سرگذشت قراداد دارسی‏ و بوجود آمدن شرکت نفت‏ انگلیس و پرشیا

 قرارداد دارسی در کتب و نشریات مختلف هر کدام با دیدگاهی مورد ارزیابی قرار گرفته است مقاله حاضر اقتباسی است از مجموعه آنها و به‏ خصوص نوشته‏های reirreF.W.R و cihctiR yrreB تاریخ‏نویسان‏ شرکت P.B در هر صورت قرارداد دارسی بخشی از تاریخ صنعت نفت‏ در ایران است و مرور مجدد آن به خصوص برای نوجوانان و کارکنان‏ جدید صنایع نفت موجب تنویر افکار است.

تاریخ قرارداد دارسی از آنجا آغاز می‏شود که قرارداد ننگین دورویتر و قارداد هاتز با شکست روبه‏رو و از طرفی دیگر از سال 1891 والی کرمانشاه‏ نسبت به وجود نفت در آن ولایت مشکوک شده بود به همین علت از (1924-1857) nagroM ed eiraM naeJ euqcaJ که رئیس‏ یک هیات باستان‏شناسی فرانسوی بود درخواست نمود که پیرامون وجود نفت در آن ناحیه به پژوهش بپردازد.نامبرده در این زمینه به مطالعه‏ پرداخت و نتایج کار خود را در مجله سالانه معادن seniM sed slannA seL در سال 1892 منتشر ساخت و مدعی شد که معادن نفت در حوالی قصرنشین و دیگر نقاط بین النهرین وجود دارد.نمونه‏های برداشت‏ شده توسط دومورگان مورد تجزیه و تحلیل یک زمین‏شناس فرانسوی به‏ نام دوویله قرار گرفت که وی نتایج آن را به صورت گزارش‏هایی منتشر نمود.(1910)(به تصویر صفحه مراجعه شود) در سال 1955 سر تیپ آنتوان کتابچی معروف به کتابچی خان مسئول‏ گمرکات ایران که به همراه فرزندان خود در پاریس به سر می‏برد با ادورادکوت ttoCdrawdE ملاقات کرد نامبرده از همکاران سابق دومورگان‏ در ایران و داماد منشی retueR ed بود(دورویتر که همان بنیان‏گذار خبرگزاری رویتر است و قبل از دارسی در قرن نوزدهم در دو مرحله امتیاز کشف معادن،تأسیس بانک و غیره را به دست آورده بود که هر دو بدون
نتیجه پایان یافتند)در همان ایام هشتمین کنگره بین المللی زمین‏شناسی‏ در پاریس برگزار می‏گردید.کوت توجه کتابچی را به نتایج زمین‏شناسی‏ هیات دومورگان که توسط(1900) llivuoD در کنگره ارائه می‏شد جلب نمود.از آنجا که هدف کتابچی خان از سفر به پاریس جلب نظر سرمایه‏داران فرانسوی برای سرمایه‏گذاری در اکتشاف و تولید نفت در ایران‏ بود و در این کار به موفقیتی دست نیافته بود به ملاقات سرهنری‏ دروموندولف(وزیر مختار اسبق انگلیس در ایران)در پاریس رفت و از وی خواست فردی را در انگلیس پیدا کند که حاضر به سرمایه‏گذاری در نفت ایران باشد.دروموندولف از پاریس به لندن رفت و ملاقاتی را بین‏ کتابچی خان و ویلیام ناکس دارسی ترتیب داد.


دارسی که بود؟
ویلیام ناکس دارسی ycrA,D xonK mailiW در سال 1848 در محلی به نام تیوتن ابوت واقع در دون شایر انگلستان متولد شد.تحصیلات‏ خود را در مدرسه وست مینستر به پایان رسانید و در سال 1865 زمانی‏ که 17 ساله بود به همراه پدرش که وکیل دعاوی بود و سایر اعضاء خانواده به کوئینزلند استرالیا مهاجرت نمود.نامبرده پس از تحصیلات‏ حقوق مانند پدرش به وکالت پرداخت،محل زندگی او در راک همپتون‏ استرالیا بود.روزی یکی از موکلینش به نام سندی مورگان قطعه‏ای از کوارتز (در کوهی)دارای آثار طلا را به وی نشان داد که در حوالی منزل دارسی‏ پیدا شده بود،مطالعات بعدی وجود معدن طلا را اثبات و دارسی تشویق‏ به سرمایه‏گذاری گردید و در همکاری با موکلش شرکت معادن طلای‏ مونت مورگان را تأسیس نمود و از این راه ثروت بزرگی عایدش شد به‏ طوری که در سن 38 سالگی یعنی در سال 1900 دارسی به انگلستان‏ بازگشت تا تصدی ریاست مدیره شرکت مونت مورگان را به عهده گیرد. منزل شخصی او در میدان ronevsorG لندن بود علاوه بر این او دارای یک ملک ییلاقی و eromnatS واقع در میدل سکس و یک‏ خانه ییلاقی دیگر جهت شکار در ناحیه نورفولک نیز بود.دارسی در سن‏ 52 سالگی وارد مسئله نفت شد.نامبرده فردی فربه،خوش مشرب و باهوش‏ و با اشراف آمد و شد داشت.دارسی ثابت کرد که نسبت به اکتشاف و تولید نفت در ایران بسیار علاقمند است.در حقیقت نامبرده به شدت‏ تحت تأثیر مقاله 1892 دو مورگان قرار گرفته بود که وجود ذخایر نفت را در ایران القاء می‏نمود،البته ناگفته نماند که شخص سرهانری دروموندولف‏ نیز از این تأثیر مستثنی نبود.نکته ظریف دیگر آن بود که سندی مورگان‏ قطعه کوارتز طلادار را به دارسی نشان داد و او به ثروتی سرشار دست‏ یافت و دومورگان وجود نفت در ایران را دارسی قبل از هر چیز مقاله دومورگان و نتایج ارائه شده دوویله را با doowdeR notrevoB riS که در آن ایام از فرهیختگان دانش‏ زمین‏شناسی نفت بود در میان گذاشت و سپس به توصیه وی دو نفر از همکاران ردوود به نام‏های slruB.T.H به عنوان زمین‏شناسی ارشد و (به تصویر صفحه مراجعه شود) notlaD.H.W به عنوان دستیار را در اوایل سال 1901 برای مطالعات‏ اولیه به ایران اعزام نمود و با یک فاصله زمانی دارسی شخصی به نام‏ toirraM.M,derflA که پسر عموی یکی از مشاورین سرمایه‏گذاری‏ خودش(دارسی)بود را به عنوان وکیل تام الاختیار و ادواردکوت را به‏ عنوان منشی به همراه کتابچی خانه به تهران گسیل داشت به طوری که‏ آنها در تاریخ 24 آوریل 1901 مطابق 5 اردیبهشت 1280 درست پنج‏ هفته قبل از انعقاد قرارداد به تهران رسیدند.

