دیدگاه جونس هانوی(تاجر انگلیسی) در تجارت روسیه و ایران در نیمه قرن ۱۸

مقاله حاضر بر اساس یاداشت¬های یک تاجر و جهانگرد بریتانیایی به نام جونس هانوی که ساختار فعالیت¬های تجاری سه دولت انگلیس، ایران و روسیه و متدهای داد و ستد انگلیس از طریق اراضی روسیه با ایران، و همچنین تشدید توسعه اقتصادی روسیه در نیمه قرن۱۸م با روابط تجاری داخلی و خارجی و رابطه مستقیم تجارت با افزایش شهرهای بزرگ درکنار رودخانه¬ ها،گسترش فعالیت¬های بازرگانی و تجاری و اهمیت صادرات را بررسی می¬ کند.

طبق نظر او، در مزایده گمرکی در بازار محصولات طبیعی ایران، ابریشم از نظر اهمیت، رتبه اول را دارا و مورد توجه و مهم¬ترین عامل جذب تجار بریتانیایی بوده است. در خصوص بازارهای روسیه و ایران خانویا تنها موضوع مزایده ¬های تجاری ایران بیان می¬کند.
در نیمه قرن ۱۸م روسیه به شکل فعال، در صدد برقراری و گسترش روابط تجاری با کشورهای اروپایی و آسیایی بود. تجار، سفرا، نظامیان، پزشکان، جهانگردان و دانشمندان ضمن سفر به روسیه، یاداشت¬هایی از اقدامات خود و اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور مقصد باقی گذاشتند. در مجله روسی« سفر»در مقاله¬ای تحت عنوان «شرح تجارت بریتانیا از طریق دریای خزر...»او نه فقط زندگی در روسیه بلکه به وضعیت زندگی در ایران قرن ۱۸م اشاره می¬کند. البته این تاجر با مقایسه این کشورها نمونه قابل درکی از دنیای اروپایی و آسیایی به ما ارائه نمی¬دهد، زیرا که وظیفه اصلی مولف تجارت و حفظ منافع اقتصادی بریتانیا در این کشورها و در عین حال مقایسه روابط تجاری و فرهنگی بوده است؛ در نتیجه بررسی¬های خانویا، بریتانیا در نیمه قرن ۱۸م حق ترانزیت کالا با ایران از طریق اراضی روسیه را به دست آورد. با اطمینان می¬توان گفت تاجر بزرگ جوناس خانویا،آغازگر این تجارت بود.
حال سؤال قابل تأمل این است که ما چه چیز در مورد مؤلف کتاب می¬دانیم؟ جوناس خانویا متولد ۱۷۱۲م .متوفی ۱۷۸۶م.جهانگرد و تاجری چیره دست که فعالیت تجاری را در پرتقال، و در سال ۱۷۲۹م. آغاز کرد. در سال ۱۷۴۳م .او به عنوان سفیر در ایران و روسیه مشغول خدمت شد و توانست مشکل ترانزیت کالاهای انگلیسی به ایران را از طریق روسیه حل کند؛ نهایتاّ در سال۱۷۳۹م. به خدمت نادر شاه در آمد و شروع به ساخت کشتی برای نادرشاه کرد که این برای روسیه نمی¬توانست خوشایند باشد؛ بنابراین در قرن ۱۸م. به طور خارق العاده ای نقشه دریای خزر را ترسیم کرد، اما این نقشه دقت لازم برای تعیین مسیر را نداشت[1].در روسیه خانویا بعنوان یک فرد انگلیسی سرشناس و در دیگر کشورها او بیشتر به عنوان اولین انگلیسی که از چتر استفاده کرده شناخته شده است. [2]
در تاریخ نگاری معاصر اثر جوناس خانویا، ارزش کافی و جایگاه مناسب خود را در کنار دیگر منابع مرتبط با تاریخ تجارت را به دست نیاورد. در نتیجه در تاریخ نگاری روسی و ایرانی ما نمی¬توانیم نتیجه تحلیل کامل یاداشت¬های او را پیدا کنیم.[3] با توجه به تاریخ نگاری انگلسیی مجموعه نویسندگان دایره المعارف«بریتانیکا»ارجاعاتی به یاداشت¬ها و آثاری دست اول نه چندان شناخته شده دارند که به خاطر اسناد واقعی درج شده در این آثار در دایره المعارف به این منابع استناد شده است. اما از دیدگاه آنها، اثر این تاجر بیشتر به عنوان یک نقد فکاهی و عاری از سبک و روش ایدئولوژیک بوده است.
