دموكرات ها «دموكرات عاميون»

هسته اوليه تشكيل دهنده حزب دموكرات از فرقه «اجتماعيون عاميون» بودند. گروهى مخفى و تندرو كه احتمالاً از سوى حيدرخان عمواوغلى پيش از انتخابات مجلس اول در اواخر سال ۱۳۲۴ق./ ۱۹۰۶م. 

هسته اوليه تشكيل دهنده حزب دموكرات از فرقه «اجتماعيون عاميون» بودند. گروهى مخفى و تندرو كه احتمالاً از سوى حيدرخان عمواوغلى پيش از انتخابات مجلس اول در اواخر سال ۱۳۲۴ق./ ۱۹۰۶م. ساماندهى شدند. وى قبل از انقلاب مشروطيت از سوى حزب سوسياليست روسيه در باكو براى تاسيس شعبه اى از آن در ايران به ايران فرستاده شد. حزب «دموكرات عاميون» (دموكرات ها) پس از فتح تهران تشكيل شد و در زمان مجلس دوم رسماً خود را به مجلس معرفى كرد.

•اعتقاد به تغييرات تدريجى

دموكرات ها نظامنامه خود را در سال ۱۳۲۸ه . ق، ۱۹۱۰م. و مرامنامه خود را در سال ۱۳۲۹ ، ۱۹۱۱ منتشر كردند. مرامنامه منتشر شده از سوى دموكرات ها در مقايسه با مرامنامه «اجتماعيون عاميون» ملايم تر بود. اين تغيير استراتژى در نگاه موسسان حزب پيش از اين در حذف واژه اجتماعيون كه بار انقلابى داشت نمود يافته بود. دموكرات ها برخلاف اسلاف خود به تغييرات تدريجى بر پايه منش پارلمانى معتقد بودند. آنها همچنين خواستار «ايجاد نظام اجبارى»، «انفكاك قوه سياسى از قوه روحانى»، «تقسيم املاك بين رعايا»، «قانون منع احتكار»، «تعليم اجبارى»، «تاسيس بانك فلاحتى» و «ترجيح ماليات غيرمستقيم بر مستقيم» بودند و با تاسيس مجلس اعيان مخالفت مى ورزيدند.۱در بخشى از مرامنامه دموكرات ها در مورد تكامل و ترقى بشر آمده بود: «تمام ترقيات عالم، كل مجاهدات بشر همانا عموماً رو به طرف سعادت و حريت و مساوات و آمال مكنونه عالم تمدن است كه انسان به سوى آن مى شتابد... ايران نيز كه در غائله بشريت يك اولاد قديم است، ممكن نيست كه اين تغييرات و تحولات ضرورى كه از آثار تكامل عالم است، محكوم نباشد و بتواند روى بناى پوسيده استبداد مطلق و اساس از كار افتاده فئوداليسم قائم باشد... ايرانيان البته زنجير اسارت را بريده اند، ولى به كاروان ترقى نرسيده اند. ايران بايد اين وضع بحرانى را كه البته مبتلا به آن است، چاره كند.»۲دموكرات ها پس از ترسيم شرايط آن زمان كشور راه حل خود را براى جبران اين عقب ماندگى اين گونه ارائه مى كنند: «... بايد حكومت قانونى تشكيل داد و دولت مركزى را قوى ساخت و صنايع و سرمايه ملى را تقويت كرد.»۳دموكرات ها دو تفاوت عمده با ساير احزاب سوسياليست داشتند:

۱- بيش از حد ملى گرا بودند و با هرگونه مداخله بيگانگان در امور داخلى كشور به شدت مخالفت مى كردند.

۲- مدعى رفتار براساس اصول اسلام بودند، هر چند كاملاً مخالف دخالت علما در سياست بودند.۴

•سازمان حزبى

سازمان حزب دموكرات شامل حوزه ها، مجالس محلى، كنفرانس هاى ايالتى، كميته هاى ايالتى، كنگره عمومى و كميته مركزى بود. كميته پارلمانى هم يكى از اركان حزب به شمار مى آمد. كميته پارلمانى زيرنظر كميته مركزى فعاليت مى كرد و دستورات لازم را از آنجا مى گرفت. ارگان رسمى حزب روزنامه «ايران نو» نام داشت كه به سردبيرى محمدامين رسول زاده به انتشار اخبار و ديدگاه هاى دموكرات ها مى پرداخت. روزنامه هاى ديگرى هم در ساير شهرها از سوى شاخه هاى حزب منتشر مى شد كه از آن جمله مى توان روزنامه هاى «شفق» در تبريز و «بهار» در خراسان را نام برد. كميته مركزى حزب هم حمايت از يك مجمع ادبى را برعهده داشت كه نشريه اى به نام «كوكب درى» را انتشار مى داد.

پى نوشت: 

۱- بهار ملك الشعرا، تاريخ مختصر احزاب سياسى ايران، جلد اول، صفحه ۹

۲- سعيدى گلناز، شكل گيرى احزاب سياسى در ايران، اطلاعات سياسى اقتصادى، شماره ۱۹۴-۱۹۳ ص ۹۸

۳- همان

۴- انقلاب مشروطيت، از سرى مقالات دانشنامه ايرانيكا، انتشارات اميركبير، چاپ اول فصل پنجم، احزاب سياسى دوران مشروطيت، اتحاديه، م، ص ۱۳۵