آلفردماریوت با در دست داشتن سفارشنامه‏ای از سردروموندولف و همچنین حمایت کامل وزیر مختار وقت انگلیس در ایران یعنی gnidraH ruhtrA riS مذکرات را با اتابک اعظم میرزا علی اصغر خان امین سلطان‏ نخست وزیر مظفر الدین شاه آغاز کرد.امین سلطان موضوع را شفاها با سفیر روس در ایران در میان گذاشت ایشان با چنین قراردادی مخالفت‏ نمود و این مخالفت در انتها موجب کاهش ابعاد جغرافیایی قرارداد شد. امین سلطان با دریافت ده هزار لیره استرلینگ رشوه از سوی آلفردماریوت، اوضاع را به نفع انگلیس‏ها تمام نمود.
امین السلطان برای اینکه سفیر روس را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد با اطلاع از به شکار رفتن مترجم سفارت متن قرارداد را با خط شکسته‏ ناخوانا انشاء نمود و به محل تابستانی سفارت روس در زرگنده فرستاد تا موافقت آنها را کسب نماید.چندی گذشت کسی آن دست خط شکسته‏ ناخوانا را نتوانست بخواند،امین سلطان عدم پاسخ سفارت روس را به‏ حساب عدم مخالفت قلمداد نمود ولی از آنجا که زمینه فکری سفیر روس‏ را می‏شناخت مناطق شمالی کشور شامل خراسان،گرگان،گیلان،مازندران‏ و آذربایجان را از شمول قرارداد دارسی خارج ساخت در هر صورت قرارداد دارسی در 28 ماه مه 1901 مطابق 8 خرداد 1280 منعقد گردید.در زمانی‏ که قراداد دارسی امضاء ضد slruB و notlaD در ایران به سر می‏بردند. آنها دو ناحیه‏ای که قبلا به وسیله دومورگان مورد اشاره واقع شده بود را مورد بررسی قرار دادند. slruB در 30 جولای 1901 مطابق 9 مرداد 1280 به ردوود چین گزارش داد و نوشت:«بدون شک در مناطق مورد مطالعه نفت تحت شرایط زمین‏شناسی مناسب وجود دارد»البته منظور از مناطق یکی چیا سرخ و دیگری شاردین بود که شرح عملیات آنها در ادامه خواهد آمد.با تأیید این گزارش به وسیله ردوود برای دارسی جای‏ درنگ نبود و لذا مهندسی را به نام رینولدز برای اجراء عملیات اکتشافی‏ برای مدت یک سال و حقوقی معادل 1500 لیره استرلینگ استخدام و به ایران اعزام داشت.
رینولدز که بود؟
جرج برناردرینولدز sdlonyeR dranreB egroeG فارغ التحصیل‏ مدرسه سلطنتی هند بود که پس از فراغت از تحصیل به استخدام اداره‏ امور عم المنفعه هند درآمد و سپس به سوماترا رفت و در شرکت نفت‏ سلطنتی هلند به کار پرداخت.او زمین‏شناسی را با روش خودآموزی یاد گرفته بود و استعداد زیادی در یادگیری زبان‏ها داشت و زمانی که به‏ استخدام دارسی درآمد بیش از چهل سال از عمر وی می‏گذشت.
حفاری در چیا سرخ
رینولدز در سپتامبر 1901 مطابق شهریور 1380 به تهران رسید و مدت ده روز تمام نصایح کتابچی خان را شنید ولی گوش نداد و سپس‏ تهران را به مقصد چیا سرخ ترک نمود.چیا سرخ یا چاه سرخ محلی است‏ در 5/16 کیلومتری شمال قصر شیرین که قبل از جنگ جهانی اول در سال 1913 از خاک ایران جدا و به دولت عثمانی متصل گردید.رینولدز ابتدا به بغداد سپس به بصره رفت تا وسایل حفاری حمل شده از انگلستان‏ را ترخیص کند،وی با رشوه دادن به مقامات عثمانی و تحمل مصایب‏ فراوان بالاخره به چیا سرخ رسید و این آغاز ماجرا بود زیرا سران قبایل‏ کرد ناحیه نه احکام دربار ایران را قبول داشتند و نه از قرارداد دارسی‏ مطلع بودند.در هر صورت رینولدز با رشوه دادن به عزیز خان و محمد کریم خان‏ مالکین نواحی که چشمه‏های نفتی سرپل ذوهاب در آن قرار داشتند رضایت و همکاری آنها را جلب نمود.جا به جایی وسایل حفاری و برپایی‏ آنها نزدیک به یک سال به طول انجامید حفاری چاه شماره یک چیا سرخ‏ در نوامبر 1902 آغاز شد.
گروه همکاران رینولدز شامل شش حفار که چهار نفر آنها لهستانی و دو نفر کانادائی به نام‏های کم ناتن nothguaN cM و بوچانان‏ nanahcuB ،یک مهندس آمریکایی به نام retnealpnesoR ،سه یا چهار نفر مکانیک و دو نفر آهنگر اهل اروپای مرکزی،تعدادی کارگر حفاری از اهالی باکو و کارآموخته میدان‏های نفتی آذربایجان،یک نفر پزشک هندی،یک نقشه‏بردار اهل باکو،دو نفر مباشر انگلیسی،تعدادی‏ آشپز،آتش‏نشان،چند نفر خدمتکار و بالاخره گروهی نگهبان کرد و فارسی‏ زبان بود.
