره می نماید :
نکته اول این که قرار داد تنباکو بین دولت ایران و انگلیس موجب بسط نفوذ این کشور استعماری در ابعاد گوناگون و به بردگی و اسارت کشاندن ملت و کشور ایران گردید و همین امر عامل اصلی صدور فتوای تاریخی مرجع عالیقدر شیعه شد. عبارت « ایران را به اسارت گرفته بودند به واسطه قرار داد تنباکو» به همه ابعاد و جلوه های اسارت و سلطه خارجی ـ یعنی در فرهنگ و اقتصاد و سیاست ـ تصریح دارد. آثار انواع این اسارت به مرور مشهود گردید.
نکته دوم شدت و گستردگی تاثیر فتوای تحریم تنباکو می باشد که تا آنجا پیش می رود که در حرمسرای شاه و در میان بستگان و وابستگان او نیز نفوذ می نماید و آنان را علیه ناصرالدین شاه و اربابان انگلیسی اش می شوراند. شکستن قلیان ها در حرمسرای شاه و خودداری آنان از استعمال تنباکو در اثر تحریم آن به وسیله مرجع شیعه از اوج تاثیر دین و فتوا و رهنمود فقها و علمای اسلام در میان اقشار ملت از جمله در متن دربارهای سلاطین جور و ایجاد تحول در عناصر مساعد و آماده نشان دارد.
یکی دیگر از ابعاد دیدگاه های امام خمینی درباره نهضت تنباکو را در عبارات ذیل مشاهده می نمائیم :
« مرحوم میرزا که دخانیات را تحریم فرمود شیاطین افتادند در بین مردم و به آنجا رساندند که بعضی از اهل علم بعضی از شهرها بالای منبرـ به طوری که نقل می کنند ـ غلیان کشیدند بر ضد حکم مرحوم میرزا » (5 ) امام خمینی در این بخش از رهنمودهای خود فعالیت های گروه جمود اندیش و متحجر روحانیت اسلام را که همیشه اسیر جهل و قشری گری خود و ملعبه دست دشمنان نامرئی و پنهان بوده و در مقابل علما و فقها و روحانیون اندیشمند و استعمار ستیز قرار گرفته و سعی در ایجاد مانع در مسیر مبارزات وقفه ناپذیر آنان با بیگانگان داشته اند اشاره می نماید. این اقلیت فاقد دانش وسیع و بینش عمیق نسبت به تعالیم و قوانین جامع اسلام به طور طبیعی به دلیل یکسونگری و برداشتهای سطحی از دین نه تنها اهل جهاد و مبارزه با دشمنان خارجی و داخلی نبودند و حتی دستی از دور هم برآتش ستیز علیه جبهه متحد کفر و شرک و نفاق جهانی نداشتند بلکه خنجری در قلب اسلام و خاری در چشم و استخوانی در گلوی علمای جامع نگر و اندیشمند و جهادگر علیه استعمار و استبداد بوده اند.
در نهضت تنباکو این عناصر سطح اندیش و متحجر در حالی که در اوج جهل و ناآگاهی به سر میبردند و هیچ شناخت عمیق و جامعی نسبت به جنبه های مختلف علوم و دانش های اسلامی نداشتند با جسارت تمام در برابر فقیه جامع الشرایط و آگاه به زمان و همه سونگری همچون میرزای شیرازی پرچم مخالفت برافراشتند و بر فتوای تاریخی او که در هم شکننده استعمار خارجی و استبداد داخلی و تضمین کننده حفاظت و صیانت از دین و استقلال کشور بود خرده گرفتند! این جهل و جمود و سطحی نگری تا آنجا چشم عقل و دل قشری گرایان را کور می کند که یک روحانی به خود اجازه می دهد برفراز منبر و در مخالفت با فتوای میرزای شیرازی و موج حمایت عملی علمای اسلام و مردم مسلمان قلیان بکشد!
متاسفانه تحرکات مخرب طلاب و روحانیون متحجر و جموداندیش در سایر نهضت های روحانیت تداوم داشت و از جمله در انقلاب شکوهمند اسلامی به صورت آزار و اذیت های مکرر و ایجاد موانع بر سر راه حضرت امام خمینی و علمای مبارز اسلام به ظهور و بروز در آمد.
