جنبش تنباكو ، قيام عليه استعمار و استبداد

در زماني كه نيروي استبداد اجازه تفكر را به مردم نميداد و سياست دولتهاي استعماري به شدت بر ايران سايه افكنده واخذ امتياز به صورت رقابت بيپايان درآمده بود، جنبشي در ايران پا گرفت كه به موفقيت نائل آمد.
گرچه اين نهضت محدود بود اما با توجه به زمان و نوع اقداماتي كه انجام گرفت آثار بسيار داشت و حتي مقدمهاي بر انقلاب مشروطه شد .به مردم جرات داد تا در برابر استبداد بايستند و نظر قاطع خود را ابراز دارند . آزمايشي بود از نيروي نهفته تودهها و هشداري بود به همه آنهايي كه به استقلال ميانديشيدند و از وضع اسفبار روز متاثر بودند اما ابزار كار را نداشتند. مذهب در اين نهضت، قدرت خود را در همبستگي ملت به وضع آشكاري نشان داد و علما و مجاهدين اسلامي پيشوايي نهضت را عهدهدار شدند.
ناصرالدين شاه قاجار و صدراعظم او امينالسلطان در انگلستان بودند. مسافرت سوم آنها به اروپا بود و احتياج زيادي به پول داشتند. سياستمداران انگليسي برآن بودند كه امتياز بگيرند. ماژور تالبوت از مشاوران و نزديكان ساليسبوري نخستوزير انگليس مامور ميشود تا امتياز توتون و تنباكو را به دست آورد و شاه قبول ميكند تالبوت را به ايران دعوت كند. در ظاهر، تالبوت تاجر طرف امتياز است ولي در واقع دولت انگلستان پشتسر او است. تالبوت كمپاني رژي را با گرفتن امتياز تاسيس ميكند، سرمايه آن 650 هزار ليره است. تالبوت در تهران در سفارت انگليس اقامت كرد و روابط خود را با دربار برقرار ساخت و پيش از اينكه صاحب امتياز تنباكو شود در ايران شروع به عمل كرد.
بدين ترتيب بود كه ناصرالدين شاه قاجار پس از بازگشت از سفر سوم خود به اروپا امتياز خريد و فروش توتون و تنباكو را در داخل و خارج ايران به مدت 50 سال به تالبوت واگذار كرد. به موجب اين قرارداد، تالبوت موظف بود كه سالانه 15 هزار ليره و نيز 4/1 سودسالانه خود را به دولت ايران پرداخت كند. تاريخ اين امتياز 1890 ميلادي بود.
سهلانگاري دربار در مورد اين امتياز همه را به شگفتي واداشت زيرا اهميت اين انحصار در اقتصاد آن روز ايران شناخته شده بود . وقتي آن را با امتيازي كه در اين مورد دولت عثماني داده بود مقايسه ميكردند. در همان زمان، دولت عثماني تنها امتياز خريد و فروش توتون و تنباكو را در داخل كشور خود، در مقابل مبلغ 630 هزار ليره (سالانه) به يك كمپاني واگذار كرده بود؛ اين در حالي بود كه محصول توتون و تنباكوي ايران از عثماني هم بيشتر بود.
انتشار خبر اعطاي امتياز ذكر شده مخالفت شديد روسها را برانگيخت و به اعتراضها و مخالفتهاي داخلي هم دامن زد؛ مردم ميديدند كه محصول توتون و تنباكوي خود را بايد با بهاي كمي به بيگانه بفروشند و سپس آن را به قيمت گزافي دوباره بخرند. تنها زيان مادي علت اصلي مقاومت مردم نبود، خشم مردم از تسلط شركت بر سرتاسر ايران بود. شركت از ابتدا به اقدامات مشكوكي دست زد كه ارتباطي با امتيازش نداشت . مركز خود را كه در خيابان فردوسي (علاءالدوله آن زمان) خريداري كرده بود به شكل قلعه مستحكمي درآورد، براي خود سپاهي و تفنگداري داشت و اين وضع در شهرها جنبه جديتري پيدا كرد گويا مراكزي براي ذخيره تسليحات در نظر گرفته بودند . اين نظر وقتي تأييد شد كه بعد از انحلال شركت محمولههاي تازه رسيده را باز كردند و پر از اسلحه و فشنگ و وسائل تخريبي بود. علاوه بر اينها در شروع كار در حدود صدهزار زن و مرد انگليسي براي كمك به شركت به ايران آمدند و كار آنها تبليغ بود ابتدا در تهران و سپس در تمام شهرستانها پراكنده شدند و ديانت مسيح را تبليغ ميكردند. گويا اين شركت حركتي نظير كمپاني هند شرقي در هند داشت.