رینولدز با دشواری‏های زیادی دست به گریبان بود از قبیل آلودگی‏های‏ آب آشامیدنی،گرما،مریضی افراد و اعیاد مذهبی لهستانی‏های کاتولیک، چه لهستانی‏ها هراز گاهی به بهانه اعیاد مذهبی کار را تعطیل می‏نمودند. تا جائی که رینولدز به ستوه آمد و از لندن تقویم آن اعیاد را درخواست‏ نمود.
رینولدز در فوریه 1903 برای تمدید قرارداد سالانه‏اش به لندن بازگشت‏ و این زمانی بود که چاه چیا سرخ یک در عمق 274 متری بود.در غیاب‏ او روزن پالنتر مسوولیت عملیات را به عهده داشت.ورود رینولدز به لندن‏ مصاف شد با این که دارسی فقط دو ماه فرصت داشت که بر اساس‏ مفاد قرارداد شرکتی را تأسیس و 20000 پوند تعهدش را به مظفر الدین‏ شاه بپردازد.در 22 مارچ 1903 برابر با دوم فروردین 1382 روزن پلانتر وجود آثار نفت در چاه چیا سرخ یک را گزارش نمود و دارسی عجولانه و به استناد همین گزارش شرکتی به نام ynapmoC noitatiolpxE tsriF را با سرمایه 000،600 پوند و ارزش یک پوند برای هر سهم در تاریخ‏ 21 ماه مه 1903 به ثبت رسانید سهام اصلی 00،350 سهم متعلق به‏ دارسی و مابقی متعلق به سردروموندولف و کتابچی خان بود.
ولی چاه شماره یک چیا سرخ در ژوئن 1903 در عمق 507 متری به‏ آسماری رسید این چاه در ابتدا 600 بشکه نفت تولید می‏نمود ولی پس‏ از چند روز تولید آن به صفر رسید.نتایج ضعیف چاه چیا سرخ از یک سو و فشار بانک لویدز برای پرداخت بدهی‏های دارسی که حدود 000،150 پوند می‏رسید از سوئی دیگر وی را بر این تفکر واداشت که بتواند دیگران‏ را در ریسک اکتشاف نفت در ایران سهیم سازد یا به عبارتی به دنبال‏ شریکی برای باخت احتمالی و دیگر آنکه پولی برای حفاری چاه دوم‏ چیا سرخ دست و پا کند.اما در کنار اکتشافات دارسی اتفاقات در شرف‏ وقوع بود و چنانچه خواهیم دید به نفع دارسی تمام شد.
در سال 1882 مطابق 1261 شمسی یک نفر ناخدای نیروی دریایی‏ انگلیس به دریاداری انگلستان پیشنهاد نمود که سوخت ناوهای جنگی از ذغال سنگ به نفت تغییر یابد.چه وی معتقد بود وزن ذغال سنگ زیاد بوده و با بکارگیری نفت قدرت رزمایش ناوهای جنگی 50 در صد افزایش‏ می‏یابد.این تفکر به تدریج قوت گرفت و بالاخره در سال 1898 در نیروی دریایی انگلستان صحت آن در تجربه به دست آمد.این تغییر،منابع مطمئن نفتی را طلب می‏نمود.لذا در سال 1902 کمیته‏ای برای تأمین‏ نفت مورد نیاز به ریاست دریا سالار لردجان فیشر، rehsiF.A nhoJ riS در دریاداری انگلستان تشکیل شد یکی دیگر از اعضاء این کمیته همان‏ سر باورتن ردوود مشاور زمین‏شناسی دارسی بود.فیشر در سال 1903 به‏ سمت لرد اول دریاداری ارتقاء یافت و دارسی برای کسب سرمایه را با فیشر مقالات نمود ولی تنها وعده دریافت نمود سپس دارسی نامه‏ای به رئیس‏ جدید کمیته نفت دریاداری،ارنست پرتی‏من namyterP tsenrE نوشت‏ و از او کمک خواست.او هم دارسی را به دیگر عضو دریاداری،لردسالبورن‏ nroblaS حواله نمود ولی جز جوابی ناامید کننده چیزی دریافت ننمود. اما دارسی دست‏بردار نبود این بار به سراغ وزیر خارجه وقت انگلیس لردلانس‏ داون nwodsnaL رفت او نیز طی نامه‏ای دارسی را به لرد کرزون nozruC نایب السلطنه هند معرفی و نگرانی خود نسبت به ورشکستگی نامبرده و احتمال بدست روس‏ها افتادن نفت ایران را بوی خاطر نشان ساخت.ولی‏ کرزون که خود اوایل 1890 مدیر مؤسسه بانکی امتیازات معدنی ایران‏ (امتیاز دوم رویتر)بود و امتیاز دارسی عامل فسخ آن شد،همکاری نکرد. در این شرایط دارسی ناچار شد سهام بیشتری از شرکت طلای مونت‏ مورگان را گرو گذارد تا بدهی‏های خود به بانک لویدز را بپردازد و مخارج‏ چیا سرخ را تأمین نماید.

