تاريخ مشروطه خواهي تبريز ، محبوس در خانه ستارخان
سال 1386 سرآغاز توجه به اين اثر ملي بود. خبرها از هر سو بيتوجهي به نماد ملي مبارزه با استعما را هدف قرار داد و اين شد که مسئولان سازمان حفاظت از آثار ملي را به فکر مرمت اين خانه تاريخي و تاريخي که در آن گذشته انداخت. اما هر آنچه شد پشت درهاي بسته خانه سردار ملي پنهان است و کسي از آنسوي ديوارها خبر ندارد.
خانه ستارخان
سال 1386 و آنچه درباره تخريب خانه ستارخان منتشر شد، سرآغاز توجه به اين اثر ملي بود. خبرها از هر سو بيتوجهي به نماد ملي مبارزه با استعما را هدف قرار داد و اين شد که مسئولان سازمان حفاظت از آثار ملي را به فکر مرمت اين خانه تاريخي و تاريخي که در آن گذشته انداخت. اما هر آنچه شد پشت درهاي بسته خانه سردار ملي پنهان است و کسي از آنسوي ديوارها خبر ندارد.
به گزارش CHN سال 86 از نيمه نگذشته بود که تخريب خانه ستارخان تيتر يک اخبار فرهنگي شد. بازماندگان ستارخان با اعتراض به تخريب اين خانه اعلام کردند که از زمان كوچ ستارخان به تهران، اين خانه توسط عمه سردار به فردي به نام حميد مسگري فروخته شد كه بعدها با فوت مسگري در چند سال گذشته قبل 700 متر اين خانه در معرض فروش قرار گرفت و حدود 300 متر باقيمانده اين خانه يك هزار متري نيز توسط خريدار مورد تخريب قرار گرفت.
اگرچه آن زمان رئيس وقت سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي وگردشگري استان آذربايجان شرقي گفت که بيشتر بناي خانه ستارخان در زمان حمله روسها ويران شده و چيزي براي ثبت ميراث فرهنگي باقي نمانده است، اما نماينده مردم تبريز در مجلس شوراي اسلامي تخريب خانه ستارخان در دوره روس را تكذيب كرد.
«نگار عذاري»، عروس ستارخان که با پسر ارشد وي، يدالله خان ازوادج کرده بود درباره وضعيت فعلي خانه ستارخان به CHN ميگويد: «سال گذشته کلي وعده دادند که به زودي خانه ستارخان مرمت ميشود. بيروني خانه را هم شروع به مرمت کردند اما معلوم نيست کارها به کجا ختم شده است.»
وي در ادامه ميگويد: «در خانه بسته است. من چندباري که به آنجا رفتم پشت درهاي بسته ماندم و نميتوان گفت که وضعيت خانه اکنون در چه حالي است.»
عروس ستارخان درباره وضعيت خانه پيش از مرمت گفت: «بيروني به شدت تخريب شده بود و اندروني نيز در حال تخريب بود. اين خانه مالکين متعددي دارد و اگر قرار است که به طور کامل مرمت شود، بايد از مالکين خريداري شود.»
اين در حالي است که پيش از اين سازمان ميراث فرهنگي از خريد خانه با سند قطعي ششدانگ خبر ميدهد و مسئولان اين سازمان گفتهاند که مرمت خانه آغاز شده است.
زماني که تخريب خانه ستارخان توسط يکي از مالکين آن آغاز شده بود اهالي كوچه ستارخان در كوي اميرخيزي تبريز نامهاي را خطاب به ميراث فرهنگي و شهرداري نوشتند که در آن تاکيد شده: «شهرداري منطقه 4 و ميراث فرهنگي در جريان امور هستند، ولي اقدامي براي جلوگيري از آن انجام نميدهند. تخريب خانه ستارخان در حالي صورت ميگيرد كه سازمان ميراث فرهنگي مسئوليت مستقيم و قانوني در قبال شناسايي آثار بجاي مانده از چهرهها و شخصيتهاي تاريخي، فرهنگي و معروف داشته و بايستي از آنها حفاظت كند و با توجه به جايگاه تاريخي و ارزشمند ستارخان در تاريخ مبارزات ملي ـ مذهبي آذربايجان و ايران، ميراث فرهنگي و شهرداري منطقه ميبايست از تخريب آن جلوگيري ميكردند و اميدواريم مسئولان در قبال مردم و ايندگان پاسخگو باشند.»
عروس ستارخان در ادامه صحبتهاي خود ميگويد: «سال گذشته با کمي مرمت، خانه ستارخان را افتتاح کردند. قرار بود اين خانه يادبود ستارخان باشد. مجسمهاش را بسازند و به يک محل گردشگري تبديل شود. اما درهاي خانه بسته است و هيچ کس نميتواند از آن بازديد کند.»
از سوي ديگر طي يک ماه گذشته وحيد پورطهماسبيان اهرابي، مسئول امور فرهنگي دفتر منطقه شمالغرب کميسيون حقوق بشراسلامي گفته بود که خانه ستارخان به عنوان نماد مبارزات آزاديخواهانه اين سردار بزرگ مشروطيت ميتواند محل مناسبي براي فعاليتهاي بشردوستانه کميسيون حقوق بشر اسلامي باشد.
بر همين اساس تراب محمدي رئيس سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري آذربايجان شرقي هم چندي پيش از واگذاري اين خانه براي استفاده اداري کميسيون حقوق بشر اسلامي خبر داد و گفته بود: «خانه ستارخان به عنوان نماد مبارزات آزاديخواهانه اين سردار بزرگ مشروطيت مي تواند محل مناسبي براي فعاليت هاي بشردوستانه کميسيون حقوق بشر اسلامي باشد.»
اما درهاي بسته هنوز به روي کسي باز نشده و اين خانه تاريخي با آن تاريخ سرنوشتسازي که درون و بيرونش گذشته بدون بازديد و کاربري مانده است.
خانه ستارخان در عصر جنبش مشروطه ( از اواخر حكومت ناصرالدين شاه تا زمان حكومت سه ساله محمدعليشاه ) محل سازماندهي و ستاد فرماندهي مبارزان مشروطه خواه و جنگهاي ضد استعماري ستارخان و نيروهاي وي عليه استعمار روس بود.
اين خانه پس از عزيمت ستارخان و باقرخان به تهران در غربت ماند. پس از يورش دوم روسها به تبريز در جريان شكست مشروطه، خانه يا ستاد فرماندهي انقلابيون مشروطهخواه توسط اشغالگران به توپ بسته شد.
اين حوادث كه با بهدار آويخته شدن مبارزان و چندتن از سرداران و علماي شاخص تبريز توسط بيگانگان و دشمنان ايران همراه بود، در تاريخ كشورمان به عنوان صفحات آموزنده در اختيار نسل جوان است.