جلسه نقد كتاب استادعلي ابوالحسن منذر توسط نعيميان در برنامه كتاب ماه تاريخ در نمايشگاه كتاب
در سراي سيامين سال انقلاب اسلامي:
كتاب «شيخ فضلالله نوري و مكتب تاريخنگاري مشروطه» نقد شد
26 ارديبهشت 1388 ساعت 12:04
كتاب «شيخ فضلالله نوري و مكتب تاريخنگاري مشروطه» با حضور «حجتالاسلام علي ابوالحسني» نويسنده كتاب و «حجتالاسلام ذبيحالله نعيميان» جمعه (25 ارديبهشت) در سراي سيامين سال انقلاب اسلامي نقد و بررسي شد./
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، در ابتداي نشست «حجتالاسلام علي ابوالحسني» محقق تاريخ ايران و اسلام گفت: «كتاب «شيخ فضلالله نوري و مكتب تاريخنگاري مشروطه» به دو بخش كلي تقسيم ميشود؛ بخش نخست بحثي در باب روش پژوهش و بخش دوم، تحقيق تاريخ را در 8 فصل دربردارد.»
وي افزود: «در اين كتاب ملزومات يك تحقيق عميق و درست تاريخي را بيان كردهايم كه متكي بر تجربيات تاريخي است. بخش دوم به نقد و پالايش تواريخ موجود مشروطه و بررسي كاستيها و آفات مكتب تاريخنگاري مشروطه ميپردازد.»
اين محقق تاريخ ايران و اسلام خاطرنشان كرد: «مكتب تاريخنگاري مشروطه، يك مكتب مشخص به نام تاريخنگاري مشروطه است و مورخان اين دوره از تاريخ با يكديگر اختلافات فاحشي ندارند و لطمهاي به بستر آن وارد نميكنند.»
وي افزود: «انقلاب اسلامي آب تازهاي را به بستر گزارش و تحليل تاريخ وارد كرد و بر اين اساس يك تحول عمده و اساسي صورت گرفت و همزمان در مكتب تاريخنگاري كلاسيك مشروطه نيز تحولاتي رخ داد. تحولي كه در حوزه مورخان انقلاب رخ داد تحول اساسي نبود بلكه در واقع مكتب آن نوعي محافظهكاري تاريخ مشروطيت بود.»
«ابوالحسني» يادآور شد: «70 سال، تا پيروزي انقلاب اسلامي، گروه خاصي صحنهگردان مكتب تاريخنگاري مشروطه بودند كه از ديدگاه سلايق خود آن را نوشتند كه در اين نگارش حضور قابل ملاحظهاي نداشتند و چون 70 سال از آن تاريخ سپري شد، اگر كساني هم ميخواستند از منظر مقابل تاريخ مشروطه را بنويسند، وجود نداشتند.»
وي افزود: «افرادي مانند يحيي دولتآبادي، مهدي ملكزاده، محمدمهدي شريف كاشاني، سيد احمد تفرشي و... همه متعلق به يك جناح و از گردانندگان جنبش مشروطه اند و همه سندهاي خود را رو كردند و از جناح مقابل نيز نقش داشتند ولي هيچ اثري از آنها نميبينيم تنها يك اثر مدون است كه پس از يك قرن، اين نسخه يكبار منتشر شد.»
اين تاريخپژوه كه بيش از 50 كتاب در حوزه تاريخ ايران و اسلام دارد خاطرنشان كرد: «بخش دوم كتاب به بيان مستندات، كاستيها و آفات اين مكتب ميپردازد و 7 كاستي، آفت كلي و كلان تاريخ و جنبش مشروطه را مطرح ميكند، جانبداري و ضديت مورخان با رجال صاحب نام در مشروطه و نويسندگاني مانند «ماشاءالله آجوداني» نويسنده كتاب «مشروطه ايراني» و «لطفالله آجوداني» در اين بحث جاي ميگيرد.»