مخالفت با نهضت پرشور امام خمینی و یارانش با رژیم ستمشاهی تحت این عنوان که شاه شیعه است ، اعتقاد به تز استعماری جدایی دین از سیاست ، مخالفت با تشکیل حکومت اسلامی قبل از ظهور امام عصر(ع ) ، مخالفت با تحقق اصل جهاد تحت این عنوان که ما مکلف به این امر نیستیم ، غرق شدن در احکام فردی و عبادی اسلام و فراموش کردن احکام اجتماعی و سیاسی و حکومتی آن از جمله موارد سنگ اندازی روحانیون قشری در مقابل حرکت مقدس امام و علمای آگاه و مبارز محسوب می شود(6 )
نتیجه می گیریم که حضرت امام خمینی با دیدگاه های جامع و همه سونگر خویش درباره فتوای میرزای شیرازی و نهضت پرشور و فراگیر تنباکو شش بینش عمیق به جامعه و نسل امروز منتقل می نماید.
بینش اول اقتدار و توانمندی و صلابت شگفت انگیز مرجعیت و رهبری شیعه در تقابل با استعمار خارجی و شکستن هیمنه بیگانگانی که در پشت پرده های سیاست به برنامه ریزی شیطانی و ترفند و توطئه های گوناگون برای ستیز با اسلام و استقلال سرزمین های اسلامی می پردازند.
بینش دوم تجربه استعمار در نهضت تنباکو در شناسایی عظمت و صلابت روحانیت شیعه و دست یابی به این باور که تا این پایگاه قدرتمند و زنده و ناظر و نقش آفرین در صحنه های مختلف زندگی مردم وجود دارد شکست اسلام و مسلمانان ایران و مستعمره ساختن این سرزمین امکان پذیر نمی باشد.
بینش سوم تدارک وسیع انواع ترفندهاي مبتنی بر مکر و نیرنگ و اغواگری توسط استعمارگران برای ایجاد انحراف در افکار عمومی مردم ایران به منظور جدا سازی آنان از روحانیت و ایجاد زمینه ای مساعد برای به انزوا کشاندن علمای آزاداندیش و سخت کوش و مبارز اسلام و روی کارآوردن عناصر لیبرال و وطن فروش و وابسته به غرب می باشد همان گونه که به مرور و پس از به ثمر نشستن نهضت تنباکو شاهد ظهور و بروز این عناصر در نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن نفت بودیم .
بینش چهارم گستردگی نهضت تنباکو و نفوذ وسیع آن در میان اقشار مختلف مردم در همه شهرها و روستاها و حتی در متن دربار و خانواده ناصرالدین شاه که این نکته به گونه ای دیگر از شدت و وسعت اقتدار مرجعیت و رهبری شیعه و نفوذ آنان در میان اقشار گوناگون مردم حتی دشمنان حکایت می کند.
بینش پنجم به اسارت در آمدن ایران در اثر قرار داد استعماری واگذاری انحصار تنباکو به انگلیس که نشان از ابعاد مختلف این سیطره دارد که شامل استعمار اقتصادی استعمار فرهنگی و استعمار سیاسی میباشد و آثار و علائم آن در ایران با حضور مبلغین مسیحی و زنان هرزه فرنگی ظاهر گردید.
بینش ششم سنگ اندازی و مانع تراشی اقلیت قشری گرا و متحجر روحانی در مسیر نهضت تنباکو و در تقابل بامیرزای شیرازی و سایر علمای اندیشمند و جامع نگر و تداوم این تخریب ها و تلاشها در سایر نهضت ها از جمله انقلاب اسلامی ایران و ضرورت توجه خاص حوزه های علمیه و مراجع آگاه و علمای دلسوخته و مبارز برای جلوگیری از تحرکات ضد اسلامی این افراد در عصر و زمان حاضر می باشد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
پاورقی :
1 ـ بزرگانی چون میرزا حسن آشتیانی ، شیخ فضل الله نوری ، سید عبدالله بهبهانی ، سید علی اکبر تفرشی ، سید محمد رضا طباطبایی و ملا محمدتقی کاشانی از علمای آگاه و آشنا به تحرکات خارجی و داخلی دشمنان بودند و نقشه های استعمار غرب را به دقت زیر نظر داشتند و با میرزای شیرازی مرتبط و انتقال دهنده اخبار و تحولات بودند.
2 ـ نهضت روحانیون ایران علی دوانی موسسه فرهنگی امام رضا(ع ) ج 1 ص 92
3 ـ تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (تبیان دفتر بیستم ) موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص 44
4 ـ همان منبع ص 45
5 ـ همان منبع ص 48
6 ـ صحیفه امام ج 3 ص 288 و 289