ایران و بریتانیا از آغاز تا امروز

در این مقاله قصد داریم به بررسی تاریخچه کوتاهی از روابط این دو کشور در سال های اخیر بپردازیم و با نظر گرفتن فاکتورهای موجود آینده روابط سیاسی این دو کشور را بررسی کنیم.

دیوید میلیبند، وزیر امور خارجه بریتانیا، در مصاحبه اخیر خود با یکی از شبکه های تلویزیونی امریکا در مورد ارتباط دیپلماتیک واشنگتن با تهران گفت که او نمی تواند به امریکایی ها بگوید که چه تصمیمی بگیرند، اما بریتانیا از اینکه با ایران رابطه دیپلماتیک دارد، راضی خوشحال است.

وی در این گفت و گو در ارتباط با بسته پیشنهادی که قرار است به ایران داده شود، اظهار داشت منافع زیادی در این بسته وجود دارد و هنوز نمی توان گفت که این روش شکست خورده است.

وزیر امور خارجه بریتانیا همچنین تاکید کرد که آنها می توانند از حقوق خود در نظام بین المل استفاده کنند، البته به شرطی که تعهدات خود را بر اساس نظام بین الملل رعایت کنند. وی گفت ایران دارای ملتی تحصیلکرده، متمدن و با تاریخی بزرگ است و باید شریکی مسوول در نظام بین الملل باشد.

سخنان وزیر امور خارجه بریتانیا نشان می دهد ایران همواره از اهمیت بالایی در سیاست خارجی بریتانیا برخوردار بوده است. ایران و بریتانیا در طول تاریخ روابط گسترده ای با یکدیگر داشته اند و بخصوص در دهه های اخیر از یکدیگر متاثر شده اند.

ایران و بریتانیا از زمان سلطنت ایلخانیان و شاه ادوارد اول در بریتانیا روابط دو جانبه خود را آغاز کردند. در قرن شانزدهم میلادی، آنتونی جنکینسون، رئیس شرکت تجاری مسکو که یک شرکت انگلیسی بود تصمیم گرفت از راه قفقاز به ایران سفر کند.

وی به همراه گروهی ۲۶ نفره در قزوین با شاه طهماسب ملاقات کرد و شاه طهماسب دستور داد تا شرکت تجاری مسکو از پرداخت حقوق گمرکی و راهداری معاف شوند و بدین ترتیب اولین روابط تجاری بین ایران و بریتانیا شکل گرفت.

روابط سیاسی بین دو کشور نیز در همین دوران آغاز شد. بریتانیا برای مقابله با ترکان عثمانی هیاتی را به ایران اعزام کرد، شاه عباس در اصفهان پایتخت جدید صفویان از این هیات پذیرایی کرد.

در سال ۱۹۵۱ دولت ایران صنعت نفت کشور را ملی اعلام کرد و موجب بروز اختلاف بین ایران و بریتانیا شد.

در سال ۱۹۵۳ محمد مصدق، نخست وزیر ایران، با کودتایی که از طرف بریتانیا و آمریکا حمایت می شد از مقام خود عزل شد.

در سال ۱۹۷۹ در پی انقلاب اسلامی در ایران، بریتانیا، سفارت خانه خود در ایران را تعطیل کرد و دیپلمات های خود را به سفارت سوئد در تهران منتقل کرد.

در ۳۰ آوریل سال ۱۹۸۰ ۶ مرد مسلح سفارت بریتانیا را به تسخیر در آوردند و ۲۲ کارمند این سفارت خانه را به گروگان گرفتند. این حادثه در تاریخ ۵ می همان سال با محاصره نیروهای بریتانیایی و آزادی ۱۹ نفر از گروگان ها پایان گرفت.

در سال ۱۹۸۸ سفارت بریتانیا در ایران دوباره شروه به کار کرد.

در ماه فوریه سال ۱۹۸۹ در پی فتوای آیت الله خمینی برای قتل سلمان رشدی، نویسنده بریتانیایی، روابط بین دو کشور تیره شد.

در سپتامبر سال ۱۹۹۰ روابط بین دو کشور از سر گرفته شد. در سال ۱۹۹۷ با روی کار آمدن محمد خاتمی به عنوان رئیس جمهور ایران روابط دو کشور روند رو به رشدی را تجربه کرد.