بدون شک ارزیابی واضح یاداشت¬های خانویا را آ.گ.کروس[4]ارائه کرده است. او هدف و وظیفه اصلی تاجر انگلیسی را در وهله اول، بر اساس سخنان او مطرح کرده که آن هم مربوط به ایجاد و توسعه تجارت ابریشم با ایران است.کروس به اهمیت دیدگاه خانویا در مورد ارتباطات شهرهای واقع در مسیر تجاری وهمچنین لزوم برخورداری تجاراز اطلاعات کافی راجع به تاریخ و زندگی اجتماعی روسیه برای توسعه تجارت تاکیدو دیدگاه وی را تایید می کند.
از طرف دیگر مورخ انگلیسی م.س.اندرسون[5]ارزیابی منفی بر اساس یاداشتهای خانویا در رابطه با روسیه بیان می نماید و معتقد است که مولف، تصویری ناکامل مبهم و تحریف شده از روسیه ارائه می¬دهد. این گونه تحلیل ها در مورد کار خانویا به نظر نادرست است، چرا که مشخص است که او نمی¬توانست تصویر کاملی و شرح همه جانبه¬ای از زندگی اجتماعی در چنین دولت¬های بزرگی چون روسیه و ایران ارائه دهد، بلکه او فقط مسائلی را که مورد توجه¬اش قرار گرفته توصیف کرده است و به گفته خود اندرسون این تصویر مبهم شبیه تصور انسانی است که زبان روسی را خیلی کم می¬داند. گاهی اوقات در جهت تصدیق گفته¬های خانویا اطلاعات جالبی را از سایر منابع می¬توان یافت. اندرسون معتقد است که دیدگاه انگلیسی¬های ساکن در روسیه در رابطه با روس¬ها همیشه همراه با حس برتری بوده است .[6]
همان¬طورکه در فوق نیز آمد، اثر خانویا در روسیه به طور تخصصی بررسی نشده است، اما در بین برخی مورخان روسی در مورد محتوای آن بحث¬هایی صورت گرفته است. به طوری که اقدامات خانویا را به عنوان واسطه گری که برای گسترش سرمایه داری انگلیسی فعالیت می¬کرد عنوان کردند. به همین دلیل ل.ای.یونسوا[7]در اثرخود درباره توسعه مستعمرات سرمایه¬ داری بریتانیا در حوزه خزر من جمله از تلاش خانویا انتقاد می¬کند و برعکس، از دیدگاه خانویا درباره تجارت بریتانیا و سود دهی ترانزیت کالا به روسیه و ایران دفاع می¬کند.
ن.گ.کوکانووا[8] تجارت در نواحی شرقی روسیه را در قرن۱۹-۱۷م مورد بررسی قرار می¬دهد و آمار خانویا را از نظر حجم معاملات روس¬ها، ارمن¬ها و انگلیسی¬ها جالب توجه می¬داند. او معتقد است که حجم کالاهای انگلیسی در دوره¬هایی از سال۱۷۴۶-۱۷۴۳م در بازارهای روسیه کاهش یافته است. اختلاف نظر یونسوا با خانویا در میزان سودهی نسبی کالاهای ایرانی برای بریتانیا است.
متأسفانه کتاب خانویا به زبان روسی ترجمه نشده است، اطلاعات ما بر اساس مواردی است که از زبان آلمانی ترجمه شده است .با اذعان به اینکه مؤلف یک ناظر ساده یا فرد ناآگاه به مسائل نیست، بلکه مسیر خود را به دقت برنامه ریزی کرده از نقطه نظر حفظ منافع تجاری و سیاسی در سطح وسیعی موفق بوده است. با این دیدگاه می¬توان با دقت بیشتردر نحوه گردآوری مطالب خانویا به اهمیت و ارزش این منبع تاریخ نگاری پی برد.
