حاج آقا نورالله اصفهاني

حاج آقا نورالله اصفهاني (مهدي) فرزند شيخ محمد باقر نجفي و نوۀ دختري سيد صدرالدين عاملي در سال 1278 ق در اصفهان ديده به جهان گشود. وي پس از آموختن مقدمات علوم ديني راهي عتبات عاليات شد و تا سال 1304 ق به تحصيل در آنجا ادامه داد و از محضر بزرگاني چون آيت الله ميرزا حبيب الله رشتي و آيت الله ميرزا حسن شيرازي استفاده کرد و پس از نيل به درجه اجتهاد به اصفهان مراجعت نمود. در سال 1307 ق به همراه برادرش آقا نجفي به قلع و قمع بابيها اقدام کرد که موجب تبعيد آن دو به تهران گرديد. وي همچنين در جريان قيام تنباکو فعالانه شرکت داشت. حاج آقا نورالله در زمينه مسائل اقتصادي نيز بر حمايت از توليدات داخلي و تلاش براي استقلال اقتصادي کشور تأکيد مي‌ورزيد چنانکه در تأسيس شرکت اسلاميه مشارکت مستقيم و فعال داشت. در جريان جنبش مشروطه و مهاجرت کبرا به جمع مهاجرين و متحصنين قم پيوست و پس از پيروزي مشروطه خواهان نخستين انجمن ملي را با نام «انجمن مقدس ملي اصفهان» به همراهي گروهي از علما و بزرگان، از جمله سيد حسن مدرس تشکيل داد. به دنبال بمباران مجلس و برچيده شدن موقت مشروطيت «انجمن مقدس ملي اصفهان» نيز منحل شد و از طرف شاه، اقبال الدوله کاشي به حکومت اصفهان منصوب گرديد، حاج آقا نورالله و سيد حسن مدرس به همراه جمعي ديگر از آزاديخواهان، انجمن سري تشکيل دادند و خود را براي مبارزه با استبداد آماده نمودند. در سال 1329 ق حزب دموکرات در اصفهان در صدد ترور حاج آقا برآمد. او که خود را در معرض خطر مي‌ديد به عتبات عاليات رفت و مراجع مشروطه خواه را در جريان حوادث ايران گذارد. 


در آستانه جنگ جهاني اول حاج آقا نورالله به اصفهان بازگشت و در پي مهاجرت اغلب وکلاي مجلس و سرشناسان آزاديخواه تهران به اصفهان به کمک آنان شتافت و با همدستي آنان و اداره ژاندارمري به قواي متفقين اعلام جنگ داد و مراکز و مؤسسات حساس انگليسيها را در اصفهان تصرف کرد، اما با هجوم قواي روس به اصفهان به عراق پناه برد تا اينکه پس از پايان جنگ دوباره به اصفهان بازگشت.1 پس از کودتاي 1299 رضاخان در صدد برآمد تا با اعلام جمهوري، خود را اولين رئيس جمهوري ايران معرفي کند. مدرس در تهران با استفاده از نفوذ و قاطعيت خود در برابر اين حرکت ايستاد و طي نامه‌اي از علماي اصفهان کمک و همراهي خواست، علماي اصفهان و در رأس آنها حاج آقا نورالله طي نامه‌اي براي همراهي با مدرس اعلام آمادگي کردند، پايمردي و مخالفت مدرس و ديگران باعث شد تا جمهوري خواهان قلابي عقب نشيني کنند.2 

مهاجرت حاج آقا نور الله اصفهاني و جمعي از علماي اصفهان و ساير نقاط کشور به قم و تحصن در مخالفت با نحوه اجراي قانون نظام اجباري در سال 1306 آخرين حرکت سياسي حاج آقا نورالله اصفهاني بود که به مهمترين و بزرگترين حرکت سياسي دوره سلطنت رضاشاه تبديل شد. در پي اين حرکت ايشان در قم گروهي به نام «هيئت علميه و روحانيه مهاجرين قم» را تشکيل داد. تلگرافهايي از طرف وي به مجلس شوراي ملي و رئيس الوزراء مخابره شد. سيد حسن مدرس که در اين زمان جزء نمايندگان اقليت مجلس و از مخالفان سرسخت رضاخان بود طي تلگرافي به حاج آقا نور الله، اقدام او را تأييد کرد و حمايتش را از علماي مهاجر اعلام داشت، ولي متأسفانه قبل از به ثمر رسيدن اقدامات، حاج اقا در شب 4 دي ماه 1306 به طور ناگهاني درگذشت. برخي معتقدند با توجه به کسالت ايشان رضاشاه اعلم الدوله پزشک مخصوص خود را براي به قتل رساندن حاج آقا به قم فرستاد. اعلم الدوله نيز با تزريق آمپول هوا وي را به شهادت رساند. با مرگ او «هيئت مهاجرين قم» نيز از هم پاشيده شد.3 پس از شهادت حاج آقا نورالله، مدرس در مدرسه سپهسالار که خود توليت آن را به عهده داشت مراسم با شکوهي برگزار کرد و از مقام و موقعيت او تجليل نمود.4 حاج آقا نورالله اصفهاني علاوه بر فعاليتهاي گوناگون سياسي، اجتماعي و اقتصادي، فعاليتهاي فرهنگي متعددي نيز انجام داد. در سال 1320 ق او به منظور خنثي کردن تبليغات ضد اسلامي يکي از کشيشهاي اروپايي،جلسات بحث آزادي را در اصفهان داير کرد که اين جلسات به «انجمن صفاخانه» معروف شد. وي همچنين اقدامات مؤثر و چشمگيري در تداوم مشارکتهاي مردمي و صنفي و ايجاد مؤسسات عام المنفعه همچون کتابخانه، قرائت خانه، بيمارستان و مدرسه انجام داد و براي اداره آنها بخشي از اموالش را وقف نمود و نيز با تشويق و حمايتهاي معنوي و مادي او روزنامه‌هايي چون اصفهان، جهاد اکبر، الجناب و انجمن اصفهان به منظور رشد آگاهيهاي سياسي مردم انتشار يافت. حاج آقا با وجود اشتغال فراوان به امور سياسي و اجتماعي از تدريس و تأليف غافل نبود. از آثار اوست: خصال الشيعه، تفسير قرآن، مکالمات مقيم و مسافر و ... .5  


_______________________________ 


1. محمد حسن رجبي، علماي مجاهد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1382، ص 62ـ 63. 

2. مجموعه مقالات همايش تبيين آراء و بزرگداشت هشتادمين سالگرد نهضت آيت الله حاج آقا نورالله اصفهاني، اصفهان: سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان، 1384، ص 17ـ19. 

3. محمد حسن رجبي، ص 64 ـ 65. 

4. مجموعه مقالات همايش تبيين، ص 20. 

5. محمد حسن رجبي، ص 65.