مبارزه تا خلع محمد علي شاه از پادشاهي

محمد علي شاه اگر چه اظهار موافقت با مجلس و مشروطه مي نمود ولي از همان زمان ولي عهدش در تبريز مشهور بود كه او با مشروطه موافق نيست.چند ماه از مشروطه اول گذشته بود كه پدرش! مظفرالدين شاه مرد.او در ابتدا قسم خورد كه مدافع مشروطه باشد ولي بعدها مخالفت باطني اش را آشكار كرد. نهايتا به امر مربوبش روس مجلس را تخريب كرد. آخوند خراساني و علماي نجف او را نصيحت به جبران مافات كردند ولي وقتي او را نصيحت پذير نيافتند تكفيرش نموده و از شاي خلع كرده و محمد علي شاه تبديل به محمد علي ميرزا شد.مطلب زير در اين رابطه است:

شاه پنهاني در صدد كودتا بر مي آيد و به بهانه هاي مختلف به اذيت و آزار سران مشروطه مي پردازد و سر انجام در 23 جمادي الاول 1327 ق . برابر 2/4/1287 ش . مجلس را به توپ مي بندد و در تهران حكومت نظامي اعلام مي كند و بسياري از رهبران انقلاب شهيد، تبعيد يا زنداني مي شوند . 


آخوند و دو يار وفادارش در حوادث استبداد صغير پيامهاي فراواني براي مردم و رهبران مشروطه فرستادند. در يكي از اين پيامها آمده است :   همراهي با مخالفين اساس مشروطه ، محاربه با امام زمان (عج ) است .  ايشان در ماجراي محاصره آذربايجان از طرف قواي نظامي شاه ، كه از 23 جمادي الاول 1326 ق . تا 27 جمادي الثاني 1327 ادامه داشت ، پيامهاي زيادي براي مردم آذربايجان فرستاد و آنها را در ستيز با استبداد تشويق كرد. در اين ميان ستارخان (از رهبران مشروطه در آذربايجان ) اظهار داشت كه   من حكم علماي نجف را اجرا مي كنم .  آخوند در يكي از نامه هايش به شاه نوشت : 


 از بدو سلطنت قاجار چه صدمات فوق الطاقه به مسلمانان وارد آمده و چقدر از ممالك شيعه از حسن كفايت آنان به دست كفار افتاده . قفقاز، شيروانات ، بلاد تركمان و بحر خزر، هرات ، افغانستان ، بلوچستان ، بحرين ، مسقط و غالب جزاير خليج فارس و عراق عرب و تركستان ، تمام از ايران مجزا شد. دو ثلث تمام از ايران رفت و اين يك ثلث باقي مانده را هم به انحاء مختلف ، زمامش را به دست اجانب دادند. گاهي مبالغ هنگفت قرض ‍ كرده و در ممالك كفر خرج نمودند و مملكت شيعه را به رهن كفار دادند . 


گاهي به دادن امتيازات منحوسه ، ثروت شيعيان را به مشركين سپردند... گاهي خزايت مدفونه ايران را به ثمن بخس (مبلغ ناچيز ) به دشمنان دين سپردند. يكصد كرور، بيشتر خزينه سلطنت كه از عهد صفويه و نادر شاه و زنديه ذخيره بيت المال مسلمين بود، خرج فواحش فرنگستان شد و آن همه اموال مسلمين را كه به يغما مي بردند، يك پولش را خرج اصلاح مملكت ، سد باب احتياج رعيت ننمودند. به حدي شيرازه ملك و ملت را گسيختند كه اجانب علنا مملكت را مورد تقسيم خود قرار داده . 


اي منكر دين ! اي گمراه !، پدرت دستور (مشروطه ) را صادر كرد. اما از روزي كه تو به سلطنت نشستي همه وعده هاي مشروطه را زير پا نهادي . شنيدم شخصي از سوي تو به نجف فرستاده شده تا ما را با پول بخرد. و حال اينكه نمي داني ، قيمت سعادت مردم بيشتر از پول توست ... تو دشمن دين و خائن به اين مملكت هستي . من بزودي به ايران مي آيم و اعلان جهاد مي كنم .  


رهبران مشروطه از نجف در پيامي به مردم ايران مي نويسند : 


  به عموم ملت ، حكم خدا را اعلام مي داريم : اليوم ، همت در دفع اين سفاك جبار و دفاع از نفوس و اعراض و اموال مسلمين از اهم واجبات و دادن ماليات به گماشتگان او از اعظم محرمات است ...  


علماي نجف ، سران قبايل ايران را به پشتيباني از مشروطه و همه مسلمانان جهان را به پيكار بر ضد استبداد محمد علي شاه فرا مي خوانند. آخوند، شيخ عبدالله مازندراني و ميرزا حسين تهراني در پاسخ استفتاي مسلمانان ازمير و طرابوزان (از شهرهاي تركيه ) آنها را به مبارزه با محمد علي شاه فرا مي خوانند . 


طولي نكشيد كه آخوند خراساني حكم جهاد را صادر كرد و قبيله هاي شيعي عراق آمادگي خود را براي پيوستن به مشروطه طلبان و حركت به ايران اعلام كردند و طلاب ، علما و بسياري از ايرانيان مقيم عراق نيز در بغداد گرد آمدند تا به سوي ايران حركت كنند . 