درست است که مسیر خانویا مشخص و سفر او از روسیه آغاز شده و او شرح کاملی از فعالیت¬های تجاری اش را به دست می¬دهد، ولی اولا: باید دقت کرد برای انگلستان کالاهای روسی اهمیت چندانی نداشته است، بلکه هدف اصلی، یافتن بازارهای جدید در کشورهای همسایه روسیه است، به طوری¬که واردات انگلیس متشکل از مواد اولیه و صادرات کالاهای آماده بوده است. ثانیا: بریتانیا شریک اصلی تجاری روسیه محسوب می¬شد. طبق نظر د.ردینگ[9] که طرفدار سیاست موازنه بریتانیا است، روسیه را یک راه ممکن ورود به ایران و خاورمیانه و مسیر مستقیم برای دسترسی به منابع ابریشم خام و بازارهای فروش برای محصولات پشمی می¬داند.
خانویا در یک ارزیابی کلی، سیستم تجاری روسیه را این گونه ارائه می کند: روسیه بیش از هر کشور دیگری در عرض چند سال با بهره گیری از فعالیت¬های تجاری، قدم بزرگی در بهبود تجارت برداشته و دلیل اصلی آن کیفیت محصولات و بزرگی بازارهای روسیه که به ویژه در جهت گسترش منافع خود بر آمده است. اساسی¬ترین کالاهای تجاری روسیه برای صادرات چوب،کنف و آهن است.خانویا مجموعه عظیم کالاها و وجود زمین و نیروی کار ارزان را در روسیه عامل گسترش فعالیت¬های تجاری عنوان می¬کند. تاجر بریتانیایی به ما جدولی کامل از مجموعۀ صادرات و واردات روسیه ارائه می¬دهد.[10]ارزش کل صادرات از سنت پطربورگ، سه میلیون روبل است که دو میلیون روبل آن، صادرات به بریتانیاست که عمده آن کنف، چوب درخت کنف، آهن، پوست خرگوش و پوست¬های سایر حیوانات است. اما ارزش کل کالاهای وارداتی، دومیلیون روبل است که شامل بوقلمون، قرمزدانه، خوک، ظروف سربی، ابریشم تغییر یافته، پرده¬ های توری طلایی و نقره ای رنگ، پارچه¬های پنبه ای وکتانی و پارچه های پشمی است.[11]
تجارت داخلی در روسیه طبق نظر خانویا در حال گسترش و دلیل آن نیز تجارت با تاتارها و دیگر مردمان مرزی بوده است و البته اهمیت تجارت با این اقوام به دلیل این بود که روس¬ها بابت کالاهای داخلی و خارجی از این ملت¬ها طلا و نقره دریافت می¬کردند.
