علاج، رفع احتياج از بيگانگان است - نگاهى به اقدامات اجتماعى و عام‏المنفعه حاج‏آقا نورالله

حاج آقا نوراللّه براى تشويق هر چه بيشتر و گسترش كارهاى خير و عام المنفعه كه در دو جهت رفاه داخلى و بى‏نيازى از خارجى استوار بود، طى نامه‏اى به مرحوم حاجى صدرالمحدثين كه از بزرگان وعاظ و خطيبى توانا بوده، دستور مى‏دهند كه در منابر و مجالس عمومى مردم را در جريان كارهاى انجام شده براى استقلال اقتصادى كشور قرار دهند و مردم را تشويق به مشاركت و انجام امور عام‏المنفعه نمايند:


اعلاميه حاج آقانوراللّه خطاب به مردم براى تأسيس مريضخانه  

«عرض مى شود بحمداللّه والمنّه ميامن خاص و توجهات شاملة بلااختصاص حضرت امام عصر(عج) كه اسلاميان را پناه و مناص است. از عموم اهالى مملكت از عوام و خواص بر اثر يك جهتى و اتحاد و خواهش بى غرضى هويدا و بينا گشته. آثار ترقى و تربيت از وجنات و حالشان پيدا و انوار تمدن از ناحيه مدنيتشان ظاهر و هويدا است. چنانچه هر يك در تأسيس مجارى خيريه و احداث مبانى بريه و تربيت امور و استراحت جمهور به اقدامات موفور از روى كمال اخلاص، استعدادات خود را در پيش قدمى و همراهى به منصة ظهور و بروز مى‏رسانند. و در خلاص هموطنان ملت از قيد مذلّت و استخلاص اقارب از كيد و شيد اجانب پاى ثبات و مردانگى مى‏فشارند. و در خدمت به ابناى جنس خويش كه در حقيقت از يك جوهرند نوع همّتى مردانه و غيرتى جداگانه دارند؛ از آنجمله نواب والا محمد حسن ميرزا كه از روى پاكى نيّت و درستى عقيدت و فرط درايت، به فقرا و ترفيه ضعفا و ترضية غربا و تشفية مرضى به ترتيبى شايسته و اسبابى بايسته، مريضخانه‏اى موسوم به «اسلاميه» اساس نهاده و مرضاى بى‏بضاعت و غرباى بى‏استطاعت را شفا داده، بدون غرض غذا و بلاعوض دوا مى‏دهند و جراحات دلشان را مرهم. بر شما واجب و لازم است كه محض تشويق و ترويج و توسعة اين دايرة ذى‏شأن به زبانى شيوا و بيانى زيبا در محافل و مجالس و منابر مساجد نماييد. و چنانكه دانند و مى‏توانند مردم را به توسعة اين دايرة پرفايده توصيه فرماييد. و اطبا هم در تكميل اين مرحله بكوشند. و چشم از فوايد و محاسن اين كار بزرگ نپوشند؛ شايد بعون‏اللّه مردم ديگر از شربت مرگ اجانب نخورند و بيماران داخلة ما از سموم ماران جان سالم بدر برند. علاج ، رفع احتياج از بيگانگان است. اين در راه رضاى حضرت كبريا در تشفيّه قلوب مرضى، همين.