بازرگانان توتون و تنباكو و نيز علما كه واگذاري اين امتياز را نشانه شدت يافتن تسلط بيگانگان بر كشور ميدانستند، خواهان لغو اين قرارداد شدند. قيام مردم از تبريز آغاز شد و به شهرهاي ديگر از جمله تهران نيز كشيده شد.گروه گروه مردم از وضع شركت اظهار عدم رضايت ميكردند. آيتا... ميرزاي شيرازي كه مرجعيت تشيع را داشت دولت را در دادن امتياز مورد اعتراض قرار داد. مردم تبريز از ورود عمال شركت جلوگيري كردند. در تهران ميرزاي آشتياني مجتهد وقت در تماس با شاه و اتابك امتياز را اشتباه بزرگ دانست. در شيراز و اصفهان اجتماعاتي تشكيل شد و لغو امتياز را خواستار شدند. در مقابل تمام اعتراضات، امينالسلطان ميگفت« محال است امتياز به هم بخورد. امضاي يك پادشاه قادر مستقل تا قيامت! به قوت خود باقي است» در شيراز مردم مغازهها را بستند و در مسجد اجتماع كردند و روحانيون در تشديد مبارزه شركت فعال داشتند تا آنجا كه سيدعلياكبر فال اسيري روحاني را كه در شكل دادن اجتماعات سمت رهبري داشت به خارج از كشور تبعيد كردند . در نتيجه بر احساسات مردم افزوده شد و تصميم گرفتند كه چيزي به نمايندگان شركت نفروشند. در تبريز نيز راهنمايي علما و روحانيوني چون جوادآقا مجتهد تبريزي نقش موثري داشت، امتياز را برخلاف اسلام دانستند و در مقابله با مامورين كمپاني دروازههاي شهر را بستند. شاه كه ابتدا دستور مقاومت و تنبيه داده بود عقبنشيني كرد و كار كمپاني در آذربايجان متوقف گشت . در اصفهان نيز كه علما مركزيتي داشتند آقا نجفي بر مبارزه افزود، اما كار شورش دراين شهر بالا گرفت و آقا نجفي فتواي تحريم خريد و فروش و استعمال را صادر كرد كه اثر بسيار گذاشت. ظلالسلطان (فرزند شاه و حاكم اصفهان) كه از اين وضع وحشتزده شده بود از پدرش ناصرالدين شاه چارهجويي خواست . نتيجهاي حاصل نشد و چندنفر از روحانيون به عراق نزد ميرزايشيرازي رفتند.
در مشهد والي خراسان مردم را تهديد كرده بود كه از كمپاني تمكين كنند. تجار مشهد به علما مراجعه كردند كه اين انحصار آنها را ورشكسته ميكند. جمعي زياد در مسجد گوهرشاد متحصن شدند. روز بعد شهر تعطيل و به شورش كشيده شد . در تهران هم به دنبال تظاهرات، جمعي بازداشت شدند كه يكي از اين افراد ميرزارضا كرماني بود كه همه جا فرياد ميزد و مردم را به شورش ميخواند . او به مدت چهارسال و نيم به اين مناسبت در زندان قزوين با زنجير باقي ماند و انگيزه گرفتن انتقام از ناصرالدين شاه از همينجا در او پيدا شد.
سراسر ايران انتظار اقدامي را از جانب آيتا... ميرزاي شيرازي مرجع تشيع را داشتند.
