مشروطه از کجا امد؟، چگونه اغاز شد؟،چرا شکست خورد؟ و تفاوت ماهوی آن با انقلاب اسلامی چیست

به مناسبت صدور فرمان مشروطیت

تفاوت‌های مشروطه و انقلاب اسلامی

در سالهای پایانی حکومت ناصرالدین شاه قاجار اوضاع ایران به تدریج رو به وخامت نهاد و با مرگ شاه اوضاع آشفته‌تر شد. مظفرالدین شاه که پس از کشته‌شدن پدر به سلطنت رسید فردی بیمار و ملایم بود و دست کم مدتی برای پذیرش افکار اصلاح‌طلبانه آمادگی داشت. وی امین‌السلطان را که مورد تنفر عامه بود برکنار و امین‌الدوله را به جای او منصوب کرد او برای پرداخت حقوق حرم سرای پدر، برآوردن خواستهای مالی مکرر درباریان تازه وارد که سالها متنظر چنین فرصتی بودند و سفر «درمانی» به چشمه‌های آب معدنی اروپا به پول فراوان نیاز داشت. ولی صدراعظم نتوانست وام جدیدی از انگلیس دریافت کند. بدین سبب شاه امین‌الدوله را برکنار و بار دیگر امین‌السلطان را به صدراعظمی انتخاب کرد.

امین‌السلطان، دو وام بزرگ از روسها گرفت. در وام نخست، ایران تعهد کرد تمام بدهی خود را به انگلستان بپردازد و از این پس، بدون جلب رضایت روسها، از کسی وام نگیرد. در برابر وام دوم، امین‌السلطان روسها را از امتیازات اقتصادی عمده‌ای بهره‌مند ساخت. افزون بر این، روسها بر امضای یک معاهدة گمرکی پای می‌فشردند. براساس این معاهده که سرانجام در 1902م به امضا رسید بر اقلام وارداتی روس تعرفه‌ای کمتر از 5% ارزش کالا که مرسوم زمان بود، گمرک بسته می‌شد. روسها برای تضمین وام‌ها فردی بلژیکی به نام نوز را که به آنها تمایل داشت به عنوان رئیس گمرک ایران تحمیل کرده بودند با تسلط بلژیکی‌ها بر گمرک ایران به دلیل تبعیضی که آنها در مورد بازرگانان ایرانی در مقابل تجاوز روس روا می‌داشتند شکایات فراوانی از بازرگانی ایرانی می‌رسید. این دو وام و درآمد ناشی از گمرک بیشتر در سه سفر شاه به اروپا در سالهای 1907-1900م هزینه گردید و شرایط اقتصادی بیش از پیش رو به وخامت نهاد. 

در این موقعیت ناخشنودی از سلطه بیگانگان بر گمرک، افزایش نفوذ روسها، بی‌عدالتی و فقر و ناامنی و وجود مشکل نان در کشور، دولت را زیر فشار قرار داد. اولین مرحله از اعتراض‌ها به بهانه نان شروع شد. عصیان‌ها در هر شهر از سوی چند روحانی با نفوذ رهبری و پشتیبانی می‌شد.

در این موقعیت ناخشنودی از سلطه بیگانگان بر گمرک، افزایش نفوذ روسها، بی‌عدالتی و فقر و ناامنی و وجود مشکل نان در کشور، دولت را زیر فشار قرار داد

 حمایت روحانیان بزرگ شهرها از این اعتراض‌ها، حمایت علمای نجف را نیز جلب کرد به تدریج فشار مخالفان فزونی یافت و سرانجام در سال 1903م به استعفای امین‌السلطان که اکنون به بالاترین لقب یعنی اتابک دست یافته بود، انجامید شاه عین‌الدوله را به عنوان صدراعظم انتخاب کرد. اما نارضایتی‌ها پایان نیافت. همزمان با تشکیل انجمن‌های مخفی مخالفان خصوصاً در تهران و تبریز پخش شب‌نامه‌ها به زبان فارسی در خارج از کشور به چاپ می‌رسید گسترش یافت. در این زمان شکست روسیه از ژاپن و وقوع تحولات انقلابی در روسیه به مردم جسارت و روحیه بخشید. 

چگونگی آغاز انقلاب مشروطه 

استعفای امین‌السلطان و صدراعظمی عین‌الدوله و مشکلات گمرک، شکست روسیه از ژاپن و برخی عوامل دیگر سبب آغاز این نهضت شد. 

مهمترین حوادث، دو واقعه که در بر افروختن آتش خشم مردم مؤثر بود عبارتند از: 

1- کردار توهین آمیز نوز در پوشیدن لباس روحانی که سبب بسته شدن بازار و تجمع مردم در حضور روحانیان شد. 

2- چوب و فلک کردن دو بازرگان به جرم گران فروختن شکر البته دو بازرگان اصرار داشتند که افزایش بهای شکر وارداتی به دلیل جنگ روسیه و ژاپن سبب بالا رفتن قیمت شکر شده است. مردم به رهبری علما در برابر این حوادث لب به اعتراض گشودند. لجاجت عین‌الدوله در مقابل اعتراضها، به مهاجرت علما به حرم حضرت عبدالعظیم انجامید. (مهاجرت صغری). 