با بررسی اقلام وارداتی، خانویا تلاش کرده تا اهمیت کالاهای انگلیسی برای بازارهای روسیه را نشان دهد. اما سخنی از اقلام وارداتی که به تولیدات داخلی روسیه لطمه می¬زند، در یاداشت¬های او نیست، ولی اشاره روشنی به استفاده کالاهای و محصولات انگلیسی دارد که روس¬ها علاقه خاصی به آن نشان می¬دهد. تجارت واقعی با روسیه را او به عنوان سیستمی منظم و همراه با مطالبه مداوم کالا که باید پشتییبانی شود، ارزیابی می¬کند؛ به همین سبب، خانویا در یاداشت¬های خویش به دوستی مداوم بین امپراتوری روسیه و بریتانیا تأکید می¬کند.[12]
در ادامه او از فراوانی کالاهای اروپایی در امپراتوری روسیه به خصوص در مراکز تجاری چون«ریگا و ناروا» بحث می¬کند. کالای اصلی در ریگا کنف، دکل چوبی و مغز چوب است که لهستانی¬ها بخش بزرگی از این کالاها را به روسیه از لهستان و اکراین وارد می¬کردند. درخت کتان از لیتوانی، چوب از اراضی هم مرز لهستان با ترکیه، بذر از سوئد وارد می¬شده است. در ناروا نمونه بارز تجارت کتان و چوب که حتی در زمستان هم حدود ۲۰۰۰پود به بازار وارد می¬شد، اما بخش عظیم این محصول در بهار از پیسکوا و از طریق دریاچه پیلپوس (خانویا آن را دریاچه چودسکویا می¬نامد) حمل می¬گردید. هلندی¬ها، پرتقالی¬ها، برخی از تجارکشورهای حوزه بالتیک و همچنین انگلیسی¬ها در این بازار درخت کتان خریداری می¬کردند. اما هلندی¬ها خریداران اصلی چوب بودند. واردات متشکل از توتون و مجموعه کوچکی از کالاهای ترک، اما محصول اصلی وارداتی آنان نمک محسوب می¬شد.[13]
بر اساس خلاصه اطلاعات ذکر شده در این مقاله، خانویا به بررسی موقعیت و اهمیت تجاری شهرهای بخش غربی امپراتوری روسیه می¬پرازد. به طور عمده او صادرات کالاها از مراکز تجاری را وابسته به موقعیت تجاری خود شهرها و نحوه توسعه چنین مراکزی می¬داند. خانویا در ابتدا توجه خود را معطوف به شهرهای جنوبی و شروع به تحلیل سیستم حمل و نقل این مناطق می¬کند.[14]او «ولگا» را «معدن طلای» امپراتوری روسیه می¬داند. در ادامه به شرح دیگر شهرهای روسیه که در کنار این رودخانه قرار دارند، می-پردازد. همین¬طور از «تِور»به عنوان مرکز تجاری ولگا یاد می¬کند و متذکر می¬شود بازرگانان برای تجارت با ایران، کالاها را از طریق ولگا به آستاراخان بعد به ایران حمل می¬کنند. حجم عظیم سنگ نمک، خاویار و ماهی به «تِور» وارد و بذر،گوشت و سبزیجات، صادر می¬شود.
طبق گفته ¬های خانویا، غارت کاروان تجاری اولین بار در ولگا رخ داد. او یکی از غارت¬ ها را به طور مفصل شرح می¬دهد .به گفته او، تجار ارمنی به سرعت کالاهای خود را از طریق آستارخان به ساراتف ارسال می-کردند، اما موقعی که آرخانگل اهمیت خود را به عنوان یکی از بنادر اصلی تجاری کشور از دست داد و مرکز تجاری به سنت پتربورگ منتقل شد، آنها کالاها را ابتدا به تِور وبعد به ساراتوف که آن هم بسته به فصل سال حمل می کردند. پس از آن سرقت¬ های مکرر، ارمنی ها را مجبورکردتا کالاها را به چاریچم ارسال کنند؛در نتیجه مسیر ارسال کالا از ولگا کوتاه می¬شد تجار روسی سعی می¬کردند. برای اطمینان خاطر، بیشترکالاهای خود را همراه محافظ ارسال کنند. در بهار، به دلیل طغیان ولگا و آبگرفتگی ساحل، غارت¬ها بیشتر رخ می¬داد..[15]
