شیخ فضل الله نوری فریاد رسای اسلام خواهی و استقلال طلبی

در پیام تاریخی حضرت امام خمینی به روحانیت در کنار خیل عظیم فقیهان و عالمان و روحانیون اندیشمند و متعهد و انقلابی از اقلیتی از روحانی نمایان نیز نام برده می شود که اگر چه در ظاهر چنین نمی نمایند که وابسته به بیگانگان و متصل به قدرتهای استعماری و استکباری باشند در فکر و عمل و براساس مستندات تاریخی به آن آبشخور آلوده اتصال داشته اند و همواره در نقطه مقابل و در معارضه با علمای آزاد اندیش و دلسوخته و زجر کشیده قرار گرفته و مانع و مشکل ایجاد کرده اند. 

امام خمینی توصیف های زیبا و شگفتی زایی از جبهه بزرگ عالمان درد آشنا و مبارز و نستوه دارد که نمونه ذیل یکی از آنهاست: 

«در هر نهضت و انقلاب الهی و مردمی علمای اسلام اولین کسانی بوده اند که برتارک جبین شان خون و شهادت نقش بسته است. کدام انقلاب مردمی ـ اسلامی را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیش کسوت شهادت نبوده اند و بربالای دار نرفته اند و اجساد مطهرشان بر سنگفرش های حوادث خونین به شهادت نایستاده است» (1) 

امام خمینی درباره روحانیون وابسته به استکبار نیز تعابیری آگاهی بخش دارند که نمونه ذیل یکی از آنهاست: 

«استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزه ها مایوس شد دو راه برای ضربه زدن انتخاب نمود یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد راه های نفوذ تقویت گردید. اولین و مهم ترین حرکت القای شعار جدایی دین از سیاست است... روحانیون مجاهد از «نفوذ» بیشتر زخم برداشته اند... ضربات روحانیت ناآگاه و آگاه وابسته به مراتب کاری تر از اغیار بوده و هست.» (2) 

در یک رویکرد تاریخی یک مصداق و نمونه از روحانیت متعهد و مبارز و در تقابل با استعمار خارجی و نیز مصداق و نمونه ای از روحانیت وابسته به بیگانه و آسیب رسان به اسلام را به تامل و مداقه می گذاریم. 

فقیه مجاهد و عالم نستوه آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری مصداق و نمونه بارز و روشنی از روحانیت متعهد و دلسوخته و دردآشنا میباشد و شیخ ابراهیم زنجانی مصداق و نمونه ای از اقلیت روحانیون وابسته به استعمار و در تقابل بااسلام اصیل و روحانیت آگاه و متعهد به شمار می رود. 

هم شهید بزرگوار آیت الله شیخ فضل الله نوری و هم روحانی نمای وابسته به اغیار شیخ ابراهیم زنجانی را در نهضت مشروطه و در مقابل هم و در تضاد و تعارض با یکدیگر مشاهده می کنیم. 

حضرت امام خمینی از عملکرد این دو تن ـ روحانی و روحانی نما ـ اینگونه سخن می گوید: 

مرحوم شیخ فضل الله نوری ـ رحمه الله علیه» ایستاد که «مشروطه باید مشروعه باشد باید قوانین موافق اسلام باشد». در همان وقت که ایشان این امر را فرمود و متمم قانون اساسی هم از کوشش ایشان بود مخالفین خارجی ها که یک همچو قدرتی را در روحانیت می دیدند کاری کردند در ایران که شیخ فضل الله مجاهد مجتهد دارای مقامات عالیه را یک دادگاه درست کردند و یک نفر منحرف روحانی نما او را محاکمه کرد و در میدان توپخانه شیخ فضل الله را در حضور جمعیت به دار کشیدند. (3) 

شما می دانید که مرحوم شیخ فضل الله نوری را کی محاکمه کرد. یک معمم زنجانی یک ملای زنجانی محاکمه کرد و حکم قتل او را صادر کرد. (4) 


1 ـ در شناخت شخصیت شهید شیخ فضل الله نوری که نماینده روحانیت متعهد و مبارز و دلسوخته و زجر کشیده در راه اعتلای دین و استقلال سرزمین می باشد ـ باید تعابیر حضرت امام خمینی در وصف او به تامل گذاشته شود. 