در سپتامبر سال ۱۹۹۸، با صدور توقف حکم سلمان رشدی روابط بین ایران و بریتانیا به حالت اعتدال خود رسید و در ژانویه سال ۲۰۰۰، کمال خرازی، وزیر امور خارجه ایران، به لندن سفر کرد.

در سپتامبر سال ۲۰۰۱، جک استراو، وزیر امور خارجه بریتانیا، در راستای ائتلاف با ایران برای مقابله با طالبان در افغانستان به ایران سفر کرد.

اما روابط بین دو کشور با رد دیوید رداوی، به عنوان سفیر بریتانیا در ایران، در فوریه سال ۲۰۰۲ دوباره تیره شد.

با دستگیری هادی سلیمان پور، کاردارسابق سفارت ایران در بوینس آیرس، پایتخت آرژانتین، توسط مقامات بریتانیایی در ۲۱ آگوست سال ۲۰۰۳ روابط دو کشور روزهای سختی را پشت سر گذاشت.

در ۲۷ آگوست سال ۲۰۰۳، علی آهنی، معاون وزیر امور خارجه ایران، به لندن سفر کرد تا با جک استراو ملاقات کند، وی در این دیدار ابراز امیدواری کرد که مجادله بین ایران و بریتانیا در سطح سفرای دو کشور پیش روی نکند.

در سپتامبر سال ۲۰۰۳ ایران مرتضی سرمدی، سفیر ایران در لندن را برای مذاکره پیرامون این مسئله فراخواند.

در ماه می سال ۲۰۰۴، ایران به جنگ امریکا و بریتانیا در اطراف شهرهای مقدس شیعیان در عراق اعتراض کرد.

در ۲۱ جوون سال ۲۰۰۴، هشت سرباز بریتانیایی در آبهای ایران در نزدیکی مرزهای عراق دستگیر شدند و سه روز بعد پس از رایزنی های دیپلمات های بریتانیایی و ایرانی این هشت نفر آزاد شدند.

در ۱۳ نوامبر سال ۲۰۰۶، تونی بلر، نخست وزیر سابق بریتانیا، در سخنرانی خود اعلام کرد که موضع بریتانیا در قبال برنامه هسته ای ایران نرم تر نخواهد شد.

با وجود پستی و بلندی های روابط سیاسی ایران و بریتانیا در دوره های مختلف، این دو کشور همواره روابط اقتصادی خوبی با یکدیگر برقرار کرده اند.

در ۲۲ ژانویه سال ۲۰۰۶، نشریه هرالد تریبون گزارش داد که صادرات بریتانیا به ایران از ۲۹۶ میلیون پوند در سال ۲۰۰۰ به ۴۴۳ میلیون پوند در سال ۲۰۰۴ افزایش پیدا کرده است. این رقم در سال ۲۰۰۵ به ۴۶۳ میلیون پوند رسید.

وارات این کشور از ایران نیز در همان سال ۳۸.۸ میلیون پوند بود که در مقایسه با سال ۲۰۰۴ ۱۱.۴ درصد رشد کرده بود.

در حال حاضر بریتانیا ششمین شریک اروپایی تجارت خارجی ایران است.

اکنون با تغییرات در بدنه دولت های ایران و بریتانیا شرایط کمی تغییر کرده است. در دوره نخست وزیری تونی بلر، که کمی پیش از محمد خاتمی، رئیس جمهور سابق ایران، بر سر کار آمد حضور وزرای خارجه ای همچون جک استرا و رابین کوک موجب شد که با وجود بروز اختلافات بین دو کشور، روند روابط ایران و بریتانیا مثبت تلقی شود.

اما در شرایط حاضر با توجه به حضور گوردن براون به عنوان جانشین تونی بلر که دولت وی از سیاست خارجی ضعیف تری نسبت به دوره قبل برخوردار است انتظار پیشرفتی در روابط دو کشور وجود ندارد.

اما با وجود تمام این مسائل این دو کشور در تمامی شرایط روابط دوجانبه خود را حفظ کرده اند و به نظر نمی رسد که هیچ یک از آنها بخواهند شرایط را به سمت قطع روابط پیش ببرند.