در اين زمان بود كه طرابلس (ليبي ) به اشغال ايتاليا در آمد. آخوند، مازندراني و آيه الله شريعت اصفهاني در پيامي به مسلمانان جهان ، حكم جهاد براي آزاد سازي طرابلس را صادر مي كنند . 


مشروطه طلبان گيلان و اصفهان پايتخت را در 28 جمادي الثاني 1327 ق . برابر 23/4/1288 ش . آزاد ساختند. محمد علي شاه به سفارت روس ‍ پناهنده مي شود و از آنجا به روسيه فرار مي كند. سپاه مشروطه طلبان نجف كه آيه الله العظمي سيد محمد كاظم يزدي و چند تن ديگر از مراجع تقليد نيز در بين آنها بودند، با شنيدن خبر آزادي تهران از حركت به ايران منصرف مي شوند . 


آخوند هنگامي كه شنيد سرداران فاتح ايران در صدد اذيت شيخ فضل الله نوري بر آمده اند، تلگرامي به تهران فرستاد و مشروطه طلبان را از آزار وي بر حذر داشت اما روشنفكران غربزده نامه آخوند را پنهان كردند و سپس شيخ فضل الله نوري را اعدام نمودند. آخوند پس از شنيدن خبر شهادت وي گريست . عمامه اش را به زمين انداخت و مجلس يادبود شهيد شيخ فضل الله نوري را در منزل خود برگزار كرد . 


فرصت طلبان دهها مجتهد مبارز را به بهانه مخالفت با مشروطه در تهران و شهرستانها شهيد، تبعيد يا زنداني كردند. طرفداران مشروطه مشروعه ، پس ‍ از شهادت شيخ فضل الله نوري رنجهاي فراواني را متحمل شدند. غربزدگان ، آيه الله ملا قربانعلي زنجاني ، مجتهد 92 ساله زنجان را دستگير كرده ، به تهران آوردند و در صدد محاكمه اش بر آمدند . 


اما آخوند با ارسال تلگرام شديد اللحني ، مانع اين عمل شد . 


هر روز خبرهاي ناگوار از تهران و شهرستانها به آخوند مي رسيد. ترور آيه الله سيد عبدالله بهبهاني به دستور تقي زاده ، تبعيد آيه الله طباطبايي و خلافهاي برخي از مشروطه طلبان او را رنج مي داد. ولي آخوند هنوز به مشروطه اميد داشت . 


آخوند پس از رحلت ميرزا حسين تهراني در سال 1326 - كه در تمام دوران مبارزه همدوش او مي رزميد - با توان بيشتر با كمك شيخ عبدالله مازندراني به هدايت مشروطه پرداخت . 


آخوند و آيه الله مازندراني در نامه اي به مجلس شوراي ملي از نمايندگان مجلس مي خواهند كه به سبب ضديت تقي زاده با اسلام از ورودش به مجلس جلوگيري كنند . 


مجلس شوراي ملي نيز حكم اخراج وي را از تهران صادر كرد . 


در دهم صفر 1327 ق . از آخوند و مازندراني درباره حقوق اقليتهاي مذهبي سوال مي شود. آنها پاسخ مي دهند : 


  ايذاء و تحقير زردشتيه و ساير اهل ذمه ... حرام و به تمام مسلمين واجب است كه وصاياي خاتم النبيين صلي الله عليه و آله را در حسن سلوك و تاليف قلوب و حفظ نفوس و اعراض و اموال ايشان كما ينبغي رعايت نمايند ...  


آخوند و مازندراني در سال 1327 ق . بر كتاب   تنبيه الامه و تنزيه المله  نوشته آيه الله محمد حسين نائيني تفريظي نوشته ، آن را تاييد كردند. اين كتاب از نخستين كتابهايي است كه درباره حكومت اسلامي نوشته شده و سازگاري مشروطه با اسلام در اين كتاب بخوبي بيان شده است . 


آيه الله شيخ محمد اسماعيل محلاتي در بيستم محرم 1327 ق . در اعلاميه اي مشروطه را بدين صورت معرفي مي كند : 


  هدف از مشروطه ، محدود كردن اختيارات شاه است . هدف اين است كه قانون كه توسط نمايندگان مجلس منتخب مردم وضع مي شود، ملاك عمل حكومت باشد. مجلس شوراي ملي براي تعيين مصالح و مضار مملكت توسط وكلاي ملت تاسيس شده است . پس منافاتي با اسلام ندارد. امر به معروف و نهي از ممنكر در اسلام آمده است . كار مجلس هم يكي از مصاديق آن است ... 


مراد از مشروطه اين نيست كه هر كس هر كار حرامي را دلش بخواهد، بكند. مراد از مشروطه آزادي مردم از قيد استبداد شاه است . ما مي خواهيم احكام اسلام درباره همه مردم ، شاه و گدا به طور مساوي اجرا شود ....  


آخوند و مازندراني اين اعلاميه را تاييد كردند و اعلاميه با تاييد آنها به ايران فرستاده شد . 

.........................................................................


منبع: ديدار با ابرار، آخوند خراساني آفتاب نيمه شب، محمد رضا سماك اماني