اقل خدام شريعت، حاجى شيخ نوراللّه بن محمدباقرنجفى 


مدرسة خاص ايتام

«بحمداللّه اصفهان كه بازار ترقى و تمدن به همّت و اهتمام حضرت ثقهًْ‌الاسلام به منتهاى مدارج امكان رونق‏افزا گشته و تمام جهات و حيثيات شرف و عزت توصيت و استقلال را محل مواظبت و دقت خود قرار داده، دقيقه‏اى از دقايق لازمه را از مدنظر دقت غفلت نمى‏فرمايند. تمام اوقات را به مهمى از مهام وطن مى‏پردازند. و از جملة نتايج اقدامات حضرت ايشان افتتاح مدرسة ايتام است كه سه ماه است چشم ما به اين موهبت عظمى روشن و ساحت اصفهان به طلوع خورشيد معرفت خرم گلشن گشته و انجمن مشتمل بر عقلا و كاردانان به جهت نظارت آن مقرر شده. و اعضاى آن انجمن اشخاص ذيل مى‏باشند: سركار شيخ الاسلام نواب والا، محمدرضا ميرزا رييس پستخانه، جناب محاسب الدوله، جناب آقا ميرزا احمد خان ميرپنجه، جناب ميرزاعبداللّه خان ميرپنجه، جناب حاجى محمدحسين كازرانى، جناب آقاميرزا فضل‏اللّه خان، جناب ميرزا مسيح خان ناظم الاطباء، جناب ميرزا رضاخان نايينى، جناب حاجى سيدحسن بنكدار، جناب آقاسيد محمدعلى معين الاسلام . اين اجزاى محترم اوقات مخصوصه انجمن مى‏كنند و مشاوره و كنكاش مى‏نمايند در استحكام و توسعة اين مشروع كه حقيقتاًآبادى ملك و بزرگان و تجار ذوى‏الاحترام و ايمان حضور بهم رسانيده و اطراف انجمن رابه زيب وجود خويش مفتخر داشتند. پس يكى از اطفال لايحه‏اى قرائت نمود. از مضامين آن كه مشتمل بر كساد بازار معرفت و غفلت ايام گذشته بود، حضار را رقت دست داد و حضرت ثقهًْ‌الاسلام گريستند و اشك غيرت از ديدگان ريختند. و چون وقت مضيق بود، فقط چهار نفر اطفال امتحان دادند. درس ابتدايى را به خوبى از عهده برآمدند و املا كردند و حاضرين را خرسند و سربلند نمودند. پس جناب صدرالمحدثين كه هميشه در صلاح وطن و خير مرد و زن سعيهاى بليغ مى‏كنند و مريضخانة اسلام به اهتمام و بلاغت بيان ايشان انجام يافته، و بر هركسى جد و جهدشان روشن است، خطبة فصيح و خطابة صحيح در باب لزوم معارف و اشاعة علوم خواندند. و مقدماتى عقلانى ترتيب داده بودند، كه نشر معارف لازم و انجام پذير نيست مگر به بذل مال و صرف منال كه دارايان و با ثروتان دريغ نكنند و اين حسنة مرضيه را مزيد برافتخار خود نمايند. پس چون نتيجة مقدماتشان ضرورى بود دايره اى ترتيب داده بودند كه هر كس به قدر همت خود اعانه كند. و حضار به قدر وسع و مردى خويش مبلغى به عنوان ماهيانة مدرسه نوشتند كه مجموع ماهى بيست تومان شد. حضرت ثقهًْ‌الاسلام فرمودند كه پس از چندى كه مدرسه ترتيبى احسن پيدا كند يكى از املاك مرغوب خود را وقف اين مطلوب مى‏نمايم.» 


تأسيس قرائتخانه

«محض اشاعة معارف و خدمت به نوع، اعضاى انجمن معارف اصفهان قرائت خانه افتتاح نموده. و براى سهولت كه هر كس از خاص و عام به قرائت خانه رفته و از اخبارات مستحضر شوند، بابت آن يكشاهى قرار داده‏اند. محل آن در حوالى دروازة دولت و همه روز بدون استثنا از صبح تا شام باز است. به عموم ارباب جرايد اعلان مى‏شود كه هر كدام محض همراهى به اين اساس خير خواستند روزنامه ارسال و مؤسسين قرائت خانه را رهين منت فرمايند. آدرس ذيل رأسا بفرستند. اصفهان، دروازه دولت، قرائتخانة معارف.» 


امنيت طرق و تمشيت امور جامعه 

«جناب حاجى ملك‏التجار فرمودند: كه امنيت و حفظ مال و جان از هر چيز مقدم است. و در شهر پست را زده‏اند و بسيارى از مسافرين برهنه گشته‏اند و طرف قمشه و سميرم مردم ضبط غلة خود را جرأت ندارند.

حضرت ثقهًْ‌الاسلام فرمودند: بايد امنيت را از دولت خواست سالى شصت هزار تومان به جههًْ دو فوج سرباز اصفهان مى‏دهند و شش هزار تومان به جهت قره‏سواران و هفت هزار تومان براى قزّاق و اين تحمّلات به جهت حصول امنيت است. البته بايد در نظام آباد و مهيار و ساير جاهاى لازمه قره‏سواران گماشت. ايران از دست رفت، ظلم و بيداد از حد گذشته، تا كى مردم اطراف جان و مالشان در معرض خطر باشد؟


گر اين تير از تركش رستمى است

 نه بر مرده بر زنده بايد گريست


هرگاه مستبدين، اغتشاش را وسيلة نيل به آمال قرار داده‏اند، ملت هم بيدار است و حقوقى كه به جهت امنيت ادا مى‏كند، مى‏تواند خود صرف امنيت نمايد.

آنگاه ثقهًْ‌الاسلام فرمودند: جناب شيخ الاسلام بايد بروند خدمت حضرت مستطاب والا نيّرالدوله و در اين باب تكليف را معين كنند. و فرمودند هرگاه تكليف قره‏سواران را دولت قبول نكند، من مى‏دهم و هرگاه كدخدايان شهر مواجب كم دارند، بايد زياد كرد. اين مطلب خيلى اهميت دارد، هرگاه مى‏گويند از عهده برنمى‏آييم، آن مواجب كه براى قره‏سواران معين است و رعيت مى‏دهد، بدهند كسانى هستند كه مواظبت مى‏كنند و امنيت را متعهد مى‏شوند، مثل مصلح السلطنه و ايل بيكى مهبادى. و قرار شد كه جناب آقاى شيخ الاسلام حضور حكومت جليله رفته و تا فردا نتيجة مطلب را خبر بدهند. و حضرت ثقهًْ‌الاسلام در اين باب به تفنگ دارباشى و وثوق‏السلطان هم سفارش نموده‏اند كه با حكومت گفتگو كنند و نتيجه اقدامات را سريعا خبر دهند. »