مردم دولت را برای بازگرداندن سریع علما زیر فشار قراردادند. روحانیان تأسیس عدالتخانه برکناری نوز بلژیکی رئیس گمرک و عین‌الدوله را شرط بازگشت خویش شمردند با پافشاری مردم، دولت ناگزیر خواست علما را پذیرفت. به دنبال آن خشونت کارگزاران دولتی علیه مردم و عدم پای‌بندی حکومت به تعهداتش سبب گسترش اعتراضهای مردم و روحانیان شد. 

بدین ترتیب، تجمع اعتراض آمیز مردم تهران در مسجد جامع با حمله سربازان به خاک و خون کشیده شد. علما در واکنش به این مساله به قم مهاجرت کردند. گروهی از مردم نیز که بر جان خویش بیمناک بودند به سفارت انگلیس پناه بردند. متحصنان نخست از شرع احمدی و سنت محمدی سخن می‌راندند ولی بتدریج این خواسته‌ها دگرگون شد و مضامین فرهنگ غربی در درخواستها وارد شد. تحصن در سفارت انگلیس فرصت مناسبی برای هدایت نهضت توسط انگلیسیها فراهم نمود. لفظ مشروطه در همین سفارت ورد زبانها شد. 

نهضت مشروطیت اولین حرکت عمومی مردم در تغییر نظام سیاسی بود که تجربه ای برای گام‌های بعدی در ایران شد که پیروزی انقلاب اسلامی یکی از گام‌های اساسی مردم برای تغییر نظام سیاسی با هدایت روحانیت آگاه بود که در آن از تجربیات نهضت مشروطه بسیار بهره برداری شد

قبل از آن خواسته‌ها محدود به عدالتخانه بود. در این زمان تعداد بسیار اندکی معنای مشروطه و تبعات آنرا می‌دانستند و از میان 10 هزار نفری که به سفارت انگلیس رفتند فقط 10 نفر بودند که واقعاً مشروطه خواه بودند و می‌دانستند چه می‌خواهند. این مهاجرت به مهاجرت کبری مشهور است.

علل شکست مشروطه : در این راستا مجموعه ای از علل و عوامل خارجی قابل ذکرند :

1عوامل خارجی ـ اتحاد دولت‌های روسیه و انگلیس در مقابل خطر روز افزون آلمان و متعاقب آن تقسیم ایران در قرار‌1907 ‌م. و نیز اشغال ایران در جنگ اول به دست قدرت‌های درگیر از عوامل خارجی دارای نقش مهم در شکست مشروطه اند. 

2 عوامل داخلی ـ از عوامل داخلی شکست مشروطه ، می‌توان به ماهیت کاملاً متفاوت نیروهای مشروطه خواه اشاره کرد مشروطه انقلابی نبود که بر خواست و اندیشه یک طبقه یا نیروی اجتماعی خاص استوار باشد. گروه‌ها و نیروی اجتماعی متعددی مشروطه را ایجاد کردند . 

تفاوت‌های ماهوی مشروطیت و انقلاب اسلامی

نهضت مشروطیت اولین حرکت عمومی مردم در تغییر نظام سیاسی بود که تجربه ای برای گام‌های بعدی در ایران شد که پیروزی انقلاب اسلامی یکی از گام‌های اساسی مردم برای تغییر نظام سیاسی با هدایت روحانیت آگاه بود که در آن از تجربیات نهضت مشروطه بسیار بهره برداری شد. ولی انقلاب اسلامی با نهضت مشروطیت از جهاتی تفاوت ماهوی داشت که به چند مورد اشاره می‌شود:

الف: اسلامی بودن انقلاب: نهضت مشروطه گر چه به رهبری علما به پیروزی رسید ولی بعد از پیروزی، جریان‌های فکری وابسته به غرب گرا و ضد دینی رهبری آن را به عهده گرفت و در مسیر اصلی مشروطه و رهبران دینی آن که حذف استبداد مطلقه، تأسیس عدالتخانه و مهار قدرت شاه بود، انحراف ایجاد کردند.

ولی در انقلاب اسلامی، هدف از انقلاب تأسیس حکومت دینی و اسلامی با تکیه بر اکثریت حضور مردم بود و اسلامیت انقلاب جایی را برای نفوذ و تحریف افکار انحرافی باقی ننهاد.

ب. حاکمیت ولایت فقیه: در دوران مشروطه، اعتقاد به «ولایت فقیه» در رهبران مشروطه مطرح نبود و نهایتاً با تلاش شهید شیخ فضل الله نوری تنها نظارت بر مصوبات مجلس توانست تثبیت شود. ولی تأسیس حکومت و اداره آن را در قدرت علما نمی‌دیدند، چون ایدئولوژی مشروطیت در نزد فعالین این جنبش مبهم بود و طرحی برای آینده نداشتند. 

در انقلاب اسلامی، رهبری، اصل ولایت فقیه را استمرار حرکت انبیاء دانسته و معتقد به اداره کشور توسط نظام ولایی بود. و بر «تفکیک ناپذیری دین از سیاست» و «وجوب کوشش برای استقرار حکومت» بر اساس رکن ولایت فقیه اصرار می‌ورزید که آن را عملی نمود.

فرآوری : طاهره رشیدی


________________________________________

منابع :1- رشد/  2- نوید شاهد