در فوریه 1904 دارسی با الفونس روتشیلد dlihcshtoR esnohplA صاحب مؤسسه مالی روتشیلد ملاقات و به او گفت که چاه چیا سرخ 600 بشکه تولید روزانه دارد البته راجع به از تولید افتادن آن چیزی بیان ننمود. درهر صورت از آنجا که روتشلید شش ماه قبل یعنی در سپتامبر 1903 با شرکت سلطنتی شل هلند برای سرمایه‏گذاری به توافق رسیده بود پیشنهاد دارسی را قبول ننمود.دارسی به منظور دریافت وام به مؤسسات مالی‏ متعلق به(به تصویر صفحه مراجعه شود)نیز مراجعه کرد ولی باز جواب مثبتی دریافت نشد.او برای جلب مشارکت شرکت آمریکایی‏ استاندارد اویل نیز تلاش بسیار نمود ولی نتیجه‏ای بدست نیاورد.چاه‏ شماره دو چیا سرخ در آوریل 1904 تقریبا با عمقی مشابه چاه شماره یک‏ به مخزن رسید و تولید آن در ابتدا 120 بشکه در روز بود ولی پس از چند روز به صفر رسید.

در 19 ماه مه 1904 دارسی به رینولدز اطلاع داد که قراداد جدیدی‏ با وی امضاء نخواهد کرد و در 8 ژوئن 1904 به او دستور داد که به‏ انگلستان بازگردد و بالاخره در 23 ژوئن 1904 عملیات در چیا سرخ به‏ طول کامل تعطیل گردید.

در این احوال سرباورتن ردوود زمین‏شناس معروف،دارسی را به شرکت‏ نفت برمه معرفی نمود.این شرکت در سال 1886 به وسیله گروهی اسکاتلندی به سرپرستی lligraC divaD تأسیس شد.محل جغرافیایی‏ عملیات برمه و مراکز ستادی آن یکی در لندن و دیگری در گلاسکو بود. در سال 1904 تولید روزانه این شرکت 4000 بشکه و ارزش دارای‏های‏ غیر منقول آن به حدود 5/2 میلیون پوند می‏رسد و بعد از شرکت شل بزرگترین‏ شرکت نفت انگلستان محسوب می‏شود.در جولای 1904 lligraC nhoJ فرزند دیوید کارگیل که بتازگی به ریاست شرکت نفت برمه منصوب شده‏ بود قرارداد تأمین 350000 بشکه نفت در سال را با دریاداری انگلستان‏ منعقد نمود و لذا آشکار است که چرا آن دریاداری با دارسی کنار نیامد. سرباورتن ردوود خود پس از آنکه امتیاز یک پالایشگاه را در سال 1890 به شرکت نفت برمه فروخت به عنوان مشاور آن شرکت مشغول بکار شد. جان کارگیل به علت عدم پیشرفت کارهای اکتشافی در برمه نسبت به‏ مکفی بودن ذخایر در مقابل تعهداتش به دریاداری انگلستان دچار شک‏ و تردید بود،لذا پیشنهاد و توصیه‏های ردوود را درباره مسئله نفت ایران‏ تنها راه نجات دانسته و آنها را پذیرفت.دارسی را دوباره مسئله نقت ایران‏ تنها راه نجات دانسته و آنها را پذیرفت.دارسی در آگوست 1904 برای‏ اولین بار با جان کارگیل و معاونش ecallaW selrahC ملاقات نمود و بالاخره در نوامبر 1904 به توافق رسید که شرکت جدیدی به نام سندیکای‏ امتیازات etacidnyS noissecnoC ehT را تأسیس نمایند.بر اساس‏ توافق،سندیکا متعهد می‏شد که 000،70 پوند برای اکتشافات جنوب ایران‏ طی مدت سه سال تخصیص داده و مبلغ 000،25 پوند نیز به دارسی‏ پرداخت گردد و این در حالی بود که دارسی شخصا 000،225 پوند تا آن زمان هزینه کرده بود.از دیگر شروط این توافق بازپرداخت آن 00،25 پوند در صورت عدم کشف نفت توسط دارسی بود و در صورتی که نفت‏ به میزان اقتصادی کشف می‏شد می‏بایستی شرکت جدیدی تأسیس شود تا ضمن تأمین اعتبارات برای توسعه و بهره‏برداری میدان کشف شده بتواند 000،200 پوند هزینه‏های گذشته دراسی را تأمین نماید.

در این زمان مشکل دیگر دارسی کسب رضایت سردروموندوالف و وینسنت کتابچی فرزند کتابچی خان بود که سهام ynapmoC noitatiolpxE tsriF ehT را در اختیار داشتند.کتابچی خان در سال 1902 وفات یافت‏ و نظارت بر قرارداد دارسی از طرف ایران و همچنین سهام یاد شده به‏ پسرش ارث رسیده بود.در هر صورت پس از مباحثات طولانی شرکت‏ سندیکای امتیازات با سرمایه یکصد هزار پوند و با لحاظ داشتن شروط فوق الذکر در تاریخ 5 ماه مه 1905 رسما به ثبت رسید و یکی از ثروتمندترین‏ مردان انگلیس به نام لرداستراتکونا anochtartS droL باسنی حدود 85 سال به ریاست تشریفاتی هیأت مدیره منسوب شد و در رأس آن قرار گرفت.البته توجه به این نکته ضروری است که مشارکت لرداستراتکونا با تشویق و ترغیب ارنست پرتی‏من ریاست کمیته نفت دریاداری انگلیس‏ میسر گردید.

