میرزا آیت الهی برای امروز

مرجعیت دینی که مفهومی آشنا در ادبیات جوامع شیعی بخصوص در چند قرن گذشته می باشد رقیق شده امامت در مکتب اهل بیت است که عالمانی در عالی ترین مراتب علمی و با کمال وارستگی عهده دار هدایت فکری تربیت اخلاقی و رهبری اجتماعی شیعیان و نیز خدمت به همه مسلمین و خیرخواهی برای همه انسان هاـ به حسب توان و امکانات و نفوذ کلمه و اوضاع پیرامونی ـ می شوند. نگاه به پیشینه یکصدوپنجاه ساله اخیر جوامع شیعی از این منظر درخشش فوق العاده و افتخارآمیزی دارد که شایسته تامل و بایسته تاسی می باشد چرا که عالمان بزرگ علاوه بر روشن گری علمی از نظر سیره عملی الگوی دیگران در راه وظیفه شناسی و عمل به تکالیف الهی می باشند و در این میان میرزای بزرگ حضرت آیت الله العظمی سیدمحمدحسن شیرازی (اعلی الله مقامه الشریف) قله ای فرازمند در میان سلسله قلل برافراشته علم و مجاهدت و مشعلی پرنور از مشعل های هدایت می باشد که خود اسوه ای برای عالمان و هادیان خلق می باشد. او نه تنها در وادی علم عالمی بود کامل و علاوه بر آن معلمی بسیار موفق ـ که از فراوانی شاگردان بزرگ او پیدا است ـ و نه تنها سالکی بود وارسته و زاهدی از دام های دنیا رسته که زعیمی بود واجد شرایط علم و تقوا و تدبیر و رهبری بود که یکجا پنجه در پنجه استبداد ناصری و استعمار انگلیس افکند و هر دو را وادار به عقب نشینی نمود. در سال روز لغو امتیاز تنباکو به حکم آن مرجع بزرگ سیری خواهیم داشت بر برخی از ویژگی هایی که میرزا را در تاریخ حوزه های علمیه شیعه و تاریخ معاصر ایران ماندگار و اثرگذار نمود. ویژگی هایی که امروزه نیز با این وضع و حال مسلمانان و سرزمین های اسلامی برای زعمای دینی و رهبران مذهبی بسی بایسته تر و لازم تر می نماید.
بدین منظور ویژگی های برجسته میرزا را در چهار عرصه اندکی توضیح می دهیم.
1 ـ وارستگی و تقوای میرزا
2 ـ مقام علمی و معلمی میرزا
3 ـ میرزا و اهتمام فراوان به اتحاد اسلامی
4 ـ میرزا و دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین

وارستگی میرزا
چگونگی شکل گیری مرجعیت برای میرزای بزرگ علی رغم همه شهرت و عظمت و آموزندگی های که دارد همچنان یگانه و تکرارناپذیر مانده است! وقتی همه اعیان و افاضل شاگردان شیخ اعظم پس از وفات او مرجعیت را در میرزا متعین دانستند او در پاسخشان گفت: «من آمادگی این مهم را در خود نمی بینم» و مسئله را به میرزاحسن نجم آبادی احاله کرد. اما میرزاحسن طبق گزارش شیخ آقا بزرگ تهرانی قسم جلاله یاد کرد و گفت: «این امر بر من حرام است» و میرزا وقتی رای همگان را چنین دید در حالی که به سختی می گریست این مسئولیت مهم را برعهده گرفت. (1)
این ماجرا نشان می دهد عالمان پرواپیشه مسئولیت پذیری را با حد اعلای تقوا و ورع ممزوج می کردند به گونه ای که بار امانت بدنبالشان می دوید. نکته دیگر اینکه روابط میان عالمان صادق و صالح در نهایت صفا و اخوت استوار است چنانکه می بینیم جمعی اخوان الصفا برای رضای خدا دور هم جمع شدند و درباره تکالیف اجتماعی خود به مشورت و چاره جوئی نشستند. اگر آن روز این حد اعلای «تقوا» و «تفاهم» برای انجام بایسته وظیفه لازم و واجب بود امروز که وظایف بس سنگین تر و عرصه های انجام وظیفه بس گسترده تر و دشمنی دشمنان بس پرتعدادتر و مکرشان پیچیده تر شده به چه مرتبه «تقوا و تفاهم» نیاز است تا امور پیروان اهل بیت بلکه همه مسلمانان جهان از این وضع پریشانی به سامانی رسد و حتی پریشانی به جبهه دشمنان قبله و قرآن تحمیل گردد!