امام خمینی شیخ فضل الله را مبتکر و نظریه پرداز «مشروطه مشروعه» می دانند او را عامل اصلی و تلاشگر نخستین برای تصویب متمم قانون اساسی معرفی می کنند عنوان «مجتهد» را برای نمایاندن اندیشه های فقهی و اجتهادی او برمی گزینند لقب «مجاهد» را به منظور معرفی شاخصه جهاد در راه خدا با دشمنان خارجی و داخلی به کار می برند و این شهید والامقام را «دارای مقامات عالیه» که نشان از ویژگی ها و برجستگی های روحی و اخلاقی و علمی و عملی در ابعاد و جلوه های گوناگون دارد معرفی می کنند و مجموعه این مشخصه ها را که موجب حرکت الهی او برای جلوگیری از سیطره استعمار خارجی بر ایران می شود عامل «قدرت روحانیت» و واکنش انگلیس و ایادی داخلی آن در تلاش برای شهادت رساندن این عنصر فداکار و مبارز می دانند. 

اگر چه فقها و علمای نجف با پیام ها و اعلامیه های خود و نیز علمای تهران با تلاش فکری و عملی در نهضت مشروطه حضور فعال داشتند لکن از آن میان فقیه مجاهد شیخ فضل الله نوری نقشی محوری و تعیین کننده داشت. او به عنوان «مهم ترین شخصیت مذهبی ایران طراح مشروطه مشروعه نویسنده قانون اساسی اسلامی و متمم قانون اساسی مشروطه و ماده مذهب رسمی کشور و هیئت طراز اول مجتهدین ناظر بر مقررات و قوانین مجلس شورای ملی در تهران به شکل دهی جنبش و مجلس و قانون اساسی می پرداخت و او در میان علما دقیق تر و شناخته شده تر حوادث و جریانات را در تهران می دید. از آنجا که اطلاع از اوضاع سیاسی جهان آن روز نفوذ استعمار فکری و گسترش اندیشه های ضد دینی در قالب آزادی حقوق بشر مقررات ملی و مشروطیت و دخالت سیاستهای انگلیس و روس در کشورهای مختلف به ویژه در ایران و کشورهای اسلامی باشناخت از انجمن های سری و تشکیلات فراماسونری و مطالعه مکاتب الحادی و مادی در قالب مکتب های فلسفی و عرفانی و آگاهی از اندیشه مبارزه با دین در قالب پروتستانتیسم اسلامی و پیرایشگری آن با گسترش گروه های به ظاهر مذهبی بابیت و بهائیت و ازلی انگلیسی و شناخت دقیق از تحصیل کردگان و به ظاهر روشنفکران دیگر اندیش جامعه ایرانی و هواداران اندیشه های لائیک غربی و بیگانه و مطلع از وضعیت دقیق سیاسی دربار و دولت وابسته ایران و اوضاع به هم ریخته اقتصادی و اجتماعی که پس از مرگ ناصرالدین شاه و واقعه رژی و دخالت بیگانگان و جداسازی تیول سیاسی سیاستمداران و تلاش متجددین را برای مبارزه صد درصد با تفکر دینی و خداباوری و مبارزه افراطی اجتماعی و سیاسی با روحانیت دین و ترور شخصیت آنها مشاهده می کرد تصمیم به مبارزه و اعلان طرح حکومتی «مشروطه مشروعه» و تحریم مشروطیت غربی گرفت» (5) و این در حالی بود که او خود به همراه چهره های شاخص روحانیت همچون آیت الله طباطبایی و آیت الله بهبهانی از بنیان گذاران نهضت مشروطه بود و به دلیل انحراف مشروطیت توسط انگلیس طرح «مشروطه مشروعه» را مطرح کرد که مبنای آن تحقق قوانین شرع مقدس اسلام بود. 