تجارت در آرخانگل اهمیت فراوان داشت، هر چند به خاطر نا آرامی در ایران جحم آن کاهش یافته بود. قبلاّ روس¬ها با خیوه و بخارا تجارت می¬کردند، اما پس از آن تجارت با ایران محدود و در تملک امپراتوری روسیه و ایران قرار گرفت. تجارت با ایران به این صورت بود که کالا به شهرهای مرزی در«ترکیه» بعد به «کزیلیار»که در نزدیکی دریای خزر قرارداشت منتقل و تجارت با برخی مناطق با شرایط معلوم صورت می-گرفت و تجار روسی در گیلان، باکو، دربند و دیگرجای¬ها، مردمان محلی (ایرانی) را استخدام می¬کردند تا بارها را برای فروش تحویل دهند، اما وقتی دولت روس متوجه شد که تجار برای تحویل و حمل و نقل کالا از ارتش ایران استفاده می¬کنند، در صدد برآمد تا کنترل منطقه را در دست خود بگیرد و از سال۱۷۳۴-۱۷۴۲م چندین کشتی برای حمل بار تجار با پرچم روسیه به ایران فرستاد.[16]
از جمله شهرهای مهم در حوزه ولگا که خانویا از بعد اهمیت تجاری ارزیابی کرده، «کازان» است. اهمیت این شهر با توجه به موقعیت جغرافیای و فراوانی کالا و حجم بالای تجارت کازان با خیوه و بخارا و دیگر مناطق تاتارستان و ایران بود. در این منطقه، چند کارخانه تولید چرم شتردر حال فعالیت بود که هرسال یک¬بار در حجم بسیار چرم شتر به ایران ارسال می¬کردند. علاوه بر این در مراکز تجاری کازان از رزین گرفته تا پوست درخت بلوط، دام و چربی حیوانی، چوب برای ساخت و ساز ساختمان و کشتی برای نیروی دریایی روسیه خرید و فروش می¬شد.[17]
از ترکیه میوه و سبزی و کالاهای اروپایی از سیبری پوست، خز و محصولات آهن برای خرید و فروش وارد بازار کازان می شد.کاروان تجاری چین سالیانه یک¬بار و تنها محصول چای خود را در بازار کازان عرضه می-کرد. خانویا، کازان را بازار بزرگ تجاری روسیه با طیف عظیم کالاها توصیف می¬کند.(دراین باره مسکو و سنت پطربورگ استثنا است). کازان یک مکان مناسب برای تجارت با بخش جنوب شرقی کشور و کشورهای همسایه، همچون چین بود. طبق نظر خانویا، تاتارهای ساکن در اطراف کازان، مردمانی خالص و سخت کوش بودند که به بازار اسب، گوسفند و دیگر انواع حیوانات اهلی را می¬آوردند. مواد غذایی در حجم زیاد در بازار موجود و بسیار ارزان بود که بخش اعظم آن به آستارخان و شهرها و روستاهای مجاور ولگا ارسال می شد؛ بنابر این کالاهای صادراتی از روسیه برای فروش در ایران شامل پوست شتر، پارچه¬های پشمی و کالاهای اروپایی که اکثرا توسط تجار روسی به ایران حمل می¬شد و توسط ارمنی¬ها به فروش می¬رسید. به نوبه خود ارمنی¬ها از ایران، کالاهایی از جمله پارچه¬های ابریشمی با نخ¬های طلایی، که لهستانی¬ها خریدارش بودند، ابریشم خام و پارچه پنبه¬ای، برنج، پنبه و به خصوص ابریشم خام و همچنین ریواس و داروکه به طور عمده به کازان حمل می¬شد، خریداری می¬کردند، اما طبق حکم جدید دولت روسیه و ایران تجارت بین دو کشور در انحصار حاکمیت قرار گرفت و صادرات شخصی ممنوع و تجارت در این منطقه حکم مرگ را در پی داشت. از خیوه طلا، پوست گوسفند، پنبه ودیگر کالاها خریداری می¬شد. اما این تجارت پس از این حکم متوقف شد.