علاوه بر اين سيدجمالالدين اسدآبادي نامه مفصلي خطاب به ميرزاي شيرازي مينويسد و از او ميخواهد كه حرف آخر را بگويد، سيدجمالالدين در عين اينكه در مقابل ميرزاي شيرازي اظهار ادب و كوچكي نموده نامهاي بيداركننده و كوبنده و هيجانانگيز مينويسد. وي اوضاع روز ايران و سياستهاي استعماري و امتيازاتي كه پيدرپي از جانب دربار به بيگانگان داده ميشود شرح داده و انتظار ملت را در اعلام نظر او بازگو ميكند.
آيتا... ميرزاي شيرازي در سامراي عراق اقامت داشت. وي در آن زمان مرجعيت مطلق را دارا بود، در جريان تمامي حوادث قرار گرفته و وظيفه سنگين خود را احساس ميكرد، در ابتدا زيان امتياز را گفت و لغو آن را خواست و طي نامهاي براي شاه نوشت اجازه مداخله اتباع خارجه در مملكت رودررويي با فرامين قرآن است و امتياز تنباكو را عملي ننگين ناميد و از وضع شيراز و تبعيد روحانيون ابراز نگراني كرد و جبران وضع را خواستار شد.
ناصرالدين شاه اهميتي به اعتراض ميرزاي شيرازي نداد و به نماينده ايران در بغداد دستور داد كه به سامرا برود و فوايد امتياز را به ميرزا بگويد. استدلال شاه اين بود كه:
1 - براي رهايي از دست قوي پنجه روسيه نزديكي به دولتهاي اروپا لازم است.
2- براي تقويت قشون احتياج به پول است و عايدات از ماليات كافي نيست.
3- قرارداد امضا شده و منتشر شده ممكن نيست به هم بخورد چون امضاي شاه را دارد و تغيير آن زشت است.
4- صاحب امتياز آن را به دولت ديگر واگذار كرده و دولت ايران قدرت مقابله ندارد.
5- براي فسخ امتياز خسارتهاي بسيار بايد داد كه از عهده ايران خارج است.
ولي ميرزاي شيرازي به اين استدلالها اعتنا نكرد و گفت دولت اگر از عهده برنميآيد ملت از جواب عاجز نيست. من به خواست خدا آن را برهم ميزنم. شاه و صدراعظم او، امينالسلطان، كه عوامل اصلي انعقاد اين قرارداد بودند، ابتدا به اعتراضات توجهي نكردند و وقت را بيهوده ميگذراندند. ميرزاي شيرازي مجددا با لحن شديدتر تلگراف ميكند و اتمام حجت مينمايد، ناصرالدين شاه شخصا در مقام پاسخ برميآيد و ميگويد دولت هرگز استقلال و حفظ ناموس و منافع رعيت خود را به ديگران نداده و در كمال سختي نگه داشته است و جواب كامل را امينالسلطان خواهد داد . اما اين گفتهها ميرزاي شيرازي را قانع نميكند، مردم در انتظار اقدام او هستند و اين كار انجام ميگيرد. روز نيمه اول جماديالاول 1309 هـ . ق 12700 هـ .ش، 1891م فتواي مرجع تقليد انتشار يافت. متن حکم میرزا چنین بود: «بسم الله الرحمن الرحیم. الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجلالله تعالی فرجه است.» الاحقر ــ محمدحسن الحسینی
با انتشار حكم ميزاي شيرازي مردم بيدرنگ دست به كار شدند. قليانها را شكستند و توتون و تنباكوها را در ميدانها آتش زدند. فتوا با سرعت در سراسر ايران انتشار يافت، تمام توتونفروشها مغازههاي خود را بستند، در مدت كوتاهي به طور كامل استعمال تنباكو و توتون در تمام كشور متروك شد. در بعضي نقاط، تظاهرات مستقيما عليه شاه صورت گرفت. در حرمسراي ناصرالدين شاه هم، قليان و چپق پيدا نميشد، همه را شكستند .