زنجاني و كُنج عافيت در يوم التوپ!

روز به توپ بسته شدن مجلس از سوى محمدعلى شاه (23 جمادى‏الاول 1326 ق) برخى از نمايندگان تندرو، به رغم بر پاكردن آتشى كه اينك زبانه كشيده و خشك و تر را مى‏سوزاند، بى‏سر و صدا از معركه گريختند و يارانشان را در ميان آتش تنها گذاشتند. 

ميرزا آقا فرشى، چند روز پيش از غائله، به اسم مرخصى از مجلس، از پايتخت گريخت و به تبريز و سپس به اروپا رفت. تقى‏زاده نيز از شركت در مجلس و درگيرى با قزاقها تن زد و به قول فريدون آدميت: «از خُفيه گاه به سفارت انگلستان پناه برد» و همراه جمعى از مشروطه چيان تندرو، با «تضمينِ» سفارت از ايران خارج شد. 

زنجانى هم از كسانى بود كه در خانه ماند و يارانش را تنها گذاشت: «من صبح كه در منزل بودم حسب المقرّر مى‏بايست به مجلس بروم. دست و پا جمع كرده بودم حركت كنم، كه ناگاه صداى توپ و تفنگ بلند گرديد. دوستان كه بودند مانع رفتن شدند. همة صداها در گوش ما بود و تمام نسوان و اطفال در رعشه و لرزه بودند... جمعى در سفارتها تحصن نمودند». 

بعيد نيست كه عضويت زنجانى در رده‏هاى بالاى «جامع آدميت»، كه رئيس و برخى از اعضاى مهمّ آن، پنهان و آشكار، با دربار پيوند داشتند، در حفظ جان وى بى‏نقش نبوده باشد. وى ظاهراً در حملة مخاطره بار اردوى مسلّح مشروطه در جمادى الثانى 1327 قمرى به پايتخت نيز (كه به فتح تهران و تجديد مشروطيت انجاميد) شركت نداشت و تماشاچى جنگ خونين شاه و مشروطه خواهان بود: 

بعد از طلوع آفتاب روز سه شنبه بيست و چهارم ماه جمادى الثانيه مشغول نوشتن كاغذى به زنجان و اظهار دلتنگى بودم، به ناگاه صداى شليك تفنگ و رولور و بعضى صداهاى بزرگتر از دور شنيده شد. كم كم نزديكتر و بلندتر گرديد. 

گمان كرديم كه نزاع در ميان مشروطيان و استبداديان در شهر در گرفته، خوف زياد شده، زن و بچه وحشت كردند. صداها على‏الاتصال نزديكتر و بيشتر مى‏شد تا اطراف ما را درگرفت. آدم بيرون فرستاده خود هم پشت در آمديم، ديديم معركه و غوغا و صداهاى شليك و فرياد زنده باد مشروطه و مجاهدين است [ كه] مى‏آيد. تحقيق كرديم معلوم شد اول صبح قشون ملى داخل شهر شده و الآن مشغول تصرف شهر هستند و [ از ]مردم شهر هم آزادى خواهان بيرق بلند كرده و مسلّح شده و نداهاى عموم به گوش مى‏رسد و سرباز و قراول و سنگريان را مى‏رانند و مى‏دوانند.  

بديهى است چنين كسى كه از صحنه‏هاى خونين نبرد، پرهيز جسته و به كنج عافيت خزيده بود، بايد در رژيم جديد، دورى خويش از معركه را با خوش رقصيى بديع از خدمت به رژيم نوين و خصومت با مخالفان «برجسته» و در عين حال «بى‏دفاع» آن جبران كند، و زنجانى نيز با شركت در دادگاه فرمايشى شيخ فضل‏اللّه‏ (كه دعوت سفارتخانه‏ها را براى تحصن رد كرده و «تنها و بى‏دفاع» در خانه مانده بود) و خواندن كيفر خواستى بلند در لزوم اعدام وى، اين نقيصه را جبران كرد!