چهره فقیه آگاه و مبارز آیت الله شیخ فضل الله نوری در همه حرکت ها شاخص و تاثیرگذار بود و از جمله در هجرت علمای تهران به قم که جمعیتی قریب به هزار تن از فضلا و روحانیون را در برمی گرفت و در اعتراض به استبداد و ستم دربار علیه مردم مسلمان این حرکت را آغاز کردند به اعتراف مورخان نقشی برجسته داشت. (6) 

همچنین شیخ شهید در حرکت آگاهی بخش متحصنین در زاویه آستانه حضرت عبدالعظیم و انتشار لوایح برای اعلام مواضع و رفع شبهات و تردیدهایی که عناصر غرب گرا علیه او در میان مردم جامعه منتشر کرده بودند نقش محوری داشت و این حرکت در حالی صورت گرفت که روزنامه های مشروطه غربی با ادعای آزادی و دموکراسی و حقوق بشر از چاپ و نشر سخنان و دست نوشته های او امتناع می کردند و او به ناچار به انتشار لوایح اهتمام ورزید(7) 


2 ـ شیخ ابراهیم زنجانی که امام خمینی او را «منحرف روحانی نما» می نامند عنصری غرب زده و وابسته به استعمار خارجی و همراه و همیار با ایادی و مهره های داخلی قدرتهای استکباری در نقطه مقابل فقیه آزاد اندیش و مرزبان دین اسلام آیت الله شهید شیخ فضل الله نوری قرار داشت و طبیعی است که او از مهره هایی بو دکه توسط استعمار از دیرزمان و به مرور آماده بهره برداری علیه اسلام ناب محمدی (ص) و نهضت هایی که علمای اسلام در آن نقش محوری و بنیادی ایفا می کردند شده بود. نهضت مشروطه ایران که به رهبری روحانیت بنیان نهاده شد و با حضور مردم مسلمان مراحل پیشرفت را طی می کرد با دخالت انگلیس و با نقش آفرینی جریان های فکری و سیاسی وابسته به غرب به انحراف گرائید و از همان زمان شهید بزرگوار آیت الله شیخ فضل الله نوری که رکن بزرگ نهضت مشروطه بود به مخالفت با مشروطه ای که در دام انگلیس گرفتار آمده بود پرداخت و طرح مشروطه مشروعه را مطرح و ترویج نمود. 

شیخ ابراهیم زنجانی از جمله مهره های وابسته به استعمار انگلیس بود که برای نهادینه کردن «اسلام غربی» و وابسته به استکبار جهانی ذخیره سازی شده بود و همه مراحل سرسپردگی و ماموریت های مختلف را به خوبی طی نمود تا این که سرانجام به دادستانی دادگاهی انتخاب شد که مامور بود با یک محاکمه ساختگی و فرمایشی چهره شاخص روحانیت اصیل و متعهد و انقلابی یعنی آیت الله شیخ فضل الله نوری را محاکمه و حکم اعدام او را صادر نماید! 

شیخ ابراهیم زنجانی از اعضای سازمان مخوف فراماسونری در ایران بود که با فعالیت های مرموز شاخه های این سازمان استعماری توانست در عرصه فعالیت های مخالف با اسلام و روحانیت و حوزه های علمیه حضور یابد و زمینه ساز طرح استعماری جدایی دین از سیاست و اسلام منهای روحانیت شود. 

شیخ ابراهیم زنجانی به مرور و در اثر تماس با فرهنگ غرب به تجددگرایی افراطی و غرب زدگی آلوده شد و مطالعه نشریات و کتبی در موضوعات مختلف مربوط به دنیا غرب او را به «خودباختگی» کشاند. 