وي همچنين تأكيد كرد: «بزرگنمايي اشياء، رونويسي از دست يكديگر بدون نقادي، سهم توازن در ارايه اخبار، تقسيمبندي كليشهاي افراد و گروههاي مختلف و... بزرگترين آسيب تاريخنگاري محسوب ميشوند.»
اين استاد دانشگاه به فرايند تحقيق اشاره كرد و گفت: «فرايند تاريخ دو مرحله دارد، نخست گردآوري مواد و مصالح لازم و ديگري تحقيق، بررسي، دستهبندي، ارزيابي و نتيجهگيري از اين مواد و مصالح است. نقصي كه در تاريخنگاري معاصر ماست معطوف به اين مسأله است كه در مرحله تتبع پژوهش گسترده، كافي و جامع صورت نميگيرد و در مرحله تحقيق دقتنظر لازم به كار گرفته نميشود و اين مسأله منشا بسياري از لطمات تاريخنگاري معاصر كشور ماست.»
وي بر تحقيق و تتبع تأكيد كرد و گفت: «در تاريخنگاري، فقه و حديث تحقيق و تتبع بسيار لازم است، تحقيق گاه نقص تتبع را براي بازسازي و التيام تاريخ مطرح ميكند و نقش بسزايي در اين مسأله دارد. همچنين شناخت حقيقت دشوار است اما محال نيست و عبرتگيري مستلزم شناخت حقيقت و واقعيت است.»
سپس «حجتالاسلام ذبيحالله نعيميان» عضو هيأت علمي مركز حكومت اسلامي گفت: «فاصله تاريخي ما با مشروطه به اين سبك و سياق است كه تاريخنويسي توسط يك جريان حاكم و پيروز مشكلات عديده و روششناسي تاريخي را ايجاب كرده است.»
وي افزود: «روششناسي يك محقق به صورت خودآگاهانه اين است كه بتواند روش مطالعه تاريخ را به دست آورد و خودآگاهي آن شفافتر باشد و محصول دستاوردهاي علمي را ارايه دهد. در اين كتاب، قلم شيوا و اديبانه نويسنده در تركيبات عميق علمي و آميخته كردن آنها با برخي تركيبات ادبي كار ارزشمندي است. همچنين استفاده از تعابير علمي و ادبي، دقت و تيزبيني عواملي اند كه بايد در اين كتاب به آنها اشاره كرد.»
اين محقق تاريخ انقلاب اسلامي خاطرنشان كرد: «در اين كتاب خودآگاهانه بين مراحل شناخت نگاه متوازن دارد و با روششناسي واقعي انتقادگرايي ميتوانيم واقعيات را به اندازه شايسته بشناسيم.»
وي افزود: «مقوله تاريخ ما را در دام هرمنوتيك تاريخي و دام نسبيتانگاري مياندازد، اينكه محوريتهاي تاريخي چه مقدار است و بتوانيم جناحبنديهاي تاريخي را دريابيم و آن را بشناسيم.»
«نعيميان» يادآور شد: «رجالشناسي منطقي در اين كتاب مشاهده ميشود و رجالشناسي از ديدگاه نويسنده كتاب تفاوتي نميكند كه در كدام جناح است. همچنين توجه به قراين متنوع و انواع قراين تاريخي در اين كتاب مشاهده ميشود. به همين دليل در تاريخنگاري معاصر يك قرينه به صورت گزينش انتخاب ميشود.»
وي افزود: «نويسنده در اين كتاب به كاوش در اسناد و منابع ديگر ميپردازد و صرفا به يك منابع تاريخي اكتفا نميكند و به دنبال ديگر اسناد تاريخي است، حتي تمايل به مصاحبه با ديگر افراد مختلف در اين زمينه مشاهده ميشود.»
اين پژوهشگر و محقق تاريخ انقلاب اسلامي خاطرنشان كرد: «در تاريخنگاري تكنيك آرمانگرايي در انديشههاست. اينكه انديشه شيخ فضلالله نوري متناسب با چيست و چه عناويني را بيان ميكند، در اين مقوله مطرح ميشود.»