جریان شیخ فضلالله نوری برای جامعه با ثبات هم هشدار دهنده است
حجتالاسلام ذبیحالله نعیمیان، عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام در گفتوگو با خبرگزاری رسا با بیان تحلیلی از حرکت انقلابی شیخ فضلالله نوری ابراز داشت: مرحوم شیخ فضلالله نوری در بستر زمانه خاصی به تکاپوی سیاسی پرداخت که در طی تحقق بسیاری از مظالم و استبدادها، مردم به دنبال حرکتهای استبدادستیزانهای بودند، اما این تنها ظاهر نبود بلکه واقعیتی را هم به همراه داشت.
وی با بیان اینکه در عصر شیخ فضلالله نوری، استبدادستیزی محور حرکت بسیاری از مردم بود و بسیاری ازنخبگان در این حرکت همراهی و همکاری داشتند، به طوریکه این حرکتها هم بدون آسیب نبود، افزود: حرکتی که شیخ فضلالله در آن مشارکت داشت به گونهای بود که بسیاری به دنبال مطامع شخصی، گروهی و حتی آنچه در ماورای مرزها طراحی و هدایت میشد، بودند.
حجتالاسلام نعیمیان با اشاره به کانونهای قدرت که در هر زمانی به دنبال مطامع خود هستند و میخواهند آن مطامع را به شکلی تأمین کنند که به صورت همیشگی به آنها برسد، اظهار داشت: در عصری که بهانه استبدادستیزی مطرح بود، این بهانه فرصت جدیدی برای استعمار و کانونهای قدرت خارجی فراهم و تلاش جدیدی را برای تشدید نفوذ خارجی در ایران رقم زد، از اینرو فضای جدید، تیزهوشی و فراست متناسب با خود را طلب میکرد.
وی خاطرنشان کرد: مرحوم شیخ فضلالله نوری در فضای مشروطه، نخست از نهضتی که در حال شکل گرفتن بود به سبب منافع شخصی برخی افراد و پیگیریهای خاصی که از طرف کانونهای قدرت میشد، اعتماد چندانی به برخی از حرکتها نداشت، اما با پیوستن ایشان در حرکت نوینی که در مشروطه به وجود آمد و در جریان مهاجرت کبری، نهضت عدالتخانه تقویت شد و حتی با دیدن موافقت شیخ فضلالله نوری، آخوند خراسانی هم به عنوان یکی از مراجع بزرگ نجف به حمایت از این حرکت عدالتخواهانه برخواست.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به حرکتی که در مرحلهای عنوان نهضت عدالتخواهانه داشت و پس از آن عنوان مشروطهطلبی را به خود گرفت، افزود: این عنوان جدید در فضای ایران، هرچند برای برخی از مردم و برخی از نخبگان به ویژه نخبگان غربگرا و دستکم غربآشنا، مفهوم آشنایی بود و در میان آنان شنیده میشد، چندان آشنا نبود و در فضای تحصن سی روزه در باغ سفارت انگلیس رقم خورد و به اذهان عمومی وارد شد.
وی با بیان اینکه در این هنگام، شیخ فضلالله و دیگر بزرگان دینباور باید وارد معرکه میشدند و نه تنها به دنبال استبدادستیزی بلکه در مواجهه با حرکتهای غربگرایانه نیز باید از خود فراست و تیزهوشی نشان میدادند، ابراز داشت: شیخ فضلالله نوری ابتدا با مشروطه به معنای محدودسازی استبداد و محدودسازی حکومت و در کمند قانونمدار کردن دولت روی موافق نشان داد، اما پس از آن با دیدن انحرافات و کانونهای انحرافآفرین از همراهی و همکاری با ابزار جدیدی که میتوانست مفید واقع شود، کنار کشید.
حجتالاسلام نعیمیان ادامه داد: با دعوای جدیدی که میان پیروان مشروطهخواه و بهانهجویان از یک سو و دولت محمدعلی شاه از سوی دیگر رقم خورد، کسی مانند شیخ فضلالله و حتی بسیاری از علما و مردم تهران از مشروطه نه به عنوان یک مدل بلکه به عنوان واقعیت عینی که بسیاری از دیدگاههای دینی و مواضع سیاسی را به سمت خاصی میبُرد، ناراحت و نگران شدند و تلاش کردند آن را اصلاح و در مواردی که نتوانستند، آن را متوقف کنند.