باز تکرار می شود که زوایای این جلسه خدائی بس کاویدنی و سرمشق گرفتنی است و دارای هزار نکته باریکتر ز مو است ولی باید گذاشت و گذشت!
میرزای شیرازی نه تنها در پذیرش مسئولیت مرجعیت و زعامت شیعیان با پای تقوا به فرق هوا کوفت که در طول زمان مرجعیت همواره «مراقب» خویش بود. نقل است که «هر وقت زائرین و ملاقات کنندگان میرزا زیاد می آمدند و سلام و صلوات و دست بوسی زیاد بود یکی از برنامه ها این بود که وقتی مسافرین می رفتند آخوند ملافتحعلی می آمد و میرزا را موعظه می کرد که نباید مغرور شوید این امور ظاهری چیزی نیست تا سم آن چیزها گرفته بشود... این از برنامه های میرزا بود که ملافتحعلی باید می آمد تا مبادا در هوی و هوس گرفتار شود.» (2)
این رفتار میرزا و اینکه شیخ انصاری با اصرار استادش صاحب جواهر مسئولیت مرجعیت را برعهده می گیرد و اینکه آیت الله بروجردی با اصرار علمای وقت به قم می آید و مرجعیت شیعیان را می پذیرد و اینکه امام خمینی به شدت از مرجعیت می گریزد تا اینکه ناگزیر از پذیرش آن می شود و نمونه های دیگر یا همگی نشانه تهذیب نفس و عدالت لازمه مرجعیت و تجسم این سخن امام (علیه السلام) است که «و ما اما من کان من الفقها صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه.» (3) آن دسته از فقها و دین شناسان که پاسبان نفس خویش حافظ دین مخالف هوای نفس و مطیع دستورات الهی باشند صلاحیت مرجعیت تقلیدشدن را دارند.
آیت الله شبیری زنجانی در این باره می گوید:
«میرزا دارای کرامت هایی بوده است و توجه خاصی داشته است به اعمال خودش مقید بوده وبالاخره ـ من جاهد فینا لنهدینهم سبلناـ میرزا از مجاهدین به معنای حقیقی کلمه بوده است.» ایشان اضافه می کند: «میرزا خیلی آدم فوق العاده ای بوده است. شاید به این جامعیت در علمای شیعه نیامده باشد که هم علمش درجه اول باشد هم اخلاقش درجه اول باشد هم تقوایش و هم عقلش... او مجموعه کمالات بوده است.» (4)

مقام علمی و معلمی میرزا
«ارکان اربعه» مرجعیت در میرزا در حد کمال تحقق یافته بود یعنی تقوا اخلاق عقل و علم.
برای روشن شدن مقام ممتاز میرزا در عرصه علم و دانش بیان عالم محقق آیت الله زنجانی بسیار رسا می باشد. «اگر هیچ شاهدی نبود جز همین شاگردها همین که هر چه ملای متفکر می بینیم تربیت شده اویند کافی بود. مثل وحید بهبهانی که شاگردانی همانند بحرالعلوم صاحب ریاض کاشف الغطا میرزا مهدی شهرستانی سیدمحسن اعرجی و ملامهدی نراقی نشان دهنده موقعیت علمی ممتاز او است. دونفر ملا هستند در تاریخ شیعه که شاگردهای آنها مهم ترین شاگردهای اعصارند یکی وحید بهبهانی است و دیگری میرزای شیرازی.» (5)
نشانی دیگر برای مقام والای علمی میرزا اینکه «شیخ انصاری رسائل را به میرزای شیرازی داده بود که حک و اصلاح کند که این امر علامت اعتماد بسیار شیخ نسبت به میرزا است و شیخ دستور داده بود که این کتاب با تصمیمات میرزا چاپ شود ـ لذا اصح نسخ رسائل نسخه هایی است که با تصحیح میرزا چاپ شده است.» (6)

شیوه آموزش در مکتب میرزا
