شهادت شیخ فضل‌الله نوری رهبر نهضت مشروطه

"من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می‌دانم كه به علامت استیلای غربزدگی پس از دویست سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد" (جلال آل احمد)

 

شهید شیخ فضل‌الله نوری از جمله روحانیونی بود كه در پیروزی نهضت مشروطه نقش مهمی ایفا كرد؛ اما، پس از مشاهده انحراف این نهضت بنای مخالفت با روشنفكران غرب‌زده گذاشت. او خواستار مشروطه مشروعه بود و مشروطه‌ای را كه بنای آن بر‌پایه قوانین اسلامی كشورهای غربی و الگوبرداری از تمدن و فرهنگ غربی بود را رد می‌كرد. او از نخستین عالمان اسلامی بود كه به نقشه استعمار در جهت اسلام‌ز‌دایی و جایگزین كردن حكومت لائیك تحت پوشش مشروطه و قانون اساسی پی‌برد و سعی كرد تا اجازه ندهد ملی‌گرایی به جای اسلام‌گرایی بنشیند و به نام آزادی و دموكراسی‌، بی‌بند و باری غربی در جامعه اسلامی حاكم شود.

پس از فتح تهران كه مشروطه‌خواهان از هر سو به تهران هجوم آوردند و حكومت استبدادی محمدعلی شاه را سرنگون كردند، بواسطه انحرافات بسیاری كه در میان ایشان وجود داشت و دست‌های خارجی كه آنها را هدایت می‌كرد، منزل شیخ فضل‌الله نوری را كه از رهبران اصلی مشروطیت و از نخستین قیام‌كنندگان برای ایجاد عدل و برچیدن بساط ظلم بود محاصره كردند.

یك نفر از سفارت روس وارد خانه شد و از ایشان خواست كه به سفارت روسیه پناهنده شوند. اما شیخ بشدت مخالفت كرد بعد، آن شخص اظهار كرد كه اگر حاضر نمی‌شوید بیایید لااقل پرچم را بالای در خانه نصب نمایید باز هم شیخ فضل‌الله جواب داد كه «اسلام زیر بیرق كفر نمی‌رود» و فرمود: «آیا رواست كه من پس از هفتاد سال كه محاسنم را برای اسلام سفید كرده‌ام حالا بیایم بروم زیر بیرق كفر؟»

پس از آن شیخ همه اطرافیان را مرخص كرد تا به ایشان آسیبی نرسد. سرانجام شیخ فضل‌الله را دستگیر كرده و پس از سه روز محاكمه‌ای صوری تشكیل داده و یكی از منحرفان روحانی‌نما حكم اعدام ایشان را صادر كرد. در آستانه اعدام، یكی از رجال وقت با عجله برای او پیغام آورد كه شما این مشروطه را امضا كنید و خود را از كشتن برهانید. ایشان در جواب گفت: « دیشب رسول خدا را در خواب دیدم فرمودند: فردا شب مهمان منی و من چنین امضایی نخواهم كرد». مرحوم جلال آل‌احمد در كتاب خدمت و خیانت روشن‌فكران می‌نویسد: 

«من نعش آن بزرگوار را بر سردار همچون پرچمی می‌دانم كه به علامت استیلای غرب‌زدگی پس از 200 سال كشمكش بر بام سرای این مملكت افراشته شد».