گفته شده است كه يكي از تجار در اجراي دستور مذهبي براي اين كه شركت انگليسي را از تنباكوي موجود محروم كرده باشد، 12 هزار كيسه تنباكو را آتش ميزند. شاه از ميرزا حسن مجتهد آشتياني ميخواهد يا برود روي منبر و قليان بكشد يا از شهر بيرون برود و او روش دوم را انتخاب ميكند و چون در منزلش روضهخواني بود علما را خبر ميكند و از آنها وداع مينمايد و آماده حركت ميشود كه موضوع در شهر پخش ميشود و تهران مبدل به قيام ميشود. سيل جمعيت ارگ را محاصره ميكنند، مردم تمام علت را امينالسلطان ميدانند، فرياد برميآورند كه وي را براي كشتن تسليم نمايند، به خانه نايبالسلطنه هجوم ميبرند، در حمله سربازان 7 نفر كشته ميشوند و مردم فقط به دستور آيتا... آشتياني متفرق ميشوند؛ اما مبارزه در اوج خود تا لغو امتياز باقي ميماند. دولت و كمپاني در مقام از بين بردن آثار فتوا برآمدند. امينالسلطان و كامران ميرزا نايبالسلطنه به محض اطلاع به وحشت افتادند و سعي كردند تا از انتشار بيشتر تحريم جلوگيري كنند به همين خاطر به مامورين حكومتي دستور دادند تا نسخ فتوا را جمعآوري كنند اما خيلي دير بود، زيرا اين نسخ با سرعت تكثير و پخش شده بود و وعاظ و خطبا براي اجتماعات آن را ميخواندند و تفسير ميكردند. چون حكومت با انتشار سريع و گسترده موضوع مواجه شد و مخفي كردن آن امكان نداشت. حكومت درصدد تكذيب فتوا برآمد و اعلام كرد كه فتوا جعلي است و شايعهاي را عنوان كرد مبني بر اينكه تاجري براي حفظ موجودي توتون و تنباكوي خود اقدام به جعل فتوا كرده است. اين موضوع باعث شد كه مردم به تلگرافخانه هجوم آورند و از ميرزاي شيرازي واقعيت را بخواهند اما تلگرافخانه به محاصره مامورين درآمده بود و همين امر وضع شايعه را روشن ساخت. نهضت مردم كه بالا گرفت شعارها را متوجه شخص شاه كرد و او را به وحشت انداخت. شاه ابتدا عمليات شركت را در داخل كشور منع كرد و چون فايده نداشت مجبور به لغو كلي امتياز شد. كمپاني رژي پانصدهزار ليره غرامت مطالبه داشت و شاه اين پول را از بانك شاهي كه از طرف انگليسها با امتياز رويتر تأسيس شده بود قرض كرد و بهره 6 درصد را هم پرداخت كرد و اين قرض، خود بار سنگيني به دوش ملت ايران گذاشت.
بدين ترتيب امتياز توتون و تنباكو لغو شد . اهميت اين رويداد به حدي است كه بيشتر مورخان آن را سرآغاز بيداري ايرانيان و طليعه انقلاب مشروطيت دانستهاند . از جمله ناظمالاسلام كرماني، كتاب معروف را با اين واقعه آغاز كرد.
لغو اين امتياز از چند جهت اهميت داشت:
1 - اين كه پادشاه خودكامه براي نخستين بار به طور رسمي مجبور به تسليم و عقبنشيني در مقابل خواست مردم شد؛ بنابراين مردم دريافتند كه ميتوانند پادشاه را از انجام اقدامات نادرست بازدارند.
2 - علما رهبري قيام را در شهرهاي مختلف به عهده داشتند و در همه جا پيشگام و پيشرو بودند؛ بنابراين، موفقيت اين قيام موجب تثبيت قدرت علما و افزايش نقش آنها در جريانات سياسي و اجتماعي بعدي شد.
3 - اجراي قرارداد تالبوت موجب تسلط دولت استعمارگر انگلستان بر ايران ميشد. بنابراين لغو اين قرارداد ضربه سختي بر استعمارگران وارد كرد. ملت ايران در اين نهضت اسلامي در واقع جزيي از حاكميت خود را رسما و علنا اعمال كرد و موفق شد تا نيروهاي متجاوز داخلي و خارجي را عقب بزند. حق اين بود كه به دسيسههاي آشكار و پنهان استعمار و استبداد آگاهي كامل ميداشت و يكباره قدرت حاكميت را در سايه وحدتي كه در آن تاريخ ايجاد شده بود در اختيار ميگرفت و يك قرن ستم و خفت بعدي را تحمل نميكرد.