راز توفیقات میرزا در پروراندن شاگردانی که هرکدام بزرگان زمان خود گردیدند و مجامع علمی و جوامع اسلامی را با قدرت فکری و نفوذ شخصیتی خود اداره کردند در شیوه آموزشی مدرسه و مکتب او بود. آیت الله زنجانی می گوید: از مرحوم آقای مرتضی حائری شنیدم که به نظرم از مرحوم حاج شیخ نقل می کرد که ایشان می فرمود: یک موقع که ارتباط بین ایران و عراق یکی دوسال قطع شد مسافر کم می آمد و میرزا فراغت داشت مباحثه های هفت ساعتی می کرده است. چون خودش فکر جوانی داشت و شاگردها هم افراد متفکری بودند به آنها اختیار می داده که فکر بکنند و نظر شاگردان را می پرسیده و درس جنبه مباحثه داشته و خودش محاکمه می کرده و ترجیح می داده است.» (7)
در عصر و زمان ما که شرایط به شدت متحول گردیده و پرسش ها و شبهات و مسئولیت ها و وظایف فراوان اهتمام زعمای حوزه های علمیه برای بوجود آوردن شیوه های کارآمد و روزآمد در امر تعلیم و تعلم و استفاده از تجربه های موفق سلف صالح و نیز بهره گیری از شیوه های مثبت دیگر جوامع برای موفقیت در سطح و عمق علوم و معارف اسلامی و عرضه مناسب آنها به انسان های امروز و فردا امری لازم است که تاخیر و تسفیف آن جز افزایش خسارات نتیجه دیگری ندارد.

میرزا و اهتمام فراوان به اتحاد اسلامی
میرزا از حوزه هزارساله نجف با آن پیشینه و آوازه بعد از شیخ انصاری دل کند و در دهی سکونت اختیار کرد که از شیعیان کسی در آنجا زندگی نمی کرد. یکی از علل گوناگون این هجرت ایجاد وحدت و اخوت بین شیعیان و اهل سنت بود. او بدین منظور در کنار فعالیت فراوان علمی در ارائه خدمات عمومی نیز اهتمام بلیغی داشت و در این راه با احداث پل حمام حسینیه مدرسه و چند خانه برای طلاب و مدرسین به آن شهر رونق داد و حتی به اهل سنت در ساختن مدرسه کمک کرد. (8)
در مواقع حساس که می رفت آتش فتنه بین شیعیان و اهل سنت شعله ور گردد عقل و درایت میرزا آتش فتنه را خاموش می کرد. در آن روزگار استعمار بریتانیا در جای جای مشرق زمین و بلاد اسلامی ریشه دوانیده و لانه کرده بود و متاسفانه براثر دوری مسلمانان از فرهنگ راستین اسلام و تعالیم قرآن میدان برای شیطنت سلطه جویان و سیاست «تفرقه بینداز و حکومت کن» مهیا بود. یکی از فتنه هایی که عوامل و مامورین دولت بریتانیا در پی اجرای آن بودند تلاش برای ایجاد درگیری بین میرزا و اهل سنت عراق بود که پیامد آن از بین رفتن اقتدار دولت عثمانی بود. اما در این میان تقوا و تدبیر میرزا بر آن مکرهای شیطانی فائق آمد. در سال 1311 حسن پاشا والی دولت عثمانی به دیدار میرزا رفت ولی میرزا به او توجهی نکرد. این رفتار کینه والی را علیه میرزا برانگیخت و او عده ای را علیه شیعه تحریک کرد که بدنبال آن فتنه ای پدید آمد و دامنه آن تا بغداد را فرا گرفت. سفیر انگلیس به طرفداری میرزا و اطرافیان او تظاهر کرد و به سامرا رفت و از میرزا اجازه ملاقات خواست ولی میرزا به او اعتنائی نکرد و البته ماجرا ختم به خیر شد و امنیت سامرا برگشت. (9)
