عبدالحسين خان معزالسلطان (سردار محيي)

سردار محيي (عبدالحسين خان معزالسلطان) فرزند ارشد حاجي كاظم وكيل الرعايا امشه‌اي بود. در جواني به اروپا سفر كرد در بازگشت به ايران با همفكري برادر كوچكتر خويش ميرزا كريم خان، كميتة سرّي و انقلابي ستار را در رشت تأسيس نمود. درمحرم 1327 اين كميته به رهبري سردار محيي و با ياري برخي از آزاديخواهان گيلاني، ارمني و قفقازي طي قيامي مسلحانه آقا بالاخان سردار افخم حاكم گيلان را به قتل رسانيد و بر گيلان مسلط شد. مردم گيلان قصد داشتند سردار محيي را به نمايندگي از خود به مجلس شوراي ملي روانه سازند ولي او از پذيرش اين تكليف سرباز زد. در ربيع‌الاول 1328 ق، وقتي ستارخان و باقر خان وارد تهران شدند بين آنها و سردار محيي و ضرغام‌السلطنه بختياري ديدارهايي صورت گرفت. آنان با يكديگر هم پيمان شدند و سوگند نامه‌اي امضا كرده، متعهد گرديدند تا آخرين لحظه براي بقاي مشروطيت و استقلال مملكت و نيز دفع اشرار بكوشند. ولي پس از مدتي اختلاف بين اين چهار تن و طرفداران آنان با سران مشروطيت و اولياي دولت به شدت گراييد. قواي دولت مشروطه به عنوان خلع سلاح، محل استقرار آنان يعني پارك اتابك را مورد حمله قرار داد. سردار محيي پس از چهار ساعت نبرد هنگامي كه قواي دولت بر پارك مسلط شد،به سفارت عثماني پناهنده گرديد. تحصن سردار محيي تا خوابيدن سر و صداها ادامه يافت. مدتي بعد به حكومت مازندران منصوب شد و در سال 1332ق، به حكومت كردستان منصوب گرديد. وقتي به تهران بازگشت به اتهام توطئه عليه دولت بازداشت شد و به اتفاق چند تن به يزد تبعيد گرديد. اما بعد از 7 ماه اقامت در قم آنان را به تهران بازگردانيده، به زندان ژندارمري سپردند و چند روز بعد هم بدون محاكمه و ذكر علت دستگيري آزادشان كردند. سردار محيي از كساني بود كه در قيام جنگل حضور داشت ولي در اين مرحله از مبارزه، او جانب احسان‌الله خان دوستدار را گرفت كه بسي مايه شگفتي است. همزمان با شكست نهضت جنگل به اتفاق احسان‌الله خان، عازم روسيه شد. سردار محيي چند ماهي بيشتر در باكو نپاييد و در نيمه دوم سال 1300 ش، در اثر ابتلاي به ذات‌الريه در سن پنجاه سالگي در گذشت.