تقریظات میرزای شیرازی در ستایش از آثار میرحامد حسین (5 صفحه)

میرزا محمد حسن شیرازی در روز پانزدهم جمادی الاول 1230قمری در شیراز پا به عرصه گیتی نهاد و از چهار سالگی به تحصیل علم اشتغال یافت. میرزا در سال 1248، شیراز را به مقصد اصفهان ترک نمود و در مجالس درس علمای آن سامان شرکت جست و در سال 1259 راهی عتبات گردید. وی در حوزه های نجف و کربلا به حلقه درس استادانی چون صاحب جواهر و شیخ حسن آل کاشف الغطا درآمد و از خرمن معارف آنان خوشه ها چید.

میرزای شیرازی پس از ارتحال شیخ مرتضی انصاری، زعامت حوزه های علمیه و مرجعیّت تقلید شیعیان را عهده دار گردید و فتوای تاریخی تحریم تنباکو را صادر فرمود. وی سرانجام در شب بیست و چهارم شعبان 1312ق، دار فانی را وداع گفت.

در این مجال، سه تقریظ از میرزای شیرازی در ستایش از تألیفات میرحامد حسین هندی،1 تقدیم می گردد.2

تقریظ اول:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمدللّه الذی أبدع بقدرته علی وفق إرادته فطرة الخلیقة، و أولی کلا بحسب قابلیته ما یلیق به من صبغة الحقیقة، فعلّم آدم الأسماء واصطفی من أکابر ذرّیته، و خلّص صفوته للبحث عن حقائق الأشیاء، والإطّلاع علی ما فی بطون الأبناء، فألهمهم علوم حقائقه، و أعلمهم نوادر دقائقه، وجعلهم مواضع ودائع أسراره، و مطالع طوالع أنواره، فاستنبطوا و أفادوا، و استوضحوا و أجادوا، و الصلاة و السلام علی من حبّه خیر و أبقی و آله الذین من تمسّک بهم فقد استمسک بالعروة الوثقی.

أمّا بعد، فلمّا وقفت بتأییداللّه تعالی و حسن توفیقه علی تصانیف ذی الفضل الغزیر، و القدر الخطیر، العالم الخبیر و الفاضل النحریر، الفائق التحریر، الرائق التعبیر، العدیم النظیر، المولوی السید حامد حسین، أیّده اللّه فی الدارین، و طیّب بنشر الفضائل أنفاسه، و أذکی فی ظلمات الجهل نورالعلم بنبراسه، رأیت فیها مطالب عالیة، تفوق روائح تحقیقها علی الغالیة، عباراتها الوافیة دلیل الخبرة، و إشاراته الشافیة محل العبرة، و کیف لا و هی من عیون الأفکار الصافیة مخرجة، و من خلاصة الإخلاص منتجة، هکذا هکذا و إلاّ فلا، العلم نور یقذفه اللّه فی قلب من یشاء من الأخیار.

و فی الحقیقة أفتخر کل الافتخار، و من دوام العزم و کمال الحزم و ثبات القدم و صرف الهمم فی إثبات حقیّة أهل بیت الرسالة بأوضح مقالة أنمار؛ فإنّه نعمة عظمی و موهبة کبری: ذلک فضل اللّه یؤتیه من یشآء.

أسئل اللّه أن یدیمک لإحیاء الدین و یقیمک لحفظ شریعة خاتم النبیین، صلوات اللّه علیه و آله أجمعین، فلیس حیاة الدین بالسیف والقنا، فأقلام أهل العلم أمضی من السیف.

والحمدللّه علی أنّ قلمه الشریف ماض نافع، ولألسنة أهل الخلاف حسام قاطع، و تلک نعمة منّ اللّه بها علیه، و موهبة ساقها إلیه، وإنّی و إن کنت أعلم أنّ الباطل فاتح فاه من الحنق، إلاّ أنّ الذوات المقدسة لایبالون فی إعلاء کلمة الحق، فأین الخشب المسنّدة من الجنود المجنّدة، وأین ظلال الضلالة من البدر الأنور و ظلام الجهالة من الکوکب الأزهر؟

أسأل اللّه ظهور الحقّ علی یدیه و تأییده من لدیه و أن یجعله موفقا منصورا مظفرا مشکورا، وجزاه اللّه عن الإسلام خیرا، والرجاء منه الدعاء مدی الأیام بحسن العاقبة والختام.

و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.

حرّره الأحقر محمد حسن الحسینی

فی ذی الحجّة الحرام سنة 1301[الهجریة].

تقریظ دوم:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

الحمدللّه علی جزیل نعمائه، و الصلاة و السلام علی خاتم أنبیائه و أصفیائه.