در واقعه ای دیگر میان یک طلبه شیعه و یک طلبه سنی زد و خورد ایجاد شد و پی آن عده ای محرک فتنه شدند و کار به حدی بالا گرفت که افرادی خانه میرزا را سنگباران کردند! این امر بر میرزا گران آمد شیوخ فرات که اغلب شیعه هستند به میرزا پیغام دادند که هر امری بفرمائید اطاعت می کنیم. کار دار سفارت انگلیس و روس هم خواستند از این آشفته بازار کلاهی برای خود تهیه کنند ولی میرزا آنها را به حضور نپذیرفت. اما والی عثمانی را به حضور پذیرفت گرچه در پاسخ او که می گوید درباره این متجاسرین چه امری دارید می گوید: اینها بچه های ما هستند و خودمان بینشان صلح و آشتی ایجاد می کنیم. (10) نواده میرزا که ناظر به همین اوضاع بود می گوید: «از عمویم شنیدم که پیرمردهای سامره به ما می گفتند ـ نحن الطلقا ـ ما آزاد شده میرزا هستیم. چون او هر چه می خواست می توانست در حق ما انجام دهد ولی با محبت و رافت با ما رفتا کرد. (11)
امروز که مسلمانان در جای جای جهان پهناور اما آشوب زده و گرفتار فتنه و سلطه بیگانگان و ظلم خود کامگان حال و روز بدی دارند چقدر به چنین بصیرت و تدبیری محتاجند. جز برادری و آگاهی و هوشیاری همه اهل قبله چه چیزی آنها را از آشوب و اشغال نجات می دهد. عراق امروز هم مانند عصر میرزا بلکه به مراتب شدیدتر گرفتار نقشه های شوم دشمنان اسلام و مسلمین چه شیعه و چه سنی است و تنها تدبیر رهبران دینی و عالمان با بصیرت و هوشیاری و همراهی امت اسلامی کینه و مکر دشمنان و بدخواهان را متوجه خودشان خواهد کرد و عراق در آستانه جنگ مذهبی را به عراق امن و آباد بدل خواهد کرد.
آیا در کنگره جهانی حج که می تواند و باید منافع فراوان مادی و معنوی و فردی و اجتماعی مسلمانان را به همراه داشته باشد نباید فتاوای وحدت بخش محور اعمال و مناسک باشد این ضرورت گرچه ظریف است و دقت می طلبد ولی شدنی است. می شود در عین پایبندی به اصول محکم مذهب حافظ کیان مسلمین بود و چون امام خمینی نگریست و از این طریق صفوف همه اهل قبله را بویژه در حرمین شریفین به هم فشرده تر و دل هایشان را به هم نزدیکتر نمود. اگر عالمان ربانی و فقیهان امت حوادث و وقایع جهان اسلام را به دقت و به هنگام رصد کنند و با شناخت موضوعات احکام مناسب را در باره آنها اجرا نمایند و با قیام به وظایف در راستا عزت اسلامی حرکت کنند وضع جهان اسلام اینگونه نمی شود که چندین کشور از کشورهای اسلامی به صورت مستقیم تحت اشغال کفار سلطه جو باشد و در بسیاری از ممالک سلطه اجانب ولو غیر مستقیم بر امور امت تاثیر گذار باشد!
راستی چرا غیر مسلمانان در امور زندگی بسیار روان تر و آسان تر و در صلح و آشتی با هم ارتباط دارند و تردد در کشورهای آنها آسان تر از تردد ما در شهرهای یک کشو راست ولی مسلمانانی که باید براساس کریمه «انماالمومنون احوه» (12) نزدیک ترین و پا یاترین روابط حسنه را بایکدیگر داشته باشیم وضعمان چنین است!
راستی اگر پیامبر اکرم (ص) که علما را امانت داران خود و دیگر پیامبران لقب داده بود و عزت را تنها حق خدا و رسول و مومنین معرفی نمود(14) ما را ببیند به عنوان علما امت و امت خود بجا می آورد و پذیرای ما خواهد بود!