ارتباط این عنصر با حکومت قاجار او را در نزدیکی به عناصر دربار و کارگزاران اصلی این سلسله مساعدت نمود و از جمله باید حکومت میرزا مهدی خان غفاری ملقب به «وزیر همایون» بر خمسه زنجان را نقطه عطفی در زندگی شیخ ابراهیم زنجانی شمرد. 

در سال های حکومت میرزا مهدی خان غفاری رابطه ای نزدیک و صمیمی بین او و شیخ ابراهیم زنجانی به وجود آمد و این رابطه و اقدامات ناشی از آن موجب شد که در میان مردم مسلمان و روحانیون منطقه شیخ ابراهیم زنجانی به «فرنگی مآبی» متهم شود. 

میرزا مهدی خان غفاری بلافاصله پس از استقرار در زنجان مبارزه شدید و سرسختانه ای را با فقیه پارسا آخوند ملاقربانعلی زنجانی ـ که مجتهد بزرگ زنجان بود و پس از ارتحال مرحوم میرزای شیرازی مرجع تقلید مردم خمسه و منطقه به شمار می رفت و در این خطه از احترام و اقتدار فراوان برخوردار بود ـ آغاز کرد. 

میرزا مهدی خان غفاری در دیدارها و همراهی ها با شیخ ابراهیم زنجانی ضمن تشریح مسائل مملکتی از نفوذ و رقابت روسیه و انگلیس در ایران سخن می گفت و همواره خطر روسیه را می نمایاند و انگلیس را هوادار و حامی حفظ استقلال و تمامیت ارضی ایران معرفی می کرد! 

پس از عزیمت میرزامهدی خان غفاری به کردستان و انتقال حکومت خمسه به جلال الدوله پسر ظل السطان شیخ ابراهیم زنجانی به او نیز نزدیک شد و بسیار دوست و صمیمی گردید. (8) 

شیخ ابراهیم زنجانی در آثار خود فهرستی به دست می دهد که عموما از اعضای افراطی لژ بیداری ایران ـ وابسته به سازمان فراماسونری ـ محسوب می شدند و بازیگران اصلی صحنه پردازی هائی بودند که سرانجام به استقرار دیکتاتوری رضاخان انجامید. در قله این فهرست سیدحسن تقی زاده و محمدعلی فروغی قرار دارند. شیخ ابراهیم زنجانی با این عناصر در تعامل بود و به ویژه تا پایان عمر نسبت به سید حسن تقی زاده که معتقد بود ایران باید از سر تا پا فرنگی و غربی شود وفادار ماند. (9) 

«اسلام انگلیسی» جلوه ای از «اسلام غربی» به شمار می رفت که شیخ ابراهیم زنجانی سخت به آن پایبند و مامور ترویج آن بود جلوه دیگر اسلام غربی «اسلام آمریکایی» بود که در آثار شیخ ابراهیم زنجانی زمزمه های آن را می شنویم. از سال 1302 به بعد شیفتگی به آمریکا در نوشته های شیخ ابراهیم زنجانی خمیرمایه های اولیه شکل گیری اسلام آمریکایی در ذهن و فکر او محسوب می شد او به پسرانش می نویسد: «ادنی رعیت در آمریکا باشید بهتر است از وزارت در ایران» 

و نیز در آثار او آمده است: «آمریکا را تازه غنچه نیکبختی و بلندی و آسودگی و آزادگی و دارایی و فراخی شگفت آغاز کرده. پست ترین زارع و عمله آنجا نیک روزتر و خوشبخت تر از پادشاهان و بزرگان شرق است.» (10) 

طبیعی است که این چنین عنصر دین فروش و خودباخته و مسخ شده ای در دادگاه فرمایشی مشروطه غربی حکم اعدام چهره شاخص روحانیت اصیل فقیه و مجاهد نستوه آیت الله شیخ فضل الله نوری را صادر نماید و سرسپردگی به بیگانگان را ثابت کند و پاسخ سرمایه گذاری ها و هزینه هایی که برای او کرده اند را به موقع و در لحظات نفس گیر تاریخ بدهد! 