جوناس خانویا بازارهای اصلی شهرهای ایران را که بازار «اردو» نمونه بارز آن است را بدین شکل،شرح می-دهد. این بازار مملو از مواد غذایی، زین اسب، طلا و جواهر و دیگر کالاهای ضروری است. طول این بازار،حدود نیم مایل در دو طرف مسیر با چادر نماهایی که شکل همانند خیابان را ایجاد می¬کنند. همه تجار، تحت حمایت یکی از درباریان قرار دارند. او سود تاجران، به خصوص از آرد و برنج که در حجم زیاد به فروش می¬رسید بررسی و کنترل می¬کند. این کارمند دولت می¬تواند سود تجار را کم و آنها را برای انواع نقض قوانین حاکم بر بازار، جریمه کند.[18]
در بررسی حجم کالاهای اروپایی در ایران، این نکته قابل ذکر است که تقاضای کالاهای اروپایی و به دنبال آن پارچه¬های هلندی که در آن از پشم بریتانیای استفاده می¬شد، در حال افزایش بود که البته به دور از توجه خانویا پارچه¬ های راه دار، گالستر، یورک شایر نمی¬توانست قرار بگیرد.[19]پارچه¬ های چاپی انگلیسی و همچنین، بوقلمون، قرمز دانه، دیگر انواع ابریشم، پرده های توری طلایی و نقره¬ای رنگ، مخمل و دیگر پارچه های گرانقدر، متقاضیان خود را داشت. ساکنان ایران برای مدت طولانی به پارچه های هلندی نازک، لطیف و پشمی با کیفیت بالا عادت کرده بودند، البته آنها از پارچه های بریتانیایی گران¬تر بودند؛ به همین خاطرانگلیسی¬ها در صدد بر آمدند تا کیفیت پارچه¬های خود را برای رقابت با پارچه های هلندی بهبود بخشند. علاوه براین خانویا هزینه حمل و نقل در روسیه و ایران را مقایسه می کند.در روسیه حق گمرک برای کالاهای اروپایی ۸%و در ایران ۵% بود.[20]
خانویا به رابطه متعصبانه تجار روسی با تجار انگلیسی اشاره می¬کند. برای اولین بار، بنا به گفته خانویا تجار انگلیسی به هیچ عنوان از امتیازات خود در ایران استفاده نمی¬کنند. در ادامه خانویا یقین دارد که هیچ اساسی برای وابسته بودن ایران وجود ندارد، زیرا همه ملت¬ها تلاش می¬کنند تا تجارت را در بخش شمالی ایران مستقر کنند. این برای روس¬ها سود آورترین موقعیت بود. روس¬ها از سود حاصل از فعالیت تجاری در دریای خزر ازگیلان تا باکو و دربند بهره می¬بردند.[21]به جز پارچه و دیگر کالاهای اروپایی، صادرات روسیه پوست شتر، رنگ و پوست خز در شهرستان¬ های شمالی ایران پس از صادرات ابریشم خام اهمیت داشت.
خانویا توجه خود را معطوف شهرهای ایران مخصوصاّ شهرهای همجوار دریای خزر می¬کند. «دربند » به دلیل داشتن دره های حاصلخیز، تولید انبوه گندم ، جو دوسر و گندم سیاه ومراتع عالی برای چرای گوسفندان معروف بود.در عین حال مزارع این منطقه به پرورش انگوراختصاص یافته بودکه شراب خوب از آن تهیه می شد.اما خانویا متذکر می شود که متاسفانه ساکنان این نواحی اکثرا بیسواد وزندگی آنها محدود به برخی صنایع پشمی از جمله در پردازش پشم شتربود.اما نمی‌توان آنها را با هیچ کدام از همسایگان که در تولید اسلحه فعال بودند، مقایسه کرد.[22]ارمنیان به ایران پارچه های رنگی، کالاهای زینتی همچون حلقه های طلایی، چاقو و گوشوارهای ساخته شده در اروپا حمل می¬کردند و در عوض اسلحه و پارچه پشمی ضخیم دریافت می¬کردند.
مهم¬ترین مرکز تولید ابریشم ایران گیلان بودکه هر ساله ۳۰۰۰۰ پود ابریشم خام در آنجا تولید می شد که ۵۰۰۰ پود آن مورد نیاز در ایران ،۴۰۰ پود به بغداد ارسال می شد و بقیه از طریق دریای خزر به فروش می-رسید. [23]
«شیروان» نیز پیش از این، مقدار زیادی ابریشم تولید می¬کرد که در حال حاضر، تولید آن کاهش یافته است. ابریشم خام به بازارهای اطراف در حجم زیاد وکم، به طور عمده در آگوست(مرداد) و سپتامبر(شهریور)ارسال می¬شد.