سندیکای امتیازات علاوه بر تأمین سرمایه،مدیریت جدیدی را نیز برای اکتشافات نفت ایران به همراه داشت.در حالی که اکتشاف نفت ایران‏ توسط سندیکا و سندیکا خود زیر مجموعه شرکت نفت برمه بود و مدیریت‏ سندیکا رسما به عهده جان کارگیل به عنوان مدیر عامل و دو نفر دیگر از (به تصویر صفحه مراجعه شود) مدیران شرکت نفت برمه به نام‏های رابرت آدامسون nosmedA treboR و جیمزهامیلتون notlimaH semaJ بود،ولی عملا تمامی بار مسوولیت‏ها به عهده دارسی گذاشته شد که در گوشه‏ای از لندن به همراه یک منشی‏ و دو نفر کارمند که در اصل کارمندان شرکت معادن طلای مونت مورگان‏ بودند،کارها را به پیش برد.

مطالعات(1854)(به تصویر صفحه مراجعه شود) (1901)و بالاخره notlaD.W.H نشان می‏داد که در جنوب باختری‏ ایران به استناد شواهد چشمه‏های نفتی دو منطقه شاردین و نفتون دارای‏ شانس بیشتر هستند.پس از مذاکرات با ورتن ردوود و تائید وی،ناحیه‏ شاردین اولویت یافت و بالاخره بلاتکلیفی که در چیا سرخ از 23 ژوئن‏ 1904 آغاز شده بود در 5 ماه مه 1905 خاتمه یافت در این تاریخ دستور ترک چیا سرخ و حمل وسایل به شاردین به وسیله سندیکا صادر گردید.


شرکت نفت بختیاری ynapmoC liO yrayithkaB
رینولدز در 16 اکتبر 1905 به ایران رسید این بار او مصمم بود که‏ حفاری را در شاردین آغاز نماید ولی قبل از هر چیز لازم بود همکاری و پشتیبانی عشایر محلی یعنی بختیاری‏ها جلب شود.مذاکرات رینولدز با سران بختیاری و در رأس آنها سردار اسعد بختیاری به وسیله کنسول انگلیس‏ در اصفهان آقای پرایسی ycirP هماهنگ گردید.این مذاکرات یک ماه‏ به طول انجامید تا موفقت‏های اولیه حاصل شد.با حصول اطمینان از همکاری ایلات بختیاری شرکتی به نام شرکت نفت بختیاری با سرمایه‏ چهل هزار پوند به مدت 5 سال در آوریل 1906 تأسیس شد که سه در صد از سهام این شرکت برای سران بختیاری منظور شده بود در عین حال‏ شرکت متعهد بود که سالانه دو هزار پوند بابت تأمین گارد تفنگچی و حفاظت‏ از اموال و عمال انگلیسی و سالانه هزار پوند دیگر برای حفاظت از خطوط لوله‏ایکه احتمالا در آینده در آن نواحی کشیده می‏شد.به خوانین پرداخت‏ نمایند.در عمل موضوع به شکل دیگری درآمد خوانین تمام پول دریافتی‏ را بالا می‏کشیدند و نگهبانان را از دریافت هر گونه وجهی محروم ساختند و به همین علت تفنگچی‏ها خود عامل تحدید و ارعاب شدند.رینولدز از بحث پیرامون این مسایل با خوانین بختیاری در تمامی طول اقامتش در ایران گله‏مند بود و حتی پس از کشف نفت در ایران و توجه بیشتر سندیکا به منطقه،خوانین هر روز مبالغی بیشتر از قرارداد را طلب می‏نمودند.از هر صورت اهداف عمده تأسیس این شرکت بدست آوردن امنیت و امتیاز بهره‏برداری در زمین‏های مناطق بختیاری بود،این شرکت در سال 1928 منحل و سهام خوانین بختیاری به دولت ایران واگذار گردید.


حفاری در شاردین ماماتین
شاردین منطقه‏ای واقع بر روی تاقدیس ماماتین است.این تاقدیس‏ در شمال رامهرمز در نواره تاقدیسی نفت سفید،هتفکل ماماتین،پارسی‏ و در فاصله 125 کیلومتری شمال خاوری اهواز قراردا و چاه‏های حفاری‏ شده شاردین در مدارک شکرت ملی نفت ایران تحت نام ماماتین شناخته‏ می‏شوند.گرچه تصمیم سندیکا بر حفاری در شاردین بود ولی رینولدز بیشتر تمایل به حفاری در نفتون را داشت و در هر صورت حفاری چاه شماره‏ یک شارین در اوایل سال 1906 آغاز گردید و در عمق 590 متری بدون‏ نتیجه خاتمه یافت در سال 1907 حفاری چاه شماره دو شارتین آغاز شد و زمانی که چاه در عمق 600 متری بود رئیس زمین‏شناسی شرکت نفت‏ برمه giarC mahgninnuC از شاردین بازدیدی به عمل آورد و نظر رینولدز را مبتنی بر بدون نتیجه بودن چاه شماره دو پذیرفت و بالاخره‏ این چاه در عمق 658 متری قبل از ورود به مخزن متروک گردید.رینولدز در سال 1907 مقاله‏ای را تحت عنوان یادداشت‏هایی پیرامون پیدایش‏ نفت در کرمانشاه و لرستان تهیه نمود(1907) sdlonyeR.B.G.