حضرت امام خمینی علت اولیه و اساسی دین فروشی و سرسپردگی شیخ ابراهیم زنجانی را «نفسانیت» می داند و معتقد است که او به دلیل نپیمودن راه تهذیب نفس و پرورش درون در دام حکمرانان داخلی قاجاریه و استعمارگران خارجی گرفتار آمد. (11) 

بر اساس این دیدگاه ژرف امام خمینی عناصری همچون شیخ ابراهیم زنجانی همانند روحانیون دربار بنی امیه و بنی عباس که به نشر اسلام اموی و اسلام عباسی پرداختند و در مقابل اسلام اصیل و ناب که ائمه اطهار (ع) و فقیهان و عالمان آزاداندیش ترویج کنندگان آن بودند ایستادند به دربار حکومت های وقت راه یافت و به تعامل با ایادی استعمار خارجی پرداخت و مروج اسلام شاهنشاهی و اسلام انگلیسی و اسلام آمریکایی شد و همانگونه که روحانیون درباری در طول تاریخ در دام نفسانیت گرفتار آمدند و تمایلات درونی شامل جاذبه های ثروت و شهرت و ریاست خاستگاه اصلی دین فروشی آنان شد شیخ ابراهیم زنجانی نیز اینگونه و این چنین خویشتن را باخت و دنیا و آخرت خود را تباه ساخت. 

پیام و درس و عبرت امروز ما از این رویکرد تاریخی فراوان است و از آن میان اصل «حضور» و به «غفلت و تسامح» درنیامدن و «عبرت گیری» از وقایع مشروطه است و امام خمینی این پیام و درس بیداری را اینگونه به نسل امروز منتقل می نمایند: 

«اگر روحانیون ملت خطبا نویسندگان روشنفکران متعهد سستی بکنند و از قضایای صدر مشروطه عبرت نگیرند به سر این انقلاب آن خواهد آمد که به سر انقلاب مشروطه آمد.» (12) 

این رهنمود و هشدار امام خمینی در دل خود همه چیز دارد و از آن جمله این که نباید بگذاریم در جامعه امروز و فردای ما «شیخ فضل الله» ها در «غربت» و «مظلومیت» فرو روند و فریادهای «اسلام خواهی» و «بیگانه ستیزی» و «استقلال طلبی» آنان در خاک سرد گورستان تاریخ مدفون شود. 

و نباید بگذاریم حامیان اسلام شاهنشاهی و اسلام غربی و آمریکایی در هر موقعیت و در هر کسوت رشد کنند و به جایگاه های شهرت و قدرت برسند و به گونه ای به فریب افکار عمومی بپردازند که «حق» ها «باطل» و «راه» ها «بیراهه» جلوه داده شود و به تدریج پوسته ای از «اسلام» باقی بماند و نامی و ظاهری از «انقلاب» و «نظام اسلامی». 


پاورقی: 

1 ـ پیام امام خمینی به روحانیت 67 12 3 صحیفه امام ج 21 ص 275 

2 ـ همان مدرک ص 278 

3 ـ تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی تبیان (آثار موضوعی) دفتر بیستم موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص 70 

4 ـ همان مدرک 

5 ـ جریان های فکری مشروطیت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ص 34 

6 ـ روحانیت و مشروطه به کوشش جمعی از نویسندگان و پژوهشگران انتشارات دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم ص 428 

7 ـ همان مدرک ص 420 و 421 

8 ـ جریان های فکری مشروطیت موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی ص 250 و 251 

9 ـ همان مدرک ص 262 

10 ـ همان مدرک ص 268 

11 ـ تاریخ معاصر از دیدگاه امام خمینی ص 70 و 71 

12 ـ روحانیت و حوزه های علمیه از دیدگاه امام خمینی تبیان (آثار موضوعی) دفتر دهم موسسه تنظیم و نشر آثار امام ص 257