و بعد، چون بحمداللّه و حسن توفیقه، واقف بر تصنیفات منیفه آن جناب شدم و مطالب نفیسه آن را زیارت کردم، خوش داشتم که مطمع فکر خوبان و مطمح نظر دانشمندان با خبر باشد و هر نظره اش نصرت بخش ارباب نظر:

جای آن دارد که گویم آن کتاب

آیه حق است بر اهل صواب

عبارات وافیه و اشارات شافیه اش، دلیل خبرت است و محل عبرت؛ معلوم است که از عیون افکار صافیه مخرج است و از خلاصه اخلاص منتج. هکذا و الاّ فلا: العلم نور یقذفه اللّه فی قلب من یشاء.

فی الحقیقه، افتخار می کنم از این دوام عزّت و علوّ همّت و ثبات قدم و صرف همم در اثبات حقیقت اهل بیت رسالت که امری است عظیم و نعمتی است بس جلیل؛ رشک می برم: ذلک فضل اللّه علینا.

امیدوارم که پیوسته در احیاء دین و حفظ شریعت و ودیعت خاتم النبیین با کمال استقامت باشید.

حیات دین نه به جنگ است و آبیاری سیف

که عالمان به قلم کار سیف می بینند

بحمداللّه قلم حقیقت رقم جناب سامی، سخن طرازی و زبان اهل جدل را حسامی است قاطع، و تلک نعمة منّها اللّه علیکم.

اگر چه می دانم ارباب وهن را دهن پیوسته چاک[است]، ولی ذوات مقدّسه پاک را از اعلای کلمه حق چه باک؟ با جنود مجنّده حق، خشب مسنّده را چه نسبت است و ظلال ضلال را در قبال مهر انور چه جرأتی است؟ أسأل اللّه ظهور الحق علی یدیک.

باید در حق همدیگر به دعا کوشیم و طرفة العینی از مدد الهی چشم نپوشیم.

خداوند آن طینت طیّبه را موفق و منصور و مظفر دارد. ان شاء اللّه!

جزاک اللّه عن الإسلام خیرا و أدام اللّه تأییدکم و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته!

الأحقر محمد حسن الحسینی

تقریظ سوم:

بسم اللّه الرحمن الرحیم

به عرض عالی می رساند: رجاء واثق آن که علی الدوام در تشیید قواعد دین حنیف و تشدید سواعد شرع شریف، به برکات امام عصر، ولی زمان ـ ارواحنا له الفداء ـ موفق [باشید].

اگر چه در مقام اظهار تودّد و اتّحاد، کمتر میسّر شده است بتوانم چنانچه شایسته است برآیم، واحد احد اقدس، عزّت أسماؤه، گواه است، همیشه شکر نعمت وجود شریف را می کنم و به کتب و مصنّفات رشیقه جناب عالی مستأنسم و حق زحمات و خدمات آن وجود عزیز را در اسلام، نیکو می شناسم.

[به] انصاف توان گفت تاکنون در اسلام، در فن کلام، کتابی به این گونه نافع و تمام، تصنیف نشده است؛ خصوصا کتاب «عبقات الأنوار» که از حسنات این دهر و غنائم این زمان است. بر هر مسلم متدین لازم است که در تکمیل عقاید و اصلاح مفاسد خود، به آن کتاب مبارک رجوع نماید و استفاده نماید و هر کس به هر نحو تواند در نشر و ترویج آنها، به اعتقاد احقر، باید سعی و کوشش را فروگذاشت ندارد تا چنانچه در نظر است، اعلاء کلمه حق و ادحاض باطل شود که خدمتی شایسته تر از این به طریقه حقّه و فرقه ناجیه کمتر در نظر است.

خداوند عالم ـ جلّ ذکره ـ به برکت أئمّه طاهرین، توفیق را مستدام بدارد که این زحمت شایان و خدمت نمایان به شایستگی به پایان رسد و امیدوارم در شرائف اوقات، از دعوات صالحه خود فراموشم نفرمایند و به ارسال مصنّفات و انفاذ مراسلات مسرور و مأنوسم بدارید که زائد الوصف و فوق العاده به آنها مشتاق و مشعوفم و همواره مترقب اعلان سلامتی وجود مسعود کثیرالخیر والبرکة و داعی دوام تأیید آن جناب می باشم و توقع دعا دارم.

أدام اللّه تعالی مجدکم و السلام علیکم و رحمة اللّه و برکاته.



پي نوشت ها :

1. میرحامد حسین هندی نیشابوری (1246ـ 1306ق)، مؤلّف کتابهای «عبقات الأنوار فی امامة الأئمة الأطهار» (به فارسی) و «الشریعة الغرّاء» (فی الفقه) و «استقصاء الإفحام فی ردّ منتهی الکلام» و «الذرائع فی شرح الشرائع» و «صفحة الألماس فی احکام الارتماس» و….(ویراستار)

2. مجموعه تقریظات علمای بلاد بر «عبقات الأنوار»، در اثر زیر، گردآوری و منتشر شده است: سواطع الأنوار فی تقریظات عبقات الأنوار، شیخ عباس هندی شروانی، لکهنو، چاپخانه بستان مرتضوی، 1303قمری (چاپ سنگی به همراه رساله «زینة الانشاء»). (ویراستار)

پایان مقاله