اکتشاف نفت در نفتون(مسجد سلیمان)و تأسیس شرکت نفت انگلیس و پرشیا
(به تصویر صفحه مراجعه شود) چنانچه قبلا اشاره شد حفاری در میدان نفتون‏هء N.I.M )مورد تأیید زمین‏شناسان بود ولی در اولویت دوم قرار داشت.وجود چشمه‏های نفتی‏ و آتشکده باستانی و سایر آثار سطحی نفتی از زمره آن دلایل بودند.در هر صورت ساخت جاده در آگوست 1906 به طرف نفتون آغاز شد در دسامبر 1906 در اثر بارندگی شدید تمامی جاده احداثی دچار سیل بردگی‏ شد ولی رینولدز کار را دوباره آغاز کرد و بالاخره جاده نفتون در اکتبر 1907 تکمیل شد و وسایل حفاری حمل گردیدند و بالاخره سندیکا اجازه‏ حفاری در دو محل در میدان نفتون را صادر و حفاری چاه شماره یک‏ در ژانویه 1908 و چاه شماره دو در مارچ 1908 آغاز گردید.همه می‏دانستند که این دو چاه آخرین شانس سندیکا است.در این زمان notlimaH semaJ که از اعضاء هیأت مدیره سندیکا در لندن بود به دارسی اطلاع داد که‏ اعتبار تخصیص یافته به ایران تمام شده است و مخارج تداوم عملیات‏ می‏بایستی به سرمایه شخصی دارسی تأمین شود.دارسی موضوع را جدی‏ نگرفت چه می‏دانست برای حفظ منافع شرکت نفت برمه تنها دو راه وجود دارد یا کشف نفت و یا تعطیل کامل عملیات.در ماه آوریل 1908، giarC muhgninnuC و dooweR از مسجد سلیمان بازدید به‏ عمل آوردند و پیش‏بینی عمق 500 متر برای رسیدن به مخزن که توسط رینولدز ارائه شده بود را تأیید نمودند.و پس از آن در نیمه ماه مه 1908 شرکت نفت حاضر شد 000،40 پوند بیشتر و بدون مشارکت دارسی در نفت ایران سرمایه‏گذاری نماید.در هر صورت شرایط حفاری بسیار سخت‏ بود،آب‏های حاوی هیدروژن سولفوره موجب مسمومیت کارکنان و خورگی‏ کابل‏های حفاری می‏گردید و هوای گرم طاقت‏فرسا که گاهی به 45 درجه‏ سانتیگراد می‏رسید موجب توقف عملیات نیز می‏گردید.بالاخره چاه شماره‏ یک نفتون(مسجد سلیمان)در ساعت 5/4 بامداد روز 5 خرداد 1287 مطابق 26 ماه مه 1908 در عمق 356 متری به نفت رسید و گاز و نفت‏ تا ارتفاع 25 متری فوران نمود.رینولدز خبر کشف نفت را به کنسولگری‏ خرمشهر همان روز اطلاع داد وی دارسی این خبر را در 31 ماه مه 1908 دریافت نمود و در آن لحظه گفت اگر این خبر صحت داشته باشد مصایب‏ تمام شده است ولی تا دریافت تأییدیه کامل این خبر نمی‏توانم آن را آشکار سازم.تأیید این خبر با به نفت رسیدن و فوران چاه شماره دو نفتون‏ در تاریخ 5 ژوئن 1908 به لندن رسید.در انتهای این خبر رینولدز اعلان‏ نمود که مخزن دارای فشاری بیش از انتظار است.در آخر سپتامبر 1908 با اعلان نتایج حفاری چاه شماره سه نفتون تمامی شک و شبهات مرتفع‏ گردید. wahsdarB یکی از دستیاران رینولدز طی تلگرافی به گلاسکو بر ابعاد بزرگ و فشار زیاد مخزن صحه گذاشت. doowdeR پس از دریافت این خبر یک گروه متخصص نفتی را به نفتون اعزام نمود این‏ گروه پس از 5 ماه بررسی نتایج کار خود را گزارش نمودند و ردوود به‏ استناد نتایج گزارش اعلان نمود در نفتون نفت مرغوب در حجم زیاد و در عمق مناسب کشف گردیده است و از این پس مراحل توسعه و بهره‏برداری به اجراء درمی‏آید.یکی دیگر از اظهار نظرهای ردوود آن بود که میدان کشف شده قسمتی از یک کمربند کوهزائی است که از جنوب‏ ترکیه تا خلیج فارس کشیده می‏شو و کشف نفت در یکی از تاقدیس‏ها احتمال کشف مخازن دیگر را مسجل می‏سازد.این نتیجه‏گیری با اکتشافات‏ بعدی در ایران به اثبات رسید و هم اکنون موضوع کمبرندهای نفتی در کتب کلاسیک زمین‏شناسی نفت نیز مندرج است.در هر صورت در پی‏ کشف نفت در میدان نفتون(مسجد سلیمان)در تاریخ 19 آوریل 1909، 31 فروردین 1288 شمسی شرکت نفت انگلیس و پرشیا (به تصویر صفحه مراجعه شود)با سرمایه‏ای برابر با یک میلیون‏ پوند سهم معمولی و یک میلیون پوند سهام ترجیهی تشکیل شد.اعضا هیأت مدیره شرکت شامل جان کارگیل،چارلز والاس،جیمز همیلتون و دارسی، ریاست هیات مدیره لرداستراتکونا و yawneerG slrahC به عنوان‏ مدیر عامل برگزیده شدند.اولین اقدام گرین وی این بود که در شرکت جدید سهم چندانی به دارسی نداد و به عنوان پاداش یکصد و هفتاد هزار سهم‏ از شرکت نفت برمه بوی داده شد،دارسی نیز 11900 سهم از سهام خود را به وینسنت کتابچی و مقداری را نیز به دروموندولف منتقل نمود.با این حساب شرکت جدید صاحب،امتیاز دارسی، ynapmoC noitatilopxE tsriF ehT و بالاخره etacidyS noissecnoC ehT گردید.از شرکت جدید تنها 250 سهم اصلی به دارسی و 30000 سهم به استراتکونا و 12000 سهم به خوانین بختیاری تعلق داشت.نکته شایان توجه در این است که در سال 1909 دست دارسی از نفت ایران کوتاه گردید و در حقیقت پس از تشکیل شرکت نفت انگلیس و پرشیا،دارسی مسوولیتی‏ در قبال کنش‏های مثبت و یا منفی آن شرکت نداشته است.پس از روشن‏ شدن نتایج چاه شماره سه رینولدز توصیه نمود که محلی برای ساخت‏ پالایشگاه در نظر گرفته شود لذا آندرو کمپبل llebpmoC ordnA مدیر عامل پالایشگاه رانگون برمه در دسامبر 1908 اقدام به بازدید از مرداب‏های عبادان(آبادان)واقع در جنوب خرمشهر نمود.