خانویا به حد کافی خبره در تشخیص درجه ابریشم و کیفیت ابریشم بود. بر اساس یاداشت¬های او، بار دیگر به نظر می¬رسد هدف انگلیسی¬ها تقویت روابط تجاری با ایران است که تمرکز اصلی روی تجارت ابریشم باکیفیت بالاست. آن گونه که خانویا می نویسد: در گیلان بهترین درجه ابریشم رشد و پرورش می¬یابد. پس از گیلان، از جهت کیفیت ابریشم شیروان، ایروان، مازندران و استرآباد قرار دارد. ابریشم گیلان را به روسیه و ترکیه صادر و بخشی از آن را برای مصارف داخلی به کار می¬برند. ابریشم مازندران و استرآباد به ندرت صادر می شود. ابریشم شیروان برای مصارف داخلی ایران و روسیه به کار می¬رود.ب نابراین ما می¬توانیم نتیجه گیری کنیم که هر دو کشور ایران و روسیه غنی ازجهت منابع طبیعی است، اما ازجنبه امکانات تولیدی پیشرفته نیست. هر دو آنها به کالاهای وارداتی از هلند، بریتانیا و دیگر کشورهای اروپایی وابسته هستند.
به این ترتیب، وظیفه ما نیست که آنالیز کاملی از سیستم تجاری روسیه در قرن ۱۸م ارائه دهیم؛ هدف ما شامل بررسی همه سیستم¬های تجاری غرب و شرق و شهرها و مراکز مهم تجاری است که برطبق نوشته های تاجر انگلیسی که قبلا نیز اشاره شد. بدون تردید، چیزی که در هر کدام ازصفحات به چشم می خورد، همکاری بریتانیا و واردات کالاهای بریتانیا و اهمیت این کالاها برای روسیه و ایران است. جوناس خانویا خیلی دقیق حجم ومقادیرصادرات و واردات را محاسبه می کندکه برای محاسبه نسبت واردات کالاهای بریتانیای درسیستم کلی و توجیه آخرین تلاش برای ایجاد ترانزیت با ایران از طریق روسیه مد نظر قرار می-گیرد. گفته¬های جهانگرد ما خالی از تعصب نیست، اما او به موفقیت و توسعه معاملات بازرگانی مطمئن است، در حالی که اقدامات او توسط جون التون تعضیف شد.
مطالب ارائه شده در این مقاله براساس ترجمه¬ای از بخشی از یادداشت¬های خانویا از زبان آلمانی گردآوری شده است و این مقاله در ژورنال وِسنیک شمار3 چاپ شده است.
منابع:
1. Куканова Н.Г. Торгово-экономические отношения Ирана и России в период позднего феодализма. Саранск, 1993
کاکانووا .ن.گ، روابط تجاری و اقتصادی ایران و روسیه دردوره فئودالیسم، سارانسک،۱۹۹۳..۱
2. Юнусова Л.И. Торговая экспансия Англии в бассейне Каспия в первой половине XVIII в. Баку, 1988.
یونسوا.ل.ای،توسعه تجاری انگلستان در حوزه دریای خزر در نیمه اول قرن ۱۸م، باکو، ۱۹۸۸.۲
3. Ганве Джонас// Энциклопедический словарь./Брокгауз Ф.А. Ефрон И.А. Т.8. СПб.1892.
۳.جانوی جوناس.دایره المعارف/براغاز.ف.آ.یفرون.ای.آ.ج ۸.، سنت پطربورگ، ۱۸۹۲ .
۴. Anderson M.S. Britain’s Discovery of Russia. New York,1958.
۵. Cross A.G. By the Banks of the Neva, Cambridge, 1997.
۶. Encyclopedia Britannica. V.XI, 1989.
۷. Hanway J. An Historical Account of the British trade over the Caspian Sea with the Author’s Journal of Travel from England through Russia into Persia, Germany Holland. To which are added the Revolutions of Persia during the Present Century, with the Particular History of the Great Usurper Nadir Kouli. London, 1754.
۸. Pugh J.Remarkable Occurrences in the Life of J. Hanway. London, 1788
۹. Reading D.K.The Anglo-Russian Commercial Treaty of 1734. New Haven,1938.