میرزا و دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین
مصلح بزرگ اسلامی و منادی و حدت و عزت مسلمین سید جمال الدین اسد آبادی گفته بود: «میرزا بهترین رهبر و رئیس شیعه است اگر جهان خارج را دیده بود از بهترین رهبران جهان بود.» (15) جلوه جهانی رفتار میرزا در مقابله و با استبداد ناصر و استعمار انگلیسی در جریان تحریم تنباکو است که زیاد پیرامون آن گفته و نوشته شده است. سید جمال در نامه تاریخی خود به میرزا می نویسد: «می توانی با یک کلمه کلمه ای که از دل مرد حقیقت بیرون آمده و بر سینه اهل حقیقت می نشیند افراد پراکنده را جمع کنی و با متفق ساختن آنها دشمن خدا و دشمن مسلمانان را بترسانی و شر کفار را از سرشان برطرف نمائی این رنج و مشقتی را که دامنگیر شان شده است از آنها دور کنی...» (16) گر چه میرزا در آن حدی که توقع سید بود اقدام نکرد ولی با همان یک «کلمه ای» که از دل آن مرد حقیقت بیرون آمد دل های اهل حقیقت را در ایران ربود و کاخ ظلم و بیداد و چپاول و استعمار را به شدت لرزاند و کاخ نشینان را وادار به عقب نشینی کرد. هانری حاویس انگلیسی در مقدمه نامه سید جمال به ملکه ویکتوریا که در آن مظالم دربار و وضعیت ایران شرح داده شده است می نویسد: «... و بطلان این امتیاز ـ امتیاز رژی ـ فقط بواسطه اعمال متفقه و حرکات شجاعت آمیز ملاها و علما بوده است که پادشاه را مجبور به بطلان آن نموده اند و مردم را مشوق و محرک گردیدند که در برابر آخرین حرکت و اقدام پادشاه که به سرقت ملت شباهت دارد مقاومت سخت نمایند.» (17)
نه تنها میرزا خود نسبت به حفظ عزت و کیان اسلام و مسلمین مرزبانی بیدار و رهبری هوشیار بود که این روبه دست پروردگار مکتب فقهی ـ تربیتی او بود. در جریان هجوم دشمنان اسلام به لیبی مرحوم سید محمد کاظم یزدی فتوا داد: «در این هنگام که دول اروپایی مانند ایتالیا به طرابلس غربی ـ لیبی حمله نموده و از طرفی روس ها شمال ایران را با قوای خود اشغال کرده اند و انگلیسی ها نیز نیروهای خود را در جنوب ایران پیاده کرده اند و اسلام را در معرض نابودی قرار داده اند برعموم مسلمین از عرب و ایرانی واجب است که خود را برای عقب راندن کفار از ممالک اسلامی مهیا سازند و از بذل جان و مال در راه بیرون راندن نیروهای ایتالیا از طرابلس غرب و اخراج قوای روس و انگلیس از ایران از هیچ فروگذار نکنند زیرا این عمل از مهم ترین فرایض اسلامی است. (18)
فقهای بزرگ مکتب سامرا که در استمرار راه عزت بخش میرزای بزرگ مرجعیت و زعامت جامعه را عهده دار شدند مانند آخوند خراسانی میرزا محمد تقی شیرازی علامه نائینی و سید عبدالحسین لاری ـ که در منطقه لارستان دولت اسلامی برپا کرده بود ادامه دهنده مشی و مرام میرزا در دفاع از کیان اسلام و حفظ عزت و شوکت مسلمین بودند.
میرزا در آن دوره در عرصه های گوناگون علم تقوا و تدبیر و رهبری قله ای بلند و اسوه ای ماندگار گردید باشد که رهپویان نیز چونان او در وظیفه شناسی و مرزبانی و امانت داری اسوه آیندگان گردند.

پی نوشت:
1 ـ ن. ک. ب. میرزای شیرازی ص 38
2 ـ حماسه فتوا (ویژه نامه روزنامه جمهوری اسلامی به مناسبت یکصد مین سالگرد وفات میرزای شیرازی ص 34
3 ـ وسائل الشیعه ج 18 ابواب صفات قاضی ب 10 ج 20
4 ـ حماسه فتوا ص 35
5 ـ حماسه فتوا ص 31
6 ـ فصلنامه تاریخ و فرهنگ معاصر ش 12 و 11 ص 279
7 ـ حماسه فتوا ص 31
8 ـ ر. ک. ب حماسه فتوا ص 40
9 ـ معارف الرجال ج 2 ص 235
10 ـ حماسه فتوا ص 41
11 ـ حماسه فتوا ص 41
12 ـ سوره جرات 10
13 ـ میزان الحکمه ج 5 ص 2088
14 ـ سوره منافقون 8
15 ـ مجله حوزه ش 51 ـ50
16 ـ نقش سید جمال الدین اسد آبادی در بیداری مشرق زمین ص 200
17 ـ همان ص 216
18 ـ نهضت روحانیون ایران علی دوانی ج 1 ص 209