قرارداد با شیخ خزعل
در این زمان شیخ خزعلی فرزند حاجی جابر خان شیخ طایفه محیسن‏ حکمران محمره(خرمشهر)هوای خود مختاری و امیر محمره شدن در سرداشت و سعی می‏نمود در مقابل دولت مرکزی ایران تحت الحمایگی‏ دولت انگلستان را کسب نماید.وزارت خارجه انگلیس نیز تمایل نشان‏ می‏داد در حالی که منافع دریاداری انگلیس با آن در تضاد بود.در هر صورت وزارت خارجه انگلیس تسلیم نظریات دریاداری انگلیس گردید و قرارداد با شیخ خزعل تنها در اجاره جزیره آبادان خلاصه گرید.این قرارداد اجاره با میانجیگری سرگرد پرسی کاکس نماینده سیاسی و مقیم دولت انگلیس‏ در خلیج فارس در ژوئن 1909 بین شیخ خزعل و شرکت به امضا رسید. بر اساس این قرارداد جزیره آبادان با اجاره بهای 650 پوند سالیانه و پرداخت ده سال اجاره از پیش در اختیار شرکت قرار گرفت.

چنانچه ملاحظه شد پس از تأسیس این شرکت سه کار عمده لازم‏ بود صورت گیرد.اصلاح ساختار مدیریتی،احداث خط لوله از مسجد سلیمان‏ به آبادان و بالاخره نصب و راه‏اندازی پالایشگاه آبادان.سازمان مدیریتی‏ پیش‏بینی شده در اساسنامه شرکت نفت انگلیس و پرشیا به خوبی بازیافت‏ که اداره امور نفت ایران نیاز به یک مجموعه متمرکز در این کشور را می‏طلبد لذا تصمیم گرفته شد در مشابهت با مدیریت نفت در برمه،اداره‏ امور در ایران به یک شرکت ثالت واگذار شود،به همین منظور(به تصویر صفحه مراجعه شود) از شرکت oC ecallaW-wahS که‏ آژانس‏های شرکت نفت برمه در هند بود مأمور شدند که شرکت tocS dyoiL را در خرمشهر راه‏اندازی نمایند.این شرکت اخیرا مستقیما دستورات‏ خود را از گرین‏وی دریافت می‏نمود و در آمدس را از طریق دریافت پنج‏ در صد از فروش مستقیم و دو و نیم در صد از فروش به وسیله آژانس‏های‏ ثالث تأمین می‏نمود.

برای احداث خط لوله eihctiR slrahC از شرکت نفت برمه به‏ منطقه اعزام شد.او مسیر 230 کیلومتری خط لوله را از نفتون به جزیره‏ آبادان نقشه‏برداری نمود.مقدار 90 کیلومتر لوله شش اینچ و 150 کیلومتر لوله هشت اینچ از آمریکا به آبادان حمل گردید و سپس به وسیله«دوبه» و«کشتی‏های کوچک»،در مسیر رودخانه کارون و در محلی به نام درخزینه‏ مسیر لوله‏گذاری حمل گردیدند.این خط لوله در اواسط 1911 تکمیل و مورد آزمایش قرار گرفت.

اقدام برای ساخت پالایشگاه آبادان در سال 1909 پس از قرارداد اجاره آبادان با اعزام شخصی به نام دیویدسن صورت گرفته او که قبلا مهندس نیروی دریایی انگلیس و همکلاس سابق ریچی بود وظیفه ساخت‏ زیر بناهای لازم در آبادان را به عهده داشت.برای نصب و راه‏اندازی‏ پالایشگاه در سال 1910 مهندسی به نام yasmaR namorN به اتفاق‏ سرمهندسی اروپایی دیگر از شرکت نفت برمه به آبادان وارد شدند.این‏ گروه چهار نفره به وسیله گروهی از کارگران فنی پالایشگاهی رانگون برمه‏ همراهی می‏شدند.از دیگر نفرات می‏توان به 250 نفر لوله‏کش،بنا و منشی هندی و 30 نفر کارگر غیر فنی بومی اشاره داشت.در همین زمان‏ بود که گرینوی به دفتر محمره اطلاع داد که جذب نیروهای خارجی به‏ هر نحو باید موجه جلوه داده شود در غیر این صورت ممکن است مورد اعتراض دولت ایران واقع شود.

بر اساس برنامه‏ریزی قرار بود پالایشگاه آبادان تا پایان سال 1911 تکمیل شود ولی به دلایل گوناگون از قبیل عدم تأمین به موقع کالا به‏ علت اعتصابات کارگری در انگلیس،کمبود نیروی متخصص و شیوع‏ بیماری وبا،شروع کار آزمایشی پالایشگاه در سپتامبر 1912 صورت گرفت‏ هر چند با فاجعه همراه گردید.سقف کوره‏ها فرو ریخت،توان پمپ‏ها کافی نبود و نشت لوله‏ها غوغای عجیبی براه انداخت.چندین ماه دیگر صرف رفع اشکالات شد و عملا پالایشگاه آباان در سال 1913 شروع‏ بکار نمود.