وی با بیان اینکه شکل نظامها و الگوهای سیاسی در دوران شیخ فضلالله نوری مورد توجه است، تصریح کرد: شیعه از روز نخست همواره نگاه استبدادستیزانه داشته و نقد دولتهای غاصب موضع همیشگی شیعه بوده است، چنانچه ظلمستیزی آنان در کنار مشروعیتطلبی حکومت را لبه تیز یک خنجر نام نهادند.
عضو هیأت علمی پژوهشگاه اندیشه سیاسی اسلام با اشاره به قدرت حکومت شیعی در دورانهای مختلف، اذعان داشت: حکومت شیعی در فضای دوران صفوی، میدان گرفت، اما سران حکومت مشروعیت لازم را نداشتند، هرچند فضای مناسبی را برای حکومت شیعی فراهم آوردند. فضای قاجار میدان فعالیت و قدرت علما را به آنجا رساند که از دید برخی از موسیقیدانها، تنها دو قوه و نیروی شاه و دیگری قوه روحانیت در ایران وجود داشت. در عصر قاجار قدرت روحانیت به قدرت چشمگیری بدل شده بود به طوری که فراتر از قدرت روحانیت در اوایل دولت شیعی بود، هرچند منازعات جدید قدرت نیز در میان علما به عنوان رهبران و نواب عام و در میان حکومتها شکل گرفته بود.
وی اضافه کرد: در دوران مشروطه، فضای جدیدتری شکل گرفت به گونهای که نیاز به دخالت علما و به دست گرفتن قدرت در آن بیشتر به چشم میخورد. البته قدرتیابی علما به این معنا نبود که لزوماً همه چیز را به صورت مستقیم تحت رهبری و ولایت خویش درآورند، اما فضای مناسبی بود به گونهای که مرحوم آقانجف اصفهانی پیشتر در اواخر دوران ناصرالدین شاه رسالت هشتاد صفحهای ولایت فقیه را نوشت و پیشتر مرحوم نراقی در کاشان به بحث ولایت فقیه پرداخته بود که فضای شیخ فضلالله نیز باید در چنین فضایی تحلیل شود.
حجتالاسلام نعیمیان با بیان اینکه فضای سیاسی نجف نیز عملاً به این سمت رفت و بزرگانی مانند آخوند خراسانی که در بحث ولایت فقیه میگوید ولی فقیه قدر متیقن است، نهایتاً نتیجه میگیرد که فقیه قدر متیقن کسی است که ولایت به دست اوست، گفت: در آن دوران فضای نوینی شکل گرفت که هر فردی از فقها به شکلی اعمال ولایت سیاسی را در عرصه جامعه از علما انتظار داشت و آنها نیز به سبک خود آن ولایت را اعمال میکردند و شیخ فضلالله نیز در چنین فضایی خواستار اصلاح قانونگرایانه جامعهای بود که محور آن را دولت استبدادگرا تشکیل میداد.
وی با تأکید بر عبرتآموزی از جریان مشروطه اظهار داشت: درس مهمی که از منازعه مشروطهخواهان و مشروعهخواهان در فضای مشروطه از یک سو و از سوی دیگر منازعه دینباوران و دینگریزان و یا دینستیزانه و از سوی دیگر منازعه بین دینباوران وطنی و مداخلهجویانه خارجی میتوان گرفت، این است که تنها باید یک الگو به نحو تجربی یا نظری طراحی کرد و به دنبال تحقق آن بود، اما توجه داشت که همواره کسانی به دنبال سوء استفاده از الگوهای مثبت هستند و میخواهند زمینه دینی را به سمت امور غیردینی برگردانند.
این محقق و پژوهشگر حوزوی با بیان اینکه فضای مشروطه فضایی بود که مردم در آن مداخله کرده و سهم عمدهای در ساماندهی جامعه داشتند، خاطرنشان کرد: اگر فرایند مشارکت عمومی مردم و نخبگان جامعه به نحو مناسبی، الگوپردازی، رهبری و جهتدهی نشود، به راحتی آسیبپذیر است و حتی جامعهای که سالها توانسته ثباتی برای خود پیدا کند نیز از این عبرتآموزی به دور نیست.
وی افزود: هرچند فضای مشروطه تجربه محدودی را در برابر دیدگان گذاشت، اما نفوذ گرایشها و کانونهای قدرت در تمام زمینههای ساماندهی جامعه میتواند هشداردهنده باشد، چنانکه ناپختگی، ضعف و کاستی بسیاری از افراد جریانهای مثبت نیز در شکلدهی جامعه و ضعف عینی آن یا دستکم در تضعیف آن جهتگیریها مؤثر است.