تداخل دولت انگلیس
چنانچه قبلا اشاره شد دریاداری انگلیس به دنبال جانشینی ذغال سنگ‏ با نفت مایع در ناوگان در یایی خود بود و اگر تشویق و ترغیب دریاداری‏ نبود سندیکای امتیازات پا نمی‏گرفت.پس از راه‏اندازی پالایشگاه آبادان و پیشنهادهای فروش نفت از سوی شرکت نفت انگلیس و پرشیا،وینستون‏ چرچیل لرداول دریاداری کمیته تأمین سوخت را مأمور رسیدگی شرکت نمود. نتایج بررسی‏ها چنان امیدوار کننده بود که چرچیل ترجیح داد به جای قرارداد خرید،سهام شرکت را ابتیاع نماید لذا وی لایحه‏ای را به پارلمان انگلیس‏ برد که بر اساس آن 51 در صد سهام آن شرکت را دولت انگلیس خریداری‏ نماید و در تاریخ 17 ژوئن 1914 موفق شد آن لایحه را به تصویب‏ برساند و بالاخره در آگوست 1914 به امضاء پادشاه انگلیس رسید یعنی‏ شش روز قبل از شروع جنگ جهانی اول و این آغاز شرکت نفت بریتانیا است.شایان ذکر است که سهام دولت انگلیس بعدا به 56 در صد افزایش‏ یافت.اکنون دلیل پافشاری چرچیل برای جلوگیری از ملی شدن نفت‏ ایران مبرهن می‏گردد.


عاقبت کار رینولدز
پس از تأسیس شرکت نفت انگلیس و پرشیا،رینولدز از این که بوی‏ سهمی داده نشده بود بسیار آزرده خاطر شد و موضوع زمانی به وخامت‏ گذاشت که با وجود آمدن شرکت tocS dyoiL در سلسه مراتب مدیریتی‏ نیز تنزل یافت.او از گزارش‏دهی به مدیران خرمشهر سرباز زد.در هر صورت گرین‏وی در مارچ 1910 درخواست برکناری رینولدز را نمود ولی‏ هیأت مدیره از واکنش سریع در مقابل این درخواست به علت سوابق‏ درخشان وی خودداری نمود.رینولدز در ژانویه 1911 ایران را ترک نمود و در لندن با چارلز والاس جلسات متعدیی را برگزار نمود و بالاخره در تاریخ 15 فوریه 1911 قرارداد وی با دریافت حقوق معوقه و یک هزار پوند پاداش منفصل گردید.

رینولدز در همان سال به استخدام شرکت نفت شل درآمد و در سال‏ 1913 با آغاز کار این شرکت در ونزوئلا به این کشور اعزام گردید و کشف میدان بزرگ نفتی asoRaL در دریاچه مارکائی‏بو در 19 دسامبر 1922 مدیون توانمندی او است و با این کشف کشور ونزوئلا در زمره‏ تولیدکنندگان نفت جهان درآمد.در حقیقت رینولدز معمار کشف نفت در ایران و خاورمیانه محسوب می‏شود و هر چند او ناکام‏ترین پیشگامان‏ صنعت ایران نیز هست چه تمامی جانشینان وی بعدا به مقامات عالی‏ شرکت نفت رسیدند.تاریخ‏نویسان شرکت نفت بریتانیا(بی.پی)نیز به صورت‏ تلویحی و گاهی صریح رفتار با رینولدز را تقبیح نموده‏اند.


عاقبت کار دارسی
دارسی پس از تأسیس شرکت نفت انگلیس و پرشیا و دریافت سهام‏ شرکت نفت برمه،شرکتی را به نام اکتشافات دارسی تشکیل داد و به‏ اکتشاف در مناطقی از عراق کنونی پرداخت که بعدا به شرکت P.B تبدیل‏ شد.نامبرده در سال 1917 درگذشت.چنانچه ذکر آن گذشت دارسی اساسا ضامن فساد و درک شرکت انگلیس و پرشیا نبود هر چند تا امروز در مناطق نفت‏خیز جنوب هر روز غلط و یا دستگاه از کار افتاده را به‏ دارسی نسبت می‏دهند.


تذکر
در اینجا لازم است به چند نکته توجه شود مقالات مهم که موجب‏ توجه به نفت در ایران شد عبارتند از(1854) sutfoL (1892) naroMeD و مقالاتی که وجود نفت را تأیید نمودند(1901) slruB ،(1903) notlaD و مهمترین زمین‏شناسان تأییدکننده:(به تصویر صفحه مراجعه شود) بوده‏اند.

مقالات mirgilP از سازمان زمین‏شناسی هند به علت عدم توجه به‏ نفت لذا در فهرست منابع نفت ایران نیامده‏اند و دیگر آنکه چاه دالکی‏ بوشهر اولین چاه توسط شرکت هاتز حفاری شد،چاه‏های دوم و سوم به‏ ترتیب در دالکی و فشم توسط دورویتر حفاری شده بود.چاه‏های چیا سرخ‏ چهارمین و پنجمین و چاه‏های ماماتین 1 و 2(شاردین)ششمین و هفتمین و چاه شماره یک نفتون هشتمین چاهی بود که در زاگرس به‏ منظور کشف نفت حفاری گردیدند.نکته آخر اینکه در سال 1928 نام‏ میدان نفتون(به تصویر صفحه مراجعه شود)به مسجد سلیمان‏ (به تصویر صفحه مراجعه شود)تغییر یافت.


منابع و مأخذ
عباس طرفی،مدیران صنعت نفت،جلد اول 1374

منصور کشفی،سیر تحولات صنعت نفت در ایران و خاورمیانه،1361

همایون مطیعی،زمین‏شناسی نفت زاگرس،جلد اول 1374

علی یعقوبی‏نژاد،رئیس نفت،1373